eitaa logo
انتشارات راه یار
1هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
584 ویدیو
25 فایل
انتشارات راه‌یار؛ نشر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی تهران،میدان انقلاب،خ ۱۶آذر، حسینیه هنر 02142795454 rahyarpub.ir بله: ble.ir/rahyarpub اینستاگرام: instagram.com/raheyarpub.ir باشگاه مخاطبان: ble.ir/join/NWFhMjk2N2 ارتباط با ما: @Rahyar97
مشاهده در ایتا
دانلود
نشست‌های هفتگی به همت دفتر مطالعات ، انتشارات و واحد آشنایی با زندگی، فعالیت ها، افکار و تجربیات علما و شخصیت های حوزوی معاصر امام خمینی علامه طباطبایی شهید صدر امام موسی صدر رهبر معظم انقلاب آیت الله صافی گلپایگانی آیت الله سیستانی آیت الله محمدمهدی آصفی آیت الله آصف محسنی آیت الله حسینی تهرانی آیت الله جوادی آملی آیت الله مصباح یزدی آیت الله حایری شیرازی آیت الله مکارم شیرازی آیت الله سبحانی علامه فضل الله علامه جعفر مرتضی عاملی استاد سید منیرالدین حسینی شیرازی استاد علی صفایی حایری استاد سید هادی خسروشاهی استاد یوسفی غروی و... 👈 تاریخ و جریانات حوزه های علمیه 👈 رسالت حوزه های علمیه 👈 حوزه انقلابی 👈 نواندیشی دینی 👈 آشنایی با حوزه‌های علمیه عراق و لبنان و افغانستان 👈 گام دوم حوزه‌های علمیه و... : عصر یکشنبه‌ها/ دوشنبه‌ها زمستان 1398 و بهار 1399 : قم، خیابان معلم، نبش میدان روح الله، جنب مرکز مطالعات راهبردی جامعه مدرسین، پلاک 131 نام و نام خانوادگی خود و کلمه را به شماره 09357382910 پیامک کنید. @raheyarpub
📍حضور انتشارات راه یار در نمایشگاه دفاع مقدس استان هرمزگان ⏰زمان: ۱ الی ۵ دی ماه 🏠مکان: مسجد جامع بندرعباس در چهارراه مصلی @raheyarpup
💢 انتشارات با همکاری واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی قم برگزار می کند: سلسله نشست های هفتگی ؛ کتاب و نشر با محورهایی چون: ✅ خاطرات فعالان حوزه نشر کتاب در قم ✅ آشنایی با جریانهای نشر دینی ایران به ویژه قم ✅ آشنایی با نویسندگان ادبی و دینی ✅ تجربیات حوزه نشر و تبلیغ کتاب ✅ تجربیات و راهکارهای ترویج کتابخوانی ✅ تجربیات ناشران غیرایرانی در حوزه نشر و کتاب و... 👈 اسفندماه 1398 و بهار 1398 👈 مکان: قم، خیابان معلم، بین کوچه معلم 12 و نبش میدان روح الله، پلاک 131، حسینیه هنر قم برای ثبت نام، نام و نام خانوادگی و کلمه کتاب را به 09357382910 پیامک کنید. @raheyarpub
⭕️مظلوم شصت تا نود (برای کتاب دلهره های اخرین خاکریز) 🔺دهه هفتادی ها و حتی بسیاری از دهه شصتی ها جهاد را با نام می شناسند؛ دهه هشتادی ها و نودی ها هم اگر خیلی زور بزنند سرچی میکنند و می گویند منظور همان وزارت کشاورزی است. حالا اگر شما بیایید و پرونده شهدای جهاد را برایشان باز کنید اولین چیزی که می گویند این است که عجب؟ مگر می شود یک اینقدر شهید داده باشد؟ شاید چیزی که به ذهنشان می آید تصویر یک عده کت و شلواری پشت سنگرهای خط مقدم است! 🔺در این میان شاید بعضی از دهه شصتی ها یا حتی دهه هفتادی ها هستند که اسمی از جهاد شنیده اند. مثلا شاید راهیان نوری رفته باشند و آنجا خیلی اتفاقی در کنار اروند، راوی محترم اسمی از برده باشد و اگر آن راوی صرفا دنبال روضه خواندن نبوده باشد کمی هم از مهندسی عجیب این پل گفته باشد. این جاست که دهه شصتی یا هفتادی قصه ما به گمان خودش با جهاد آشنا شده است. تشکیلاتی که مسئولیتش پل سازی بوده است! البته شاید این روایت پل محور از جهاد را قبلا از تلویزیون هم شنیده باشد. اما چه فرقی می کند روایت پل محور است، چه راوی بگوید، چه تلویزیون. هر دو بیش نیستند که از یک تشکیلات بی نظیر می شود ترسیم کرد. البته این قصه پر غصه همه تشکیلات و سازمان های انقلابی مانند سوادآموزی، انقلاب، واحدهای و... هستند که همگی مانند جهاد، بنا بر نیازهای کشور نهالشان در ابتدای انقلاب و با دستور مستقیم امام یا نظر متفکرین انقلاب کاشته شد و پس از مدتی این نهال ها با تبر ها جوانمرگ و بعد هم تحریف یا از تاریخ حذف شدند. 