eitaa logo
انتشارات راه یار
1هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
585 ویدیو
25 فایل
انتشارات راه‌یار؛ نشر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی تهران،میدان انقلاب،خ ۱۶آذر، حسینیه هنر 02142795454 rahyarpub.ir بله: ble.ir/rahyarpub اینستاگرام: instagram.com/raheyarpub.ir باشگاه مخاطبان: ble.ir/join/NWFhMjk2N2 ارتباط با ما: @Rahyar97
مشاهده در ایتا
دانلود
انتشارات راه یار
🔴«محمدسرور» منتشر شد| زندگینامه خودگفته «آوینی افغانستان» با مقدمه محمدکاظم کاظمی 💠از مقدمه محمدکاظ
محمدسرور.Mp3
960.2K
🎧 قصه نگارش کتاب «محمدسرور» به روایت خانم فروغ زال(تدوینگر کتاب) در برنامه رادیویی «ققنوس» 📚«محمدسرور»؛ زندگینامه خودگفته مرحوم محمدسرور رجایی؛ نویسنده، شاعر و پژوهشگر افغانستانی است. ♦️ مرحوم رجایی که مرداد سال قبل بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت، 20 سال آخر عمر با برکتش را صرف جمع‌آوری اطلاعات و خاطرات مربوط به شهدای ایرانی جهاد افغانستان و شهدای افغانستانی دفاع مقدس کرد. 🔺«از دشت لیلی تا جزیره مجنون» شامل خاطرات رزمندگان افغانستانی دفاع مقدس، «ماموریت خدا» شامل هفت روایت از احمدرضا سعیدی شهید ایرانی جهاد اسلامی افغانستان و کتاب «در آغوش قلب‌ها» دربرگیرنده اشعار و خاطرات مردم افغانستان از امام خمینی آثار منتشرشده از مرحوم رجایی است. ♦️سفارش آنلاین با تخفیف20درصد و ارسال رایگان: raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir ✅ @Raheyarpub
🔴ناگفته‌های مادرانه یک شهید ✍️مریم خسرجی؛ روزنامه ایران: ♦️«مرضیه» در پنج فصل، زندگی این مادر شهید را از کودکی، خانواده، فعالیت‌های انقلابی، اجتماعی و... او روایت می‌کند. داستانی جذاب که نشان می‌دهد چگونه زنی می‌تواند این‌چنین مرد قهرمانی تربیت کند. دختری که پدرش پیش از انقلاب اجازه نمی‌داده او کار کند اما بعد از انقلاب کار کردن دخترش را تکلیف می‌داند. روایت مادرانه‌های ناگفته مردآفرینان روزگار است که در این کتاب جان گرفته. شاید در نگاه اول بگوییم گذشته مادر شهید را شخم بزنیم که چه؟ اما تک‌تک این خاطرات، طعنه‌ای به مدافعان مدرن حقوق زنان و حتی مورخان می‌زند تا هیچ‌گاه جایگاه زنان را در گوشه‌گوشه نهادها و ساختارها و تثبیت ارزش‌های انقلاب انکار نکنند. نقشی برجسته، سنگین، تحمل‌طلب و دردناک! 🔻حکایت زندگی مادری که با روح لطیف زنانه و صبری زینبی، جگرگوشه‌اش را سال‌ها طوری تربیت و پرورش داد تا به همگان بگوید هنوز دفاع‌مان تمام نشده، تا انقلاب زینبی‌مان را بار دیگر مدیون این شیرزنان بدانیم. اوج روایت‌های کتاب آن‌جایی است که از عاشقانه‌های مادر و شهیدش می‌خوانیم. فرزند، مهر مادری را بین سربازان اسلام فضل و بخشش می‌کند و درآخر مادر هم جگرگوشه‌اش را برای اسلام. 🔹بیشتر: irannewspaper.ir/newspaper/item/630685 ♦️سفارش آنلاین با تخفیف20درصد و ارسال رایگان: raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir ✅ @Raheyarpub
🔴حاج‌محمدآقا نمی‌توانست ساکت بنشیند|تو همان رسول‌زاده کاشانی هستی؟ ♦️هادی لطفی کاشانی(نویسنده و مدیر واحد تدوین تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب) در گفتگو با خبرگزاری مهر درباره کتاب جدیدش: 🔻بچه که بودم، پدرم در خانه گاهی از پیرمرد بازاری به اسم «حاج‌محمدآقا رسول‌زاده» تعریف می‌کرد که بروبیا و ابهتی داشت. مثلاً می‌گفت: «نماز که تمام شد، خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی…» را نخواندند. حاج‌محمدآقا بلند شد و رفت به امام جماعت که آیت‌الله هم بود تذکر داد و گفت: یادتان نرود خدایا، خدایا را بخوانید.» حاج‌آقا رسول‌زاده، آدم ساکتی در جمع نبوده و توی هر موضوعی عکس‌العمل داشته است و هر کسی حاج‌محمدآقا را دیده باشد از او خاطره دارد. 