eitaa logo
کانال اطلاع‌رسانی سایت ره توشه
404 دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
23.8هزار ویدیو
1.1هزار فایل
ارتباط با مدیر کانال: @arhedayati
مشاهده در ایتا
دانلود
هر وقت در میان نشانی های غلط راه را گم کردی......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️یکی از معدود خواب‌هایی که رهبر انقلاب نقل کردند... به کانال خط رهـبر بپیوندید🇮🇷 @baitrahbar
میزان طلاق در برخی از کشورهای جهان 👈کشور های مدعی فرهنگ در صدر لیست ┄┅═✧❁🇮🇷❁✧═┅┄ @ghased110 قاصد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✌رهبر انقلاب: خواص عناصر شتاب‌دهنده جامعه هستند. خواص با فکر و شناخت و تشخیص عمل می‌کنند و تابع جو نیستند.۱۴۰۲/۱۱/۱۶ آدرس سایت سابا :http://esata.ir/web/saba آدرس پیام رسان سروش : https://splus.ir/sabba.ir آدرس پیام رسان ایتا: https://eitaa.com/iransaba 🌸🌹🌷🌺🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهدای ثروت ایران به انگلیس، معادل با ارزش ۲۲ میلیون خانۀ ۱۰۰ متری در شمال تهران😳 رضاخان در قرارداد استعماری دارسی دوم موسوم به قرارداد نفتی ۱۹۳۳ حق برداشت نفت ایران را از ۱۳۱۲ تا ۱۳۷۲ به مدت ۶۰ سال به انگلیس واگذار کرده بود. دکتر مصدق در سال ۱۳۲۲ دربارۀ این خیانت رضاخان گفت: شاید مادر روزگار دیگر نزاید کسی را که به بیگانه چنین خدمتی کند (چنین باجی بدهد)! 🌀 رسانه باشیم و در روشنگری لااقل یک نفر شریک باشیم . کانال ولایت آخرالزمان در ایتا @velayateakharazaman
صالحی عباس: بسمه تعالی فیلم « دست ناپیدا » فیلم دست ناپیدا به کارگردانی انسیه شاه حسینی داستان زن عکاسی است که با انگیزه درآمدزایی ازعکس های جبهه به روزهای آزادسازی بستان می رود و در حین فیلم با اتفاقاتی که برایش می افتد پی به ذات و باطن جنگیدن در دفاع مقدس می برد. از آن جایی که کارگردان فیلم، خودش مدتی در صحنه های نشان داده شده در فیلم حضور داشته و میان زنان پشتیبانی زندگی کرده است، فیلم دارای ارزش دو چندان است. دوربین دست ناپیدا سادگی و حقیقت دفاع مقدس را با تمام ویژگی هایش ( شهادت، انتخاب آگاهانه، اختیار، سرزندگی و امید ) به تصویر می کشد. گویی فیلم در این زمانه وانفسای دوری مردم از مفاهیم دفاع مقدس، خواسته بازگشتی افتخارگونه به رزمنده های نادیده گرفته شده داشته باشد. زنِ فعالِ کنشگر در فراز و نشیب هایی که جامعه با آن درگیر است که همانا پشتیبانی اثربخش از مردان رزمنده باشد، در فیلم به خوبی نشان داده شده است. کوچک ترین نشانه ای از زنِ فمنیست، زنِ ترسوی بیخیال، زنِ گریزان از وطن، زنِ وامانده، زنِ بد پوشش و زنِ روان پریش در فیلم دیده نمی شود. گویی همه زنان فارغ از مادیت موجود در شهر برای معنویتِ جبهه بسیج شده اند تا خودشان را به ما نشان دهند. فیلم، به رخ کشیدن فطرتِ درونیِ زنِ ایده آلِ تراز است. زنِ موجود در فیلم، آن قدر به زیبایی مرزبندی می شود که بعد از 42 سال از وقایع فیلم و دیدن زنِ بی اثر در سینمای دفاع مقدس، توانسته جایگاه این نوع از زن را به خود بازگرداند. زنی که از دنیای زشت مدرنیسم