خوابشو دیدم ڪه
بالاے قبرش ایستاده بود
و مےگفت:
سرِمزارمون جاے
" #توسل_ومعنویته"
اینجا ڪه میاے
از دنیــاواهلش حرف نزن
ماو رفقایی ڪه اینجا هستن
اذیت میشیم
#شهید_سیدرضا_طاهر
@rahro31e
مهندس تویی عزیز که از فرط خستگی و خدمت، در اوج جوانی شبیه پیرمرد شصت ساله بودی. اینجا پیرمردهای مسئول هر روز ریششان را یک جور رنگ می کنند.
#آقا_مهدی_باکری
@rahro313
#بخور_بخور_های_زمان_جنگ
️ ته صف بودم .
به من #آب نرسید ، بغل دستیم لیوان آب را داد دستم گفت :
" من زیاد تشنه نیستم ، نصفش را تو بخور "
فرداش شوخی شوخی به بچه ها گفتم از فلانی یاد بگیرید ،
دیروز نصف آب لیوانش را به من داد .
یکی گفت : " لیوان ها همه اش نصفه بود "....
@rahro313
اولین سفر مشترکمون
ماه عسل بود...👫
زیارت امام رضا(علیه السلام)...🕌
روزای اول زندگیمون...
کنار آقا سپری شد...😍
تو حرم دعای خوشبختی و سفیدبختی کردیم...
نمیدونم...
شاید رازی بود...
تو حرم امام هشتم...
آرزوی عاقبت بخیری کردیم و...
زندگیمون ۸ سال طول کشید...
اون روز به این فکر نمیکردم که سفید بختی...
تو منظر محمدحسین یعنی شهادت...☹️
.
.
"تو" عاقبت بخیر شدی و "من" هنوز نه...
محمدحسین عزیزم...
دومین سالیه که...
نه مرور خاطرات اون سالها...
و نه دیدن عکسای اون روزا...
این دل بیقرارمو آروم نمیكنه...
٢ ساله كه تو همون ايام...
با کوهی از دلتنگی...💔
.
.
پناه میارم به همون حریم امن...
همون قطعهای از بهشت و...
همون قرار عاشقیمون...
صحن به صحن...
چشام پی تو میگرده...
بدون "تو" میام اما...
حضورت با منه...
این دلِ تنگ و بیقرار و زخمی رو...
همینجا...
تو غروب حرم...
ميدَمِش دست امامی رئوف...❤
تا با نگاه کریمانه ش...
آرامش به قلبم نازل شه انشاءالله...
میبینی منو...؟!
تنها نشستم...تو صحن بهشت و...
"تو" تو خودِ بهشت...
.
. 📚همسر شهيد،محمدحسين مرادی
@rahro313
بهمن امرايي از همرزمان شهید می گوید: سید جواد میر شاکی یکی از فرماندهان لشکر ۵۷ حضرت ابوالفضل (ع) بود که در عملیات حاج عمران قوت قلب ما بود وقتی ابهت اورا نگاه می کردیم از هیچ چیز نمی ترسیدیم.
#شهید_سید_جواد_میرشاکی
فرمانده گردان شهدا تیپ۵۷ ابوالفضل.
یکم تیر ۱۳۴۲، در شهرستان الیگودرز به دنیا آمد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم دی ۱۳۶۵، با سمت فرمانده گردان در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به گردن، شهید شد. برادرش سیدمصطفی هم در منطقه حاج عمران نیز به شهادت رسید.
@rahro313
شهدای عملیات والفجر ۸
به یاد عارف دلسوخته
بسیجی محبوب و باصفا
#شهید_مرتضی_عباسی_مقانکی
مسئول مخابرات گردان عمار لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص)
شهادت: ۲۲ بهمن ۶۴ فتح فاو
عملیات والفجر ۸
شهید مرتضی عباسی، عارف گمنام و بزرگی است به شدت اهل تهجد، نماز شب، گریه و روضه برای ائمه(ع) به خصوص حضرت زهرا(سلام اللّه علیها)
جنگ تمام می شود اما روسیاهی برای کسانی است که کمک نکردند و به جبهه نیامدند و سختی ها را تحمل نکردند هدف ما یاری امام خمینی، یاری اسلام و قرآن و خروج از تاریکی ها به سوی نور بود ترجیح ندادند بچه های شما مردم چند روز بیشتر ماندن در دنیا را به رضایت پروردگار و با لباس خونین و پیکر قطعه قطعه در راه اسلام رفتن و چه سعادتی از این بالاتر؛ قوی باشید خداوند قدرت دارد غیر از او را نخواهید»
مزار: گلزار شهدای بهشت زهرا(س)
قطعه۲۷ ردیف۵
#شهید_مرتضی_عباسی_مقانکی
#لشکر۲۷محمدرسولالله
@rahro313
ده روزی مانده بود به عیدنوروز۹۶، آمد که جایی سراغ نداری در وقتهای تعطیلاتی بایستم کار کنم؟
گفتم:(( اتفاقا این قنادی که کار میکنم نیرو میخواد.))
خب اگر من بودم قاعدتا برایم مهم بود که چقدر حقوق میدهد؛ بیمه میکند یا نه و ساعت کاریاش به چه شکل است.
اولین سوالش این بود:(( سرِ ظهر میذاره برم نماز اولوقت بخونم؟))
تا بعد از سیزدهم عید آمد مغازه.
وسط کار کلا نقل زبانش سوریه و شهادت و رفقای شهیدش بود. برای اینکه جو را عوض کنم.
گفتم:(( بروبابا! منم اگه برم شهید میشم.))
صاحبمغازه گفت:(( محسن! اینطور فایده نداره. برو یه گونی بزرگ بیار این مجید رو کله کنیم بره.))
همینطور که داشت شیرینیها را میچید داخل جعبه گفت:(( پررو میشه؛ ولی تو جنگ خودمون بودن همچین منافقایی که سرشون به سنگ خورد و رفتن و شهید شدن. یه دفعه میبینی این مجید شهید میشه و سر ما بیکلاه میمونه!))
برشی از کتاب#سربلند
#شهید_محسن_حججی
@rahro313
همیشه میگفت:
بعد از توکل به خدا
توسل به حضراتمعصومین
مخصوصا حضرتزهرا(س) حلالِ مشکلات است..:)
#شهید_ابراهیمهادی
@rahro313