🔺از بچگی اسم حاج‌محمدآقا و حکایت‌هایی درباره‌اش شنیده بودم. از سال ۱۳۹۳ که به حسینیه هنر کاشان آمدم، اسم حاج‌محمدآقا را روی تخته می‌دیدم و با خودم فکر می‌کردم چه کسی قرار است این پروژه را انجام دهد؟ به قول سایت‌های خبری: «حاج‌محمدآقا پیش‌قراول انقلاب بود.» 🔺بعد از پیروزی انقلاب، وقتی امام خمینی حاج‌محمدآقا را می‌بیند، می‌گوید: «تو همان رسول‌زاده کاشانی هستی؟» این جمله امام برای من کلیدواژه‌ای بود تا اسم کتاب را از آن وام بگیرم اما بعداً اسم دیگری را انتخاب کردم... 🔹بیشتر: mehrnews.com/xYKB2 ♦️سفارش آنلاین با تخفیف20درصد و ارسال رایگان: raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir ✅ @Raheyarpub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴«خانه‌دار مبارز» رونمایی شد|روایتی از مبارزات زنانه در انقلاب اسلامی 💠نادره شاملو، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی: 🔻یکی از عمده‌ترین موتورهای حرکت جامعه اسلامی، زنان بودند البته این بحث مربوط به دوره‌های اخیر نیست. در نهضت‌های گذشته هم بررسی کنید، شما رنگ و بو و عملکرد زنان را به صورت خیلی برجسته می‌توانید ببینید. اگر زنان یک جامعه حرکتی را در واقع رقم بزنند، آن جامعه در آن مسیر به سیر درست و اصولی خودش حرکت خواهد کرد. اگر به پیشینه نهضت‌هایی که در ایران صورت گرفته است نگاه کنیم، می‌بینیم که چگونه در این حرکت‌ها مثلا در نهضت تنباکو، نقشی که زنان ایفا کردند، یک نقش کاملاً کلیدی است. شما می‌بینید که حتی در دربار ناصرالدین شاه هم این زنان هستند که بخاطر فتوای میرزای شیرازی، جلوی این استعمار اقتصادی می‌ایستند. 💠مرضیه ذاکری؛ نویسنده کتاب: 🔻 این کتاب، روایتی از مبارزات زنانه و نقش زنان در جریان مبارزات انقلاب اسلامی است؛ این روزها که بیش از هر زمانی، صحبت از زن، حقوق زن و آزادی زن مطرح هست و عده‌ای به‌زعم خویش در حال مبارزه هستند و به‌غلط این میدان مبارزه، در مسئله‌ی حجاب تعریف شده است. شاید زمان آن باشد که ما پای صحبت زنانی مانند خانم حسینیان بنشینیم و امثال ایشان که در دوره‌ای زندگی می‌کردند که حکومت، قید حجاب را از آن‌ها برداشته بود و زنان به‌ظاهر آزاد بودند ولی بازهم وارد فضاهایی شدند که درواقع مبارزه تعریف می‌شده است؛ پس هدف چه بوده است؟ 🔹بیشتر: ibna.ir/fa/report/327668 ♦️سفارش آنلاین: raheyarpub.ir@Raheyarpub
🔴به مناسبت پنجمین سالگرد شروع فعالیت انتشارات «راه یار» ♦️تا 15آبان ماه، با 20درصد تخفیف و ارسال رایگان، می‌توانید کتاب‌های «راه یار» را سفارش دهید 🔷حداقل سفارش: 100هزار تومان ⭕️سفارش آنلاین: raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir 02142795454 ✅ @Raheyarpub
🔴روایت روزهای کودتای کمونیستی افغانستان و پیروزی مجاهدین 💠گزارش خبرگزاری مهر درباره کتاب «محمدسرور»: 🔻کتاب «محمد سرور» که تحقیق آن برعهده علی ناصری باغبادرانی بوده و تدوین آن توسط فروغ زال صورت گرفته، در ۱۲۲ صفحه و قیمت ۳۰ هزار تومان عرضه شده است. 🔻در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: 🔺ده ساله بودم که در افغانستان کودتای کمونیستی شد و حکومت داوود خان در ۷ اردیبهشت ۱۳۵۷ بر اثر یک کودتای خونین از بین رفت. مردم شیعه از ترس آزار و اذیت‌های حکومت (جدید) تمام کتابخانه های خانگی را دفن و نابود کردند. تمام کتاب‌هایی که پدر کلانم از همه جا گلچین کرده بود، نابود شد و حسرتش تا همیشه به دلم ماند. 🔺بعد از حکومت داوودخان، حکومت مردمی و کارگری با شعار «نان، لباس، خانه» روی کار آمده بود. مردم در روزهای اولیه بسیار از این اتفاق استقبال کردند. حکومت دموکراتیک خلق بعد از پیروزی اش دروازه ارگ ریاست جمهوری را به روی مردم باز کرد. اسم ارگ را «خانه خلق» گذاشته بودند. مردم با هر لباس و موقعیت اجتماعی می‌توانستند وارد ارگ ریاست جمهوری شوند و مثل یک پارک بگردند. من با مادرکلانم وارد ارگ شدم. یک قسمتی به «قصر گلخانه» معروف بود. پیش قصر گلخانه مثل خون سرخ رنگ بود. رنگ بود یا هرچه، نمی‌فهمیدم. ولی هرکسی که می‌رسید از خشم پایش را محکم روی رنگ خون می‌کوبید و می‌گفت «این خون داوودخان است.» مردم از حکومت قبل نفرت پیدا کرده بودند و به حکومت جدید خوش بین بودند، اما هیچ شناختی از آن نداشتند. 🔹بیشتر: mehrnews.com/xYKL5 ♦️سفارش با تخفیف20درصد و ارسال رایگان: raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir ✅ @raheyarpub
