eitaa logo
رَهرُوانِ زینبی(س)
86 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
97 فایل
﷽ به مدد عقیله بنی هاشم خانم زینب‌کبری(س) قدم‌قدم بایکدیگر در مسیر سربازی امام‌زمان(عج) ان‌شاءالله ⚘⚘⚘ خادمِ‌کانال : @rsi_133 ⚘⚘⚘ اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی بچه ها دور بستر مادر می چرخیدن هی نگاه میکردن ببینن حالش خوب میشه؟! نمیشه؟! این چند وقته فضه کار میکرد اون روز آخر حضرت زهرا فرمود فضه شونه و آب بیار امروز من سر اینا رو شونه کنم حضرت نمیتونست بلند بشه بشینه همون خوابیده یکی یکی بچه ها اومدن کنار مادر نشستن حضرت فقط یه دست رو دراورد احساس کردن مادر داره حالش خوب میشه... خب این سر شانه شد... علی ابن ابیطالب، بچه ها رو صدا کرد... زینب، ام کلثوم، حسن، حسین بیاین چیه بابا؟! مادرتون از دنیا رفت...😔 خب حالا حساب کنید اینا چه وضعیتی دارن؟! فرمود امشب به وصیت مادرتون ما باید پیکر مادرتون رو بشوریم شما امشب سرو صدا نباید بکنید تا کسی نفهمه... اینا خاله ندارن، چون حضرت زهرا خواهر نداشت اینا دایی ندارن... عمو دارن، اما عموشون با اوناست بنابراین خانه ی زهرا اصلا فامیل نداره... @rahrouvaneh_zainabi
خب یکی بیاد، تنهای تنهان دیگه... شما امشب نباید گریه کنید باید ساکت باشید من پیکر رو بشورم دفن کنیم خب حضرت نیمه ی شب میخواد بشوره که کسی نفهمه دیگه باید همه ی مدینه بخوابن خوابها سنگین بشه بابا اینام الان مادر رو از دست دادن... امیرالمومنین فرمود: حسن جان برو سلمان رو بگو بیاد سلمان پیر مرد آمد حضرت فرمود سلمان تو این اتاق بشین با اینا صحبت کن، سرشون رو گرم کن من پیکر زهرا رو بشورم... سلمان علم اولین و اخرین داره با زینب صحبت میکنه با ام کلثوم خاطره بگه که اینا ... نمیتونستن گریه نکنن آستین ها رو کرده بودن تو دهنشون که حداقل گریه اشون بیاد صدای جیغشون نره هوا😔 علی ابن ابیطالب هم آروم آروم ... بعد یهو سلمان دید علی زد زیر گریه... ای دل غافل گفت: اقا من بچه ها رو به زور ساکت نگه داشتم... فرمود سلمان این به من نگفته بود دستش تو اون ضربه ها شکسته...😔 @rahrouvaneh_zainabi
چرا؟! چون وقتی علی ابن ابیطالب اومد بشوره دستشو که بلند کرد دید عه...😔 این خیلی ها...!!😔 یعنی آقا ما این بزرگوارا الگوهامونن شیعه نازنازی نیست که... پونزده روز ... شما نمیدونی من چی میگم باید دستت بشکنه تا بفهمی یعنی چی پونزده روز زهرا دسته رو تکون نداده تا مولا نفهمه😔 دلیل هم داشتا نگید چرا؟! دلیلشم این بود که حضرت زهرا اگر میگفت دست من شکسته علی باید میرفت بیرون پزشک میاورد علی اگه میرفت بیرون اینا همه رو از کمک به علی ممنوع کرده بودن، علی بره بیرون باید به اینا خواهش کنه... میگن بیعت کن تا بهت بدیم!! زهرا برای اینکه به اینا مبتلا نشه به علی نگفت که دستم شکسته تا علی بیرون نره... ادامه دارد... @rahrouvaneh_zainabi
