eitaa logo
رهیافتگان (تازه مسلمانان) وابسته به انجمن شهید انیلی
3.7هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
4.6هزار ویدیو
97 فایل
وابسته به انجمن شهید ادواردو انیلی مدیر انجمن: @rahyaftegan ارتباط ایتا: @Solmaz_n 🌸🌺🌸🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
♦یک بانوی مسیحی از کشور سوئد با حضور در دفتر مدیریت زائران غیر ایرانی آستان قدس رضوی به دین مبین مشرف شد. 🔶مدیر امور زائران غیر ایرانی آستان قدس رضوی در مراسم تشرف بانوی سوئدی به دین اسلام با اشاره به تبلیغات سوء دشمنان علیه اسلام در جهان عنوان کرد: اسلام دین روشنگری و هدایت ملت‌هاست و با وجود تمام تلاش دشمنان در مسیر اسلام ستیزی و اسلام هراسی شاهد هستیم که حقانیت این دین همیشه پیروز بوده و این تبلیغات عوام فریبانه راه به جایی نبرده است. 🔷پاتریشیا جنسون؛ بانوی مسیحی که پس از شدن نام زهرا را برای خود برگزید، علت مسلمان شدن خود را آشنایی با یک خانواده ایرانی عنوان کرد و گفت: کامل بودن دین اسلام در مقایسه با سایر ادیان تنها دلیل اصلی مسلمان شدن من بود. پس از مطالعه درباره قرآن و کتب اسلامی، دین اسلام و مذهب را کامل‌ترین دین یافتم. 🆔 rahyafteha.ir/54868 🌐 @rahyafte_com
🕊🍂🌼 🍂🕊✧✦•﷽‌ ✧✦• 🌼 🌸میرزا محمد تقی خان امیر کبیر ✳️مرحوم درباره شخصیت والای میرزا تقی خان امیرکبیر فرمود: شبی خواب را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه مولایم حسین است! گفتم: چطور؟ ✳️با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر ؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد. آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند آمد و گفت: به یاد ما ادب کردی و اشک ریختی؛ ننوشیدی این هدیه ما در ، باشد تا در قیامت جبران کنیم. 🌼 🍂🕊💠 @rahyafte_com 🕊🍂🌼
✳️ مسلمان شدن خانواده ی آلمانی به برکت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 📍يكى از ذاكرين نقل كرده : در محضر آية الله بودم . يك مرد و زن آلمانى همراه دختر خود وارد شدند، پس از تعارفات معمول گفتند: ما آمده ايم به شرف نايل شويم. آيت الله ميلانى فرمودند: علت چه چيز است؟   📍آن مرد عرض كرد: پهلوى دخترم كه در محضر شما نشسته در حادثه اى شكست و خورد شد، چنان كه پزشكان از معالجه او عاجز شدند و گفتند: بايد عمل شود، ولى عمل، خطرناك است.   📍دخترم راضى نشد و گفت: اگر در بستر بميرم بهتر از آن است كه در زير عمل از دنيا روم. به هر حال او را به خانه آورديم. ما يك ايرانى داريم كه او را "بى بى" صدا مى زنيم، دخترم به او گفت: من تمام اندوخته مالى خود را راضى هستم بدهم كه صحت به من برگردد، اما فكر مى كنم بايد و با دل پر غصه بميرم.  🌐 @rahyafte_com 📍بى بى گفت: من يك طبيب را سراغ دارم كه مى تواند تو را دهد.   📍گفت: حاضرم تمام پول و موجوديم را به او بدهم . بى بى گفت : تمام آنها براى خودت باشد، بدان من ام و جده من زهرا(سلام الله عليها) است كه پهلوى او را به ظلم شكستند، تو با دل شكسته و اشك جارى بگو: يا زهرا، مرا شفا ده.   📍دخترم با دل شكسته شروع كرد به صدا زدن و از آن معظمه يارى خواستن.   📍بى بى هم در گوشه خانه با گريه مى گفت:« يا فاطمه زهرا، اين بيمار را با خود آورده ام و شفاى او را از شما مى خواهم . مادر جان ! كمك كن و آبروى مرا نگه دار.»  🌐 @rahyafte_com 📍آن مرد اضافه كرد: من هم از ديدن اين واقعه در حياط منقلب شدم و گفتم : اى فاطمه پهلو شكسته!   