eitaa logo
رهیافتگان (تازه مسلمانان) وابسته به انجمن شهید انیلی
3.7هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
4.6هزار ویدیو
97 فایل
وابسته به انجمن شهید ادواردو انیلی مدیر انجمن: @rahyaftegan ارتباط ایتا: @Solmaz_n 🌸🌺🌸🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️زن گنهکار چگونه توسط امام موسی کاظم (ع) هدايت شد؟ 📍مرحوم مجلسی نقل کرده است : هارون، خليفه مقتدر و بی حيای عبّاسی دستور داد  زيبایی را برای خدمت کردن به  به زندان بردند (و منظورش بدنام کردن حضرت بود). امام پيغام داد” «بَل انتُم بِهَديتکُم تَفرَحُون؛ اين شما هستيد که با هدايای خود شادمان می شويد»؛ 📍من به کنيز و امثال آن ندارم. هارون از اين پيام سخت خشمگين شد و گفت: به او بگوييد ما به رضای تو کنيز را به زندان، نزد تو نفرستاديم، و دستور داد که کنيز را نزد حضرت بگذارند و باز گردند. 📍مدتی گذشت، هارون خادمش را به زندان فرستاد تا خبری بگيرد. به زندان رفت. با کمال تعجب ديد آن کنيز به سجده رفته است و مرتب مي‌گويد: قُدّوس سُبحانکَ سُبحانکَ جريان را به هارون گزارش داد. 📍هارون گفت: به خدا سوگند!  او را سحر کرده است، کنيز را بياوريد. را به حضور هارون آوردند، نگاهش را به آسمان دوخت و ساکت ايستاد. 🌐 @rahyafte_com 📍هارون پرسيد: تو را چه شده؟ گفت: خبر تازه‌ای دارم! وقتی مرا به زندان بردند ديدم اين مرد مرتب  می خواند، بعد از نماز مشغول تسبيح و تقديس خداوند می شود. به او عرض کردم: 📍مولای من! شما کاری نداريد برايتان انجام دهم؟ فرمود: با تو چه کار دارم؟ عرض کردم: مرا برای به شما آورده‌اند. آن بزرگوار با دست اشاره کرد و فرمود: پس اينها چه کاره‌اند؟! 📍نگاه کردم، ديدم بسيار وسيع و زيبا که اول و آخر آن ناپيدا بود، فرش‌های نفيس در آن گسترده بود و حوريه‌های بسيار زيبا با لباس‌های آراسته در آن جا بودند که هرگز نظير آنها را نديده بودم. با آنها در برابر خدای خود به سجده افتادم و در سجده بودم که خادم تو به سراغم آمد و مرا نزد تو آورد. 📍هارون گفت: ای ناپاک! شايد وقتی به سجده رفتی اينها را در ديدی گفت: نه! به خدا سوگند! اين واقعيات را پيش از ديدم و بعد از مشاهده آنها به سجده افتادم. 📍هارون (به فردی) گفت: اين ناپاک را بگير و مراقب باش کسی اين مطلب را از او نشنود، اما بدون درنگ مشغول نماز شد. 📍از او پرسيدند: چرا چنين می کنی؟ گفت: (موسی بن جعفر عليهماالسلام) را چنين يافتم … . 📍راوی اين داستان می گويد: اين کنيز زندگی خود را به همين منوال در بندگی خدا سپری کرد تا از دنيا رفت. اين قضيه چند روز قبل از امام کاظم عليه السلام رخ داد. 🌐 @rahyafte_com