خودش را جدا می کند و ناخودآگاه با فطرت و حقیقت درونی خود مواجه می شود، چون پروانه ای خودش را به آتش می زند. جبهه جایی است که انسان ها خود را نشان می دهند. سینمای دفاع مقدس جایی است که زنِ مسلمانِ تأثیرگذار، خودش را با آگاهی و شناخت کامل و در چارچوب ویژگی های فطری خود می شناساند. دست ناپیدا، خالی از گره های داستانی دیده شده در فیلم های اخیر است. نگاه فیلم به زنِ جهادگر و در مختصات دفاع مقدس قرار گرفته، فارغ از پوشش بد و ادای مردان درآوردن و تماس های فیزیکی بدون دلیل با مردان و کنجکاوی های مثلا عاشقانه ی معمول است. زن در دست ناپیدا سرجای خودش نشسته و از آن جا برای ما روایتگری می کند. مردانِ جبهه دست ناپیدا نگاه هوس آلود یا تحقیرکننده به زن ندارند. شخصیت اول دست ناپیدا با کمک شخصیت اصلی فیلم از زمین شروع می کند و به آسمان می رسد. فیلم رو به صعود است. مدام دارد اوج می گیرد و دست مخاطب را هم در این ارتفاع گیری رها نمی کند. طبیعی است که این همه دفاع مقدس دیدن، یک جا، به مذاق ساکنین ظاهربین و مستأجران کوته فکر سینما خوش نیاید و هم در جشنواره و هم در اکران، با اقبال مناسبی مواجه نشود. فیلم آسمان غرب فیلم «آسمان غرب» داستان ابتدای تجاوز عراق به ایران در سال 1359 و روبروشدن شهید شیرودی با آن است. فیلم با زرنگی یا کاربلدی "شیرودی" شروع می شود و با عصبانیت و بداخلاقی و فریادزدن های مکرر او ادامه پیدا می کند. فیلم «آسمان غرب» اصرار دارد "شیرودی" را نه یک قهرمان متصل به جمهوری اسلامی و دفاع مقدس، بلکه یک قهرمان متکی به غیرت صرفا مادی، کسی که رگ گردن می ترکاند برای عراقی جماعت، نشان دهد. فیلم، در موارد زیادی دفاع مقدس نیست، جنگ هم نیست بلکه ضد جنگ است. جایی در فیلم، بیمارستان صحرایی می بینیم و مجروحی که قرار است پایش را قطع کنند و با اعتراض همراهش روبرو می شویم. این صحنه ها موقعیت های کتاب ضد جنگ «در جبهه غرب خبری نیست» نوشته " اریش ماریا رمارک" نویسنده آلمانی در مورد جنگ جهانی اول را بازگویی کرده است. اصلا نام فیلم هم از همان کتاب برداشته شده، با این تفاوت که نویسنده دلش نیامده بگوید «در آسمان غرب خبری نیست». "شیرودیِ" «آسمان غرب» بیشتر یک عدد "راکی" در قامت هوانیروز ارتش، در منطقه سرپل ذهاب است. بازیگرِ نقش، مدام فیگور بدن می آید جلوی دوربین. او به آسمان وصل نیست. محکم به زمین چسبیده است. "شیرودیِ" «آسمان غرب» انگیزه جنگیدنش را از حادثه ای که برای دختر بچه افتاده می گیرد. فیلم، آن قدر از دادن انگیزه به شیرودی اّلکن است که برای جوشاندنِ رگ غیرت در مخاطب خود هم بسیار وقت می گذارد. دوربین «آسمان غرب» آن قدر بی دست و پاست که مدام دارد می چرخد و بیننده از این چرخش سرگیجه می گیرد. یا در صحنه های جنگ شهری، آن قدر بسته است که جغرافیای صحنه و پی در پی بودن حوادث توسط مخاطب درک نمی شود. "شیرودی" در «آسمان غرب» اهل خانواده نیست. بچه هایش را دوست ندارد، چون معتقد است به وابستگی دچار می شود. حال آنکه کدام شهید شاخص از حب همسر و فرزندان، خالی بوده؟ دل کندن از این فتنه ها ارزش شهید را می نمایاند.
