بهمن امرايي از همرزمان شهید می گوید: سید جواد میر شاکی یکی از فرماندهان لشکر ۵۷ حضرت ابوالفضل (ع) بود که در عملیات حاج عمران قوت قلب ما بود وقتی ابهت اورا نگاه می کردیم از هیچ چیز نمی ترسیدیم.
#شهید_سید_جواد_میرشاکی
فرمانده گردان شهدا تیپ۵۷ ابوالفضل.
یکم تیر ۱۳۴۲، در شهرستان الیگودرز به دنیا آمد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم دی ۱۳۶۵، با سمت فرمانده گردان در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به گردن، شهید شد. برادرش سیدمصطفی هم در منطقه حاج عمران نیز به شهادت رسید.
@rahro313
ارسال شده از سروش:
○•°بسم اللّہ°•○
.
هیچ چیز نمیتواند جای #بابا داشتن را پر کند... هیچ چیز...
نه هیچ سهمیه ای نه هیچ پولی...
.
هیچ چیز نمیتواند برای یک #دختر بچه لذت بخش تر از آغوش گرم پدرش و نوازش های مهربانانه او باشد...
هیچ چیز لذت یک "بابایییی" گفتن را ندارد...
هیچ چیز لذت لوس شدن برای بابا را ندارد...
.
هیچ چیز برای یک #پسر بچه لذت بخش تر از کشتی گرفتن یا فوتبال بازی کردن با بابایش نیست...
رفتن تا سر کوچه با بابا و خرید کردن....
یا تا مدرسه رفتن با بابا...
.
حسرت لبخند او...
حضورش در خانه...
حتی حسرت اخم و دعواهایش....
.
هیچ چیز نمیتواند حسرت کادو خریدن برای #روز_پدریک دختر نوجوان را کم کند...
دختری که هیچ وقت نتوانسته لذت #کادو دادن به پدرش را تجربه کند...
.
هیچ چیز مثل یک پدر نمیتواند برای یک تازه #دامادتکیه گاه و پشت و پناه باشد...
.
هیچ کدام از ما نمیتوانیم حتی تصور کنیم جان پدرمان را با چیزی دیگری عوض کنیم و جایش مثلا سهمیه یا پول بگیریم!!!میتوانیم؟؟ ما تا ابد...
تا همیشه تاریخ مدیون شهدا و خانواده های آنها هستیم!!!
.
ومدیون فرزندان آنها...
@rahro313
وقت رفتن ما را به خانه مادرم برد و گفت: مامان بيا اين دخترت با يك دانه اضافه، امانت بود دستم مواظب امانتم باشيد هوای كوثر را داشته باشيد، بيقراري نكند، خيلي مراقب محمدامينم باشيد. خوب تربيتش كنيد تا همواره باولايت باشد، آخرين باري هم كه زنگ زد سه روز قبل از شهادتش بود. راستش همهاش به عليرضا ميگفتم خيلي مراقب خودت باش يعني شايد تا پايان تماسمان ۱۰ بار به عليرضا همين را ميگفتم كه ناگهان گفت: باشد اما داری ميزنی زيرش تو بايد دعا كني من برم بايد خودت را آماده كني كه ديگر برنگردم و ديگر برنگشت.
.
پی نوشت:
تصویری از وداع جانسوز همسر شهید مدافع حرم " علیرضا بریری" در معراج شهدا
.
به یادهمسران صبور و #زینبی شهدا
@rahro313
ی#بابارحیم وعموها... سلام بابارحیم مهربون
امشب شب یلداست بلندترین شب سال
پس الان سه سال شبایی که بدون حضورشما سخت صبح شدیلدانبود؟؟
پس اگه امشب طولانی ترازشبهای دیگست سخت ترمیگذره برای منوابجی حنانه ،ابجی زینب،داداش امیرمهدی،ابجی نازنین زهرا؟؟امیدوارم به زودی باامام زمان بیاین پیشمون یلدارو همه باهم جشن بگیریم
بابایی خیلی دلمون برای شماوعموهاتنگ شده امشب که طولانیه تاصبح بیاین توخوابمون حداقل توخواب باهم جشن بگیریم اخه امشب فقط کنارسفره عکستون بود
بابایی جونم ازطرف منوآبجیاوداداش امیرمهدی به عموجون محمدتقی تولد شو تبریک بگو...
