eitaa logo
رهروان شهدا
1.3هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
177 ویدیو
5 فایل
خورشید اینجا .... عشق اینجا....گنج اینجاست... زیارتگاه کربلای پنج اینجاست.... این خاک گلگون تکیه ای از آسمان است....
مشاهده در ایتا
دانلود
عید سعید فطر بر تمامی مسلمانان جهان مبارک باد.....طاعات و عباداتتون مقبول درگاه حق تعالی....🤲🤲🌹🌹✨✨ @rahro313
طبیب دلت که شهدا باشند🌹 هوای دلت هم آسمانی می‌شود ... @rahro313
 معلوم نیست اسم ڪانال چے بود؟  کے بود! چند تا عضو داشت؟ ولی آنچہ ڪہ معلومہ اینڪه: تا آخر  را ترڪ نکردند...! @rahro313
«قلب رئوف ابراهيم، بزرگترين نعمتي بود كه خدا به اين بنده‌اش داده بود. يك بار در دوران مجروحيت ابراهيم به ديدنش رفتم. يكي از علما هم آنجا بود. ابراهيم از خاطرات جبهه مي‌گفت. . يادم هست كه گفت: «در يكي از عمليات‌ها در نيمه‌شب به سمت دشمن رفتم. از لابلاي بوته‌ها و درخت‌ها حسابي به دشمن نزديك شدم. يك سرباز عراقي روبرويم بود. يكباره در مقابلش ظاهر شدم. كس ديگري نبود. دستم را مشت كردم و با خودم گفتم با يك مشت او را مي‌كشم. اما تا در مقابلش قرار گرفتم، يكباره دلم برايش سوخت. اسلحه روي دوشش بود فكر نمي‌كرد اينقدر به او نزديك شده باشم. چهره‌اش آنقدر مظلومانه بود كه دلم برايش سوخت. او سربازي بود كه به زور به جنگ ما آورده بودند. به جاي زدن، او را در آغوش گرفتم. بدنش مثل بيد مي‌لرزيد. دستش را گرفتم و با خود به عقب آوردم. بعد او را تحويل يكي از رفقا دادم تا به عقب منتقل شود و خودم براي ادامه عمليات به جلو رفتم» @rahro313
🔹تهمت ها و شایعاتی که علیه فرمانده کمیته انقلاب اسلامی شاهین دژ مطرح می شد تمامی نداشت. یک نخ سیگار برداشت و با یک قوطی کبریت گذاشت داخل جیب لباس کمیته اش . بعد از من خواست ماشین را روشن کنم و بروم ساختمان دادگستری شاهین دژ ! 🔹وقتی رسیدیم دادستان به استقبالمان آمد . توی یک اتاق نشستیم . مقداری که به تعارفات معمول گذشت جمشید سیگار را بیرون آورد و جلو همه گیراند . چند پک کشید و دود غلیظ اش را رها کرد در فضای دربسته اتاق . لحظاتی بعد سیگار را نصفه نیمه توی زیرسیگاری خفه کرد و به دادستان گفت :ببینید آقای دادستان ، تنها نقطه سیاه زندگی من همین سیگاری بود که جلو شما کشیدم. 🔹رنگ چهره دادستان زرد شد . با صدای لرزانی گفت : آقای فرمانده من با شما عرضی ندارم . اگر شما امری ندارید می توانید تشریف ببرید ! 🔹پاسدار شهید جمشید آیینی زاده @rahro313
خواب دیدمـ ڪہ فرج آمده در دولتِ‌عشق باز فرمانده‌ے قدس است سلیمــــانۍ ما... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rahro313