قهرمانِ فیلم یا همان "شیرودی" فرسنگ ها با شیرودی سیمرغ فاصله دارد. اگر بگوییم آن روایت از "شیرودی" در قالب دهه 70 تعریف شده بود و ما چاره ای جز معرفی شهیدانمان در آن قالب و در آن زمان نداشتیم و اکنون که 1402 است دیگر مخاطب، "شیرودی" دهه 70 را بر نمی تابد و با آن همراه نمی شود، پس "شیرودی" 1420 چه از آب در می آید؟ کدام، "شیرودی" 1359 است؟ "شیرودی" را با نیاز مخاطب قرار است تعریف کنیم یا "شیرودی" همان گونه که بوده؟ "شیرودی" بی ادب است و عربده کش. روان پریش است. بازیگرش در صحنه هایی دِینش را به "نوید محمدزاده" ادا می کند. در نهایت اینکه "شیرودیِ" «آسمان غرب» خیلی باید بدود تا به "شیرودی" که ما میشناسیم یا باید بشناسیم نزدیک شود. فیلم احمد فیلم «احمد» به کارگردانی "امیر عباس ربیعی" داستان ساعات اولیه زلزله بم و حضور «حاج احمد کاظمی» در کسوت فرماندهی نیروی هوایی سپاه است. فیلم، از چند بعد شایسته تقدیر است. شروع فیلم با مقدمات عبادت «حاج احمد» و نوای اَسئلک الامان شروع می شود و مخاطب را به همراهِ آرامیِ "حاج احمد" به بم می برد. "حاج احمد" در فیلم، آرام است اما باطنش نه. فیلم ابایی از نشان دادن باطن، در حال غَلیان او ندارد. "حاج احمد" فیلم «احمد» عربده کش نیست. مؤدب است. هر چند خانواده اش در داستان نیستند ولی خانواده دوستی اش در فیلم اثبات می شود. اهل مشاوره گرفتن از رفیق کت و شلواری خود است. او نماد علم است. رفیق کت و شلواری آن جا می شکند که با دفترِ طرح هایش به کمک کودک بی پناه می شتابد و غرور خود را زیر پا دفن می کند. "حاج احمد" فیلم «احمد» قاطع است اما بی برنامه نیست. پایش روی زمین است و دلش رو به آسمان است. "حاج احمد" می شکند اما نه روبروی مردم. چهره مصمم خود را خرج مردم می کند و گریه هایش را در خفا ناله می کند. "حاج احمد" فیلم «احمد» منفعل نیست. او شرایط را مدیریت می کند. روان پریشِ رؤیابینِ بچگی اش نیست. نگاه او پاک است و معصوم. چشمانش مهربان است. صدایش آرامش می دهد. بدون دلیل، چهره سیاه و دوده گرفته در فیلم پیدا نمی کند. محکم است و قابل اتکا. "حاج احمد" فیلم «احمد» یک قهرمان دفاع مقدس است. فیلم، دو صحنه رؤیایی دارد. یکی آن جا که "حاج احمد" روحانی جوان را مجبور به ایراد خطابه می کند و آن منبر قراضه را وسیله هدایت مردم می کند و روحانی از دلش هر چه برآمد بیان می کند. دیگری صحنه بازی کودکانه مشاور علمی "حاج احمد" با کودک بی پناه است که نشان از بی فایده بودن طرح های روی کاغذ و یافته های علمی در برابر مردم آسیب دیده است. فیلم، دوربین خوب و چالاکی دارد. مخاطب را گیج نمی کند. بین انبوه مجروحین دنبال قهرمان نمی دود. از مجروحین، بیشتر افتخار و عزت نشان می دهد تا جماعت آسیب دیده. "حاج احمد" فیلم «احمد» دوست داشتنی است. با تمام سکوت ها، اشک ها، لبخندها و استیصالش. صحنه ابتدای روبروشدن "حاج احمد" با مردم بم هم در فیلم، تماشایی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌️اینقدر حق گفت که بیرونش کردن ! 🔻استانداردهای غرب برای آزادی بیان در مساله فلسطین، متفاوت است! 🎬 برای بیداری وجدانها👇 @Bidari_Media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قابل توجه‌ سخنرانان و فعالان فرهنگی و انقلابی و همه‌ی اقشار مختلف «در دفاع از نظام اسلامی هیچ تقیّه نکنید و صریح باشید؛ نظام اسلامی مایه‌ی افتخار است.» تیرماه ۱۳۹۵
