🔺فاطیما ایزابل فرناند تازه مسلمان پرتغالی
مسلمان بودن فقط اسمی نیست .برای مسلمان واقعی شدن نیاز به یک جهاد بزرگ درونی با خودمان است و نه با شعار بلکه در اعمال و قلب و روح و روان (http://rahyafte.com/26238)
🌐 @rahyafte_com
🔷گفتگوی رهیافتگان با فاطیما ایزابل فرناند تازه مسلمان پرتغالی
🔸رهیافتگان: چطور شد که مسلمان شدید؟
با رویایی که چهارسال پیش در خواب دیدم شروع شد. بعد از گذشت دو سال در حالیکه از کنار مسجد شیعیان میگذشتم این حس قوی تر شد. مانند کسی که به اعماق وجودم و قلبم نفوذ کرده و مرا به رفتن به مسجد دعوت میکرد. من دور از آن مسجد زندگی می کردم اما آن روز از آنجا میگذشتم و این دعوت را از درونم داشتم و چیز زیادی درباره ی اسلام نمی دانستم و آنچه که می دانستم خوب نبود! دنبال اطلاعات می گشتم و سپس دومین رویا را دیدم...
🔹رهیافتگان: شما به عنوان یک بانوی مسلمان محجبه هستید.آیا از فضای اسلام هراسی موجود نمی هراسید؟
من بعد از گذشت دو ماه از مسلمان شدنم باحجاب شدم. در ابتدا میترسیدم ولی حالا نه! این انتخاب من است. من برای خودم حق تصمیم گیری دارم. حجاب داشتن خطرناک است اما چیزهای دیگری هم هستند که خطرناک باشند...
🔻شرح کامل این گفتگو درسایت #رهیافته ودرلینک زیر
http://rahyafte.com/26238/
@rahyafte_com
رهیافتگان (تازه مسلمانان) وابسته به انجمن شهید انیلی
تو خیال کرده ای علی علیه السلام شکست خورد؟!
معروف است که در زمان قاجاریه مرد نسبتاً فاضلی که بسیار خوش نویس بوده. ظاهراً از شیراز برای زیارت به مشهد رفته بود. در بازگشت، پولش تمام می شود یا دزد می زند، و در تهران در حالی که غریب بوده بی پول می ماند. فکر می کند که از هنرش که خطاطی است استفاده کند و ضمناً زیاد هم معطل نشود. بر می دارد همین عهدنامه ی امیرالمؤمنین علیه السلام به مالک اشتر را با یک خط بسیار زیبا می نویسد. خطکشی می کند، جدول بندی می کند، این عهدنامه را در یک دفتری می نویسد و آن را به صدر اعظم وقت اهدا می کند.
یک روز می رود نزد صدر اعظم در حالی که ارباب رجوع هم زیاد بوده اند. نوشته را به او می دهد و می گوید هدیه ی ناقابلی است. پس از مدتی بلند می شود که برود. صدر اعظم می گوید آقا شما بفرمایید. با خود می گوید لابد می خواهد مرحمتی بدهد، می خواهد خلوت بشود. چند نفری از ارباب رجوع می مانند. باز می بیند خیلی طول کشید، بلند می شود که برود. دوباره صدر اعظم می گوید آقا شما بفرمایید.
تا اینکه همه ی مردم می روند، فقط پیشخدمتها می مانند. صدر اعظم می گوید فرمایشی دارید؟ این شخص می گوید: نه، من عرضی نداشتم، همین را تقدیم کرده بودم. پیشخدمتها را هم می گوید همه تان بروید بیرون، کسی حق ندارد بیاید داخل اتاق. این بیچاره وحشتش می گیرد که این دیگر چگونه است؟ ! صدر اعظم می گوید: بیا جلو! می رود جلو. آهسته در گوشش می گوید: چرا این را نوشتی و برای من آوردی؟
می گوید: شما صدر اعظم یک مملکت هستید، این هم دستورالعمل مولا امیرالمؤمنین علیه السلام است برای کسانی مثل شما. فرمان اوست راجع به اینکه با مردم چطور باید رفتار کرد. من فکر می کنم شما هم شیعه ی امیرالمؤمنین هستید و چنین چیزی را دوست دارید. فکر کردم برایتان هدیه ای بیاورم، هیچ چیز مناسبتر از این پیدا نکردم.