📍ديدم دخترم قدرى ساكت شد، ناگاه مرا صدا زد و گفت: پدر! بيا كه دردم ساكت شده. جلو رفتم و ديدم او كاملا شفا يافته. گفت: الان در بحر بودم ، مجلله اى نزدم آمد و دست به پهلويم كشيد. گفتم : شما كيستيد؟ فرمود: من همانم كه او را مى خوانى.   📍دخترم برخاست و راحت شد و دانستم كه حق است. حالا به ايران آمده ايم و به خدمت شما رسيده ايم تا مسلمان شويم.مرحوم ميلانى (ره ) و حاضرين از اين مسرور شدند و شهادتين و ساير امور اسلامى را به او آموختند و آنان با نورانيت اسلام رفتند 🌈(فضائل الزهراء، ص 109) 🌐 @rahyafte_com
✳️اسلام، آن عنصر برجسته وممتاز ملکوتی را به عنوان نمونه واسوه معرفی می کند. آن زندگی ظاهر وجهاد ومبارزه و وسخنوری و فداکاری و شوهرداری و مادری وهمسری و مهاجرت وحضور در همه میدان های سیاسی و نظامی و و برجستگی همه جانبه او که مردهای بزرگ را در مقابلش به خضوع وادار می کرد. ✳️این هم مقام معنوی ورکوع وسجود ومحراب ودعا وصحیفه و تضرع و ذات ملکوتی و در خشندگی عنصر معنوی و هم‌پایه و هم وزن و هم سنگ امیرالمومنین وپیامبر بودن اوست. زن، این است. الگوی زنی که می خواهد بسازد ، این است. 📚انسان ۲۵۰ ساله بیانات مقام معظم رهبری 🌐 @rahyafte_com
🍃🌼پیامبر رحمت صلوات الله علیه و آله: 💐من نام دخترم را #فاطمه(علیها سلام) گذاشتم،زیرا خدای عزّوجل فاطمه (علیها سلام) و هر کس که او را دوست دارد،از آتش دوزخ دور نگه داشته است. #حدیث_روز 🌐@rahyafte_com
✳️مسلمان شدن مسیحی آگاه در محضر امام کاظم(ع) 📌یک نفر (دانشمند و کنجکاو) به محضر امام کاظم(ع) آمد و گفت: سی سال است که ازپروردگارم خواسته ام تا مرا به بهترین دینها، و به ممتازترین بندگان خود، نماید تا آنکه شبی در عالم خواب، شخصی مرا به مردی (به نام مطروان) که در علیای دمشق سکونت داشت معرفی کرد، نزد او رفتم، پس از گفتگو، گفت: اگر علم اسلام، تورات، انجیل و تمام کتابهای آسمانی و اخبار را می خواهی به مدینه برو و در آنجا بپرس (ع) کیست، وقتی به خدمتش رسیدی، بگو که فلان کسی در علیای سلام رسانید و مرا به سوی تو فرستاده است. هر چه خواهی در نزد او است. 📌مرد مسیحی، به مدینه مسافرت کرد و سر انجام به محضر کاظم (ع) رسید و سرگذشت و خواب خود را بیان کرد و گفت: مطروان که مرا نزد شما فرستاده، سلام برسانید، آنگاه گفت: اگر اجازه بدهی تکفیر کنم (یعنی تواضع مخصوصی که در برابر می نمایند و اندکی خم می شوند و در کف دست خود را در میان آنها پنهان می نمایند، انجام دهم). امام کاظم: اجازه نشستن میدهم، ولی اجازه نمیدهم. 📌مرد مسیحی، نشست و کلاه خود را از سر گرفت، آنگاه گفت: آیااجازه سخن گفتن وسؤال کردن به من می دهی؟ امام کاظم: آری، تو برای همین کار به اینجا آمده ای.  مرد مسیحی: چرا جواب سلام دوستم (مطران) را ندادی؟ امام کاظم: جوال رفیقت این است که خدا هدایتش کند، اما سلام بر او، آن هنگام روا است که دین ما () را بپذیرد. مرد مسیحی: اکنون اجازه بده من چند سؤال مطرح کنم.  امام کاظم: آنچه میخواهی بپرس. مرد مسیحی: موضوع قرآن بر محمد (ص) و هدف از نزول آن چیست؟ امام کاظم: حم - و الکتاب المبین - انا انزلناه فی لیلة مبارک انا کنا منذرین... :حم - سوگند به این کتاب آشکار، که ما آن را در شبی پر برکت نازل کردیم، ما همواره کنندگان بودیم(دخان - 1 تا 3) 📌مرد مسیحی: تفسیر این آیه چیست؟  