💧🏴💧🏴💧🏴💧🏴💧
سلام بر سقای باوفا 💧
دل بـــه دریـــا زد و دریـــای دعا پشـــت سرش
یـارب او را بـــه سلامـــت برســـان از ســـفرش
مـــاه اگـــر رفـــت کواکـب هـــمه سـرگردان اند
مـــاه رفـــت از حـــرم و اهــل حـــرم منتظرش
عهد کـــرده ست و مـهم نیست اگر در مـــیدان
لشـــکری عهد شـــکن حلقه زند دور و برش
چه تـــرک ها کـــه عـــیان بود به روی لـــب او
چه شـــررها که نهان شــعله کشید از جــگرش
آســـمان تـــیره شـــد از تـــیر بـــه آنـــی، امـــا
این علمدار حسـین است، چه باک از خطرش؟
دسـت عــباس در آخـــر گـــره از کـــار گـــشود
کـــه یـــدالله عــلی بـــوده و این هم پســـرش
دســـت در آب فـــرو بـــرد و خـنک بـــودن آن
آتــــش بـــیشـــتـری زد بـــه دل شـــعـله ورش
گفت ای آب تو اینجایی و عالم تشنه است؟
غرق در جوش و خروشت شده ای! کو ثمرش؟
خاک هم خاک به سر ریخــت از آهی که کشید
آب هـــم آب شـــد از دیـــدن چشـــمان تـــرش
آمـــد از علقمه بـا دســـت پـــر امـــا افســـوس
چـــه امـــید اســـت بـــه دنـیا و قضا و قدرش
رفـــت از دســـت دو دسـتش، مگر از پا افتاد؟
گـــفت ای نفــس غمی نیست به دنـدان ببرش
از چه خم شد؟ به گــمانم که کمی چشمانش...
ناگهان آه...چـه گـویم کـه چـه آمـد بـه سرش؟
حکم جان داشت در آن غائله آن مشک، چطور
آن ســر و چشــم و دوتا دست نگردد سپرش؟
چـــه غـــریبانه زمـــین خورد به یاری حســین
چـــه دلـــیرانه وفـــا کـــرد بــه عــهد پـــدرش
آســـمان تـــاب نیـــاورد و ز غــم خـــون بارید
چــون که می دید چه ها کرده زمین با قمرش
آبـــرو یـــافـــت ابالفضـــل اگـــر از مــادر خود
بـــر جـهـــان فخــر کــند ام بنیـن بـــا پســرش
یـــا اخـــا گـــفت ولـــی بی رمـــق و آهـســـته
مــی رود بـــاد بـــه خـــیمه برســـاند خـــبرش
شاعر: سیدجعفر_حیدری
💧🏴💧🏴💧🏴💧🏴💧
🍀 🍀
در محضر امامین انقلاب اسلامی
نواب امام زمان
عجل الله تعالی فرجه الشریف
🍀 🍀
🍃🏴🍂🏴🍃🏴🍂🏴🍃
🌹امام خمینی(ره):
این خون سیدالشهداست که خون های همه ملتهای اسلامی را به جوش می آورد و این دستجات عزیز عاشورا است که مردم را به هیجان می آورد و برای اسلام و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا می کند.
📚صحیفه نور،جلد 15،صفحه 204
🍃🏴🍂
◾️بصيرت حضرت اباالفضل در روز تاسوعا و عاشورا
▪️رهبرمعظم انقلاب:
بصیرت اباالفضل العبّاس کجاست؟همه یاران حسینی، صاحبان بصیرت بودند؛ اما او بصیرت را بیشتر نشان داد.
🏴در روز تاسوعا، وقتی که فرصتی پیدا شد که او خود را از این بلا نجات دهد؛ یعنی آمدند به او پیشنهاد تسلیم و اماننامه کردند و گفتند ما تو را امان میدهیم؛ چنان بر خورد جوانمردانهای کرد که دشمن را پشیمان نمود. گفت: من از حسین جدا شوم!؟ وای بر شما! اف بر شما و اماننامه شما!
🏴 نمونه دیگرِ بصیرت او این بود که به سه نفر از برادرانش هم که با او بودند، دستور داد که قبل از او به میدان بروند و مجاهدت کنند؛ تا اینکه به شهادت رسیدند. میدانید که آنها چهار برادر از یک مادر بودند: اباالفضل العبّاس - برادر بزرگتر - جعفر، عبداللَّه و عثمان. انسان برادرانش را در مقابل چشم خود برای حسینبنعلی قربانی کند؛ به فکر مادر داغدارش هم نباشد که بگوید یکی از برادران برود تا اینکه مادرم دلخوش باشد؛ به فکر سرپرستی فرزندان صغیر خودش هم نباشد که در مدینه هستند؛ این همان بصیرت است.
