⭕️پدر «غزه» را بشناسید
زمانی که درباره اسرائیل صحبت میکردیم، مواضعشان خیلی با ما همراه بود. کاملاً مشخص بود که موضوع را پیگیری میکنند و از فلسطین، اسرائیل و نزاع بینشان آگاهاند و آن را درک میکنند.
روز آخر که برنامههای رسمی همایشها و کارگروهها تمام شده بود، در حال خارج شدن از در اصلی دانشگاه بودیم که به سمت مراسم اختتامیه حرکت کنیم. فردی گوشهای ایستاده بود و کارتپستال طبیعت پخش میکرد. فکر میکنم بولیویایی بود، تعدادی از دیویدیهایی که خانم رجاییفر داده بود باقی مانده بود به آن آقا گفتم تعدادی دیویدی داریم، حالا که اینجا هستی، اینها را هم پخش میکنی؟»
گفت: «درباره چیست؟» گفتم: «درباره فلسطین»
گفت: «آره، پخش میکنم.» پرسیدم: «فلسطین را میشناسی؟»
گفت: «معلوم است که میشناسم! خداوند دختری به من داد که همزمان با حمله رژیم صهیونیستی به غزه و جنگ ۲۲ روزه و بمباران غزه به دنیا آمد. من اسم دخترم را گذاشتم غزه.»
از سؤالم شرمنده شدم! باورم نمیشد که یکی نام فرزندش را متأثر از جنگی در فلسطین، سرزمینی دیگر، «غزه» گذاشته است. تا این اندازه نگاهشان به فلسطین و اسرائیل روشن بود پرچم فلسطین را بعضیها با خودشان داشتند و اینطور نبود که فقط ما پرچم فلسطین را برده باشیم.
زمانی که با مردم درباره اسرائیل صحبت میکردیم،میگفتند: «اسرائیل انگشتهای دست آمریکاست»؛یعنی بازیگر آمریکاست. کاملاً همان حرفهایی را میگفتند که خود ما در ایران میزنیم.درک درستی از مناسبات جهانی داشتند.
📚«در میان سرخپوستها»؛ خاطرات سفر دانشجویان عدالتخواه به کشور بولیوی
🛑سفارش:
raheyarpub.ir
✅ @Raheyarpub
انتشارات راه یار
🎥یک معرفی شیرین درباره کتاب «چهل قُلُپ کار» 💠ریحانه حکمیان؛ دانشآموز کلاس ششم، تهران 💢کتاب «چهل ق
📚 مسابقه کتاب و کتابخوانی📚
🔹چهل قُلُپ کار🔹
💢ویژه پسران متوسطه اول و دوم 💢
🔰نحوه شرکت در مسابقه🔰
✳️بیان تجربیات : بیان تجربه خود یا دیگران در زمینه شغلی در قالب قصه از 1 تا 3 صفحه
📥نحوه ارسال آثار📤
♨️ مشخصات. نام و نام خانوادگی. نام آموزشگاه و شماره تماس حتما ذکر شود♨️
🔹خلاصهنویسی را به معاون پرورشی آموزشگاه جهت ارسال به کانون امام تحویل دهید.
⏳ مهلت ارسال آثار ⬅️ 30 آذر 1402⌛️
🎁جوایز🎁
📗اعطای کارت عضویت کانون امام به تمام شرکت کنندگان و بهره مندی از خدمات کانون
📕اعطای جوایز نفیس به نفرات اول تا سوم
📘اعطای لوح تقدیر برای نفرات اول تا سوم
🌸 کانون فرهنگی تربیتی امام خمینی شهرستان اردکان
@ardakankanoonlmam1
💢کتاب «چهل قُلُپ کار»؛ چهل داستان طنز از نوجوانان و اولین درآمد زندگیشان به قلم مهدی پیرهادی است.
💠انتشارات «راه یار»: ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
⬜️ raheyarpub.ir
✅ @Raheyarpub
انتشارات راه یار
🎥 آخرسر خودکشی میکنه! ⭕️خوانش(قرائت) بخشهایی از کتاب «سرباز روز نهم»؛ توسط استاد محمدرضا سرشار(رض
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥«سرباز روز نهم» در مشهد مقدس نقدوبررسی شد
🔺این نشست با حضور معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی، سیدعلیرضا مهرداد، نویسنده دفاع مقدس و جمعی از نویسندگان و پژوهشگران، اهالی فرهنگ و ادب مشهد و نعیمه منتظری، از نویسندگان کتاب «سرباز روز نهم» برگزار شد.