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک ◾▫️◾▫️◾▫️◾ همه شما بزرگواران دعوت هستید به دیدن کوچه‌های بنی هاشم.. دعوت هستید به زیارت قبور ائمه(ع) در بقیع... دعوت هستید به زیارت مزار سردار دل‌ها‌... ◾▫️◾▫️◾▫️◾ دعوت هستید به نمایشگاه تجسمی ویژه ایام شهادت حضرت‌مادر(س) و سالگرد سردار دل‌ها واقع در موزه گلزار شهدا همراه با برنامه ویژه برای کودکان بازدید: سه‌شنبه و چهارشنبه بعدازظهر پنجشنبه از صبح منتظر قدوم سبزتان هستیم 🔴بازدید برای عموم با رعایت پروتکل‌های بهداشتی آزاد است. @rahrouvaneh_zainabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺بسْمِﺍﻟﻠَّﻪﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ🌺 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏ🌹َ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏ🌷َ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏ🌷ِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏ🌹َ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ🌹ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀِ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏ💐َ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦَ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏ🌻 ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏ🌷َ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ🌹 ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ🌴 ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ🌳 ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ 🥀ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ 🌹ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ العسکری ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏ🌷 ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ 🌺🌿🌺🌿🌺🌿 ✳️بهترین دعا فراموش نشود✳️ ☀️اِلهی 🔰یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد 🔰یا عالیُ بِحَقِّ علی 🔰یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه 🔰یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن 🔰یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن 💠🌷 عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان 🌷در پناه حضرت حق روزی آرام و سرشار از معنویت نثارتان... @rahrouvaneh_zainabi
🕊 وَ بِکُم یُنَزِّلُ الغَیثَ و‌ بـه خـاطر شمـا بـاران فـرو می ریزد...💙 |زیارت‌جامعه‌کبیره| @rahrouvaneh_zainabi
رَهرُوانِ زینبی(س)
چرا؟! چون وقتی علی ابن ابیطالب اومد بشوره دستشو که بلند کرد دید عه...😔 این خیلی ها...!!😔 یعنی آقا م
سلام الله خب آقا جنازه رو شست، کفن کرد نگاه کرد دید که بچه ها دارن از دنیا میرن😔 چرا؟! نمیتونن گریه کنن... دهن رو گرفتن به پیکر نگاه میکنن الانه که زینب بمیره حضرت فرمود حالا بیاین خداحافظی کنین ولی ساکت!! اومدن خودشون رو انداختن رو مادر آروم آروما آقا امام حسن مجتبی این صورتشو چسبونده بود به کف پای مادر آرام آرام میگفت مادر من حسن توام😔 خب این وضعیت وداع چیز عجیب غریبیه امیر المومنین میگه یهو دیدم بندهای کفن باز شد فاطمه دست ها رو دراورد بچه ها رو بغل کرد تو سینه اش...😔 نجات داد دیگه...!! علی ایستاده داره نگاه میکنه یهو جبرئیل آمد علی بچه ها رو بلند کن... چیه؟! ملائک نمیتونن ببینن اونجا غوغائیه... من سوالم اینه این علی چطوری تحمل میکرد؟!😔 البته براتون بگما علی اون شب پیر شد...🥀 خب برداشت بچه ها رو، حالا میخواد نماز بخونه نماز میت دیگه پیش نماز علیِ حسن حسین زینب ام کلثوم سلمان ایستاد جلوی اینا الله اکبر ... اَللهُمَّ اِنا لا نَعلَمُ مِنهُ اِلا خیرًا... ای خدا... @rahrouvaneh_zainabi
من به شما بگم حدس من اینه که علی ابن ابیطالب ممکن بود سر قبر از دنیا بره... علی مایه ی تسکین بچه ها بود حالا علی رو کی تسکین بده؟! علی تنهای تنها بود... 😔 پیکر رو گذاشت لب قبر خودش رفت تو قبر پیکر رو بلند کرد بذاره یهو رسول الله امد... علی بده به من زهرا رو... حضرت نشست تو قبر السلام علیک یا رسول الله رسول الله نمیدونی بعد از تو چه کردن...😔 هی گفت گفت گفت... فرمود یا رسول الله من این ودیعه ای که بهم دادی برگردوندم، امانتیت رو برگردوندم اما اقا فرصت نیست برات بگم چی شد خودت بپرس چی شد... قبر رو پوشوند... بچه ها پاشین بریم چرا؟! الان مردم بیدار میشن میفهمن...!! رفت تو خونه.... @rahrouvaneh_zainabi
صبح اومدن... اومدن تشییع... تو خونه بچه ها گریه میکنن علی فرمود دفن کردیم... کِی دفن کردین؟! دیشب!! دختر پیغمبرو تو نیمه شب دفن کردین؟! کی به تو گفت؟! به چه مجوزی؟! خودش گفت، اینم وصیت نامه... این حرفا قبول نیست... قبرستان عمومی مدینه بقیعِ گفت بریم بقیع... چی کار میکنید؟! برید جنازه رو دربیارید... اومدن دیدن عه چهل نفر دیشب دفن شدن... قبر... قبر... قبر... همه تازه فهمیدن کار علیِ ... گفت: باز کنید در قبر ها رو یهو دیدن علی ابن ابیطالب با شمشیر داره میاد رفت بالا سر قبرها نشست فرمود به خدا قسم اگر کلنگتون به یکی از این قبر ها بخوره قبرستان رو با خونتون رنگی میکنم... عه علی جان تو برای زهرا شمشیر نکشیدی برای قبرش شمشیر کشیدی؟! بله!! چرا؟! به دو دلیل: @rahrouvaneh_zainabi
اول اگر این قبر باز بشه همه ی زحمت های زهرا رفته هوا یه عزاداری میکنن و یه گنبد و بارگاه تمام شد... دوم این شمشیر به جنگ نمیکشید چرا؟! علی علیه السلام فرمود که اقا چرا میخواین در قبرو باز کنید؟! شما در قران میگید هر کس وصیت کرد به وصیتش عمل کنید اگه به وصیت عمل نکردید شما کافرین... یه مسلمون از دنیا رفته، زهرا دختر پیغمبر، نه!! همسر من، نه!! مسلمون، که بود!! بابا یه مسلمون از دنیا رفته یه وصیت نامه نوشته ایناهاش... تو این وصیت نامه نوشته که قبر منو کسی نفهمه چرا میخواین خلاف این وصیت نامه عمل کنید؟! همه برگشتن گفتن ابوبکر چرا میخوای بر خلاف وصیت نامه عمل کنی؟! @rahrouvaneh_zainabi
عباس رفت بهشون گفت گفتن باشه میایم معذرت خواهی میکنیم رسماً ابوبکر و عمر اومدن خانه ی علی... علی ببخشین اینجوری شد چیو ببخشم ؟! اومدیم حمله کردیم زهرا... فرمود: اما مسئله ی زهرا موکول به خدا خدا میدونه باهاتون چی کار کنه، تو این دنیا باهاتون کاری نداره صاحب خونِ دیگه صاحب دمِ اما اینکه بیام از خونه بیرون میام ولی یه شرط داره! شرطش چیه؟! باهاتون بیعت نمیکنم، تو حکومتتون دخالت نمیکنم... گفتن علی تو از خونه بیا بیرون بیعت نکن... علی از خونه رفت بیرون ... نتیجه چی شد؟! کشته نشد، از خونه هم اومد بیرون، بیعت هم نکرد @rahrouvaneh_zainabi
ابوبکر موند!! اگه بگه پنهان بودن این قبر یعنی چی ماهیتش لو میره، اگه نگه مردم میگن چرا؟! دلیلی نداشت گفت خب اگه وصیت کرده هیچی دیگه... چی شد؟! شمشیره به جنگ نکشید... رفتن، قبر پنهان موند ... حالا گفت و گوی مدینه شد قبر ... چرا زهرا قبرش مخفیه؟!🤔 چرا اینجوری شد؟! این به اون بگو اون به این بگو ... جو مسجد خراب شد ابوبکر دید کار داره از دستش میره چه کنیم؟! عباس عموی پیغمبر با اینا بود... رفت پیش عباس بهش گفت برو پیش علی بهش بگو علی من فعلاً رئیسم فعلاً اینا منو جانشین پیغمبر میدونن تو بخوایی یا نخوایی این وضعیتی که الان هست داره کارو از دست من بیرون میکنه... از دست من بره بیرون به تو نمیرسه... چی میشه؟! همه چی به هم میریزه بگو اگه میخوای اوضاع بهم نریزه از خونه بیا بیرون عباس اومد گفت حضرت فرمود برو بهش بگو من به خانه شما حمله کردم یا شما به خانه ی من حمله کردین؟! من اگه اینجور از خونه بیام بیرون مردم چی میگن؟! نمیگن این مثلا خیلی بی غیرته و ایناس... عباس گفت: چرا میگن راهش چیه؟! فرمود راهش اینه این دونفر بیان از من معذرت خواهی کنن رسماً از من دعوت کنن از خونه بیام بیرون @rahrouvaneh_zainabi
حالا فهمیدی زهرا برا اسلام چه کرد؟! همه ی اسلام رو دوش زهرا بود اما این آسون نبود که... چرا؟! پیغمبر اکرم بیست و سه سال کار کرد اسلام رو آورد بالا، وقتی از دنیا رفت یهو این اسلام اومد ته ته... دشمن این پاشو گذاشت رو خرخره ی اسلام زهرای مرضیه دست اسلام رو گرفت آورد این بالای بالا تو اون بیست و سه سال پیغمبر چه کشیده بود؟! فرمود تو این بیست و سه سال من به اندازه ای اذیت شدم که هیچ پیغمبری اذیت نشد تمام اون اذیت ها تو اون بیست و سه سال بود همه ی اونا یهو جمع شد تو هفتاد روز ریخت رو سر زهرا سلام الله زهرا نجات داد اسلام رو... علی امد بیرون... خب حالا علی چه کنه؟! علی ابن ابیطالب باید اسلام رو زنده کنه مشکلش چی بود؟! نیرو نداشت!! علی نیرو نداشت با فضایی که ایجاد شد، علی شروع کرد نیرو تربیت کردن، چی کار کرد؟! این سازمان شیعه رو پایه گذاری کرد با چند نفر شروع شد؟! با چهار نفر هسته اولیه سلمان، ابوذر، مقداد، عمار ادامه دارد... @rahrouvaneh_zainabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رَهرُوانِ زینبی(س)
#شهادت_حضرت_زهرا سلام الله #دشمن_شناسی خب آقا جنازه رو شست، کفن کرد نگاه کرد دید که بچه ها دارن از
سلام الله سلمان، اباذر، مقداد، عمار، کار رو شروع کردن جذب افراد به چی؟! به اسلام علوی، به اسلام اصل، اینا میدونستن علی امامه؟! بله با دستور تقیه ماموریت جذب افراد رو پنهانی شروع کردن اینا رو فرستاد تو حکومت ابوبکر و عمر گفت برید اینا میخوان فرمون رو کج کنن ماشین اسلام رو بندازن تو دره تا دیدید داره کج میشه صافش کنید رفتن... همه فکر کردن اینا جذب شدن؛ شروع کردن یار درست کردن... بیست و پنج سال گذشت... علی تو مدینه به قدرت رسید!! عه علی تو مدینه چرا به قدرت رسید؟! اینا اون سازمانه رو نمیشناختن که علی داره تربیت میکنه این سازمانه ویژگیش چی بود؟! مردم اونا رو قبول داشتن و اونا علی رو قبول داشتن ولی مردم اونا رو اموی میدیدن... @rahrouvaneh_zainabi