🍃🏴🍂🏴🍃🏴🍂🏴🍃
✍ ستون، محلّ اعتماد است!
محل تکیه!
محلّ "اگر همه نبودند، او هست"
" همه اگر رفتند، او میماند"
ستون یعنی همان قسمتی که مطمئنّی فرو نمیریزد، و در بحرانها، میتوانی زیر سایهی اَمنش، آرام بایستی و نظاره کنی!
عباس شدن ...مسیرِ "ستون شدن" است برای امام!
جایی که دیگر هیچ زاویهی تیزی در وجودت، نمانده باشد که در هیاهویِ بحرانها، تو را فرو بکشند!
هیچ زاویهای با ریشهی "من" ....
| طرح: استدیو "انسان تمام" |
ویژهی شهادت حضرت #عباس علیهالسلام
@Ostad_Shojae
یا #صاحب الزمان ! فدای شال عزایتان آقا.. 😔😔
قلب امام زمان به دلیل مصیبت جدشان در فشار است
این روزها و شب ها #صدقه دادن برای آرامش قلب امام زمان مان را فراموش نکنیم...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
5.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پاسخ به سوالات کربلا، آیا تشنگی امام حسین، افسانه بود؟ لطفا به انتشارش کمک کنید.
🔰 پاسخ به سوالات و شبهات مرتبط با امام حسین و عاشورا از ما، انتشار حداکثری آن با شما...
🆘 @Roshangari_ir
48.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴بازخوانی وقایع عاشورای ۸۸
🔻وقتی اعضای هیئت لولاگر برای نماز ظهر عاشورا محیا میشدند و ناگهان کسی با آتش زدن زبالهها مانع اقامه نماز شد
🔻و در نهایت با اوج گرفتن درگیریها فتنهگران، به نمازگزاران با سنگ حمله کردند
ادامهی ماجرا را #ببینید...
30.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥غوغای جانباز بی دست در برنامه حسینیه معلی
🔆 #پندانه
گاهی موقعیتهایی که در آن قرار میگیریم، هدیهٔ خداست
روزی مداحی میگفت:
زمانی که مداحی میکردم و تازهکار بودم، همیشه در مجلس من مردی بود که از من بیدلیل متنفر بود.
هرگاه که نوبت مداحیام میشد، برمیخاست و با حرکت دست طوری به مردم میفهماند که دوباره من با این صدای نابهنجارم شروع کردم.
این حرکت او باعث میشد هیچکس کلام مداحی مرا اهمیت ندهد، و مجلس من چنان سرد میشد که بعد از چند خط خواندن تمام میکردم و مینشستم.
روز عاشورا که روضه واقعه اتمامحجت امام حسین (علیهالسلام) در کربلا را میخواندم، همین فرد در مجلس چنین کرد.
طوری که من در وسط مداحی یک «یاحسین» جانسوز گفتم و با اخلاص تمام چنان شدید گریستم که از این گریستن من حالوهوای مجلس به مدد الهی عوض شد و دلها بهسوی کربلا رفت.
در خاتمه مجلس یکی از من سؤال کرد:
سابقه نداشت در مجلس، مداحی چنین وصل شود و گریه کند و مجلس را آتش کشد، چه شد؟!
گفتم:
حال امروز و اشک چشم امروزم را مدیون آن کسی هستم که همیشه دشمنش میپنداشتم ولی اکنون فهمیدم او فرستاده خدا و دوست من است.
میدانید چرا؟ چون با حرکت او در مجلس، وسط روضه اتمامحجت امام حسین در ظهر عاشورا در کربلا، دقیقا گویی خدا مرا در وسط میدان کربلا برد و حالات جانسوز امام را با تمام وجود در آن روز درک کردم که حضرت در حال اتمامحجت و معرفی خود بود که عمر سعد ملعون امر کرد بر طبلها بزنند تا صدای امام به جایی نرسد.
آری! گاهی خدا چنان دوستمان دارد که ما را در موقعیت تجربه یک معنا قرار میدهد، به شرط اینکه صبوری کنیم تا نتیجه کار را بدانیم.
☑️ @Masaf