eitaa logo
محفل رهروان شهدا
29 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
6.2هزار ویدیو
408 فایل
جهت ارتباط با ادمین کانال https://eitaa.com/Ya_fattemeh_zahra سلام وعرض ادب خدمت شما بزرگواران درصورت داشتن سوال عقیدتی وسیاسی به آیدی ادمین زیر👇مراجعه کنید @shams348
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 نقش انگلیس در جنگ تحمیلی صدام علیه ایران 1) انگلستان در آبان ماه ۱۳۶۲اعتباری به مبلغ ۳۷۵ میلیون دلار به دولت عراق تسلیم نمود. در مارس ۱۹۸۲موافقت خود را جهت تحویل تانک به عراق به قیمت یک میلیارد دلار اعلام نموده و در قرارداد دیگری قرار نمود که تعداد ۳۰۰هواپیمای "هاوک" را به مبلغ ۲میلیارد دلار از سر گیرد (منبع: کتاب جنگ تجاوز، دفتر سیاسی سپاه پاسداران. (ص26 )
🔴 نقش انگلیس در جنگ تحمیلی صدام علیه ایران 2) یکی دیگر از مصادیق همکاری دولت انگلیس با صدام در طول جنگ تحمیلی ارائه خدمات جاسوسی از خریدهای تسلیحاتی ایران در اروپا به رژیم صدام بودمقامات رسمی دولت محافظه کار انگلیس رسما فروش هواپیماهای جنگنده "هاوک" و تحویل قطعات یدکی تانک به رژیم حاکم بر عراق را مورد تایید قرار داده اند، این مقامات ضمنا اعلام داشتند که دولت عراق تلاش دارد از جت‌های جنگنده "آلفا" نیز که محصول مشترک فرانسه و انگلیس می‌باشد خریداری نماید."
✅از سوالات مطرح شده ❌ سوال اول: نقش رهبری در مواجهه با مشکلات اقتصادی جامعه چیست؟ چرا رهبری ورود نمی کنند؟ چرا روحانی را عزل نمی کنند یا با استیضاح و برکناری وی موافقت نمی کند؟ 👈 پاسخ 🔹 ۱) این درست است که مشروعیت تمام اجزای حکومت به تایید ولی فقیه است، اما جمهوری اسلامی ایران کاملاً به مردم سالاری دینی معتقد و ملتزم است، به این معنا که این مردم هستند که مسئولان اجرایی و قانونگذار خود را انتخاب می‌کنند، لذا بر اساس تقسیم کاری که صورت گرفته مباحث اجرایی به عهده دولتی است که با رای مستقیم مردم روی کار آمده و تعیین مسیر آن و نظارت بر عملکرد آن به عهده مجلسی است که نمایندگان آن با رای مردم بر کرسی مجلس تکیه می‌زنند. اگر رهبری مدام در هر امری که وظیفه این قوا است ورود کنند، فلسفه وجودی این قوا زیر سوال می رود، ضمن آنکه روش امام راحل و رهبر معظم انقلاب مدیریت سیستمی بوده و هست، چرا که نمی خواستند و نمی خواهند نظام قائم به فرد بشود، کما اینکه با رحلت امام خمینی جامعه و نظام بدون هیچ چالشی پذیرای رهبر جدید شدند. به زبان دیگر در مدیریت الهی و ولایی همه مسئولان و آحاد جامعه باید رشد و تعالی یابند و این با دخالت رهبری در تمام امور جامعه منافات دارد. البته رهبری روشنگری و هشدارها را همواره ارائه می کنند. 🔸 ۲) اینکه گفته می‌شود رهبری کاری برای حل این مشکلات انجام نمی‌دهند اشتباه است، چرا که رهبری به چند صورت برای کاهش مشکلات مردم ورود می کنند. یکی با هشدارهای علنی و دوم دستورات و هشدارهای غیر علنی در جلسات، ایشان خود به این اشاره کردند که هر دستور یا نهیبی به یک مسئول دولتی نباید علنی شود. همچنین اجازه به دولت برای فعالیت‌های فراقانونی مثل برداشت از صندوق توسعه ارزی برای حل مشکلات و ... رهبری زمانی وارد عزل و نصب مسولان می شوند که انحراف اساسی در مسیر انقلاب رخ دهد. در سال آخر ریاست جمهوری استیضاح یا برکناری و حتی استعفای دولت هیچ مشکلی را از جامعه برطرف نمی‌کند، بلکه بر مشکلات موجود می افزاید. 🔹 ۳) این دولت وعده داده که با مذاکره با کدخدا مشکلات را حل می کند. همه باید اشتباه بودن این راهبرد بدانند، امروز دولت در سال آخر خود باید پاسخگوی وعده های داده شده و مسئولیتهای خویش باشد نه آنکه با کنار رفتن آن، بخش های تبلیغاتی همسو با دولت با اغواگری از آن دولتی مظلوم بسازند که مثلاً "نگذاشتند کار کند". باید سطح آگاهی های عمومی چنان افزایش پیدا کند که بدون ورود مصداقی، انتخاب قاطبه مردم بر اساس مصالح ملت و کشور ایران باشد تا مشکلات موجود نیز حل شود. بصیرتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 انتشار نخستین‌بار 🎥 ببینید | روایت سلیمانی از زندگی ساده و غیرقابل باور 🚨 خاطره روزی که جلسه حاج قاسم در منزل شخصی رهبری برگزار شد. ✍️کانال روشنا @roshana_ir https://rubika.ir/roshana_ir