@ketaabyaar
💠انتشارات «راه یار»: ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
💢 raheyarpub.ir
✅ @Raheyarpub
انتشارات راه یار
⭕️شخصیتی مثل حاج قاسم سلیمانی ✍️«کاظمی آشتیانی واقعا بینظیر هست. انگار شخصیتی مثل حاج قاسم سلیمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دکتر کاظمی آشتیانی که رهبر انقلاب در دیدارشان با بسیجیان، ازشون به عنوان یکی از قلههای بسیج یاد کردند رو چقدر میشناسید؟
💠کتاب «داستان رویان» روایتی است از فعالیتهای مرحوم دکتر سعید کاظمی آشتیانی در راه تأسیس، تثبیت و پیشرفت پژوهشگاه رویان و خاطرات ناب و منتشرنشدهای از روند شکلگیری پژوهشگاهی را روایت میکند که برای اولینبار در ایران، موفق به درمان ناباروری و سلول درمانی و شبیهسازی شد، پژوهشگاهی که به عنوان یکی از نمادهای پیشرفت کشور در دنیا شناخته شده است.
🔹بعد از درگذشت مشکوک دکتر سعید کاظمی آشتیانی در ۱۴ دی ماه ۱۳۸۴ رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیتی، ایشان را «دانشمند مؤمن و جهادگر»، «شخصیت ارزشمند»، «کانون امید و ابتکار و نوآوری»، «از فرزندان صالح انقلاب» و «از رویشهای مبارکی که آینده درخشان علمی در کشور را نوید میدهند»، توصیف کردند و «فقدان این عنصر خدوم و باارزش» را «ضایعهای دردناک» خواندند.
🛑سفارش کتاب با تخفیف15درصد و ارسال رایگان (بالای 200هزار تومان)::
raheyarpub.ir
@raheyar97
💠انتشارات «راه یار»: ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub
انتشارات راه یار
⭕️«بزرگ شدن در سپیدان» رونمایی میشود 🔷با حضور: 🔺زینب ایمانطلب؛ نویسنده کتاب 🔺یوسف قوجق؛ نویسنده و
📸«بزرگ شدن در سپیدان» رونمایی شد
🔷آیین رونمایی کتاب «بزرگ شدن در سپیدان» عصر عصر امروز با حضور زینب ایمانطلب؛ نویسنده کتاب، یوسف قوجق؛ نویسنده و داستاننویس، معصومه میرابوطالبی؛ نویسنده حوزه کودکونوجوان و بنتالهدی قابوستیان؛ مجریکارشناس به میزبانی خانه کتابوادبیات ایران برگزار شد.
📚کتاب «بزرگ شدن در سپیدان» به قلم زینب ایمانطلب و براساس نقاشیهای کودکان محاصره شده شهرکهای «فوعه و کفریا» کشور سوریه نوشته شده است.
💢داستان زندگی خانوادهای که در محاصره دشمن هستند و باید بین مقاومت و سازش دست به انتخاب بزنند...
💠انتشارات «راه یار»: ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
💢 raheyarpub.ir
✅ @Raheyarpub
انتشارات راه یار
🎬 مسابقه بزرگ تلویزیونی «کتابِ شیرین» با محوریت کتاب «بزرگ شدن در سپیدان»برگزار میشود 📌هر روز ۱۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کتاب «بزرگ شدن در سپیدان» به روایت خانم زینب ایمانطلب؛ نویسنده کتاب
🔶شبکه کتاب| مسابقه کتاب شیرین با محوریت کتاب «بزرگ شدن در سپیدان»
📕نحوه شرکت در مسابقه در کانال شبکه کتاب در پیامرسان شاد👇
https://shad.ir/ketabtv
♦️سفارش کتاب با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 200هزار تومان):
raheyarpub.ir
@raheyar97
🔘 انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub
انتشارات راه یار
🔴 ۱۳۱۵ روز در زندانهای ساواک به روایت «عزتشاهی مشهد»/ کتابی که ادعای خاندان پهلوی را زیر سؤال میب
⭕️لحظاتی از درد و دلهره از شکنجههای بیامان ساواکیها در «پرده دوم»
ناهیدی گفت: «نه اونجوری نمیکُشمت که تو رو امامزادهت کنن. حالا میبینی چهطوری میکُشمت.» مرا کِشاند و با مشت و لگد برد توی اداره. وقتی وارد اتاق شکنجه شدیم، دیدم هر پنج بازجو هم هستند.