گفت: بیا جلو. رفت جلو. گفت: یک کلمه من می خواهم به تو بگویم و آن این است که خود علی که اینها را نوشت و به اینها بیش از هرکس دیگر پایبند بود و عمل می کرد، در سیاست از اینها چقدر بهره برداری کرد که حالا من بیایم به اینها عمل کنم؟ خود علی از همین راهی که دستور داد عمل کرد و دیدیم که تمام مُلکش از بین رفت و معاویه بر او مسلط شد. علی خودش به این دستورالعمل عمل کرد و شکست خورد، پس این چیست که برای من نوشته ای؟ ! گفت: اجازه می دهید جواب بدهم؟ بله.
گفت: چرا این حرف را در میان جمعیت به من نگفتی؟ گفت: اگر در میان جمعیت می گفتم پدرم را درمی آوردند. گفت: بسیار خوب، جمعیت که رفت چرا پیشخدمتها را گفتی همه تان بروید بیرون؟ گفت: اگر یکی از آنها می فهمید که من چنین جسارتی به علی می کنم پدرم را درمی آورد. گفت: پیروزی علی علیه السلام همین است. چرا معاویه بعد از هزار و سیصد سال، احدی کوچکترین احترامی برایش قائل نیست و جز لعنت و نفرین چیز دیگری برای او نیست؟
علی علیه السلام هم بشری بود مثل من و تو. این احترام را از کجا پیدا کرد که تو اگر به همین نوکرها و پیشخدمتها بگویی آدمهای بیگناهی را گردن بزنید گردن می زنند ولی اسم علی را جرأت نمی کنی با بی احترامی [جلوی آنها ببری ] ؟ آیا جز این است که علی علیه السلام را اینها به همین صفات شناخته اند که علی مجسمه ی راستی و درستی، مجسمه ی وفای به عهد و تجسم همین دستورالعملی است که خودش داده است؟ علی علیه السلام به موجب اینکه به همین سیاست عمل کرد، هم خودش را در دنیا بیمه کرد و هم اینها را.
اگر در دنیا فردی پیدا می شود که به این اصول انسانیت عمل می کند به موجب همین است که علی علیه السلام اینها را نوشت و خودش عمل کرد. اگر او اینها را نمی نوشت و خودش عمل نمی کرد، سنگ روی سنگ بند نمی شد. تو خیال کرده ای که این اجتماع را با همان سیاست خودت حفظ کرده ای؟ ! اگر مردم دزدی نمی کنند، به خاطر تو دزدی نمی کنند؟ ! صدی نود مردمی که دزدی نمی کنند به خاطر علی علیه السلام و دستورهای علی و امثال علی است. صدی نود مردمی که فحشا نمی کنند، به ناموس تو خیانت نمی کنند، به خاطر همان علی علیه السلام و دستورهای علی است. تو خیال کرده ای علی علیه السلام شکست خورد؟!
منبع: استاد شهید مرتضی مطهری (تفسیر سوره انفال، آشنایی با قرآن)
کانال محمدرضا زایری
🌐@rahyafte_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غیرت و تعصب در جلوگیری از سقوط تابوت شیرین ابوعاقله که مسلمان هم نبود، در میان تونل وحشت و باتوم صهیونیست ها!!
🌐 @rahyafte_com
🌐 @rahyafte_com
💌امیرالمؤمنین عليه السلام:
آرامش، نشانه خردمندى است
السَّكينَةُ عُنوانُ العَقلِ
غررالحكم حدیث785
#حدیث_روز
🌐 @rahyafte_com
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥راسموس پالودان سوئدی که به اسلام ستیزی شهرت دارد، امروز در منطقه مسلمان نشین سوئد، قرآن کریم را تحت حمایت پلیس سوئد سوزاند. مسلمانانی که می خواستند به رودخانه بپرند و پالودان را متوقف کنند، توسط پلیس بازداشت شدند. چه آزادی عجیبی!!!!
