eitaa logo
رهیافتگان (تازه مسلمانان) وابسته به انجمن شهید انیلی
3.7هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
4.6هزار ویدیو
97 فایل
وابسته به انجمن شهید ادواردو انیلی مدیر انجمن: @rahyaftegan ارتباط ایتا: @Solmaz_n 🌸🌺🌸🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🍃🌼 🍃🌼✧✦•﷽‌ ✧✦• 🌼 ♦️روایت مسلمان و شیعه شدن جوان اتریشی توسط یک جانباز ✳️یک روز قبل از بستری شدن در بیمارستان آلمان، با یک جوان که ساکن آلمان بود، آشنا شدم. نام او «اریش والدمن» بود وقتی با او صحبت کردم، او را فردی به انقلاب اسلامی یافتم. قرار شد که فردای آن روز او را در بیمارستان ملاقات کنم. از آن روز به بعد روزانه پنج ساعت در ، پیرامون اصول اساسی اسلام، زندگانی ائمه اطهار (علیهم السلام) و انقلاب اسلامی ایران (به زبان انگلیسی) برای او صحبت می‌کردم. هر روز که می‌گذشت، به دین اسلام بیشتر می‌شد. تا این که پس از یک ماه کاملاً اصول دین، فروغ دین، نماز با ترجمه و… را یاد گرفت. ✳️در این مدت، در مجموع سه عمل جراحی روی چشم‌هایم انجام دادند که منجر به بینایی یکی از آنها شد. قرار بود دو هفته دیگر از مرخص شوم که یک روز دیدم «اریش» با چهره‌‌ای شاد به داخل اتاقم آمد. از او پرسیدم: «چه شده؟ چرا این قدر خوشحالی؟» گفت: «دیشب نصف از خواب برخاسته و با خدا به راز و نیاز پرداختم و برگذشته و عمر از دست رفته‌ام گریستم و از خدایم طلب عفو کردم و حالا هم می‌خواهم مسلمان شوم.» گفتم: «چه می‌گویی؟ می‌خواهی شوی!!» ✳️گفت: «بلی! تصمیمم را گرفته‌ام زودباش به من بگو چه کنم؟» گفتم: «وضو بگیر و روبه قبله بنشین و را بر زبان جاری کن!» و او این کار را به خوبی انجام داد. بنا شد که اسمش را تغییر دهد. گفتم: «بهتر است نامت را محمد بگذاری.» (چون از زندگی حضرت محمد (صلی الله علیه واله) خیلی برایش سخن گفته بودم).می‌دانید این جوان تازه مسلمان چه گفت؟ او برگشت و گفت: «نه، نه! نام محمد را برایم مگذار؛ زیرا من با آنچه تو درباره او و زندگی‌اش گفتی، فاصله زیادی دارم. من کجا و محمد کجا!» «راست می‌گویی؛ اما این نام را بگذار ت ان‌شاءالله محمدی شده و در راه او گام برداری.» ✳️پس از این، او مرتب نمازهایش را می‌خواند و در ماه روزه‌هایش را می‌گرفت. در روزهای آخری که عازم ایران بودم، مرتب می‌آمد و می‌گفت: «من را باید با خودت به ایران ببری و باید از نزدیک، جامعه انقلابی و ایران را ببینیم.» راستش نمی‌دانستم چه کنم؟ من چگونه او را با خودم می‌توانستم به ایران بیاورم؛ در حالی که هیچ‌گونه اطلاعی از این که مدرسه‌ای برای تعلیم خارجی‌ها وجود دارد یا نه، نداشتم. این بار نیز متوسل به اطهار (علیهم السلام) شده و واقعاً از آنان خواستم تا راهنمائیم کنند. ✳️یادم هست درست روزی که می‌خواستم از بیمارستان مرخص شوم، با خبر شدم که هیئتی از نمایندگان مجلس می‌خواهند به شهر «کلن» بیایند. من سر از پا نمی‌شناختم و فهمیدم که دعایم مستجاب شده. (اریش) را به حجت‌الاسلام «فاضل هرندی» (نماینده مجلس)‌ معرفی کرده و پس از صحبت با وی، قرار شد ترتیب آمدن او را به ایران بدهند. وی