امشب درکنارسفره هایمان برای فرزندان شهدادعای صبرکنیم...
#شهیدعبدالرحیم_فیروزآبادی
#شهیدمحمدتقی_سالخورده
#شهیدحسین_مشتاقی
@rahro313
اگه بچههای تخریب ، بدستورعلیرضا ، رفتن و مظلومانه دست و پاهاشون قطع شد !! و اگه شهدای تخریب تیکه تیکه شدن !! پودر شدن !! علیرضا عاصمی ، رکورد همهی اونا رو زد !! فڪرش را بکنید، کنار یه راکت هواپیما،
تو عمق ۴متری زمین !!
چسبیده به راکت !! یکهو منفجر بشه
عاصمی ، بخار شد ... خدا خواست ...
فرمانده پیش نیروهایش شرمنده نباشد
عجب دانشگاهی بود ، جبهه !!!!
حتی در نحوه شهادت هم ،
استـاد و فرمانـده بودن...
کتاب " نگین تخریب" را بخوانید .
#شهید_علیرضا_عاصمی
@rahro313
۱۹۹۵ میلادی (۱۳۷۴هجری شمسی) در پاراچنار در محله«امامیه کلونی»به دنیا آمد. امامیه کلونی محلهای مذهبینشین است که شهیددوران کودکی ونوجوانیاش رادر آنجا سپری کرد."اوفریادیاحسین رااز پاراچنارتازینبیه سرداد."همیشه هرآن چه درتوان داشت جهت کمک به مردم انجام میداد.دوستان وهمرزمانش میگفتند که سرتاج حسین شجاع،بسیاردلیرومهربان بود. درسختترین مناطق خدمترسانی میکرد.گاهی باآمبولانسی که در اختیار داشت به ناامنترین مناطق عملیاتی میرفت، نقاطی که خیلیها حتی جرأت نزدیک شدن به آنجارانداشتند.میرفت تا مجروحین رابه عقب بازگرداندو به بیمارستان برساند.
من سه پسردیگر هم دارم که یکی ازآنهارا به سوریه فرستادم، تا قدم در راه برادر شهیدش بگذارد. سرتاج حسین در وصیتنامهاش نوشته بود بعد از شهادتم #نباید_صحنه_خالی بماند. بگذارید برادرم هم به میدان بیاید و همانطور هم شد. اگر بدانم روزی نیاز به حضور نیروی بیشتری باشد آن دو پسر دیگر خود را هم راهی خواهم ساخت.
پسرم مدتها در سوریه حضور داشت. در نهایت هم ۳۰مهرماه ۱۳۹۴ مصادف با ۸ محرم در حالی که روزه بود به شهادت رسید.
راوی: مادرشهید
@rahro313
بدون تردید خون به ناحق ریختهی این شهید مظلوم به سرعت اثر خواهد کرد و دست انتقام الهی گریبان سیاستمداران سعودی را خواهد گرفت. این عالمِ مظلوم نه مردم را به حرکت مسلحانه تشویق میکرد و نه به صورت پنهانی اقدام به توطئه کرده بود، بلکه تنها کار او، انتقاد علنی و امر به معروف و نهی از منکرِ برخاسته از تعصب و غیرت دینی بود. خداوند متعال از خون بیگناه نمیگذرد و خون به ناحق ریخته، بسیارسریع دامان سیاستمداران و مجریان این رژیم را خواهد گرفت جهان اسلام و همهی دنیا باید نسبت به این قضیه احساس مسئولیت کنند، یقیناً شهید شیخ نمر مورد تفضل خداوند خواهد بود و بدون شک دست انتقام الهی گریبان ظالمانی را که به جان او تعدّی کردند خواهد گرفت و این همان چیزی است که مایهی تسلّی است!