🔺اما جهاد؛ مظلوم دهه شصت تا نود؛ تشکیلاتی که بافرمان امام ایجاد شد و بزرگ جزو پایه گذارانش بود. ساختاری که در کمترین زمان ممکن، با حداقل امکانات و بودجه، بیشترین خدمات را به محروم ترین مناطق کشور رساند و البته همین پر کاری اش حسادت ها را برانگیخت و سر سبزش را بر باد داد. مجموعه ای که حتی تحسین که برای بعضی ها همیشه آرمانشهر تکنولوژی بوده را هم برانگیخته بود تا جایی که در دیدار با رئیس جمهور هاشمی، موضوعات دیگر را کنار میگذارد و در مورد این تشکیلات می پرسد. تشکیلاتی که با ها جنگیده است، تشکیل داده، به کشاورزی و دامپروری رونق داده، زده، سد ساخته، پل زده، برق رسانی و آبرسانی انجام داده، زده، انجام داده، کلی جشنواره و برنامه فرهنگی برپا کرده، خانه ساخته، جنگ را پشتیبانی کرده، ساخته و هزاران کار دیگر که من هم از آن بی خبرم. البته بگذریم از قصه عجیب و سازمان بی نظیرش که ایجاد شده بود تا الگویی بشود برای ساختارهای ریز و درشت اداری و سازمانی که البته نگذاشتند. و هنوز مظلوم است چون ما و فرزندانمان نمی شناسیمش یا فقط آن را به پل بعثت محدود کرده ایم. 🔺همه این ها را گفتم که بگویم شهیدی دارد به اسم ، روستازاده فقیری که از قضا یکی از شهدای جهاد است و از قضاتر در خیلی از کارهایی که از آن ها نام بردم مسئولیت داشته است. هم شورا تشکیل داده و هم سنگر ساخته، هم مناطق محروم را آباد کرده و هم مسئول پشتیبانی جنگ بوده و... . از قضاتر از همه بچه های سبزوار جُور کم کاری راویان و را کشیده اند و خاطرات او را در کتاب گردآوری و تدوین کرده اند و مدتی پیش توسط انتشارات به چاپ رسیده است. دوستان دهه شصتی، هفتادی و هشتادی؛ حالا دیگر بهانه ای ندارید. "کتاب دلهره های آخرین خاکریز" به قلم را بخوانید تا جهاد و جهادی واقعی را بشناسید. ✍️علی‌اصغر مرتضایی‌راد ♦️ «دلهره‌های آخرین خاکریز» را با این روزها، می‌توانید از عماریار تهیه کنید: b2n.ir/raheyar@raheyarpub
⭕️ابرقهرمان بازاری ✍️ یادداشت علی‌اصغر مرتضایی‌راد درباره کتاب در روزنامه : 🔺اسم که می آید اولین چیزی که تجسم می‌کنیم، تصویر پیرمردی است که در قدیمی‌اش نشسته، یک دستش چرتکه است و دست دیگرش ؛ ذکر می‌گوید و می‌اندازد. وقت نماز پارچه‌ای روی مال‌التجاره‌اش می‌اندازد و می‌رود پیِ نماز. حاجی بازاری کاسب است، آن هم از نوع حبیب خدا؛ نسیه می‌دهد، حتی به شما دوست عزیز و جنس فروخته شده را هم پس می‌گیرد. اهل حساب و کتاب است ولی نه فقط از نوع مالی، بلکه حساب و کتاب آخرتش را هم می‌کند. اگر مالش وزنی باشد همیشه گرمی بیشتر در ترازو می‌ریزد و اگر مالش متری باشد چند سانتی بیشتر گز می‌کند. در دخلش همیشه پول خرد دارد تا ریالی مدیون مشتری نباشد. شاید سواد آکادمیک و حوزوی نداشته باشد اما برای خودش استاد فقه بازار و است. حلال و حرام اقتصاد را پای منبر فقه در مسجد بازار آموخته است. 🔺اما حاجی بازاری تمام بازار نیست. از حجره بیرون بیاییم و از این طرف بازار سری بزنیم به آن طرف بازار. آن طرف بازار همه چیز و است. برای فروش جنس‌ها دروغ می‌گویند، تقلب می‌کنند و بنجل چینی را با برند تُرک می‌فروشند؛ آن طرف بازاری‌ها در کم‌فروشی و گران‌فروشی تبحر دارند و گاهی نان در خون مردم می‌زنند و کالای حیاتی مردم را می‌کنند. اگر حاجی بازاری را در آن طرف بازار ببینیم، او دیگر صرفاً یک حاجی بازاری نیست، بلکه یک است، یک است. 🔺حالا اگر همین قهرمان ارزش افزوده‌ای داشته باشد به او چه خواهیم گفت. مثلاً علاوه بر داشتن تمام ویژگی‌های یک حاجی بازاری تمام عیار، برای یک آرمان و هدف بزرگ داده باشد. کسب و کارش را به خطر انداخته باشد تا مردم و جوانان را رشد بدهد و علی‌رغم فشارها و سختی‌ها برای روشنگری علیه طاغوت زمانش کرده باشد؛ آن هم قیامی بزرگ در حجره‌ای کوچک. «حاج علی یزدانخواه» یک حاجی بازاری تمام عیار است که در حجره دو متری‌اش یک قیام بزرگ را در جان جوانان تزریق کرده است. او جزئی از زنجیره بزرگ کتابفروشان انقلاب است که با تکیه بر شبکه پیچیده، مردمی و مخفی توزیع، و رساله امام را به دست جوانان و انقلابیون رسانده و البته هزینه این فعالیت‌هایش را هم در بازداشتگاه و زندان‌های رژیم پهلوی پرداخته است. یک قهرمان نیست، او یک ابرقهرمان است که خاطراتش در رسته کتابفروشان انقلاب در کتاب خواندنی " توسط گردآوری و تدوین شده و به وسیله انتشارات به چاپ رسیده است. 📍این یادداشت را در بخوانید: b2n.ir/jamejamdaily 🔴 «آقای کتاب» را با این روزها، می‌توانید از عماریار تهیه کنید: b2n.ir/raheyar@raheyarpub