🔴«رسم جهاد» در «همشهری» newspaper.hamshahrionline.ir/id/174836 🔻کتاب «رسم جهاد» با اتکا به روش تجربه‌نگار، تجربه‌های کار جمعی در این نهاد پُربرکت را به روایت مرحوم حسینعلی عظیمی بازخوانی کرده است. 🔹مهندس حسینعلی عظیمی از پیشکسوتان جهاد سازندگی که اسفند 1398 به یاران شهیدش پیوست، در سال ۶۳ وارد قرارگاه کربلا شد و کمیته آب را در آن قرارگاه تشکیل داد. وی به عنوان فرمانده طراحی عملیات آبی و خاکی عمل می‌کرد و تا معاونت فرماندهی قرارگاه مهندسی کربلا پیش رفت. او از جمله جهادگرانی است که از نزدیک در جریان سازماندهی و طراحی و ساخت بسیاری از دستاورد‌های چشمگیر مهندسی جنگ، مانند پل بعثت، قرار داشته و تجربیات زیادی را کسب کرده بود. 🔹وی پس از جنگ، برای بازسازی منطقه زلزله‌زده منجیل و رودبار، عازم این منطقه شد تا الگوی مدیریت جهادی را بعد از جنگ، در خدمت سازندگی به کار گیرد... 🔹مهم‌ترین دغدغه‌ عظیمی انتقال تجربه بی‌نظیر جهاد سازندگی به نسل جوان بود که کتاب «رسم جهاد» حاصل این دغدغه است. ♦️سفارش آنلاین با تخفیف20درصد و ارسال رایگان: raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir ✅ @Raheyarpub
🔴در میان سرخپوست‌ها»؛ نقدوبررسی می‌شود ♦️با حضور: 🔺احسان دهقانی؛ از مؤلفان کتاب 🔺حسام آبنوس؛ منتقد 🔻محمدصادق شهبازی؛ منتقد 🔷سه‌شنبه(3 آبان)؛ ساعت 10 صبح 💠خبرگزاری مهر( خیابان نجات‌الهی، کوچه رضا مقدسی(بیمه)، پلاک ۱۸) ♦️«در میان سرخپوست‌ها»، تلاشی است برای نشان دادن زحمات گروه اعزامی جنبش عدالت‌خواه دانشجویی به کنفرانس بین‌المللی «تغییرات آب و هوا و حقوق مادر زمین» در بولیوی. این مجموعه شامل خاطراتی از هیئت اعزامی به انضمام مقالات فکری است که به کمک آن‌ها فضای آمریکای لاتین و نقش آنها را در مناسبات بین‌المللی نشان دهد و اشتراک ایران و کشورهای آمریکای لاتین را مطرح کند. 🔹انتشارات «راه یار»؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی ✅ @Raheyarpub
🔴از شخصیت سردار سلیمانی روایتی جامع ارائه کنیم 💠حجت‌الاسلام علیرضا اشرفی‌نسب؛ نویسنده کتاب «یک بغض و هزاران مشت» در گفتگو با خبرگزاری کتاب(ایبنا): 🔻باید پرسید چرا نباید سراغ چنین سوژه‌هایی رفت. در تشییع حاج قاسم بازتاب عجیبی در داخل و خارج کشور شاهد بودیم و تشییع باشکوهی برای ایشان برگزار شد. 🔺نرفتن به سمت این سوژه از جهت ثبت و زندگی مردم –درگیر در مراسم تشییع- محل اشکال است. به‌ویژه برای کسانی که دل‌شان با آرمان‌های انقلاب و نظام است. 🔻این کتاب از جهت سینمایی و داستانی قابل تبدیل کردن است چرا که در آن ثبت و ضبط قصه رقم خورده است؛ حاج قاسم شخصیت بزرگی در تاریخ انقلاب است و از کتاب‌های مرتبط با آن در آینده خروجی‌های گوناگونی همچون فیلم و سریال خواهیم دید که ان شاالله در حد شخصیت ایشان باشد. 🔺در مورد حاج قاسم بالغ بر 200 الی 300 کتاب بیرون آمده، اما یک مساله این است که کنش‌های مردمی پرداخته نشده بودند و خیلی از نویسندگان از حیث کنشگران مردمی –درگیر در مراسم تشییع سردار سلیمانی- کاری نکرده‌اند. 🔻درباره شهدا زیاد داریم که بعضی از آنها تقریظ رهبری هم دارند، اما کتابی که به بازتاب‌هایی مراسم پرداخته باشد، نداریم و کتاب «یک بغض هزاران مشت» فتح باب خوبی در این حوزه است. 🔹بیشتر: ibna.ir/fa/shortint/327747 ♦️سفارش آنلاین با تخفیف20درصد و ارسال رایگان: raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir ✅ @Raheyarpub
