⭕️برای شهدای خمینیست افغانستان
✍️یااداشت علیاصغر مرتضاییراد درباره کتاب #در_آغوش_قلبها، به بهانه سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)
🔺درست مثل پدران ما بودند، با عشق امام زنده بودند و با رفتن امام دنیا برایشان تمام شد. خمینیست؛ این لقبی بود که نیروهای امنیتی دولت #کمونیستی افغانستان به مریدان امام داده بودند.
در روزگاری که ساواک ایران، انقلابیون را به جرم داشتن رساله امام دستگیر میکرد، سازمانهای امنیتی #افغانستان بسیاری از مردم این کشور را به جرم داشتن رساله امام محکوم به اعدام میکرد.
این را اسناد استخراج شده از زندان پل چرخی افغانستان میگوید. در حدود ۵ هزار نفر شهیدی که جلوی نام بسیاری از آنها این گونه درج شده بود:
جرم: #خمینیست بودن
🔺چه شیعه و چه سنی مرید خمینی بودند و همین شیفتگی کافی بود تا یک سال پس از انقلاب ۵۷ در ایران، انقلابی مردمی علیه حکومت کمونیستی وابسته به #شوروی برپا کنند. انقلاب ۷ ثور ۵۸ که از لحاظ اجتماعی و ائدیولوژیک، شباهت فراوانی با انقلاب ما داشت؛ حتی شعرها و شعارهایشان وام گرفته از اشعار انقلابی مردم ایران بود.
این کنشهای ارتباطی را جمع بزنید با کنشهای احساسی و عاطفی که مردم افغانستان نسبت به امام داشته و دارند، مادرانی که برای کودکانشان قصه امام میگفتند و پدرانی که در آرزوی دیدن امام بودند و او را در رؤیاهاشان زیارت میکردند. خیلی از مردم افغانستان به عشق خمینی، ترس دستگیری توسط حکومت کمونیستی وقت را به جان میخریدند و تصاویر امام محبوبشان را در پستوها و حتی بر دیوارهای خانه نگه میداشتند و خیلیها به عشق امام به ایران آمدند و پایشان به جماران باز شد.
حرف و کلام خمینی برایشان حجت تمام بود. وقتی امام گفت «اسلام مرز ندارد» این تک جمله کوتاه کافی بود تا گروه گروه برای جهاد به ایران مهاجرت کنند. مجاهدانی که هم برای آموزش و هم برای مبارزه راهی جبهه #جنگ ایران با عراق میگردند و گردان ابوذر را در یکی از سختترین جبهههای نبرد، یعنی جبهه غرب کشور تشکیل میدهند.
🔺ولایت امام برای مردم افغانستان فقط یک امر عقلی نبود، بلکه سررشتهای محکم در قلب آنها افکنده بود. اوج این ارادت و شیفتگی را میشود در زمان ارتحال امام دید، روزهایی که دنیا برای این مردم پر از احساس تمام میشود و هجران امام را در مرثیههایشان میسرایند.
داستان این مرثیهها در کنار جلوههایی از ارادت مردم افغانستان به امام خمینی(ره) همگی در کتاب خواندنی «در آغوش قلب ها» به قلم محمدسرور رجایی، نویسنده و پژوهشگر افغانستانی نگاشته شده و توسط انشارات راه یار به چاپ رسیده است.
🔰 تهیه کتاب(سایت عماریار):
b2n.ir/raheyar
🔻غرفه «راه یار» در باسلام:
basalam.com/raheyar
🔻دایرکت به اینستاگرام انتشارات:
instagram.com/raheyarpub
✅ @raheyarpub
⭕️تنورهای قهرمانپرور
✍️یادداشتی درباره کتاب #نان_سالهای_جنگ به قلم علیاصغر مرتضاییراد در روزنامه #فرهیختگان؛
♦️روستا، زن، نان و تنور؛ واژههایی که در جغرافیای وسیع کشورمان به کرات با هم گره خوردهاند و به امری عادی و عرفی تبدیل شدهاند. اما زمانی که به این ترکیب واژگانی عادی، واژهای را اضافه کنیم، همین ترکیب ساده و پرتکرار، به ترکیبی کمنظیر و #حماسی مبدل میشود؛ #جنگ...
