eitaa logo
رهروان شهدا
1.3هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
177 ویدیو
5 فایل
خورشید اینجا .... عشق اینجا....گنج اینجاست... زیارتگاه کربلای پنج اینجاست.... این خاک گلگون تکیه ای از آسمان است....
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام خدمت تمامی دوستان ،عزیزان زیادی شرکت کردند داخل مسابقه که جا داره از همه تشکر کنم. جواب سوالات به ترتیب شهید شیرعلی سلطانی و شهید محمدرضا عقیقی می باشد که تعداد ۲۵ نفر از دوستان جواب صحیح دادند. که از بین ایشان طبق قرعه کاربر گرامی با نام(انت رجائی یا زهرا) برنده این هفته مسابقه شهدا می باشد که جهت دریافت هدیه اشون به آیدی خادم کانال مراجعه کنند. یاعلی.
كوله بارى پر زمهر انبیا دارد شهید سینه‏ اى چون صبح صادق، باصفا دارد شهید این نه خون است اى برادر بر لب خشكیده‏ اش‏ بر لب خونرنگ خود،آب بقا دارد شهید به نام خدا صبحتون زیبا با یاد شهدا @rahro313
🌹شهید سید مرتضی آوینی: کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا یعنی چه؟ ✍️ «ای دل، نیک بنگر که زبان رمز، چه رازی را با تو می گوید: کلّ ارض کربلا و کلّ یوم عاشورا. یعنی اگر چه قبله در کعبه است، اما فاینما تولوّ فثمّ وجه الله. یعنی هر جا که پیکر صدپاره تو بر زمین افتد، آنجا کربلاست؛ نه به اعتبار لفظ و استعاره، که در حقیقت. و هر گاه که علم قیام تو بلند شود عاشوراست؛ باز هم نه به اعتبار لفظ و استعاره. کربلا آمیزه کرب است و بلا ... و بلا افق طلعت شمس اشتیاق است. و آن تشنگی که کربلاییان کشیده اند، تشنگیِ راز است. و اگر کربلاییان تا اوج آن تشنگی - که می دانی - نرسند، چگونه جانشان سرچشمه رحیق مختوم بهشت شود؟ آن شراب طهور که شنیده ای بهشتیان را می خورانند، میکده اش کربلاست و خراباتیانش این مستانند که اینچنین بی سر و دست و پا افتاده اند. آن شراب طهور را که شنیده ای، تنها تشنگان راز را می نوشانند و ساقی اش حسین است؛ حسین از دست یار می نوشد و ما از دست حسین.» @rahro313
✨🌷 ✍شهید آوینی تاریخ امانت‌دارِ فریادِ "هَل مِنْ ناصر" حسین است و فطرت گنجینه‌ دار آن، و از آن پس کدام دلی است که با یاد او نتپد؟! مُردگان را رها کن ؛ سخن از زندگان عشق می‌گویم... @rahro313
🌹فرزند شهید : یکی از دوستان در همان ساعات شهادت پدرم به من گفت: پدرت را بین ساعت 2 تا 3 نیمه‌شب در بین‌الحرمین کربلا دیدم. مگر می‌شود او شهید شده باشد؟ تعجب کرده بود. اصلاً باورش نمی‌شد که حاج محسن شهید شده باشد. بعدها که با سالم محمدی، مترجم پدرم در سوریه صحبت می‌کردم، می‌گفت که خواب او را دیده و از پدرم پرسیده: بعد از این‌که شهید شدی، کجا رفتی؟ او هم گفته: بلافاصله به کربلا و بین‌الحرمین رفتم... 🌹شهید_محسن_خزایی 🌷السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌷و عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷و عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌷و عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ @rahro313
🌹شهیدی که بچه ها برایش بیشتر از بزرگترهایشان اشک می ریختند با بچه‌ها واقعاً بچه بود. وقتی به خانه‌اش می‌رفتیم تا صبح با بچه‌ها بازی می‌کرد و آرام و قرار نداشت. هر موقع می‌خواستیم بیاییم تهران و به بستگان سر بزنیم بچه‌ها می‌پرسیدند: "دایی یدالله هست که می‌رویم تهران؟ اگر نیست صبر کنیم او بیاید و بعد برویم تا او را هم ببینیم."، این‌قدر بچه‌هایم به او علاقه داشتند. وقتی هم به تهران می‌رفتیم بچه‌ها اصرار می‌کردند اول به خانه دایی یدالله برویم... 🕊شهید_یدالله_قاسمزاده @rahro313