🔴فرق «شهدا» با ما ✍️حسن‌ مجیدیان؛ ضمیمه قفسه کتاب روزنامه جام جم: 🔻اسم کتاب «آقا صادق» را می‌گذارم کتاب بی‌ادعایی، کتاب کار، کتاب از پا ننشستن، کتاب رفتن و نماندن. مؤمن را هم در روایات با کم‌حرفی و کم‌ادعایی و پرکاری ستوده‌اند. شهید این کتاب، همان مؤمن روایات است. خود کتاب هم در فرم و روایت، خالی از ادعا و بازی‌های ادبی است. به دنبال این حرف‌ها که باید طوری روایت کنیم تا خواننده جذب شود و پای یک کتاب بنشیند و کتاب را زمین نگذارد و... نرفته است. 🔺در آیینه نگاه همراهان شهید، با آدمی ساده و صمیمی اما شگفت مواجهیم. ساده از این جهت که شهید این کتاب در زمان حیاتش سرآمد و شناسا و یا سردار و از مسؤولان رده بالا نیست، بلکه نیرویی بسان نیروهای دیگر جهادگر در جبهه است اما شگفت از این نظر که همین صادق دشتی ساده و صمیمی با روحی بلند و همتی عالی، موتور محرکه جنبنده خستگی‌ناپذیر جبهه‌هاست. این حجم از کار و دوندگی و جربزه و جسارت، کار آدم‌های معمولی مثل من و ما نیست، بلکه حاکی از روح عظیم مؤمنانه‌ای است که بشدت به کار و اهدافش ایمان دارد، از پا نمی‌نشیند، مشکلات را مانع نمی‌بیند، به دل خطر می‌رود، بی‌تعلق است، صافی ضمیر است، حواسش جمع است، خیلی هم جمع است که کل پول ۷ ماه کار در جبهه‌‌اش را به ستاد آبادان بابت موتور امانتی‌ای که دستش بوده و مفقود شده است، برمی‌گرداند و با دست و جیب خالی مرخصی می‌رود در حالی که حتی پول کرایه ماشین تا فیروزآباد را هم ندارد! 🔷بیشتر: jamejamdaily.ir/Newspaper/item/158832081/0 ♦️سفارش آنلاین: raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir ✅ @Raheyarpub
🔴سطرهای نانوشته افغانستان به روایت مردی که ستاره شد 💠گزارش خبرگزاری تسنیم درباره کتاب «محمدسرور»: ♦️زنده‌یاد رجایی از جمله فعالان فرهنگی افغانستانی بود که در هفتم مردادماه سال 1400 بر اثر کرونا درگذشت. رجایی را می‌توان از جمله چهره‌های فرهنگی و از حلقه مهاجرانی دانست که با تأکید بر پیوند میان افغانستانی‌ها و ایرانی‌ها، به دنبال تحقق بخشیدن به آرمانی به نام «وطن فارسی» هستند... 🔻رجایی در زندگی‌نامه خود که حالا به کوشش انتشارات راه یار با نام «محمدسرور» منتشر شده، از دوران کودکی خود در افغانستان می‌گوید. هرچند نوشته‌ها به صورت گذرا از وقایع می‌گذرند و اشاره‌وار به موضوعات مختلف می‌پردازند، اما از همین متن کوتاه می‌توان همسایه شرقی را بیشتر شناخت. درباره افغانستان آنچه بیشتر منتشر شده، روایت‌های تاریخی خشک است، اینکه فلان حاکم آمد و فلان حکومت رفت... کمتر اثری است که در قالب تاریخ شفاهی و از زبان مردم، وقایع افغانستان را به تصویر بکشد. از این منظر کتاب «محمد سرور» تلاشی ستودنی است. تلاشی که در آن دغدغه‌ها، دردها، آرزوها، محدودیت‌ها، فشارهای سیاسی و اجتماعی و ... را می‌توان از نگاه کسی خواند که خود همواره دغدغه فرهنگی داشت و در آسمان فرهنگ و هنر امروز افغانستان ستاره شد... 🔷بیشتر: tn.ai/2792904 ♦️سفارش آنلاین با تخفیف20درصد و ارسال رایگان: raheyarpub.ir@Raheyarpub
انا لله و انا الیه راجعون زائران امروز با خون خود به حضرت شاهچراغ سلام کردند ✅ @Raheyarpub