✳️مسلمان شدن مسیحی آگاه در محضر امام کاظم(ع) 📌یک نفر (دانشمند و کنجکاو) به محضر امام کاظم(ع) آمد و گفت: سی سال است که ازپروردگارم خواسته ام تا مرا به بهترین دینها، و به ممتازترین بندگان خود، نماید تا آنکه شبی در عالم خواب، شخصی مرا به مردی (به نام مطروان) که در علیای دمشق سکونت داشت معرفی کرد، نزد او رفتم، پس از گفتگو، گفت: اگر علم اسلام، تورات، انجیل و تمام کتابهای آسمانی و اخبار را می خواهی به مدینه برو و در آنجا بپرس (ع) کیست، وقتی به خدمتش رسیدی، بگو که فلان کسی در علیای سلام رسانید و مرا به سوی تو فرستاده است. هر چه خواهی در نزد او است. 📌مرد مسیحی، به مدینه مسافرت کرد و سر انجام به محضر کاظم (ع) رسید و سرگذشت و خواب خود را بیان کرد و گفت: مطروان که مرا نزد شما فرستاده، سلام برسانید، آنگاه گفت: اگر اجازه بدهی تکفیر کنم (یعنی تواضع مخصوصی که در برابر می نمایند و اندکی خم می شوند و در کف دست خود را در میان آنها پنهان می نمایند، انجام دهم). امام کاظم: اجازه نشستن میدهم، ولی اجازه نمیدهم. 📌مرد مسیحی، نشست و کلاه خود را از سر گرفت، آنگاه گفت: آیااجازه سخن گفتن وسؤال کردن به من می دهی؟ امام کاظم: آری، تو برای همین کار به اینجا آمده ای.  مرد مسیحی: چرا جواب سلام دوستم (مطران) را ندادی؟ امام کاظم: جوال رفیقت این است که خدا هدایتش کند، اما سلام بر او، آن هنگام روا است که دین ما () را بپذیرد. مرد مسیحی: اکنون اجازه بده من چند سؤال مطرح کنم.  امام کاظم: آنچه میخواهی بپرس. مرد مسیحی: موضوع قرآن بر محمد (ص) و هدف از نزول آن چیست؟ امام کاظم: حم - و الکتاب المبین - انا انزلناه فی لیلة مبارک انا کنا منذرین... :حم - سوگند به این کتاب آشکار، که ما آن را در شبی پر برکت نازل کردیم، ما همواره کنندگان بودیم(دخان - 1 تا 3) 📌مرد مسیحی: تفسیر این آیه چیست؟  امام کاظم: واژه حم، محمد(ص) است و این کلمه در کتابی که بر هود پیامبر نازل شده است، آمده است، و از حروفش کاسته شده است (دو حرف م و د به جهت یا به جهت دیگر، حذف شده است). اما منظور از جمله کتاب روشن امیرالمؤمنین علی(ع) است.  و اما منظور از شب مبارک (س) است.  📌و اما اینکه می فرماید: فیها یفرق کل امر حکیم: در آن شب هر امری بر طبق حکمت خدا می گردد (دخان - 4) یعنی فاطمه(س) سرچشمه خیر بسیار است، و آن خیر، مردحکیم و مرد حکیم و مرد حکیم است (یعنی امام حسن (ع)و امام حسین (ع) و امام سجاد(ع) و امامان دیگرند) مرد مسیحی: اولین و آخرین نفر این مردان را معرفی کن. امام کاظم(ع): اوصاف آنها به همدیگر شبیه است، و من سومی آنها (امام حسین) را معرفی میکنم که چه کسی (یعنی مهدی آل محمد) از او آشکار می گردد، اوصاف او درکتابهایی که بر شما نازل شده است، اگرتحریف و تغییر نداده باشید مذکور است، ولی شما از قدیم آن کتابها را تحریف کرده اید. 📌مرد مسیحی: آنچه می گویید راست است و دروغی در کار نیست... اکنون بفرما نام جدم چیست؟ امام کاظم: نام جدت بود، و من در همین مجلس نام او را عبدالرحمن گذاردم. مرد مسیحی: اومسلمان بود.  امام کاظم: آری، و شد، زیرا لشکری از مردم شام ناگهان به خانه اش ریختند و او را کشتند.  📌مرد مسیحی: نام من، قبل از آنکه کونیه ام را بگویم چه بود؟  امام کاظم: نام توعبدالصلیب بود. مرد مسیحی: شما چه مینامید؟ امام کاظم: من شما را عبدالله می نامم. مردمسیحی: من هم به خدای بزرگ ایمان آوردم و می دهم که معبودی جز خدای یکتا و بی همتا نیست، و او آنگونه نیست که مسیحیان تعریف می کنند، و هیچ گونه شکی به او راه ندارد، و گواهی می دهم که محمد(ص) بنده و فرستاده خداست که او را به راستی فرستاد، و او حق را بر اهلش آشکار نمود، و اهل در گمراهی و انحراف ماندند، و او رسول خدا(ص) به سوی همه مردم جهان از سرخ و سیاه بود، و همه مردم نسبت به او یکسان بودند، گروهی به راه رفتند، و گروهی در ضلالت و گمراهی ماندند. 📌سپس آن مسیحی زنار و طلایی را که در گردن داشت برید و شکست و بیرون آورد و به امام کاظم(ع) عرض کرد: زکات این صلیب را به چه مصرفی برساند؟ 📌امام کاظم: در اینجا برادری هم کیش تو است و از قبیله قیس بن ثعلبه است که مانند تو به گرویده، با او مواسات و همسایگی کنید و من در ادای حق اسلامی شما کوتاهی نمیکنم. 📌از آن پس، آن ، رسماً در صف مسلمین قرار گرفت، و در راه اسلام، به نیکی انجام وظیفه کرد، و با زنی از قبیله بنی فهر، ازدواج نمود، و امام کاظم(ع) از اوقاف امام علی(ع) پنجاه مهریه همسرش را پرداخت، و برای او نوکرگرفت، و خانه ای در اختیار او گذارد، و تا زمان تبعید (ع) درخدمت ایشان بود و ۲۸ روز بعد از تبعید امام فوت کرد. 🌐 @rahyafte_com
✳مسلمان شدن مسیحی آگاه در محضر امام کاظم(ع) 📌یک نفر (دانشمند و کنجکاو) به محضر امام کاظم(ع) آمد و گفت: سی سال است که ازپروردگارم خواسته ام تا مرا به بهترین دینها، و به ممتازترین بندگان خود، نماید تا آنکه شبی در عالم خواب، شخصی مرا به مردی (به نام مطروان) که در علیای دمشق سکونت داشت معرفی کرد، نزد او رفتم، پس از گفتگو، گفت: اگر علم اسلام، تورات، انجیل و تمام کتابهای آسمانی و اخبار را می خواهی به مدینه برو و در آنجا بپرس (ع) کیست، وقتی به خدمتش رسیدی، بگو که فلان کسی در علیای سلام رسانید و مرا به سوی تو فرستاده است. هر چه خواهی در نزد او است. 📌مرد مسیحی، به مدینه مسافرت کرد و سر انجام به محضر کاظم (ع) رسید و سرگذشت و خواب خود را بیان کرد و گفت: مطروان که مرا نزد شما فرستاده، سلام برسانید، آنگاه گفت: اگر اجازه بدهی تکفیر کنم (یعنی تواضع مخصوصی که در برابر می نمایند و اندکی خم می شوند و در کف دست خود را در میان آنها پنهان می نمایند، انجام دهم). امام کاظم: اجازه نشستن میدهم، ولی اجازه نمیدهم. 📌مرد مسیحی، نشست و کلاه خود را از سر گرفت، آنگاه گفت: آیااجازه سخن گفتن وسؤال کردن به من می دهی؟ امام کاظم: آری، تو برای همین کار به اینجا آمده ای. مرد مسیحی: چرا جواب سلام دوستم (مطران) را ندادی؟ امام کاظم: جوال رفیقت این است که خدا هدایتش کند، اما سلام بر او، آن هنگام روا است که دین ما () را بپذیرد. مرد مسیحی: اکنون اجازه بده من چند سؤال مطرح کنم. امام کاظم: آنچه میخواهی بپرس. مرد مسیحی: موضوع قرآن بر محمد (ص) و هدف از نزول آن چیست؟ امام کاظم: حم - و الکتاب المبین - انا انزلناه فی لیلة مبارک انا کنا منذرین... :حم - سوگند به این کتاب آشکار، که ما آن را در شبی پر برکت نازل کردیم، ما همواره کنندگان بودیم(دخان - 1 تا 3) 📌مرد مسیحی: تفسیر این آیه چیست؟ امام کاظم: واژه حم، محمد(ص) است و این کلمه در کتابی که بر هود پیامبر نازل شده است، آمده است، و از حروفش کاسته شده است (دو حرف م و د به جهت یا به جهت دیگر، حذف شده است). اما منظور از جمله کتاب روشن امیرالمؤمنین علی(ع) است. و اما منظور از شب مبارک (س) است. 📌و اما اینکه می فرماید: فیها یفرق کل امر حکیم: در آن شب هر امری بر طبق حکمت خدا می گردد (دخان - 4) یعنی فاطمه(س) سرچشمه خیر بسیار است، و آن خیر، مردحکیم و مرد حکیم و مرد حکیم است (یعنی امام حسن (ع)و امام حسین (ع) و امام سجاد(ع) و امامان دیگرند) مرد مسیحی: اولین و آخرین نفر این مردان را معرفی کن. امام کاظم(ع): اوصاف آنها به همدیگر شبیه است، و من سومی آنها (امام حسین) را معرفی میکنم که چه کسی (یعنی مهدی آل محمد) از او آشکار می گردد، اوصاف او درکتابهایی که بر شما نازل شده است، اگرتحریف و تغییر نداده باشید مذکور است، ولی شما از قدیم آن کتابها را تحریف کرده اید. 📌مرد مسیحی: آنچه می گویید راست است و دروغی در کار نیست... اکنون بفرما نام جدم چیست؟ امام کاظم: نام جدت بود، و من در همین مجلس نام او را عبدالرحمن گذاردم. مرد مسیحی: اومسلمان بود. امام کاظم: آری، و شد، زیرا لشکری از مردم شام ناگهان به خانه اش ریختند و او را کشتند. 📌مرد مسیحی: نام من، قبل از آنکه کونیه ام را بگویم چه بود؟ امام کاظم: نام توعبدالصلیب بود. مرد مسیحی: شما چه مینامید؟ امام کاظم: من شما را عبدالله می نامم. مردمسیحی: من هم به خدای بزرگ ایمان آوردم و می دهم که معبودی جز خدای یکتا و بی همتا نیست، و او آنگونه نیست که مسیحیان تعریف می کنند، و هیچ گونه شکی به او راه ندارد، و گواهی می دهم که محمد(ص) بنده و فرستاده خداست که او را به راستی فرستاد، و او حق را بر اهلش آشکار نمود، و اهل در گمراهی و انحراف ماندند، و او رسول خدا(ص) به سوی همه مردم جهان از سرخ و سیاه بود، و همه مردم نسبت به او یکسان بودند، گروهی به راه رفتند، و گروهی در ضلالت و گمراهی ماندند. 📌سپس آن مسیحی زنار و طلایی را که در گردن داشت برید و شکست و بیرون آورد و به امام کاظم(ع) عرض کرد: زکات این صلیب را به چه مصرفی برساند؟ 📌امام کاظم: در اینجا برادری هم کیش تو است و از قبیله قیس بن ثعلبه است که مانند تو به گرویده، با او مواسات و همسایگی کنید و من در ادای حق اسلامی شما کوتاهی نمیکنم. 📌از آن پس، آن ، رسماً در صف مسلمین قرار گرفت، و در راه اسلام، به نیکی انجام وظیفه کرد، و با زنی از قبیله بنی فهر، ازدواج نمود، و امام کاظم(ع) از اوقاف امام علی(ع) پنجاه مهریه همسرش را پرداخت، و برای او نوکرگرفت، و خانه ای در اختیار او گذارد، و تا زمان تبعید (ع) درخدمت ایشان بود و ۲۸ روز بعد از تبعید امام فوت کرد. 🌐 @rahyafte_com