گفت: «بلی! در قم مدرسه‌ای مخصوص خارجی‌ها هست که آنان را به طور مفصل با مبانی اسلام آشنا کرده و پس از طی مراحل متعدد، آنان را به عنوان مبلغ اسلامی راهی کشورهای خود می‌کنند.» (اریش) خیلی خوشحال شده بود و در پوست خود نمی‌گنجید. دو روز بعد توسط وی به ایران آمدیم و در حال حاضر حدود دو سال است که در مدرسه «حجتیه» قم مشغول تحصیل است. او در این مدت با زبان فارسی و عربی آشنا شده و کتاب‌های زیادی درباره اسلام خوانده است. 🌈راوی: خلیل قاضی زاده 🌼 🍃🌼🌐 @rahyafte_com 🕊🍃🌼
🔺تجربه‌ای زبیا از زبان تازه ‌مسلمانان آمریکایی 🔶🔸سامانتا کسنیچ، تازه‌مسلمانی که دانشگاه ویسکانسین ـ میلواکی تحصیل می‌کند، می‌گوید: «برای رسیدن ماه رمضان بسیار هیجان‌زده بودم. خیلی درباره آن مطالعه کرده بودم و دیگر نمی‌توانستم برای روزه گرفتن صبر کنم». کسنیچ که پیش از گرایش به اسلام پیرو هیچ دینی نبوده است، می‌گوید: «من را حقیقتاً زمانی برای نزدیک‌ترشدن به خدا می‌بینم» 🔷🔹کریس دافی، تازه‌مسلمان اهل نیویورک یکی از کسانی است که در ماه رمضان تنهایی را تجربه می‌کند. وی می‌گوید: برای من توضیح مکرر اینکه چرا امساک می‌کنم، سخت بود. وسوسه شکستن روزه برای پیوستن به بقیه همیشه وجود دارد... 🔶🔸برای ایتن گاتسچاک ۳۰ ساله که به عنوان پرستار و مراقب افراد بیمار و ناتوان در شهر کلیولند کار می‌کند، برنامه کاری سخت بر چالش روزه‌داری افزوده است... 🔻شرح کامل این مطلب در سایت 🌎rahyafteha.ir/18212/ 🌐 @rahyafte_com
🌸🍃 ، بهار فقیران👆 ❣رسول خدا صلی الله وآله وسلم 🌐 @rahyafte_com
⭕مسلمان شدن دکتر ربکا از لندن 🔷دکتر ربکا از نحوه تشرفش به اسلام می‌گوید. «ربکا» روایت زندگی‌اش را این‌گونه شروع می‌کند: «من در شهری کوچک در سواحل جنوب انگلستان به دنیا آمده‌ام. در نتیجه من در حالی بزرگ شدم که هیچ چیز از اسلام نمی‌دانستم اما همیشه فکر می‌کردم عالم دیگری وجود دارد که من باید درباره‌ آن بدانم. خانواده‌ من به صورت شناسنامه‌ای، مسیحی پروتستان هستند. مادرم تا سن هفت سالگی مرا همراه خودش به کلیسا می‌برد اما از آن پس دیگر ادامه نداد، من یادم نمی‌آید اما مادرم می‌گوید آن زمان بیش از اندازه تحت تأثیر توصیف‌های کشیش از جهنم قرار گرفته بودم. 🔸🔹در سفر به مصر رابطه‌ عمیقِ جمعی بین افراد، شنیدن صدای قرآن قبل از اذان صبح و شنیدن صدای تلاوت قرآن در شب؛ توجه مرا خیلی جلب کرد چون ماه آنجا بودم. واقعاً اگر آدم تحت تأثیر آن قرار نگیرد، باید قلبی از سنگ داشته باشد. حتی قبل از این که خودآگاهانه به این نتیجه برسم بارها گفته بودم که می‌خواهم مسلمان بشوم.» 🔶دو سال تحقیق کردم، البته قبل از اینکه شهادتین بگویم مدت‌ها نماز می‌خواندم، روزه می‌گرفتم، قرآن می‌خواندم، عامل به احکام بودم. دلیلی که دوره‌ تحقیق من خیلی طولانی شد این بود که شنیده بودم برخی افراد زود مسلمان شده و زود هم اسلام را ترک کرده‌اند ضمن اینکه این تصمیمی بود که زندگی مرا عوض می‌کرد. نمی‌دانستم چه می‌شود؟ این تغییر چگونه بر من زندگی من اثر خواهد گذاشت؟ 🔺ادامه مطلب در سایت 🆔 rahyafteha.ir/13437/ 🌐 @rahyafte_com