🌹 💠مهدي همواره مي گفت شهدا زنده اند و به اين حرف اعتقاد قلبي داشت. ما اين را در رفتار و عمل مهدي به عينه مشاهده مي كرديم. براي همين هميشه به رفتار وكردارش توجه داشت، چون خود را در محضر خدا و شهدا مي ديد. 💠هر زمان از كنار عكس شهيدي رد مي شديم، سلام مي داد. يك بار از كنار عكس شهيد ابراهيم هادي عبور كرديم. مهدي سلام كرد. باتعجب به مهدي گفتم: مهدي جان حمدي بخوان، صلواتي بفرست، چرا سلام مي كني؟ 💠گفت: «ابراهيم زنده است و داره ما رو مي بينه.... » 📙مدافعان حرم. اثر گروه شهید هادی شهید مدافع حرم🕊🌹 @rahro313
19.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥خاطره‌ای عجیب از رزمنده‌ جانباز دفاع مقدس حاج مصطفی باغبان 🔺این خاطره یکی از عجیب‌ترین خاطرات تاریخ جنگ است. @rahro313
💢 مرتضی حسین پور که همه ما به "حسین قمی" می‌شناختیم (فرمانده ی‌عملیات حیدریون) بود که با بچه‌های کتائب سیدالشهدا (یکی از گروههای شاخص مقاومت عراق) درنقطه مشترک، مرزی بین عراق وسوریه به اسم تنف، یک پایگاه تاکتیکی زد تا جلوی پهن شدن پایگاه امریکائیها، را در منطقه بگیره 🔷 می‌شه گفت، حساس‌ترین جا رو به حسین، سپردند که شاید خیلی از فرماندهانی که چند ستاره روی دوششون داشتند، ریسک حضور توی این منطقه رو قبول نکردند. چون می‌دونستن مستقیم، توی چشم امریکائیها هستند واین یعنی، شمارش معکوس برای یک درگیری و جنگ تمام عیار ❌ اما حسین، امتحانش رو در میدانهای خیلی سختی مثل سامرا، بیجی، فلوجه، اوجه، تکریت، عراق و دمشق، حما، حلب، تدمر سوریه پس داده بود و اینجا، به نوعی عرصه ی‌سخت‌ترین آزمونش بود که به لطف حضرت زهرا «س»، سربلند و با غرور، ازش بیرون آمد. 📖 ماه کامل روایت زندگی شهید مدافع حرم، فرمانده عملیات قرارگاه حیدریون؛ سردار مرتضی حسین پور شلمانی (حسین قمی) @rahro313
🚩تاریخ امانت‌دارِ فریادِ "هَل مِنْ ناصر" حسین است و فطرت گنجینه‌ دار آن، و از آن پس کدام دلی است که با یاد او نتپد؟! مُردگان را رها کن ؛ سخن از زندگان عشق می‌گویم... "شهید آوینی" @rahro313
💢 پس امام زمان چی ؟ . ▪️سه چهار ماه بعد ازدواجش، شب عملیات والفجر ۸، مهدی حرف‌هایی زد که برای همه بچه بسیجی‌ها اتمام حجت بود، مهدی یکی از دوستانش را کنار کشید و گفت: سید! من امتحان سختی رو گذراندم و خودت می‌‌دانی که روزهای اول زندگی چقدر شیرین است. ▪️من می‌‌توانستم در سپاه بابل بمانم و همان جا خدمت کنم اما خیلی با خودم کلنجار رفتم، بالاخره حریف نفس‌ام شدم، وسوسه‌ها را کنار زدم و با خودم گفتم: مهدی! پس امام زمان چی؟ مگه قرار نبود یاورش باشی، یعنی این قدر نامردی که تا زن گرفتی آقا رو فراموش کردی؟ . ▪️من می‌‌‌دونستم که شهادتم در گرو ازدواجمه، این طوری باید دینم رو کامل می‌‌کردم، بقیه‌اش با خدا.حالا خوشحالم که به واسطه این سیده خانم، با حضرت زهرا(س) هم محرم شدم، سلام من رو به بچه‌ها برسون، بگو گول دنیا رو نخورند. ▪️راوی: سیدحسین مشهدسری . @rahro313
🕊🌷 ◽️برای نماز که می‌ایستاد، شانه‌هایش را باز می‌کرد و سینه‌اش را می‌داد جلو. یکبار بهش گفتم "چرا سر نماز این طور‌ می‌کنی؟" ◽️گفت: وقتی نماز می‌خوانی مقابل ارشدترین ذات ایستاده‌ای. پس باید خبردار بایستی و سینه‌ات صاف باشد." 📚کتاب چمران، جلد۱، ✍️از مجموعه کتب يادگاران @rahro313