eitaa logo
رهروان شهدا
1.3هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
177 ویدیو
5 فایل
خورشید اینجا .... عشق اینجا....گنج اینجاست... زیارتگاه کربلای پنج اینجاست.... این خاک گلگون تکیه ای از آسمان است....
مشاهده در ایتا
دانلود
|🌹|← یڪۍازآشنایان،خواب "شهید سیداحمدپلاࢪڪ" رودید...😊 وقتۍازش‌تقاضاۍشفاعٺ‌ ڪرد، شهیدپلاࢪڪ‌بهش‌گفت: 《من‌نمۍتونم‌شماروشفاعٺ‌ڪنم... فقط‌وقتۍمۍتونم‌شمارو شفاعٺ‌ڪنم؛🥺 کہ‌نمازبخوانیدوبہ‌آن‌توجہ‌ ڪنید، همچنین‌زبان‌تان‌ رانگہ‌دارید،》...🌿😇 در غیر این صورت، هیچ کاری از من بر نمیاد...✋🏻 @rahro313
مادرشهید↷• تو 3 ماه بعد رفتنش اونقدر گریه ڪرده بودم ڪه از گریه زیاد همه رگهای پشت عنبیه چشام سوخته بود،چشام عمل شد. ایم💔😔 @rahro313
می گویند شهادت کوچی است با آهنگ پردامنه و سرشار از موج، اوج، عروج... . @rahro313
شهید حسن باقری ( غلامحسین افشردی ) محل ولادت: تهران سال ولادت : ۱۳۳۴/۱۲/۲۵ محل شهادت:فکه سال شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۹ محل دفن:گلزار شهدای بهشت زهرا (سلام الله علیها) تهران – قطعه ۲۴ شهيد باقري ، فردي با تقوا ، هوشمند ، مبتكر و در عين حال متواضع و فروتن بود. در شرايط سخت ، صبر و بردباري را از دست نمي داد. شجاعت و شهامت وي زبانزد بود. او فردي خود ساخته و وارسته بود . نسبت به حفظ بيت المال ، حساسيت خاصي داشت . سردار ( عزيز جعفري ) مي گويد : ( پس از عمليات امام مهدي (عج) ، حسن را ديدم كه سطل دستش بود و فشنگهاي روي زمين را جمع مي كرد .) در تمام كارها فقط رضاي خدا را در نظر داشت و همهء تلاشش براي جلب حضرت حق بود. در جبهه بنام ( سقاي بسيجيان ) معروف بود . آنان را خيلي دوست داشت . در وراي شخصيت نظامي ، روحي لطيف داشت كه سرشار از مهر و عطوفت و از خود گذشتگي بود .برخي تعجب مي كردند كه با اين رقت قلب ، چگونه مي جنگد . اينها همه نشانگر روح بزرگ او بود كه همه صفات نيك را يكجا داشت. ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @rahro313
🌷روی جلد نوشته بود: دفترچه محاسبات نفس! وصيتنامه اش دو خط هم نمی شود! نوشته: 🌷"ولا تكونوا كالذين نسوا الله فانسيهم انفسهم"... "شهيد علی بلورچی" @rahro313
بہش گفتم: چند وقتیہ بہ خاطر اعتقاداتم مسخࢪم میڪنند... ✨بہم گفتـــــ: براے اونایی ڪہ اعتقاداتتون رو مسخره مے ڪنند، دعا ڪنید خدا بہ عشق "حسیــــن" دچارشون ڪنه شهیداحمد‌مشلب🕊🌷 @rahro313
اگر به واسطه ی خونم حقی بر گردن دیگران داشته باشم به خدای کعبه قسم از مردان بی غیرت و زنان بی حیا نخواهم گذشت... شهید امیر حاج امینی ولادت: ۱۳۴۰/۱۰/۰۵ ساوه شهادت: ۱۳۶۵/۱۲/۱۰ شلمچه مزار: گلزار شهدای بهشت زهرای تهران قطعه ۲۹ ردیف ۶۰ شماره ۱۰ روزی سرمزار امیر نشسته بودم دیدم جوانی با ظاهری حزب‌اللهی مانند کنار من آمد و گفت: «شما با این شهید نسبتی دارید؟!» گفتم: «من برادرش هستم»، او گفت: «حقیقتش من از اول مسلمان نبودم اما بنا به دلایلی به اجبار و به ظاهر مسلمان شدم اما قلباً مسلمان نشده بودم تا اینکه برحسب اتفاق عکس برادر شما را دیدم، وقتی عکس را دیدم حال عجیبی به من دست داد. انگار این عکس با من حرف می‌زد، پس از آن قلباً به اسلام روی آوردم و الآن مدتی است که هر پنج‌شنبه به اینجا می آیم.»