یک ماه بعد از عقد، جور شد رفتیم حج عمره. سفرمان همزمان شد با ماه رمضان... با کارهایی که محمدحسین انجام می داد، باز مثل گاو پیشانی سفید دیده می شدیم. از بس برایم وسواس به خرج می داد. در طواف، دست هایش را برایم سپر می کرد که به کسی نخورم. با آب و تاب دور و برم را خالی می کرد تا بتوانم حجرالاسود را ببوسم. کمک دست بقیه هم بود، خیلی به زوار سالمند کمک می کرد. یک بار وسط طواف مستحبی، شک کردم چرا همه دارند ما را نگاه می کنند. مگر ظاهر یا پوششمان اشکالی دارد؟ یکی از خانم های داخل کاروان بعد از غذا، من را کشید کنار و گفت: «صدقه بذار کنار. این جا بین خانما صحبت از تو و شوهرته که مثه پروانه دورت می چرخه!» **** (بخشی از کتاب قصه دلبری به قلم اقای«محمدعلی جعفری»به روایت همسر شهید بزگوار ) @rahro313
ساقی بیا؛ که عشق ندا میکند بلند... کان کس که گفت قصه ما هم ز ما شنید… @rahro313
✨شهید مهندس مرتضی عبداللهی✨ ✨شهید بی مزار✨ ❇️این شهید بزرگوار در سن ۲۹ سالگی در ۲۳ آبان‌ماه ۱۳۹۶ در استان دیرالزور سوریه به شهادت رسیده بود؛ شهیدی که در وصیتنامه‌اش نوشته بود: 🔶«سخت است که من سنگ مزار داشته باشم در صورتی که حضرت فاطمه (س) بی‌نشان باشد.» طبق وصیتنامه مرتضی هم اکنون مزار خاکی‌اش در قطعه ۲۶ بهشت زهرا (س) هر شب جمعه پذیرای زائرانی است که تربت مرتضی آن‌ها را یاد مظلومیت قبور بقیع و مزار بی‌نام و نشان خانم زهرا (س) می‌اندازد ❇️همسر شهید می گوید:آقا مرتضی همیشه دعا می‌کرد هنگام شهادت ذره‌ای از بدنش باقی نماند و می‌گفت اگر پیکرم بازگشت در قطعه ۲۶ به خاک سپرده شود، اما سنگ مزار نداشته باشد. می‌گفت: 🔶«به دلیل بازگشت پیکرم شرمنده امام حسین (ع) هستم، دیگر نمی‌خواهم شرمنده حضرت زهرا (س) باشم.»  @rahro313
یـڪ جـاسـوس اسـرایـیـلـے اَجـیـر شـد ڪـہ شـہـیـد چـمـران رو تـرور ڪـنـہ، بـعـد از یـڪ هـفـتـہ تـعـقـیـب و مـراقـبـت، عـاشـق رفـتار و ڪـردار شـہـیـد چـمـران شـد...! انـصـافاً یـڪ هـفـتـہ مـراقـب مـا باشـن چـطـور مـیـشـہ؟!🧐 عـاشـق دیـن و مـذهـب مـا مـیـشـن یا...؟!🖐🏻 ڪـجـاے ڪاریـم...!👀 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@rahro313
|بسم رب الشهداء| فرازی از وصیت نامه شهید مدافع حرم 🌹محمد بلباسی🌹 فاطمه جونم! دختر بابا سلام، اگر دوست داری باز هم همدیگه رو ببینیم باید ظاهرت مثل باطنت اسلامی و قرآنی باشد، مانند مادرت محجبه و عفیف باش، در مقابل سختیها صبور باش. حسن جون! مهدی جون! سلام حالا بعد از بابا مرد خونه شما هستید، مواظب مادر و خواهرتون باشید که احساس تنهایی نکنند، خویشتندار باشید و احساس غریبی نکنید. فرزندان گلم! نماز که ستون خیمه دین است را سبک نشمارید، احترام به مادر از واجبات شماست، در محضر روحانی حقیقی زانو بزنید و درس دین بیاموزید. . . 🌷 @rahro313
عبادُکَ الصّالحونید... در قنوت ربنّایتان،به حال ما دعا کنید . ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ 🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹 @rahro313