eitaa logo
🌹رهروان مهدویت🌹
499 دنبال‌کننده
24.8هزار عکس
19.3هزار ویدیو
129 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘 سربلند در آزمایش‌های الهی 🔹 اصحاب ، ویژگی های منحصر به فردی داشتند. لشکر طالوت در حالی که به جنگ با طاغوت زمان می‌رفتند، و خیس از عرق مورد قرار گرفتند. 🔹 وقتی که به چشمه ای از گواراترین رسیدند، خداوند به آنها فرمود که آزمایش آنها این است که به قدر یک کف دست آب بنوشند. 🔹 بسیاری از لشکر طالوت، سخن خدا را پشت سر نهادند و شدّت ، فرمان خداوند را از یاد آنان برد. امّا اصحاب طالوت، همان یک کف دست آب را هم ننوشیدند؛ از ترس اینکه مبادا از فرمان خداوند تخطی کنند. 🔹 شاید به همین خاطر است که تعداد یاران حقیقی رسول خدا(ص) در جنگ سخت و یاران حقیقی حضرت مهدی(عج) در جنگ به تعداد یاران طالوت است. 🔹 گویی که خداوند بخواهد به آنانی اشاره کند که سربلند از آزمایش او بیرون آمدند؛ در حالی که از خود و میل خود گذشتند و خواسته خداوند را بر خود داشتند. 🔹امیر‌مؤمنان(ع) فرمودند: «هنگامی كه قيام كند، اصحاب او كه به تعداد اصحاب بدر و اصحاب طالوت نفر هستند، به دور او گرد می‌آيند كه آنها شير ژيانی هستند كه از بيشه‌های خود خارج شده‌اند...» 📚 برگرفته از کتاب « »؛ به نقل از بشارة الاسلام، ص 220. 📬 خرید از یاران شاپ https://b2n.ir/yari فراکتاب: https://b2n.ir/875768 کتابراه: https://b2n.ir/236901 طاقچه: https://b2n.ir/712806 @mouood_org
در عبید الله بن زیاد ضمن نامه‌ای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد. عمر بن سعد نیز بدون فاصله «عمرو بن حجاج» را با ۵۰۰ سوار در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام حسین علیه السلام و یارانش به آب شدند. مردی به نام «عبدالله بن حصین ازدی »، که از قبیله «بجیله » بود، فریاد برآورد: ای ! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند که قطره‌ای از آن را نخواهی آشامید، تا از جان دهی! 🔅امام علیه السلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده. حمید بن مسلم می‌گوید: به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود، قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که عبدالله بن حصین آنقدر آب می آشامید تا شکمش بالا می‌آمد و آن را بالا می‌آورد و باز فریاد می‌زد: العطش! باز آب می‌خورد، ولی سیراب نمی‌شد. چنین بود تا به هلاکت رسید. 📚ارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۶
ای آبروی نخل، به دست زبان تو حرفی بزن که وسعت تاریخ، جان تو خرمای عشق از شجر آل چیدی و عالمی‌ست گرفتار خوان تو میثم در این زمانه عجب اسم مبهمی‌ست شعرم دخیل بسته درِ آستان تو عالم تمام، حادثۀ عشق است عشقی که دود داده همه دودمان تو باید چشید به صحرای یا اینکه سوخت جان و تن خود بسان تو تا سر دهم کنار تو فریاد « » باید به جان طلب بکنم آرمــــان تو ذکر حقیقت مکتوم عصر ماست بیا، عجیب زمانه، زمان توست ... 🔆۲۲ذیحجه، سالروز شهادت مظلومانه سردار شهید اسلام، مدافع حریم و ، یار باوفای علیه‌السلام، سردار سربدار، جناب است