فکر میکردم طبق معمول اول کار لُختم کنند، اما قبل از آن ناهیدی از حرصش یکدفعه دستش را دور کمرم حلقه کرد، مرا بلند کرد و زیربغلش گرفت؛ طوری که بالاتنهام بالای دست حلقهشدهاش و پایینتنهام هم پایین حلقۀ دستش بود. مرا که تکان میداد، دلورودههایم از هم میپاشید و داشتم بالا میآوردم.
اصلاً حالت خاصی به من دست داد که قادر به توصیفش نیستم، ولی هنوز این اول کار بود. شاید میخواست برای شکنجههای دیگر آماده شوم. من پیش از رفتن به ساواک نام سرهنگشیخان را شنیده بودم، ولی قبل از دستگیری اصلاً اسم ناهیدی هم به گوشم نخورده بود و او و قساوتش را نمیشناختم. ناهیدی بازجوی ارشد ساواک مشهد و خیلی باهیبت، رشید و ورزیده بود و قدرت زیادی داشت. من ناهیدی را برای دوستانم با این مثال توصیف میکردم: همۀ پرندهها وقتی روی زمیناند و درحال پرواز نیستند، طبیعتاً راه میروند؛ ولی گنجشک روی زمین میجهد، چون گنجشک قوی و چستوچابک است. از نظر من ناهیدی میجهید، راه نمیرفت. اینقدر آدم ورزیده و قوی و پُرتوانی بود.
ناهیدی رهایم کرد و همکاران دیگرش بیآنکه سؤالی کنند، لباسهایم را درآوردند. حرف بازجوها یکی بود: «فقط باید تو رو بُکشیم». بعد شروع به شکنجه کردند. یکی از کارها این بود که دستبندی به دستهایم زدند و حلقههای دیگر دستبند را به میلههای پنجرۀ اتاق که ارتفاع زیادی داشت بستند و مرا صلیبی آویزان کردند. البته گاهی با یک دست هم آویزانم میکردند. این حالت تعلیق و فشار ناشی از آن، بهقدری درد داشت که انسان از بیان و توصیف میزان درد آن عاجز است.
بازجوها به این میزان دردکشیدن من قانع نبودند. برای اینکه دردم بیشتر شود، مرا از پا میگرفتند و بالاتر میبردند، بعد یکدفعه مرا رها میکردند. در این حالت، فشار ناشی از وزنم با ضربه روی مچ دستهایم فرودمیآمد که دردِ خیلی بیشتری داشت.
من شش ماه تمام دستهایم مثل چنبرۀ حلقهشده بود و دیگر اصلاً بازوبسته نمیشد. حتی وقتی میخواستم چیزی بنویسم، خودکار را با کف دو دستم میگرفتم و بهسختی مینوشتم. آن شب وقتیکه بالاخره این شکنجه تمام شد و مرا پایین آوردند، نگاهی به دستهایم کردم و دیدم که هر دو دستم سیاهِ سیاه شده و اصلاً مشخص نیست دست انسان است. انگار دستکش سیاه دستم کرده بودند، چون بهاصطلاح خون توی دستهایم مُرده بود...
🔸گزارش خبرگزاری ایبنا درباره کتاب «پرده دوم»؛ خاطرات شفاهی محمدرضا شرکت توتونچی، از مبارزان انقلاب:
ibna.ir/news/501825
♦️سفارش کتاب با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 200هزار تومان):
raheyarpub.ir
@raheyar97
🔘 انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub
انتشارات راه یار
🎥گزارش خبرگزاری صداوسیما از رونمایی کتاب «جولان جوانمرد» 🔸آیین رونمایی کتاب «جولان جوانمرد؛ تاریخ
⭕️فقط رئیسجمهور!