این عمار و یاسر که شما میشناسین... این عمار و یاسر در جهان اهل سنت شیعه نیستن که، در نظر اهل سنت فرق بیت عمار و عُمر یه (الف) میگن عمار عمرِ و عمر عمار... عمار هفت سال از طرف عمر در کوفه مسئول امور مالی بود... خب قبولش داشتن، منتها برای کی کار میکرد؟! برای علی ابن ابیطالب اما اونا یه جداره ای در شام درست کرده بودن به نام معاویه... معاویه کجاها دستش بود؟! سوریه ، اردن، لبنان حساب کن اینا جداره ی دور بیت المقدسه، بیت المقدس وسط ایناست معاویه خط اصلی یهود بود... علی ابن ابیطالب وقتی تو مدینه به قدرت رسید یهو یهود از خواب پرید عه این چرا به قدرت رسید؟! نگاه کردن وقتی علی به قدرت رسید سازمانی که در تقیه بود از تقیه در اومد یکی رو فرماندار اونجا کرد... یکی مسئول فلان جا... عه علی سازمان داشته؟! آره @rahrouvaneh_zainabi
شروع کردن سازمانش و از دستش دربیارن ، بخوره زمین چی کار کردن؟! شروع کردن جنگ جمل، جنگ صفین، جنگ نهروان... یاران علی رو از دستش گرفتن تو جنگ صفین علی داشت کارو تمام میکرد اما... چرا؟! جنگ صفین کجا بود؟! تو مرز شام، علی ابن ابیطالب اگه شام رو عبور میکرد بیت المقدس رو گرفته بود... داشت تمام میشد کار یهو قران ها رو بردن بالای نی... عه شمشیرا غلاف شد... فرمود: بجنگین گفتن: نه دیگه ما برا اسلام میجنگیدیم چرا ...؟! اونهایی که در جنگ صفین بودن شیعه نبودن که همه سنی بودن فرمانده هان اینا که اینا رو اورده بودن شیعه بودن که اونا شهید شده بودن... عمار شهید شده بود، خضیمه شهید شده بود ابولحیثم هم شهید شده بود یکی از فرمانده هان علی زنده بود مالک شمشیر رو گذاشتن گردن علی یا مالکو برگردون یا میفرستیمت اخرت @rahrouvaneh_zainabi
جنگ تعطیل شد میدونید یعنی چی؟! یعنی اون سپاه موته که قرار بود بره قدس رو آزاد کنه این دوباره برگشت... علی رو از جداره ی قدس برگردوندن، این بار دومی بود که برمیگشت، علی برگشت شهید شد 😔🥀 شهید شد ... اقا اون سازمان... سازمان یهود هم امام شیعه رو داشت میدید که علی و حسن بود هم سازمان لو رفته بود... نیرو راه انداخت با حسن بن علی بجنگه، حسن و حسین و اون سازمانو بزنه کار تموم بشه امام حسن علیه السلام با کمال زیرکی نامه نوشت به معاویه که چرا داری جنگ رو ادامه میدی؟! معاویه گفت: میخوام به ریاست برسم!! حضرت فرمود: ریاست برای تو، جنگ رو تعطیل کن، مسلمونا از جنگ خسته شدن ای دل غافل ... حضرت نامه رو سرگشاده داد همه ی مسلمونای شامی گفتن درود بر حسن بن علی جنگ رو تعطیل کرد همون قضیه که سر قبر(حضرت زهرا سلام الله) بود اینجا پیش اومد ... معاویه میخواست اینو توضیح بده که ما باید جنگ رو ادامه بدیم لو میرفت، توضیح نده جنگ دلیل نداشت صلح قبول شد امام حسن و امام حسین از جلوی اون تیغ اومدن عقب حضرت به اون سازمان فرمود: برید پنهان بشین مخفی بشین... @rahrouvaneh_zainabi