🌹🍃 مرد میلیاردر مرد میلیاردر قبل از سخنرانیش خطاب به حضار گفت: ـ از میون شما خانوم ها و آقایون، کسی هست که دوست داشته باشه جای من باشه، یه آدم پولدار و موفق؟ همه دست بلند کردند! مرد میلیاردر لبخندی زدو حرفاشو شروع کرد: ـ با سه تا از رفیق های دوره تحصیل، یه شرکت پشتیبانی راه انداختیمو افتادیم توی کار. اما هنوز یه سال نشده، طعم ورشکستگی پنجاه میلیونی رو چشیدیم! رفیق اولم از تیم جدا شد و رفت دنبال درسش! ولی من با اون دو تا رفیق، به راهم ادامه دادم. اینبار یه ایده رو به مرحله تولید رسوندیم، اما بازار تقاضا جواب نداد و ورشکست شدیم! این دفعه دویست میلیون! رفیق دوم هم از ما جدا شدو رفت پی کارش! من موندمو و رفیق سوم. بعد از مدتی با همین رفیق سوم، شرکت جدید حمل و نقل راه انداختیم، اما چیزی نگذشت که شکست خوردیم. این بار حجم ضررهای ما به نیم میلیارد رسید! رفیق سوم مستاصل شدو رفت پی شغل کارمندیش! توی این گیرودار، با همسرم تجارت جدیدی رو راه انداختیم و کارمون تا صادرات کالا هم رشد کرد. اوضاع خوب بود و ما به سوددهی رسیدیم اما یهو توی یه تصادف لعنتی، همسرمو از دست دادم! همه چی بهم ریخت و تعادل مالیمو از دست دادم! شرکت افتاد توی چاله ورشکستگی با دو میلیارد بدهی! شکست پشت شکست!   مدتی بعد پسر کوچیکم بخاطر تومور مغزی فوت کرد. چند سال بعد، ازدواج دوم داشتم که به طلاق فوری منجر شد! بالاخره در مرز پنجاه و هفت سالگی، با پسر بزرگم شرکت جدیدی زدیم با محصول جدید. اولش تقاضا خوب بود اما با واردات بی رویه نمونه جنس ما، محصولمون افت فروش پیدا کرد و باز ورشکست شدیم. هفت سال حبس رو بخاطر درگیری با طلبکارهای دولتی و خصوصی گذروندم! و اموالمون همش مصادره شد! شکست ها باهام بودندو منم هنوز بودم! به محض رهایی از حبس، باز کار جدیدی رو استارت زدیم و اینبار موفق شدیم. شرکتمون افتاد توی درآمدو وضعمون خوب شد. من به سرعت و با یه رشد عالی، از چاله بدهی ها دراومدم. الان شرکت من ده شرکت وابسته داره و شده یه هلدینگ بزرگ، اونم با ده هزارپرسنل. مرد میلیاردر بعد از رسیدن به این قسمت از حرف هاش، از حضار پرسید: ـ همونطور که شنیدید، من برای رسیدن به این مرحله از زندگی، تاوان دادم. عذاب کشیدم. آیا کسی حاضر هست بازم مسیر منو طی کنه؟ هیچ کس دستشو بلند نکرد! مرد میلیاردر خنده بلندی کرد و سپس با گفتن یه جمله از پشت تریبون اومد پائین: “خیلی هاتون دوست دارید الان جای من باشید اما حاضر به طی کردن مسیر سختی نیستید که من طی کردم”
"هر روز یک صفحه با کلام حق " *اعوذ بالله من الشیطان الرجیم *بسم الله الرحمن الرحیم**
935272192_440329178.MP3
757.2K
صوت ترتیل و ترجمه صفحه ۲۰۷
شهادت امام موسی کاظم (ع) بر عموم شیعیان جهان تسلیت باد. 🏴
👈در انتخابات تکلیف گرا باشیم نه مصلحت اندیش👇 https://rahtooshe.com/?p=7241
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗳 گفت‌وگو با نادر کیانی، نفوذی دستگاه امنیتی ایران در گروهک کومله؛ از حضور در موساد در پوشش خبرنگار تا خانه های امن اربیل! 🔴 محفل هسته‌های مردمی انتخابات ۱۴۰۲ https://eitaa.com/joinchat/2182086783Cb32c15873f
18786.pdf
2.01M
مجلس کارامد ویژگی‌های آن ازنظر مقا م معظم رهبری
🌹کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند 🌹چه بلائی به سر چشم ترت آوردند 🌹شدی آزاد دگر از قفس تاریکت 🌹ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند 🌹شهادت مظلومانه حضرت امام  موسی کاظم علیه السلام تسلیت باد 🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