- بهشت زهرا/ قطعه ۲۹ راوی برادر شهید قسمتی وصیت نامه شهید امیر حاج امینی: سلام بر خدا و شهیدان خدا و بندگان پاک و مخلص او. بعد از مدت‌ها کشمکش درونی که هنوز هم آزارم می‌دهد، برای رهایی از این زجر، به این نتیجه رسیده‌ام و آن در این جمله خلاصه می‌شود: خدایا! عاشقم کن. @rahro313
تـو همـانے ڪھ دلـم لڪ زدھ لبخنـدش را🥀 او ڪھ هرگـز نتـواڹ یافت همـانندش را . . . !:)💔 ‎‌‌‎‌‌ @rahro313
گُــمــنــام یــعــنــے😔✨ کــســے کــہ ایــن دنــیــا ࢪا حــتــے بــہ انــدازه یــك نــام هــم نــمــے خــواهــد🕊🌱 @rahro313
🍃مادر با رویای صادقه ای که در خواب دید ، نامش را  گذاشت.مدتی بعد، عباسش به مریضی سختی دچار شد اما با  به صاحب نامش و اشک های مادر ، شفا یافت. . 🍂در سنگر انقلاب بزرگ شد و با شناسنامه ای که تاریخ هایش با عشق دستکاری شده بود راهی  شد. روز هایش در جبهه شب شد .پیوستن دوستانش به قافله  دید و جاماندن شد  دلش😞 . 🍃عشق است و بی تابی اش...وداع با سرزمین شهدا را نپذیرفت و این بار برای یافتن نشانی از دوستانش به خاک های ، فکه،  و  راهی شد...👣 . 🍂تفحص کرد پیکر های باقی مانده را ... های بیرون آمده از دل خاک را ..استخوان های پر از  را... دوست داشت در سرزمین پر از شهید ، پلاک و  باقی نماند و دل خانواده های چشم انتظار شهدا را شاد کند... با عراقی ها طرح دوستی ریخت و با دادن هدیه آنان را به همکاری تشویق کرد....🌸 . 🍃اما این دل، اهل جاماندن نبود. . متوسل شد به شهدا و از آنان  خواست... شاید اشک ریخت ،  خواند، خدا را خواند و شاید شهدا دعایش کردند ...🕊 . 🍂در آخرین روزهایی که دعوت نامه شهدا به دلش رسید.به مادر گفت برایش حنا بیاورد.به یک دست به نام  حسین و به دست دیگر به نام  بن الحسن  گذاشت .دل مادر بود که ترسید،لرزید، شکست .شاید هم به یاد لحظه ای که مولا علی بر دستهای کوچک  بوسه می زد و از درد  گریه می کرد، اشک ریخت😭 . 🍃خوابی دید که او را به بزم عشق دعوت کرده اند.ساک را بست و به دنبال نشانه ای راهی  شد. کار آن روز را نذر حضرت عباس کرد بسم الله گفت و در کانالی معروف به «والمری» مشغول به کار شد. لحظاتی بعد انفجار  منطقه عملیاتی «والفجر یک »دوستانش را بی تاب کرد..به رسم دست هایش قطع شد و مدتی بعد هم شهد شیرین شهادت نصیبش.شاید هم منتظر اربابش  بود...😔 . 🍂در هفتمین روز محرم شهید شد و در روز عاشورا ... عراقی ها به رسم دوستی، برایش مراسم گرفتند... بوی  از سرزمین های جنوب میاد. از فکه.... شلمچه... طلائیه..... . ✍نویسنده:  . 🍃به مناسبت سالروز شهادت شهید  . 📅تولد : ۸ مهر ۱۳۵۱ . 📅شهادت : ۵ خرداد ۱۳۷۵ . 📅انتشار: ۴خرداد ۱۳۹۹ . 🥀مزار : بهشت زهرا قطعه ۴۰ @rahro313