با یه تیم از بچه‌ها خودمون رو رسوندیم بیمارستان نمازی یکی از بیمارستان هایی که بهمون گفته بودن مجروحین رو بردن اونجا داغ تازه بود و سنگین. تا برسیم بخش اتفاقات، کلی با خودمان مرور کردیم چه بگوییم چه نگوییم که همان ورودی اتفاقات خوردیم به یک جمع شلوغ، به نظر یک خانواده می رسیدن، چون مدام ریش سفیدشان داشت جو را آرام می کرد و بهشان دلداری می‌داد. مستأصل شدیم. شک داشتیم اینها اصلا خانواده شهدا یا مجروحین باشند یا نه. به قدری صدای زجه و فریادهاشان بلند بود و به اندازه ای حال همگی خراب که صحیح ندانستیم وارد حریمشان بشویم برای سوال و جواب کردن. همانجا بغل بوفه ایستادیم تا حساسیتی ایجاد نکرده باشیم. تنها کاری که کردم رکوردم را روشن کردم. فقط زجه و مویه و گریه های بلند بود که داشت ظبط میشد. چندی بعد راننده تاکسی که روی نیمکت اتفاقات نشسته بود مطمئنمان کرد که این جمع از خانواده حادثه دیده شاهچراغ هستن. همزمان جلوی در اتفاقات چند تا ماشین پارک شد دو خانم چادری،دو خانم مانتویی، زیر بغل خانم مسنی را گرفته و در حالی که به پهنای صورت اشک می ریختند وارد اتفاقات شدند. خانم مسن عزاداری می کرد و با غم جانکاهی مدام می‌گفت: «آرتین» «آرتین» تازه داشت چیزهایی دستگیرمان می شد که بچه های حفاظت فیزیکی بیمارستان به ما نزدیک شدند و ما را بستند به تفتیش کردن که: «خودتان را معرفی کنین. از کجا هستین؟ کارت شناسی بدین؟ هر چه جواب می دادیم سوال دیگری می پرسیدن و آخر سر هم گفتن: «افراد دیگری هم اومدن برای مستندسازی ما بهشون اجازه ندادیم» با ما هم همکاری نکردند. با حراست علوم پزشکی، حوزه هنری، صدا سیما و همکاران تاریخ شفاهی و هر که می‌شناختیم لینک زدیم تا بتوانیم روایتی بگیریم. نشد. فقط یکی از بچه های حراست که متوجه شد ما که هستیم و نیتمان چیست بهمان گفت: «این ها همگی خانواده آرتین پسر هفت هشت ساله‌ای هستن که الان تو اتفاقات بستریه» گفتم: «چرا انقدر گریه و زاری می کنن پس، مگه حال آرتین وخیمه» گفت: «نه آرتین رو به راهه ولی پدر و مادر و برادرش هر سه تا شهید شدن...» بامداد ۵ آبان ۱۴۰۱ روایت میدانی سید محمد هاشمی؛ محقق تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی(شیراز) بیمارستان نمازی @Raheyarpub
⬜️ضمن تسلیت به مناسبت حادثهٔ دل‌خراش شیراز که باعث به خون غلتیدن زنان و مردان سرزمینمان شد، برای سلامتی حاج خانم عصمت احمدیان، مادر شهیدان فرجوانی و راوی کتاب «مادر ایران» که چند روزی است به علت سکته مغزی در بیمارستان بستری هستند حمد شفا بخوانید. ▫️کتاب «مادر ایران»؛روایتی داستانی از زندگی پرفراز و نشیب عصمت احمدیان،مادر شهیدان ابراهیم و اسماعیل فرجوانی است. ▫️خانم احمدیان که از جمله بانوان فعال در ستاد پشتیبانی دفاع مقدس،پس از جنگ،وارد فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی می‌شود،به طوری که او امروز از بانوان کارآفرین،تأثیرگذار و الگو در اهواز است... ✅ @Raheyarpub
*روایت میدانی از مصاحبه با مجروحان حمله تروریستی به حرم شاهچراغ* مکان: بیمارستان شهید رجایی بخش دوم:آقای شریفی بعد از اتمام مصاحبه اول، سراغ مسول بخش رفتیم. بدون اینکه چیزی بگوییم ما را به اتاق دیگری راهنمایی کرد. مرد مسنی روی تخت دراز کشیده و یک پایش آویزان بود. سن و سالی ازش گذشته و انگار نای حرف زدن نداشت. خانم مسول بخش مرد جوانی را نشانم داد و گفت: «این آقاهم همراهش است.» وارد اتاق شدم. برگ معاینه را نگاه کردم و اسمش را خواندم «عیسی شریفی». چند پرستار در اتاق مشغول بودند. یکی از پرستارها پای بانداژ شده مرد را به وسیله وزنه ای که از تخت آویزان بود، بالا می برد. مرد بیچاره از درد چهره اش در هم رفت و فریاد کشید. مرد جوان پسرش بود. کم حرف و ساکت. نزدیکش شدم. ایستاده بود و مدام دور و اطراف راه نگاه می کرد. هنوز در شوک حادثه بود. چند سوال پرسیدم؛ کوتاه جواب داد. ناچار سراغ خودش رفتم. شرایط را برایش توضیح میدهم و شروع میکند: «بوشهری ام. برای درمان مریضیم آمدیم شیراز. حدود یک ماهی هست. هر روز عصرها برای نماز و زیارت می رفتیم حرم. دیروز عصر هم رفتیم. کنار آقا (حضرت شاهچراغ) ایستاده بودیم برای نماز که صدای تیراندازی آمد. جمعیت می دوید. همه دستپاچه شده بودند و از ترس فرار می‌کردند. من هم دویدم که ناگهان دیدم پخش زمین شده ام. یک گلوله در پایم خورد و گلوله ای هم در پهلویم. خیلی نزدیک مان بود، از دو سه متری به ما شلیک میکرد. چندین نفر دیگر را هم دیدم که روی زمین افتاده بودند و خون زیادی ازشان میرفت‌. دو نفری که کنارم بودند شهید شدند.» مکثی کرد. چشمانش را بست و زبانش را در دهانش ‌چرخاند. انگار داشت بغضش را قورت میداد‌. « پسری ۱۰_۱۲ ساله هم بود. دیدمش. افتاده بود. او هم شهید شده بود.» اشک در چشمانش جمع می شود. با خودم فکر میکنم آن پسربچه شهید کیست؟ نکند آرشام است! برادر آرتین... پویان حسن‌نیا بعد از ظهر ۵ آبان ۱۴۰۱ ⬜️روایت‌های میدانی حمله تروریستی به حرم حضرت شاهچراغ: @hafezeh_shz@Raheyarpub
💠فروش ویژه 🔷«سرباز روز نهم؛ زندگی و زمانه بسیجی مدافع حرم شهید مصطفی صدرزاده» 🔷«در مکتب مصطفی»؛ الگوی تربیت نیروی انسانی در تشکل‌های مردمی(تجربه شهید صدرزاده) 🔹در هفتمین سالروز شهادت شهید صدرزاده 💠120+20هزار تومان»»»» 100هزار تومان 🔹ارسال رایگان 🔹مهلت سفارش: تا پایان 15آبان 💠سفارش: Raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir 02142795454 ✅ @Raheyarpub
🔷«فراری‌ها» رونمایی می‌شود ⭐ با حضور: خانواده‌های محترم شهدای مدافع حرم و آقای حسین زاده مدیر کل محترم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی 🕒 یکشنبه هشت آبان ساعت ۱۵ 📍 مشهد شهید مدرس ۴ پلاک ۱۰ حسینیه هنر ✅ @Raheyarpub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕تقدیم به شهید دانش‌آموز آرشام سرایداران 🔺️کار مشترک حسینیه هنر شیراز و یزد @yazde_ghahraman@Raheyarpub
🔴«سلام بچه‌ها» رونمایی می‌شود ♦️تاریخ شفاهی شکل‌گیری و گسترش مجله سلام بچه‌ها ♦️با حضور: 🔹مهدی خوجه‌گی؛ محقق و نویسنده کتاب 🔹محمد حمزه‌زاده؛ مدیر سابق بنیاد ملی کتاب 🔹سید سعید هاشمی؛ از راویان کتاب و سردبیر مجله سلام بچه‌ها 🔹علی جانباز؛ مدیر حوزه هنری کودکان‌ونوجوان 🔹میثم رشیدی مهرآبادی؛ مجری‌کارشناس 🔻چهارشنبه ۱۱ آبان | ساعت 14:30 🔻خانه کتاب و ادبیات ایران-سالن عاشوری(خیابان انقلاب، بین فلسطین و برادران مظفر جنوبی،شماره ۱۰۸۰، طبقه منفی یک) 🔷پخش زنده: aparat.com/khaneketab/live@Raheyarpub
انتشارات راه یار
⬜️ضمن تسلیت به مناسبت حادثهٔ دل‌خراش شیراز که باعث به خون غلتیدن زنان و مردان سرزمینمان شد، برای سلا
🔴«مادر ایران» در «همشهری» newspaper.hamshahrionline.ir/id/175260 🔷کتاب «مادر ایران» به قلم نورالهدی ماه‌پری، روایتی داستانی از زندگی پرفراز و نشیب عصمت احمدیان، مادر شهیدان ابراهیم و اسماعیل فرجوانی است 🔹 خانم احمدیان که ازجمله بانوان فعال در ستاد پشتیبانی دفاع مقدس اهواز بود، پس از جنگ، به‌صورت جدی وارد فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی می‌شود، به‌طوری‌که او امروز یکی از بانوان تأثیرگذار و الگو در اهواز است و همچنان در 75سالگی، علاوه بر امور خیریه، با پیگیری‌های فراوان، به دنبال کارآفرینی و ایجاد شغل برای مردم است. ♦️سفارش آنلاین با تخفیف20درصد و ارسال رایگان: raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir ✅ @Raheyarpub
🔴سفر به سرزمین گلِ جادو 🖌حسام آبنوس؛ درباره کتاب «در میان سرخپوست‌ها» نوشت: ♦️اصلی‌ترین اتفاقی که بعد از پایان کتاب برایم افتاد، نوعی افسوس بود. افسوس خوردم که چرا با گذشت سی سال از انقلاب (زمانی که این سفر اتفاق افتاده سی و یک سال از پیروزی انقلاب گذشته بود) هنوز ما در شیوه مواجهه با جهان و کشورهای همسو دچار سرگشتگی و بی‌هدفی هستیم. 🔺این کتاب نشان می‌دهد غیر از سیاست، حوزه‌های دیگری هم وجود دارد که می‌توان در آن‌ها کنشگر بود و اتفاقا اثر داشت. این کتاب نشان می‌دهد اگر فعالیت دانشجویی در امور سیاسی خلاصه نشود نقش‌آفرینی دانشجویان ضریب بیشتری پیدا می‌کند و می‌توانند اثرگذار باشند. 🔹متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید: https://b2n.ir/evav2 ♦️سفارش آنلاین با تخفیف20درصد و ارسال رایگان: raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir ✅ @Raheyarpub