امام کاظم: واژه حم، محمد(ص) است و این کلمه در کتابی که بر هود پیامبر نازل شده است، آمده است، و از حروفش کاسته شده است (دو حرف م و د به جهت یا به جهت دیگر، حذف شده است). اما منظور از جمله کتاب روشن امیرالمؤمنین علی(ع) است.  و اما منظور از شب مبارک (س) است.  📌و اما اینکه می فرماید: فیها یفرق کل امر حکیم: در آن شب هر امری بر طبق حکمت خدا می گردد (دخان - 4) یعنی فاطمه(س) سرچشمه خیر بسیار است، و آن خیر، مردحکیم و مرد حکیم و مرد حکیم است (یعنی امام حسن (ع)و امام حسین (ع) و امام سجاد(ع) و امامان دیگرند) مرد مسیحی: اولین و آخرین نفر این مردان را معرفی کن. امام کاظم(ع): اوصاف آنها به همدیگر شبیه است، و من سومی آنها (امام حسین) را معرفی میکنم که چه کسی (یعنی مهدی آل محمد) از او آشکار می گردد، اوصاف او درکتابهایی که بر شما نازل شده است، اگرتحریف و تغییر نداده باشید مذکور است، ولی شما از قدیم آن کتابها را تحریف کرده اید. 📌مرد مسیحی: آنچه می گویید راست است و دروغی در کار نیست... اکنون بفرما نام جدم چیست؟ امام کاظم: نام جدت بود، و من در همین مجلس نام او را عبدالرحمن گذاردم. مرد مسیحی: اومسلمان بود.  امام کاظم: آری، و شد، زیرا لشکری از مردم شام ناگهان به خانه اش ریختند و او را کشتند.  📌مرد مسیحی: نام من، قبل از آنکه کونیه ام را بگویم چه بود؟  امام کاظم: نام توعبدالصلیب بود. مرد مسیحی: شما چه مینامید؟ امام کاظم: من شما را عبدالله می نامم. مردمسیحی: من هم به خدای بزرگ ایمان آوردم و می دهم که معبودی جز خدای یکتا و بی همتا نیست، و او آنگونه نیست که مسیحیان تعریف می کنند، و هیچ گونه شکی به او راه ندارد، و گواهی می دهم که محمد(ص) بنده و فرستاده خداست که او را به راستی فرستاد، و او حق را بر اهلش آشکار نمود، و اهل در گمراهی و انحراف ماندند، و او رسول خدا(ص) به سوی همه مردم جهان از سرخ و سیاه بود، و همه مردم نسبت به او یکسان بودند، گروهی به راه رفتند، و گروهی در ضلالت و گمراهی ماندند. 📌سپس آن مسیحی زنار و طلایی را که در گردن داشت برید و شکست و بیرون آورد و به امام کاظم(ع) عرض کرد: زکات این صلیب را به چه مصرفی برساند؟ 📌امام کاظم: در اینجا برادری هم کیش تو است و از قبیله قیس بن ثعلبه است که مانند تو به گرویده، با او مواسات و همسایگی کنید و من در ادای حق اسلامی شما کوتاهی نمیکنم. 📌از آن پس، آن ، رسماً در صف مسلمین قرار گرفت، و در راه اسلام، به نیکی انجام وظیفه کرد، و با زنی از قبیله بنی فهر، ازدواج نمود، و امام کاظم(ع) از اوقاف امام علی(ع) پنجاه مهریه همسرش را پرداخت، و برای او نوکرگرفت، و خانه ای در اختیار او گذارد، و تا زمان تبعید (ع) درخدمت ایشان بود و ۲۸ روز بعد از تبعید امام فوت کرد. 🌐 @rahyafte_com
💠◾️💠 💔💔 💠⁣اَلسَّلامُ عَلى مَنِ الْإِجابَةُ تَحْتَ قُبَّتِهِ... سلام بر كسى كه اجابت و پاسخگويى خداوند به دعاها در زير گنبد شريفش حتمى است... ⁣⁣💠💠 🌹شوق زیارت تو نه تنها به قلب ما بلکه به قلب (سلام الله علیها) هم موج می‌‌زند... 💠عنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: ‏لَيْسَ‏ مِنْ‏ مَلَكٍ‏ مُقَرَّبٍ‏ وَ لَا نَبِيٍ‏ مُرْسَلٍ‏ إِلَّا وَ هُوَ يَسْأَلُ‏ اللَّهَ‏ أَنْ‏ يَزُورَه‏ (حسین بن علی علیه السلام) 🌹حضرت علیه السلام فرمود: فرشته مقرّب و پیامبر مرسلی نیست مگر آن که از خداوند درخواست می کند که (قبر) حسین بن علی علیه السلام را زیارت کند. 📚كامل الزيارات، ص112 💠◾️💠 💔آجَرَکَ الله یا بَقیَّهَ الله فی مُصیبَتِ جَدِّکَ الحُسین علیه السلام😔 🌐 @rahyafte_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳ احساس خاص و صحبت های جالب پس از شدن ... مصاحبه سایت رهیافته با خانم جولیا ردا را نیز اینجا بخوانید https://rahyafteha.ir/3458 💠کانال رهیافتگان 🌐 @rahyafte_com