آقای خالدی در سازمان حمایت هم به مسائل ایرانخودرو وارد شد؛ این بار با نگاه به حقوق مصرفکننده. میگفت: «شمای ایرانخودرو قیمت تمومشدهت معلومه. هزینه مواد اولیهت هم معلومه، هزینه کارگرت هم معلومه. کارگر اضافی هم داری؟ عیب نداره، اون رو هم حساب میکنیم. پول آبوبرق و هزینههای سربار رو هم جمع بزن. طبق مقررات، بین پونزده تا بیست درصد هم سود تولید بردار. اگه توی بازار، محصولت را با سود پنجاه درصد میفروشی، بقیهش رانته. این رانت بهخاطر اینه که دولت به تو ارز دولتی میده. این مابهالتفاوت قیمت رو باید به دولت برگردونی.»
آن زمان، مدیرعامل ایرانخودرو با شاه بستنی نمیخورد. مدلشان اینطوری بود که جواب هرکسی را نمیدادند؛ فقط رئیسجمهور. وزیر هم چندبار میبایست زنگ میزد تا میگفت بفرمایید. قدرت داشتند و سبیلها را چرب میکردند. در دورهای به همه نمایندههای مجلس یک ماشین دادند. بچههای سازمان حمایت بررسی کردند و دیدند سیصد تا ماشین مجانی به وزارتخانههای مختلف هبه کردهاند. جالب بود که هزینه اینها را هم میزدند پای مردم و میکشیدند روی قیمت تمامشده ماشین. اینجا بود که هزینه شرکت زیاد میشد. آقای خالدی تمام این مسائل را پرونده کرد و داد به تعزیرات.
تعزیرات هم ایرانخودرو را به مبلغ زیادی جریمه کرد. مدیرعامل ایرانخودرو به دکتر نوشت: «برادر یا شلاق نخوردی یا شمارش نمیدونی. اصلا میدونی این عددی که ما رو جریمه کردن، چقدره؟!» دکتر میخندید و میگفت: «بیخود کرده تخلف کرده...»
♦️سفارش:
raheyarpub.ir
✅ @Raheyarpub
انتشارات راه یار
🔴موشک آشپزخانهای 💢پنج نفر بودیم. قرار بود موشکی طراحی کنیم که هرکسی بتواند با کاتالوگ، دوساعته با
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥از موشک شکرپایه تا موشک بالستیک!
پخش تصاویری از اولین تست راکتی تیم شهید احمدی روشن در اتوبان قم در سال ۱۳۸۱
اولین راکتهای به کار گرفته توسط مقاومت فلسطین، از سادهترین و ابتداییترین مواد شیمیایی موجود و شکر و همچنین استفاده از لوله های انتقال آب موجود در غزه (برای تولید راکت ها) ساخته شد تا پس از سپری شدن سالها و افزایش توان دفاعی مقاومت، امروز شاهد پرواز موشک های ویران کننده مقاومت فلسطین تا قلب اسرائیل باشیم.
➕از کتاب «امواج ارادهها»؛ خاطراتی از توان و اراده ایرانی:
پنج نفر بودیم. قرار بود موشکی طراحی کنیم که هرکسی بتواند با کاتالوگ، دوساعته با لوازم آشپزخانه و دمدستی بسازد و پرتابش کند...
به مشکل خورده بودیم. فرمول نازل موشک را پیدا نمیکردیم. ناامید میشدیم؛ اما مصطفی دائم امید میداد و تکیه کلامش این بود: «درست میشه.»
آنقدر مصطفی به این در و آن در زد تا بالاخره اساتید دانشکده کمک کردند و فرمولش پیدا شد. شش ماه نشده، موشک را مطابق سفارش ساختیم. بردیم جادۀ قم و امتحانش کردیم. درست عمل کرد. بعد از آن، وقتی خبر میرسید فلسطینیها موشک زدهاند به شهرکهای اسرائیلی، خوشحالی توی صورت مصطفی پیدا بود.
