ما عادت کردیم روزها را تبریک بگوییم اما باید به مادران شهید بگوییم مادران شهید به شما تبریک میگوییم بخاطر داشتن چنین فرزندان با ایمان و با اخلاصی🌹 وخداوند مارا قدر دان شما مادران و همسران شهید قرار دهد واین روز که روز مادر شهید وهمسر شهید نام گذاری شده در واقع روزی است برای بررسی اعمال یکساله مان تا ببینیم در سال گذشته چه خدمتی به مادران وهمسران شهید انجام داده ایم 😭 آیا خبر دارید مادران شهیدی هستند که دربستر بیماری افتادند و نیاز به کمک دارند 😭 آباخبر دارید که مادران شهیدی هستند که بسیار تنها هستند و دلجویی ما از آنها چقدر باعث خوشحالی آنها می شود😔 خدایا حقشان را برما حلال کن @rahrovanmahdaviyat

قربان ام البنین ابن مادر چهارشهید کربلا برویم که عظمت این مادر شهدا برای ما تلگنری است از کم و کاستی های ما در حق مادران شهید 😭 @rahrovanmahdaviyat

مادر شهید گمنام @rahrovanmahdaviyat

🌸به بهانه روز #تکریم_مادران_شهدا🌸 خانم کارکوب روایت زندگی مادر شهیدان کارکوب‌زاده خانم کارکوب روایت زندگی زهرا کارکوب، مادر شهیدان جمال، فریدون و منصور کارکوب‌زاده به قلم رضیه غبیشی است. درباره کتاب خانم کارکوب در این کتاب زهرا کارکوب از دوران کودکی و نوجوانی، ازدواج، حال و هوای خود و زندگی اش در دوران انقلاب و جنگ، شهادت فرزندانش و درد و رنج هایی که متحمل شده بود و دیدارش با رهبر می گوید. جملاتی از کتاب خانم کارکوب آفتاب زده بود که به‌همراه تمام فامیل به سوی غسال‌خانه‌ای که قرار بود جنازه را به آنجا بیاورند، رفتم. انتظار آمدن زنده‌ها خیلی سخت و طاقت‌فرساست و انتظار آمدن پیکر شهید سخت‌تر از آن. هیچ‌کس شعله‌های آتشی که درونم را می‌سوزاند و به خاکستر بدل کرده بود، نمی‌دید. فقط آه می‌کشیدم و چشم‌به‌راه بودم که یوسفم بیاید. ساعتی گذشت. پیکر را آوردند و به داخل غسال‌خانه بردند. بی‌تاب دیدارش بودم. زن‌ها شیون می‌کردند و مردها گریه. همه پشت در غسال‌خانه جمع شده بودند. در باز شد. من و مادرم داخل رفتیم. چند لحظه بی‌هیچ‌کلامی فقط نگاهش کردم. بدنم می‌لرزید. اشکم بی‌صدا پایین می‌آمد. نفس‌نفس می‌زدم. جلو رفتم و بی‌اختیار خم شدم و صورت بر صورتش گذاشتم و بوسیدمش. چشمانش نیمه‌باز بود. بدنش بوی عطر می‌داد. شروع کردم به نجوا: «فدات بشم، مامانی!... تو هم هوای رفتن داشتی. نگفتی مامانی دل‌تنگت می‌شه؟ بالأخره به آرزوت رسیدی.» دستم را روی صورت و بدنش می‌کشیدم، نوازشش می‌کردم و قربان صدقه‌اش می‌رفتم. لبانم از گریه می‌لرزید. عزیزم به‌خواب رفته بود. #کتاب_خوب #نوجوانان_مهدویت @children_of_mahdi

جای همگی در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها سبز به نیابت از همتون نائب الزیاره هستم

بیایید امروز که روز مادران وهمسران شهید است دو رکعت نماز هدیه به روح مادران وپدران وهمسران شهید از صدر اسلام تابحال بخوانیم اجر همه باحضرت زهرا سلام الله علیها @rahrovanmahdaviyat

به اطلاع اعضاء خوب کانال می رسانیم نامه های علماء امروز تحویل دفاترشان داده شد وان شاءالله یکی از دوستان هم که ساکن تهران هستند قول دادند که شنبه نامه ها را به شورای نظارت صدا وسیما ؛ سازمان صدا وسیما ودفتر مقام معظم رهبری تحویل دهد #صرفا_جهت_اطلاع @rahrovanmahdaviyat

امروز در قم شاهد وضعیت اسفباری از نظر حجاب بودم دخترانی ساپورت پوش با کاپشن وکلاه😭😭😭 دوست داشتم بادیدن این مناظر گریبان چاک کرده و ازته دل فریاد بزنم تا فشار درونیم کم شود واقعا قم را چه شده شهر قمی که متدینین آرزو داشتند ودارند که در آن زندگی کرده واز جومعنوی آن بهره ببرند قم فقط مختص قمی ها نیست بلکه ام القرای جهان اسلام است و بر همه متدینین درهر کجای کشور که هستند لازم است که از آن محافظت نمایند چون قم متعلق به تمام متدینین می باشد روزگاری در شهرقم پلاکاردی مقابل حرم در سه راه ارم نصب شده بود ودر آن نوشته بود در شهر مقدس قم حجاب فقط چادر است چند سال پیش از دوستی پرسیدم چرا بعداز انقلاب ؛ علمای دین اجازه ساختن سینما و فضای تفریحی در قم را نمی دادند😳 ایشان حرف قشنگی زدند وگفتند: برای این که شهر قم همه کس پسند نشود وفقط کسانی که اهل علم هستند در قم سکنی گزینند بنظر میرسد که اگر الان به داد قم نرسیم فردا بلایی که به سر شهرهای ما آمده به سر شهر قم هم خواهد آمد 😭😭😭😭😭 #آراء_سبز_و_بنفش_ایجاد_تورم_و_مشکلات #آراء_رنگی_نه @rahrovanmahdaviyat

هیئت : جامعه الزهرا سلام الله علیها مناسبت : تکریم مادران و همسران شهدا در سالروز رحلت حضرت ام البنین سلام الله علیها سخنران : حجت الاسلام و المسلمین ماندگاری به همراه معرفی اداره مبلغان و اداره تبلیغ نوین جامعه الزهرا سلام الله علیها مداح : حاج رضا ایزدی زمان : هم اکنون در حال پخش پخش زنده و رایگان مراسم از لینک زیر heyatonline.ir/heyat/1739