📚 جریمه تأخیر در پرداخت
💠 سؤال: منزل مسکونی ام را به صورت نسیه فروختم و در قرارداد شرط شد که خریدار به ازای هر روز تأخیر در پرداخت پول خرید، معادل یک درصدِ مبلغ معامله، جریمه بپردازد.
۱. آیا این جریمه تأخیر (شرط التزام) صحیح و حلال است و من حق دارم جریمه را مطالبه کنم؟
۲. خریدار در پرداخت پول خرید، چندین ماه تأخیر داشته و جریمه آن را نیز نپرداخته است! به وی تذکر داده ام که رضایت ندارم و اکنون از دریافت پول خرید ناامید شدم؛ آیا حق دارم معامله را فسخ کنم و خانه ام را پس بگیرم؟
✅ جواب:
۱) اشکال ندارد و می توانید جریمه تعیین شده را مطالبه کنید.
۲) اگر در معامله نسیه علاوه بر تعیین زمان برای پرداخت ثمن، شرط کرده اید که نباید تأخیر بیاندازد، می توانید فسخ کنید.
#احکام معاملات #وجه_التزام #جریمه_تاخیر
📖 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹 امروز؛ صفحه ۲۵۳
سوره مبارکه رعد
✏️ توصیه مهم امام خامنهای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
🤲ثواب تلاوت امروز تقدیم به ارواح مطهر
حضرت امیرالمومنین صلوات الله علیه وهمسر مکرمشان حضرت زهراسلام الله علیها
و شهدای امروزتقدیم میکنیم.
♥️♥️
بسم الله الرحمن الرحیم
هر روز را با یاد شهدا آغاز کنیم
🌷 ارتشی شهید بهرام بُردبار
🌷 تولد ۲۷ آبان ۱۳۴۰ فَسا استان فارس
🌷 شهادت ۹ شهریور ۱۳۶۵ شلمچه پاسگاه زید
🌷 سن موقع شهادت ۲۵ سال
🌷 امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز میباشد
✍ بخشی از #وصیتنامه این شهید عزیز
✅ ما سوگند ياد کرده ايم از انقلاب و ايمانمان، از ميهن و مردم و آرمانمان، با تمام وجود خود به دفاع برخيزيم.
🤲 هدیه به ارواح طیبه شهدا، امام شهدا و شهدای عزیزی که امروز سالگرد شهادتشان میباشد و این شهید عزیز فاتحه باصلوات
🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله
#در_محضر_نورانی_شهدا
https://eitaa.com/payame_shohada
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
🍃🍃🍃🍃
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
سلام برامام حسن عسگری
وعرض تسلیت محضر امام عصر(عج)
🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
به لبِ خشکِ تو انگار که باران میخورد
آب میخوردی و هِی ظرف به دندان میخورد
پسرِ کوچکِ تو مانده چه سازد با تو
زهر وقتی که بر این سینهی سوزان میخورد
آه میسوخت از این آه دوتا گونهی او
نفَست تا که بر آن چهرهی گریان میخورد
فقط از کنده و زنجیر و فلک خالی بود
ورنه این حجرهی پُر درد به زندان میخورد
بارها شد که تو پیچیدی و اُفتاد سرت
بارها خاک بر این زُلفِ پریشان میخورد
پسرت اینطرف و مادرت آنسو مُردند
دستهاشان به سر از وای حسنجان میخورد
دیدی از بسترِ خود شام و سَر و آتش را
آنهمه زخم که از بام به طفلان میخورد
یک به یک با سرِ خود رویِ زمین میخوردند
ضربِ شلاق که بر پشت و گریبان میخورد
خیره بر چشمِ پدر بود نفهمید که سوخت
آتشی را که بر آن دخترِ بی جان میخورد
دخترک زد به لبش گفت که دندانش کو
آنقدر سنگ که بر آن لب و دندان میخورد
(حسن لطفی)
🥀🥀🥀🥀🥀
🍀 🍀
در محضر امامین انقلاب اسلامی
نواب امام زمان
عجل الله تعالی فرجه الشریف
🍀 🍀