🌐 @rahyafte_com
#عکس_نوشت | کائیجی وادا #تازه_مسلمان از کشور ژاپن:
✅اسلام به سرعت وارد قلب من شد....
https://rahyafteha.ir/86414/
#رهیافته
🌐 @rahyafte_com
رهیافتگان (تازه مسلمانان) وابسته به انجمن شهید انیلی
📍وقتي من بچه هشت ساله بودم، مرحوم الهي قمشهاي كه با پدر من پسرعموي هم بودند، شبزندهداريهاي خيلي عالي داشتند. پدر من از بچگي به من ميگفتند كه پهلوي آقاي الهي قمشهاي بخواب تا ببيني كه ايشان شبها چه ميكنند. من نميفهميدم كه ايشان شبها چه ميكنند، به چه معناست. يادم ميآيد كه ايشان شبها بيدار ميشدند و مطالعه ميكردند و پدرم مرا تشويق براي مطالعه تابستانها ميكرد. ايشان به شهر ما آمدند. ما باغ فراوان داشتيم. چند شبي ايشان را به باغ دعوت كرده بوديم. پدرم نميگذاشتند ما در باغ بمانيم. ما بچهها بايد برميگشتيم.
📍 يك شب من گفتم كه ميخواهم امشب اينجا بمانم تا ببينم، ايشان چه كار ميكنند. اولين بار بود كه پهلوي ايشان خوابيدم. خوابم نميبرد تا ببينم ايشان چه ميكنند. يك بار ديدم ايشان بلند شدند و وضو گرفتند و در تاريكي نشستند. ابتدا به نظرم آمد كه ايشان شعر ميخواندند. صداي ايشان پايين بود و به نظر آهنگين ميآمد. بعد آهسته آهسته صداي ايشان بلندتر شد و شروع كردند با صداي خيلي بلند گريه كردن (ايشان عادتشان بود و نميتوانستند با صداي كوتاه بگريند).
📍به نظر من رسيد كه ايشان دو ساعت لاينقطع با صداي بلند گريه ميكردند. من آن شب فهميدم كه پدرم چه چيزي را ميگويند بايد ياد بگيرم. بعد ايشان نماز خواندند و عبادت كردند. فردا صبح من در گوشهاي وقتي ديگران متفرق بودند، گفتم آقاي الهي. گفتند، بله. گفتم، شما ديشب زياد نخوابيديد. گفتند، چرا خوابيدم. گفتم، آخر من بيدار بودم. گفتند، عجب تو بيدار بودي؟ گفتم، بله. گفتند، چرا بيدار بودي؟ گفتم، پدرم گفته بودند كه ببينم شما چگونه شبها را ميگذرانيد.
📍ايشان به من گفتند، فلان كس (ابن عم) ميگفت، هر شب كه آدم تا صبح بخوابد، صبح مثل يك گاو بلند ميشود. ما ميخواهيم كه مثل گاو از خواب بيدار نشويم. من خيلي تعجب كردم كه يعني چه ايشان چنين ميگويند. بعد ايشان گفتند، در زندگي حيوانات دقت كن، حيوانات روزها را تا غروب به دنبال معيشت خود ميروند. تفاوت انسان و حيوان فقط در شب معلوم ميشود. در روز معلوم نميشود. شب حيوانها ميخوابند، اما انسانها در دل شب بيدار ميمانند. اين جمله درمن خيلي نافذ افتاد.
📍📍امروز سالگرد حکیم و فیلسوف و مترجم قرآن کریم حضرت آیت الله مهدی الهی قمشه ای است.
🌙 #نماز_شب
📌درسگفتار پاسخ به یک سؤال ،دهه 70/ دکتر مصطفی ملکیان
🌐 @rahyafte_com
Telegram (https://attach.fahares.com/4bOoG4aRDONd8f2ucKPMmw==)