رهبر انقلاب | 94.10.13 سالروز شهادت #شیخ_باقر_النمر بدست رژیم سعودی
@rahro313
لبخندی که نشان از یک دیدار مبارک داشت
پنج نفری سر سفره نشسته بودیم. من گفتم از ما پنج تا یکیمون خمس این راه می شه . بیاید یک قراری بذاریم هرکس شهید شد اون لحظه آخر که می گن امام حسین (ع) و بقیه اهل بیت میان وقتی اهل بیت و دید یک کاری کنه که بقیه بفهمن که دیده. بعد از این صحبت قرار بر این شد هرکس شهید شد لبخند بزنه.
ما می دونستیم این حقیقت وجود داره وایمان داشتیم به اینکه اهل بیت اون لحظه آخر تنهامون نمی ذارن ولی در حد شوخی بود که این موضوع و مطرح کردیم.
بعد از چند ساعت که برای بازپسگیری و آوردن پیکر شهدا به تل مزار رفتیم وقتی به سنگر آقامصطفی رسیدم، دیدم مصطفی به صورت روی زمین افتاده.
همین که مصطفی رو برگردوندم، دیدم خون تازه ازمصطفی روی زمین ریخت انگار همین الان شهید شده. در همان لحظه دیدم یک لبخند نازی روصورت مصطفی ست.
اونجا بود که یاد اون شوخی سر سفره افتادم. پیکر مطهر مصطفی رو به پایین تل مزار آوردیم با اینکه خیلی پیکر جابه جا شد، اما هنوز لبخند مصطفی بود.
خدا رو شکر که تمام لباس های من متبرک به خون شهید مصطفی شده بود.
هنوز لبخند اون صحنه که دیدمش جلو چشامه....
@rahro313
آقا مهرداد خیلی از غیبت بدش میومد اصلا خوشش نمیومد جایی نشسته کسی غیبت کنه... سعی میکرد مجلس رو ترک کنه...تو خونه همیشه میگفتن دلم میخواد تو خونه من غیبت نباشه...دلم میخواد خدا و ائمه به خونه زندگی من یه جور دیگه نگاه کنن...بسیار مهربان بودن و مودب..رفتارش با فامیل و همسایه زبانزد بود انگار این مرد خوبی تمام رو داشت.
.
هیچ وقت عصبانیت ایشون رو نمیشد دید بی اندازه صبور بودن و مدام ذکر لبش این بود ...و کفی بالله ناصرا، پایین نوشته هاش همیشه این ذکر رو می نوشت تا صبوری برای خانوادشون بمونه...همیشه بهش میگفتم آرزوم اینه دخترمون مثل خودت صبور باشه
که به خواست خدا همین جوری هم شده...
رواے :همسر شهید .
@rahro313
راوی:خواهر شهید مدافع حرم ابراهیم توفیقیان
.
تابستان سال قبل از شهادتش تلویزیون جنگ زده های سوری را نشان می داد.خانمی با زبان عربی فریاد میزد:چرا کسی به ما کمک نمیکند و به فریادمان نمی رسد؟!محمد همان لحظه بلند شد و گفت:ما هنوز در هیات ها حسین حسین میکنیم ولی صدای (هل من ناصر ینصرنی)مردم مظلوم سوریه را نمیشنویم.همین خلقیات و خصلت رفتاری و اخلاقی اش او را به سمت مدافع حرم شدن سوق داد و در اولین اعزام در عملیات آزاد سازی دو شهر شیعه نشین نبل الزهرا توسط گلوله تک تیرانداز دشمن به شهادت رسید.
@rahro313