♦️سفارش کتاب با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 200هزار تومان):
raheyarpub.ir
@raheyar97
🔘 انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub
انتشارات راه یار
🔴به احترام همه آن معلمهای ناحسابی 🛑غبارروبی از نهضت فراموششده ✍️مریم حنطهزاده|نگاهی به کتاب «معل
⭕️تو کِی معلم حَسابی میشی؟!
زمستان 65 و تابستان 66 که مسیر سهکیلومتری را تا کلاس پیاده میآمدم، طاقتم تمام میشد. با سرما مشکل چندانی نداشتم. اما گرما همیشه کلافهام میکرد.
هر روز صبح، نیم کیلومتر تا خانۀ مادرم میرفتم و بچهها را پیشش میگذاشتم. بعد دوباره موقع برگشتن میرفتم پیش مادرم. مادر در را که باز میکرد، بچهها میآمدند پیشم. میخواستم به خانه بروم که مادر میگفت: «هادیآقا که تا ساعت سه نمیاد خونه. بیا یه آب سردی هندونهای چیزی بخور بعد برو.» چون میدانست گرماییام، میترسید توی آن هوا حالم خراب شود. بعد از اینکه گلویی تازه میکردم، بچهها را برمیداشتم و میرفتیم خانه. اما رفتن مسیر کلاس تا مدرسه همیشه ختمبهخیر نمیشد. وقتی که به خانه میرسیدم، از شدت داغی هوا و آفتاب مستقیمی که توی زمینهای کشاورزی به سَرَم میخورد، مریض میشدم و میرفتم زیر سِرُم...
یکی از همسایههای قدیمیمان، زنی کاشانی بود بهنام ایرانخانوم که از همان روزهای اول زندگی مشترکمان، شاهد رفتوآمدهایم به کلاسها بود.
یکروز که هوا سرد بود و برف شدیدی هم میآمد، وسط کوچه همدیگر را دیدیم. گفت: «صدیقه جون، ننه تو کِی معلم حَسابی میشی؟» گفتم:«ایران خانومجان من الانم معلمم.»
گفت: «معلمی که تابستون میره، موقعی که برف رو زمینه میره، عید نوروزم میره که دیگه معلم حَسابی نمیشه. معلم حَسابی اونه که سه ماه تابستون توی خونه باشه. عید سال نو هم بمونه خونه؛ نه مثل تو که داری تا زانو میری تو برفا که بری درس بدی ننه!»
📚«معلم حَسابی»
♦️سفارش:
raheyarpub.ir
✅ @Raheyarpub
انتشارات راه یار
🎥کتاب «بزرگ شدن در سپیدان» به روایت خانم زینب ایمانطلب؛ نویسنده کتاب 🔶شبکه کتاب| مسابقه کتاب شیرین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥«بزرگ شدن در سپیدان» رونمایی شد
🔷آیین رونمایی کتاب داستان «بزرگ شدن در سپیدان» با حضور زینب ایمانطلب؛ نویسنده کتاب، یوسف قوجق؛ نویسنده و داستاننویس، معصومه میرابوطالبی؛ نویسنده حوزه کودکونوجوان و بنتالهدی قابوستیان؛ مجریکارشناس به میزبانی خانه کتابوادبیات ایران برگزار شد.
🎥فیلم کامل مراسم رونمایی:
aparat.com/v/FDkBn
➕گزارش متنی:
ibna.ir/news/501909
📸گزارش تصویری:
ibna.ir/photo/501895
📚«بزرگ شدن در سپیدان»
نویسنده: زینب ایمانطلب
136صفحه| مصور
مناسب رده سنی: 9-14سال
♦️سفارش کتاب با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 200هزار تومان):
raheyarpub.ir
@raheyar97
💠انتشارات «راه یار»: ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub
📸دانشآموزان لاهیجان و رودبنه میزبان خانم اکرم خانمحمدی؛ راوی «بوی خوش اسفند» شدند
🔺هشتم اسفند ۱۳۵۸ با تدبير شهيدان رجايی و باهنر، نهاد «امور تربيتی» در آموزشوپرورش و متناسب با اهداف نظام اسلامی بنيان نهاده شد. اهميت اين تدبير زمانی روشن میشود که بدانيم در آن زمان آموزشوپرورش و مدارس کشور، علاوه بر گرفتاریهای ناشی از نظام تربيتی شاهنشاهی، ميدان تاخت و تاز گروهها و گروهکهای سياسی و حتی مسلّحانه بود؛ لذا اين نهاد انقلابی در دهه ۶۰ تبديل به محور فعاليتهای تربيتی، فرهنگی و هنری در مدارس کشور شد و مربيان پرورشی، اصلیترين مسئولان پيگيری تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی در مدارس بودند.