جنگ که اضافه شود زنان روستایی نقششان به قاعده یک سرزمین گسترش پیدا میکند و علاوهبر نقش مادر، همسر و دختر، نقش یک #قهرمان_ملی را نیز ایفا میکنند.
♦️«نان سالهای جنگ»؛ روایتگر حماسهسازی #زنان_قهرمان روستایی است که سالها توسط قیچی سانسورچیها از تاریخ این کشور حذف شدهاند. اگر بخواهیم عمق این #سانسور را درک کنیم کافی است به کتابخانهها و انتشاراتیها سری بزنیم. در طول این سالها چند کتاب در مورد انقلاب و جنگ داشتهایم؟ و از این بین، چند کتاب به نقش زنان پرداخته است؟ و اگر پرداخته چندتای آن مربوط به فعالیت جهادی زنان در پشت جبهه است؟
♦️شاید تعداد این آثار به اندازه انگشتان یک دست هم نرسد، چراکه آنچه عموما در مورد زن انقلاب و جنگ نگاشته شده است، روایت حضور آنان در صحنههاست و این درحالی است که در بسیاری از موارد، این پشت صحنههاست که صحنهها را شکل میدهد. این #پشتجبهه است که جبهه را ساماندهی میکند و این زنان پشتیبان جنگ هستند که بخش بزرگی از چرخ اقتصاد جنگ را در اوج #تحریم به چرخش درمیآوردند.
♦️همه گزارههای فوق را اضافه کنید به این گزاره که تاکنون چند روایت با پارامترهای مذکور دیدهاید که در بستر روستا رخ داده باشد؟ بستر فراموش شدهای که میان بوقهای رسانهای مرکزنشینان، مجالی برای شنیده شدن نداشته و ندارد. این ویژگیهای استثنایی در کنار هم، کتاب #نان_سالهای_جنگ را به یک اثر استراتژیک در تاریخ این خاک مبدل کرده است. کتابی که موفق شده است از زیر قیچی سانسور عبور کند، بساط تاریخنگاری سفارشی و رسمی را بر هم بزند و معادلهای کمنظیر از مجهولهای فراموششده تاریخ را برای ما حل کند.
🔷متن یادداشت در روزنامه فرهیختگان:
b2n.ir/fdnn
🔰 تهیه کتاب(عماریار):
b2n.ir/raheyar
🔻غرفه «راه یار» در باسلام:
basalam.com/raheyar
🔻دایرکت اینستاگرام
✅ @raheyarpub
⭕️چرخهای خیاطی به جای تنورهای نانوایی| به رنگ دهه شصت
✍️ مهناز کوشکی:
♦️دود سیاهرنگ، نشان از پاتوق زنانه داشت. مسیر دود را دنبال کردم و به کوچههای روستای صَدخَرو رسیدم. صدای سلاموصلوات گوشهایم را نوازش داد.
درِ پاتوق زنان #صدخرو باز بود. از گوشۀ در نگاهی به داخل انداختم. دودی که ما را تا آنجا رسانده بود، آتش تنور بود. خیرالنساء چادر به کمر بسته، زوالههای خمیر را یکی پس از دیگری به تنور میزد. به دنبال صدای خنده، نگاهم به آن طرف حیاط چرخید. رشتههای آش، از روی بند آویزان بود. از لابه لای سفیدی رشتهها، زردی سیب به چشمم خورد. دیگهای مسی با خوشحالی حاج عباس را صدا میزدند تا زودتر کُندهها را روشن کند. عجله داشتند نرمه قندها و سیبها را یکی کنند تا شیشههای مربا پر شود.
بعداز اتمام کتاب #نان_سالهای_جنگ یاد پاتوق زنانه دهه نودی افتادم.
صدای تِقتِق، درون گوشم میچرخید. دنبال صدا را گرفتم و به پاتوق زنانه رسیدم. اینبار چشمانم پارچه دید. پارچهها یکی پس از دیگری تنش را، به سوزن چرخ خیاطی میسپرد. چرخ خیاطی خوشحال بود که بهخاطر #کرونا، از گوشۀ انباری به کارگاه خیاطی آمده. گردوخاک تَنَش را کنار زد و با لبخندی به استقبال پارچهها رفت. صدای خیاطباشی به گوش میرسید. باید خیاطی را به شاگردهای چرخ ندیدهاش یاد میداد. شاگردهای کمسنوسال اما با استعداد، زود یاد گرفتند که #ماسک بدوزند.