🔴نقش انگلستان در مرگ 9 میلیون ایرانی با آغاز جنگ جهانی اول(1917) علی رغم اینکه دولت ایران در آن‌ سال‌ها اعلام بی‌طرفی می کند و طرفدار هیچکدام از طرف‌های مخاصمه نیست، اما مورد هجوم نظامی قرار می‌گیرد. با ادامه جنگ و حضور نیروهای درگیر جنگ در ایران، به مرور زمان قحطی و فقر سراسر ایران را فرا می گیرد و به دلیل کمبود غله و مواد غذائی در کشور، حدود 9میلیون نفر در اثر قحطی و گرسنگی جان خود را از دست می دهند. عامل اصلی قحطی و کمبود غله و مواد غذایی دولت انگلستان بود و در نتیجه این خباثت نزدیک به 9میلیون نفر ایرانی بیگناه اعم از زن و مرد و پیر و جوان در حد فاصل این جنگ جان خود را از دست دادند. بر اثر چنین فاجعه عظیمی جامعه ایران به شدت فروپاشید و استعمار بریتانیا توانست به سادگی حکومت دست نشانده خود را در قالب کودتای ۱۲۹۹ بر ایران تحمیل کند و لذا هیچ تردیدی نیست که انگلیسی ها در آن دوره از قحطی و نسل کشی به عنوان وسیله ای برای سلطه بر ایران استفاده کردند (منبع:کتاب" قحطی بزرگ،نویسنده: محمدقلی مجد،مترجم:محمد کریمی)
خبرتحلیلی1:پاسخ به اعتماد
بعد از فرازونشیب‌های زیاد و یک وقفه طولانی پنج ماهه که وزارتخانه مهم صنعت، معدن و تجارت که در خط مقدم جنگ اقتصادی است با سرپرست اداره می‌شد، نمایندگان مجلس شورای اسلامی با ۱۷۵ رأی موافق، ۸۰ رأی مخالف و ۹ رأی ممتنع به «علیرضا رزم‌حسینی» گزینه پیشنهادی این وزارتخانه رأی اعتماد دادند. نکات تحلیلی: 1ـ وزارت صمت که سه حوزه مهم اقتصادی صنعت، معدن و تجارت ایران را شامل می‌شود به نوعی بیشترین سهم اقتصادی کشور را داراست. این وزارتخانه تعامل گسترده‌ای با سایر بخش‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه ایران دارد و می‌تواند یکی از مؤثرترین پیشران‌های اقتصادی کشور باشد. 2ـ برنامه‌ها و سیاست‌های درست وزارت صمت می‌تواند علاوه بر رضایتمندی مردم، ساماندهی معیشت جامعه، تصویر روشنی از وضعیت و توان آینده اقتصادی ایران به نمایش بگذارد و فراتر از آن می‌تواند اقتدار و کارآمدی کشور را برای دستیابی به امنیت، عدالت، رفاه، آزادی، استقلال و عزت ملی تقویت کند. 3ـ ارتباط گسترده این وزارتخانه با بخش‌های مختلف مانند حوزه پولی و بانکی، بورس، تولید، توزیع، اشتغال، واردات، صادرات، ارتباط بین مصرف‌کننده و تولیدکننده میزان اثرگذاری و اثرپذیری از این بخش‌ها نشانگر اهمیت بالای وزارت صمت است. نکات راهبردی: از آنجا که وزیر محترم فردی با تجربه و توانمند است، در ابتدا باید وضعیت آشفته بازار را کنترل کند. پس از مهار آشفتگی بازار، سامانه‌های نظارت بر کالا را فعال کند تا ضمن شکستن انحصار در بخش‌های مختلف صنعت، معدن و تجارت، عدالت در توزیع کالاهای اساسی را سرلوحه اقدامات فوری قرار دهد. از سویی دیگر چند اقدام اساسی همچون حل مشکلات واحدهای بحران زده، احیا و فعال‌سازی معادن کوچک، تنظیم بازار فولاد، فعال کردن دیپلماسی اقتصادی و تجاری در سفارت‌خانه‌های خارج از کشور، توسعه صادرات و مبادلات مرزی، زنجیره تأمین کالا، نظارت و حمایت از حقوق تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان، جلوگیری از فساد اداری و توجه ویژه به صنعت خودرو می‌بایست در دستور کار وزیر جدید باشد. مضاف بر اینها استفاده از نیروهای جوان، انقلابی، متخصص و وفادار به نظام و انقلاب که دارای روحیه جهادی باشند، اگر در صدر برنامه‌های وزیر جدید باشد، موفقیت او دوچندان خواهد شد.
