eitaa logo
رهروان شهدا
1.3هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
177 ویدیو
5 فایل
خورشید اینجا .... عشق اینجا....گنج اینجاست... زیارتگاه کربلای پنج اینجاست.... این خاک گلگون تکیه ای از آسمان است....
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁آیت الله اراکی (ره) فرمودند: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. 🌿 پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر. سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه ی مولایم حسین (ع) است! گفتم چطور؟ 🌲 با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند، چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد. سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید. 🌺 ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند اینهمه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد. 🌷آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین (علیه السلام) آمد و فرمود: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی. این هدیه ما در برزخ. باشد تا در قیامت جبران کنیم! همیشه برایم سوال بود که امیرکبیر که در کاشان به شهادت رسید چگونه با امکانات آن زمان مزارش در کربلاست. جواب، عشق به مولایش امام حسین (علیه السلام) بود. 📙 منبع: کتاب آخرین گفتار @rahro313
🕊 و سلام بر او که می گفت: «میروم تا انتقام سیلی حضرت زهرا(س) را بگیرم!»❤️ 🌷تکاور پاسدار شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده 🇮🇷 @rahro313
ما همسر شهید دهه هشتادی داریم ما رو از چی میترسونید؟! @rahro313
5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادرم زمین خورده....💔 الهی بمیرم مادرم...😔
مادر گفته چیزی نگم...🥀💔
شهادت حضرت مادر، بانوی دوعالم ، بی بی زهرا«سلام الله علیها » و ایام فاطمیه را تسلیت عرض می نماییم...💔😔 @rahro313
فرو افتادن در مقابلِ «خدا» تنها راه برخاستن است ... @rahro313
شهید مدافع‌حرم 🎙راوے: همسر شهید 💜فاطمه دو یا سه سالش بود که آقاجواد برایش پارچه سفید گل‌دار خرید. گفت: «خانم این چادر را برای دخترمان بدوز. بگذار به‌مرور با چادر سر کردن آشنا شود.» 🌻از آن به بعد هر وقت پدر و دختر می‌خواستند از خانه بیرون بروند، آقا جواد می‌گفت: «نمی‌خواهی بابا را خوشحال کنی؟» بعد فاطمه می‌دوید و چادر سر می‌کرد و می‌دوید جلوی بابا و می‌گفت «بابا خوشگل شدم؟» باباش قربان‌صدقه‌اش می‌رفت که خوشگل بودی، خوشگل‌تر شدی عزیزم. فاطمه ذوق می‌کرد. 💜یک روز چادرش را شُسته بودم و آماده نبود. گفتم: «امروز بدون چادر برو.» فاطمه نگران شد. گفت: «بابا ناراحت می‌شود.» بالاخره هم آقاجواد صبر کرد تا چادر خشک شود و بعد بروند بیرون.‌ 🌻وقتی آقا جواد نماز می‌خواند، دخترم پشت سر بابایش سجّاده پهن می‌کرد و همان چادر را سَر می‌کرد و به بابایش اقتدا می‌کرد و هر کاری بابایش می‌کرد، او هم انجام می‌داد. @rahro313
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡ 🍃«زمانی‌که برخی از دوستانم را می‌بینم که با مأنوسند، به حال‌شان غبطه می‌خورم. نه آنکه بخوانند، بلکه با قرآن مأنوسند و دوست و رفیق‌شان قرآن است. 🍃اگر بخواهد باری ببندد، باید در و انجام دهد و الا سپس توأم با مشکلات می‌شود. ممکن است دیدار ما به بیفتد. هرچه بخواهد. "سخنی از شهید" @rahro313