🔴«بچه‌های مسجد بلال» منتشر شد ♦️تجربه‌نگاری پایگاه بسیج مسجد بلال مشهد در سرگذشت‌پژوهی شهدا 🔹 محوری‌ترین نهاد مردمی بر بستر مساجد، «پایگاه‌ بسیج» است. اگر بخواهیم بسیار ابتدایی محاسبه کنیم،‌ بیش از ده میلیون نفر در این چهار دهه در پایگاه‌های بسیج به‌نحوی مسئولیت داشته‌اند. اما تابحال یک کتاب که حتی برای ما روایت کند که در این نهاد اجتماعی برآمده از انقلاب اسلامی چه می‌گذرد، تولید نشده است. بسیجی تنها با روایت سیدمرتضی آوینی در دل جنگ هشت ساله دیده شده است... 🔹پایگاه‌های بسیج منتظر ابلاغیه‌ها و بالادستی‌ها نمانده‌اند و خودشان در آن‌جا که حس می‌کرده‌اند اولویت ولی و مردم بوده است ورود کرده‌اند و تجربیاتی را رقم زده‌اند. پهنه موضوعات در بسیج مستضعفین بسیار زیاد است و این ما را به ضرورت نهضت روایت بسیج در چهار دهه گذشته می‌رساند. 🔹«بچه‌های مسجد بلال» قصه پرغصه‌ای دارند. گروهی که به صورت خودجوش به ضرورت پایگاه‌نگاری و مسجدنگاری با محوریت سرگذشت‌پژوهی شهدای پایگاه، مسجد و محله می‌افتند. کار را هم جلو می‌برند و در این مسیر دستخوش اتفاقات و حوادث بسیاری می‌شوند. 🔹در این کتاب تلاش شده است تا زمانه و زمینه پایگاه بسیج مسجد بلال مشهد با محوریت مناسبات بین مسجد، محله، شرایط کلان کشور مورد بررسی قرار گیرد. در فصل انتهایی کتاب هم بر تجربه شهیدپژوهی پایگاه بسیج که در اوایل دهه 1390 انجام شده است تمرکز کرده‌ایم...کتاب «بچه‌های مسجد بلال» اولین تلاش برای آغاز یک نهضت در این حوزه است. تحقیق‌وتدوین: نوید ظریف کریمی 192 صفحه 60هزار تومان ♦️سفارش آنلاین: raheyarpub.ir@Raheyarpub
🔴اگر ایران سوریه می شد...| ساره فقط چهار سالش بود 🔻یکی از کتاب‌های مستندی که نشان می‌دهد، سوریه چگونه به حال و روز امروز جنگزده خود تبدیل شد، کتاب «اینجا سوریه است» نوشته زهره یزدان‌پناه قره‌تپه است که خرداد سال ۱۴۰۰ توسط انتشارات راه‌یار منتشر شد. مولف کتاب پیش‌رو که اولین زن ایرانی نویسنده، پژوهشگر و مستندساز است که برای نگارش کتاب، عازم کشور سوریه شد و برای نگارش آن، چندمرتبه به استان‌ها و شهرهای مختلف سوریه سفر کرد. روایت‌های کتاب پیش‌رو به ترتیب زمانی، به طور جداگانه و در دو بخش مرتب شده‌اند. بخش اول، خاطرات سفر سال ۲۰۱۷، مصادف با پاییز و زمستان ۱۳۹۶ و بخش دوم، وقایع سال ۲۰۱۸ مصادف با تابستان ۱۳۹۷ است که به نگارش درآمده است. 🔻یکی از بهانه‌های مرور این‌کتاب در این‌روزها، شعار جعلی و دروغین «زن، زندگی، آزادی» است که تا امروز عده‌ای را فریب داده است. کتاب «اینجا سوریه است» درباره زنان است و بد نیست با تورق آن ببینیم اگر اغتشاشگران به‌عنوان پیاده‌نظام صهیونیسم جهانی موفق به هرج و مرج بیشتر شده و جاده تجزیه ایران را برای اسرائیل و آمریکا باز می‌کردند، ایران بنا بود تبدیل به چه جایی شود! 🔹در ادامه دو روایت از روایت‌های این‌کتاب را می‌خوانیم؛ mehrnews.com/news/5621237 ♦️سفارش با تخفیف20درصد و ارسال رایگان: raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir ✅ @Raheyarpub
🔴«راه یار»؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی 🔷پرونده ویژه قفسه کتاب روزنامه جام‌جم درباره انتشارات «راه یار» 🔹یاسر عسگری؛ مدیر انتشارات: 🔻یکی از اتفاقات مهمی که دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب(حسینیه هنر) توانست انجام بدهد تزریق خون تازه و گشودن افق‌های جدید و رویکردهای تازه در حوزه تاریخ شفاهی و مستندسازی است. با تشکیل واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات و راه‌اندازی ۱۵دفتر شهرستانی، سرمایه‌گذاری و آموزش و تربیت محققان و پژوهشگران شهرستانی، اتفاقات بزرگی در آینده خواهد افتاد. 