🔆فاطمه، فاطمه است لباس نو به تن کرده بود که پیامبر برای عروسی او خریده بود. هنوز فـاطمه را به سوی خانه علی نبرده بودند که صدای از پشت در خانه به گوش رسید که می گفت: «لباس بر تن ندارم.» فـاطمه نوجوان و نوعروس، خود را در مقابل تقاضای سائل می دید. اگرچه بودند افراد دیگری که صدای سائل را شنیدند، . زهرا در اندیشه شد، دو دست لباس داشت، یکی آن که همیشه می پوشید، مندرس و وصله دار و دیگری آن که پیامبر برای همین شب، شب عروسی اش، خریده بود. اگرچه پیراهنِ‌ گران‌قیمتی نبود، ولی نو بود. کدام را بدهد؟ عقل چوبین پای محاسبه گر اشاره به پیراهن مندرس می کرد که: تو عروسی! این یک شب که هزار شب نمی شود. امشب اولین بار است که شوهرت تو را می بیند و تا اخر عمر با همین چشم که امشب تو را دیده، نگاهت خواهد کرد. لباس کهنه از سر آن هم زیادی است، مگر نباید هرکس طبق شئونش زندگی کند؟ به علاوه تو چه مسئولیتی داری؟ از تو بزرگ تر ها هم هستند که را شنیدند. لابد کسی به او چیزی خواهد داد. تازه اگر خیلی احساس مسئولیت می کنی و احساساتی هستی، زندگی را فدای احساساتت نکن. همان لباس مندرس را بده... فـاطمه نوجوان اندیشید: چه می گوید؟ و به یاد این آیه افتاد : {لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون} لباس را فورا از تن در آورد و به سائل داد و کهنه را پوشید و به خانه علی رفت. علی نیز فـاطمه را چنین می خواست و می ستود 📖برگرفته از کتاب شَـهـرِ گُـمـشده 🌐 @rahyafte_com
💌 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله 💐 دخترم به اين دليل ناميده شده است كه خداوند عزّوجلّ او و دوستدارانش را از آتش [دوزخ] به دور داشته است. 📚 بحارالأنوار: ج‏43 ص‏12 ح‏4 🌐 @rahyafte_com
✳مسلمان شدن مسیحی آگاه در محضر امام کاظم(ع) 📌یک نفر (دانشمند و کنجکاو) به محضر امام کاظم(ع) آمد و گفت: سی سال است که ازپروردگارم خواسته ام تا مرا به بهترین دینها، و به ممتازترین بندگان خود، نماید تا آنکه شبی در عالم خواب، شخصی مرا به مردی (به نام مطروان) که در علیای دمشق سکونت داشت معرفی کرد، نزد او رفتم، پس از گفتگو، گفت: اگر علم اسلام، تورات، انجیل و تمام کتابهای آسمانی و اخبار را می خواهی به مدینه برو و در آنجا بپرس (ع) کیست، وقتی به خدمتش رسیدی، بگو که فلان کسی در علیای سلام رسانید و مرا به سوی تو فرستاده است. هر چه خواهی در نزد او است. 📌مرد مسیحی، به مدینه مسافرت کرد و سر انجام به محضر کاظم (ع) رسید و سرگذشت و خواب خود را بیان کرد و گفت: مطروان که مرا نزد شما فرستاده، سلام برسانید، آنگاه گفت: اگر اجازه بدهی تکفیر کنم (یعنی تواضع مخصوصی که در برابر می نمایند و اندکی خم می شوند و در کف دست خود را در میان آنها پنهان می نمایند، انجام دهم). امام کاظم: اجازه نشستن میدهم، ولی اجازه نمیدهم. 📌مرد مسیحی، نشست و کلاه خود را از سر گرفت، آنگاه گفت: آیااجازه سخن گفتن وسؤال کردن به من می دهی؟ امام کاظم: آری، تو برای همین کار به اینجا آمده ای. مرد مسیحی: چرا جواب سلام دوستم (مطران) را ندادی؟ امام کاظم: جوال رفیقت این است که خدا هدایتش کند، اما سلام بر او، آن هنگام روا است که دین ما () را بپذیرد. مرد مسیحی: اکنون اجازه بده من چند سؤال مطرح کنم. امام کاظم: آنچه میخواهی بپرس. مرد مسیحی: موضوع قرآن بر محمد (ص) و هدف از نزول آن چیست؟ امام کاظم: حم - و الکتاب المبین - انا انزلناه فی لیلة مبارک انا کنا منذرین... :حم - سوگند به این کتاب آشکار، که ما آن را در شبی پر برکت نازل کردیم، ما همواره کنندگان بودیم(دخان - 1 تا 3) 📌مرد مسیحی: تفسیر این آیه چیست؟ امام کاظم: واژه حم، محمد(ص) است و این کلمه در کتابی که بر هود پیامبر نازل شده است، آمده است، و از حروفش کاسته شده است (دو حرف م و د به جهت یا به جهت دیگر، حذف شده است). اما منظور از جمله کتاب روشن امیرالمؤمنین علی(ع) است. و اما منظور از شب مبارک (س) است. 📌و اما اینکه می فرماید: فیها یفرق کل امر حکیم: در آن شب هر امری بر طبق حکمت خدا می گردد (دخان - 4) یعنی فاطمه(س) سرچشمه خیر بسیار است، و آن خیر، مردحکیم و مرد حکیم و مرد حکیم است (یعنی امام حسن (ع)و امام حسین (ع) و امام سجاد(ع) و امامان دیگرند) مرد مسیحی: اولین و آخرین نفر این مردان را معرفی کن. امام کاظم(ع): اوصاف آنها به همدیگر شبیه است، و من سومی آنها (امام حسین) را معرفی میکنم که چه کسی (یعنی مهدی آل محمد) از او آشکار می گردد، اوصاف او درکتابهایی که بر شما نازل شده است، اگرتحریف و تغییر نداده باشید مذکور است، ولی شما از قدیم آن کتابها را تحریف کرده اید. 📌مرد مسیحی: آنچه می گویید راست است و دروغی در کار نیست... اکنون بفرما نام جدم چیست؟ امام کاظم: نام جدت بود، و من در همین مجلس نام او را عبدالرحمن گذاردم. مرد مسیحی: اومسلمان بود. امام کاظم: آری، و شد، زیرا لشکری از مردم شام ناگهان به خانه اش ریختند و او را کشتند. 📌مرد مسیحی: نام من، قبل از آنکه کونیه ام را بگویم چه بود؟ امام کاظم: نام توعبدالصلیب بود. مرد مسیحی: شما چه مینامید؟ امام کاظم: من شما را عبدالله می نامم. مردمسیحی: من هم به خدای بزرگ ایمان آوردم و می دهم که معبودی جز خدای یکتا و بی همتا نیست، و او آنگونه نیست که مسیحیان تعریف می کنند، و هیچ گونه شکی به او راه ندارد، و گواهی می دهم که محمد(ص) بنده و فرستاده خداست که او را به راستی فرستاد، و او حق را بر اهلش آشکار نمود، و اهل در گمراهی و انحراف ماندند، و او رسول خدا(ص) به سوی همه مردم جهان از سرخ و سیاه بود، و همه مردم نسبت به او یکسان بودند، گروهی به راه رفتند، و گروهی در ضلالت و گمراهی ماندند. 📌سپس آن مسیحی زنار و طلایی را که در گردن داشت برید و شکست و بیرون آورد و به امام کاظم(ع) عرض کرد: زکات این صلیب را به چه مصرفی برساند؟ 📌امام کاظم: در اینجا برادری هم کیش تو است و از قبیله قیس بن ثعلبه است که مانند تو به گرویده، با او مواسات و همسایگی کنید و من در ادای حق اسلامی شما کوتاهی نمیکنم. 📌از آن پس، آن ، رسماً در صف مسلمین قرار گرفت، و در راه اسلام، به نیکی انجام وظیفه کرد، و با زنی از قبیله بنی فهر، ازدواج نمود، و امام کاظم(ع) از اوقاف امام علی(ع) پنجاه مهریه همسرش را پرداخت، و برای او نوکرگرفت، و خانه ای در اختیار او گذارد، و تا زمان تبعید (ع) درخدمت ایشان بود و ۲۸ روز بعد از تبعید امام فوت کرد. 🌐 @rahyafte_com
حدیث_روز🌹 حضرت عليها السلام: هر كه عبادت خالصانه خود را به درگاه خدا فرا برد، خداوند عزّوجلّ بهترين كارى را كه به صلاح اوست برايش فرو فرستد ميزان الحكمه جلد4 صفحه 49 ✅👉 @rahyafte_com 👈✅