🔹کتاب «بوی خوش اسفند» خاطرات اکرم خانمحمدی از مربیان پرورشی دهه شصت را روایت میکند که از سال 1358 و به صورت داوطلبانه با یک «ابلاغ فیسبیلالله» به عنوان مربی پرورشی مشغول کار شده است.
♦️سفارش کتاب با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 200هزار تومان):
raheyarpub.ir
@raheyar97
💠انتشارات «راه یار»: ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub
🔴«آبی نفتی» منتشر شد
⭕️اراده و تلاش دهها کارگر و مهندس ایرانی که تسلیم تحریمها نشدند
🔻در کنار روایت جنگها و قهرمانان حافظ مرزهای جغرافیایی، باید دانشمندان و مهندسان گمنام و خلاق را هم روایت کرد که در میدان علم و صنعت، مرزهای دانش و فناوری ایران عزیز را گسترش میدهند.
🔻مهندس علی عمرانی از جنس همین مهندسان و مدیران موفق صنعتی است که در دوران سخت تحریمهای اقتصادی ایران، با تکیه بر خلاقیت، عِرق ملی و استفاده درست از ظرفیت کار تیمی، مبدأ اتفاقات بزرگ و شیرین در صنعت کشور شده است.
برای رقم زدن اتفاقات بزرگ، بیش از نخبگان تک بُعدی حادثه کنکور، به متخصصان با اراده و پرتلاش نیاز داریم، آنها که با عشق و علاقه پلههای رشد را یکی یکی بالا آمده و همه استعداد وجودیشان را مانند ذرهبین در یک نقطه کانونی متمرکز کردهاند. پیشرفت واقعی با همین آدمها اتفاق میافتد، گرما و زندگی همین جاها پیدا میشود و امید همین اطراف متولد میشود؛ جایی حوالی عشق و ایمان و وطن!
🔹کتاب «آبی نفتی» به عنوان نُهمین جلد از مجموعه کتابهای «روایت پیشرفت» انتشارات «راه یار»، دستاوردها و موفقیتهای شرکت «پِتکو» را با محوریت مهندس علی عمرانی که به مدت 16سال، مدیریت کارخانه «پتکو» را برعهده داشته، روایت میکند.
🔹«آبی نفتی» فقط داستان آقای عمرانی نیست، روایت اراده و تلاش دهها کارگر و مهندس ایرانی است که تسلیم عادتها نشده و طرحی نو در صنعت کشور در انداختهاند.
تحقیق: مرتضی اسدزاده
تدوین: مهدی نورمحمدزاده
262صفحه
120هزار تومان
♦️سفارش کتاب:
raheyarpub.ir
@raheyar97
✅ @Raheyarpub
هدایت شده از هم بازی
📸 سر سفره همه، آخر سفره ننه؟!
🥙 یک روز بعد از ناهار، همه غذایشان را خوردند و رفتند. همهشان را صدا زدم و گفتم: «بچهها، بیاین!» آمدند تا ببینند چه کارشان دارم. گفتم: «سر سفره همه، آخر سفره ننه؟!»
همگی زدند زیر خنده و هرکدامشان مشغول کاری شدند. یکی ظرفها را جمع کرد و یکی سفره را تمیز کرد. فاطمه ظرفها را شست.
بعد از آن روز، ورد زبانشان شده بود. تا دور هم غذا میخوردیم، میگفتند:
«سر سفره همه، آخر سفره ننه؟!»
➕ از خاطرات مادر شهید محمد مسرور
😊 برای دیدن بقیه خاطرات سری بزنید به کتاب منم یه مادرم؛ سبک تربیتی والدین شهدا
📬 مهلت شرکت در مسابقه: ۶ دی ماه
📌 تهیه کتاب با تخفیف ویژه و شرکت در مسابقه کتابخوانی منم یه مادرم کلیک کنید👉
🍏 @hambazi_tv