🔺 مجموعه دفتر مطالعات در پروژه‌های ضربتی مانند ایام تشییع پیکر شهید حاج قاسم سلیمانی و فعالیت گروه‌های جهادی در مبارزه با ویروس کرونا، تجربیات خوبی کسب کرد و در هر دو مورد، پنج شش عنوان کتاب ـ به صورت ضربتی ـ منتشر کرد و به لطف الهی و استمرار و استقامت دوستان، ما ثمرات این خون تازه و میدان دادن به استعدادهای تازه نفس را در آینده بیشتر خواهیم دید... 🔺الان حدود ۹۰درصد فعالیت‌های انتشارات راه یار، نشر آثار در زمینه خاطرات شفاهی و تجربه‌نگاری فعالان حوزه‌های مختلف است؛ فعالان پیشرفت و اقتدار، جهادسازندگی، جهاد دانشگاهی، مربیان تربیتی، نهضت سوادآموزی، شرکت‌های دانش‌بنیان، صنعت و پیشرفت، هنر انقلاب، مساجد انقلاب و... با توجه به کارهایی که منتشر شده و کارهایی که در دست تدوین داریم، می‌توانیم ادعا بکنیم که انتشارات راه یار، ناشر فرهنگ و اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی است... 🔹ادامه: jamejamdaily.ir/?nid=6344&pid=4&type=4 ♦️سفارش: raheyarpub.ir@Raheyarpub
انتشارات راه یار
🔴اگر ایران سوریه می شد...| ساره فقط چهار سالش بود 🔻یکی از کتاب‌های مستندی که نشان می‌دهد، سوریه چگو
🔴ساره فقط چهار سالش بود ♦️روز عید فطر بود؛ سال ۲۰۱۵. برای همین، من و ساره و سعده، سه‌تایی به خانه پدرم رفته بودیم. آن‌موقع ساره چهارساله و سعده هم هفت‌ساله بودند. خانه پدرم نزدیک بود، برای همین زود برگشتیم. مادر همسرم می‌خواست برای عیددیدنی به خانه خواهرش برود. ساره به مادربزرگش گفت: «من هم می‌خواهم با شما بیایم.» مادربزرگش گفت: «نه خانم، من می‌خواهم خودم تنها بروم. فردا تو با مادرت برو.» این را گفت و رفت. ساره و سعده هم به طبقه بالای خانه خودمان رفتند. بعد سه‌تایی به بالکن رفتیم. بسته چیپس را باز کردیم و نشستیم به خوردن... 🔻ساره مشغول بازی شد. سعده هم لبه بالکن نشست. با کنجکاوی داشت پایین را نگاه می‌کرد. به سعده گفتم:‌ «بیا پیش من روی صندلی بنشین.» همان موقع بمباران شروع شد. یکی از بمب‌ها به طبقه اول خانه‌مان اصابت کرد. یک‌آن پاهای سعده و دست‌های من مجروح شدند. ساره هم همان‌موقع سر جایش افتاد. سر و تمام بدنش پر ترکش شده بود و عین فواره ازش خون می‌رفت. ساعت چهار بعدازظهر بود. ساره قد کوتاهی داشت و ریزه بود. آن روز هم لباس سبزی تنش کرده بود. دو ساعت قبل از آن،‌ عمه ساره با موبایلش از او عکس گرفته بود؛ در طبقه دوم،‌ یعنی در همان محل زخمی‌شدنش. 🔻توی بیمارستان، همه به من می‌گفتند ساره را دارند عمل می‌کنند. سعده خیلی ترسیده بود. همه‌اش گریه می‌کرد و درباره ساره می‌پرسید. دکترها بعضی از ترکش‌هایش را از بدن من و سعده درآوردند، اما چندتایی را که توی استخوان مانده بود نمی‌توانستند در بیاورند. چون امکانات هم نبود، همان‌روز پانسمان کردند و از بیمارستان مرخص شدیم... 🔻هوا تاریک بود که دیگر به خانه برگشتیم. دیدم در باز است و همه همسایه‌ها و خانواده‌ توی خانه نشسته‌اند و گریه می‌کنند. باز هم می‌گفتند ساره شهید نشده، تا این‌که حلیمه، عمه همسرم آمد جلو و خبر شهادت را داد. می‌گفتند بین راه شهید شد و اصلا زنده به بیمارستان نرسیده بود. ساره فقط چهار سالش بود. هرچه گریه می‌کردم،‌ اما باز انگار ته دلم سوز داشت. 🔻دوسال بعد از شهادت ساره، نبله آزاد شد. شب قبلش خیلی برای پیروزی سربازها دعا کردیم. صبح که از خواب بیدار شدیم، شنیدیم سربازها و نیروهای رزمنده دارند وارد نبل و الزهرا می‌شوند. من و سعده جلوی در خانه برنج می‌پاشیدیم جلوی پایشان. سربازها و رزمنده‌های سوری، ایرانی، افغانستانی، همه با خوشحالی وارد نبل می‌شدند و ما انگشتانمان را به علامت پیروزی نشانشان می‌دادیم. همه‌مان خیلی خوشحال بودیم... 📚 اینجا سوریه است؛ صدای زنان راوی جنگ| زهره یزدان‌پناه ♦️سفارش آنلاین با تخفیف20درصد و ارسال رایگان: raheyarpub.ir instagram.com/raheyarpub.ir ✅ @Raheyarpub