این روزها، فرزندان همان زنان دیروز پا به عرصه #جنگ گذاشتند. پاتوق زنان دهه نودی، همرنگ پاتوق زنان #دهه_شصتی شده. زنانی که موقعیتشناس و اولویتشناس هستند. به جای نانِ #سفره_جنگ، لباس رزم برای همشهریان خود دوختند. این بار هم غرب و شرق از این حماسه غافگیر شدند...
🔷 #سفارش_کتاب «نان سالهای جنگ»:
basalam.com/raheyar
✅ @Raheyarpub
🔴کتابی خط شکن با خاطرات ناشنیده درباره جنگ
✍️یادداشت محمدصادق شهبازی درباره کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون»
b2n.ir/583750
♦️کتاب چنان که از نامش پیداست، روایت حضور رزمندگان ایرانی در #افغانستان و بیشتر از آن رزمندگان افغانستانی در ایران است.
نویسنده در این بین، داستانهای خودش در فرآیند یافتن این رزمندگان را هم بازخوانی کرده است. کتاب، درباره موضوع بکر و مهمی است که تاکنون در مورد آن هیچ اثری نبوده است و این خطشکنی، آن را ویژه کرده است.
کتاب نهتنها حاوی روایتهای دستِ اول از حضور رزمندگان افغانستانی در ایران که بازگوی مجاهدتهای افغانستانیها در جنگ علیه #شوروی و البته تاریخی از مصائب مبارزان در ایران و افغانستان است.
♦️در زمانهای که دستهای زیادی در داخل و خارج به دنبال تفرقهافکنی بین دو ملت هستند، این کتاب را چه با نیّت آشنایی با تاریخ جهاد افغانستان، چه با نیّت آشنایی با ظرفیتهای ارتباطات میانفرهنگی بین دو ملت، چه با نیّت بازخوانی تاریخ #جنگ و... بخوانید چیزهای تازهای پیدا میکنید.
💠سفارش:
vaketab.ir
instagram.com/raheyarpub
✅ @Raheyarpub
انتشارات راه یار
#برش_کتاب 💬 یکی از نکات مثبت #حزبالله و #سیدحسن نصرالله این است که توانستند همچون امام و انقلاب اس
📖 #برش_کتاب
💬 #سیدحسن فردی با سیاست و کیاست و قدرت است و میتواند #جنگ را اداره کند و آنچه میخواهد تحقق بخشد. خود #اسرائیلیها و #صهیونیستها هم او را بیش از رهبران خود قبول دارند. زیرا او دروغ نمیگوید یا کاری را که میگوید انجام میدهد؛ ولی رهبران آنها دروغ میگویند. این برای #اسرائیل خیلی بد و نوعی افتضاح است.
🔺 رئیس ستاد مشترک ارتش ارتش اسرائیل که از حمله اطلاع داشت، سهام خود را در بورس #تلآویو فروخت. معلوم است که چنین لشکری در مقابل کسی که جان خود را در طبق #اخلاص گذاشت، شکست میخورد. اصولا رفتار #حزبالله و #سیدحسن را نمیتوان با رفتار اسرائیلیها مقایسه کرد. بچههای #حزبالله جان خود را بر کف گرفتهاند و طبیعیست که پیروز میشوند؛ ما #اسرائیلیها شکست میخورند. خوشبختانه از نظر اطلاعلاتی و عملیاتی که یکی از پایههای قدرت در دنیای امروز است، #حزبالله بر #اسرائیل برتری دارد. در طول جنگهایی که منجر به آزادی شدند، حزبالله فرماندهان مهم اسرائیل را پیدا میکرد و به هلاکت میرساند. فرمانده کل شمال اسرائیل را هم با همین روش زد.
⭕️ چند خاطره از شخصیت #شهید_سیدحسن_نصرالله
قسمت سوم: سیدِ صادق
تهیه کتاب سفیر قدس؛ خاطرات حسین شیخالاسلام:
https://B2n.ir/n61061
#حزب_الله_سرافراز
#قطعا_سننتصر
#الموت_لامریکا
#الموت_لاسرائیل
💠انتشارات «راه یار»: ناشر فرهنگ، تجربه و اندیشه انقلاب اسلامی
✅ rahyarpub.ir
✅ @Rahyarpub