خبر تحلیلی2: توهین به شعور مخاطب!
سریال‌های شبکه نمایش خانگی مدت‌هاست که بلای جان فرهنگ کشور شده است. تزریق فرهنگ غیر بومی و غیر دینی از طریق این سریال‌ها در حالی صورت می‌گیرد که هیچ متولی و پاسخگویی برای آن وجود ندارد. گزاره خبری: هفته گذشته «سعید راد» درباره بازی‌اش در سریال «دل» گفت: «من تفکرهای دیگری داشتم و سعی کردم پیاده کنم؛ اما دیدم اصلا فضا جوری نیست که من می‌خواهم. اینها زود می‌خواستند بگیرند و تمام کنند و 20 قسمت را بکنند 30 قسمت، 30 قسمت را بکنند 40 قسمت و اگر یک مقدار جا داشت می‌کردند 50 قسمت، چون مردم برای‌شان مهم نیستند. اینها دارند بیزینس می‌کنند.» نویسنده سریال دل نیز در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس پیرامون فیلمنامه سریال، در پاسخ به این پرسش که «چرا قصه سریال به سمت عشق‌های مثلثی و غیرمتعارف رفت؟»، تعبیر «نوع‌های مختلفی از عشق» را استفاده کرده و گفته است: «قصه دل، قصه‌ای بود در ستایش عشق و ما انواع و اقسام عشق‌ها را در این سریال بررسی کردیم تا سره را از ناسره تشخیص دهیم!» گزاره‌های تحلیلی: توقع مخاطبان یک فیلم و سریال این است که حداقل‌ترین ملاحظات حرفه ای یک اثر هنری را ببیند و به خاطر علایق و جذابیت‌ها و کششی که داستان دارد آن را دنبال کنند. در این سریال هیچ‌کدام از حداقل‌های لازم برای تولید را نمی‌توان دید؛ نه داستان پرکششی، نه اوج و فرودهای منطقی و دقیق و نه حتی موقعیت‌های باورپذیر. سریال دل به خاطر این آشفتگی در شخصیت‌پردازی، از همراه کردن مخاطب با خود ناتوان بود. فاجعه بزرگ‌تر آنکه این سریال محض پر کردن جیب بازیگران خود طولانی شده است؛ «کایدان» در این باره می‌گوید: «بخشی از این ماجرا به خاطر جبران مشکلات مالی ناشی از رقم بالای قرارداد بازیگران سریال بود و سازندگان برای اینکه این بودجه را جبران کنند ۱۲ قسمت اضافه کردند و هر قسمت را با رقم بالایی به فیلیمو فروختند.» گیشه‌ای بودن سریال دل و اینکه به قصد زدن جیب مخاطب و سرازیر کردن پول‌ها به حساب بازیگرانی که قیمت کارشان مانند بسیاری از کالاهای امروز حباب دارد، مایه تأسف است. آنچه در این روزها بیشتر دلسوزی دارد، جیب مبارک برخی افرد است که متأسفانه در میان ایشان، فعالان عرصه فرهنگ کشور هم دیده می‌شوند. جالب آنکه همین افراد از گرانی‌ها، افسار گسیختگی اقتصادی و فرهنگی گله دارند. حال سؤال اصلی آن است که متولی این نابسامانی‌ها کیست؟ و آیا کسی نسبت به بلایی که بر سر فرهنگ ما با این نوع فیلم‌ها و سریال‌ها آمده حساسیتی دارد؟ آیا نهادهای نظارتی و بازخواست‌کننده، فقط برای اختلاس‌ها و فسادهای اقتصادی مسئولیت دارند؟ آیا نباید قبل از فرهنگ، فکری برای وزارت ارشاد شود؟