🌷رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: 🌷 یا علی؛ عده‌ای از مردان قریش درباره فاطمه مرا ملامت کردند و گفتند که ما از فاطمه خواستگاری کردیم اما تو ما را منع نمودی و او را به ازدواج علی بن ابی‌طالب درآوردی. 🌷من در جواب آنها گفتم: سوگند به خداوند که من شما را منع نکردم و به عقد علی در نیاوردم بلکه خدا شما را منع کرد و فاطمه را به عقد او درآورد. 🌷همانا جبرئیل بر من نازل شد و گفت یا محمد خداوند می‌فرماید ✨اگر علی را نیافریده بودم هر آینه بر روی زمین 👈 از حضرت آدم و بعد از او (تا قیامت) ✨برای فاطمه هم‌شانی نبود

این روایت را شنیدند اگر علی علیه السلام نبود کفوی برای زهرا سلام الله علیها از ادم تا قیامت نبود... جان ما به فدای ان بانویی که سرامد همه زنان عالم است وهیچ مردی جز امیر المومنین روحی له الفدا...شایسته کفویت با ان عزیز را ندارد

🍃🌸جابر می‌گوید: آنگاه که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌خواست فاطمه را به عقد علی (علیه‌السّلام) در آورد، به علی (علیه‌السّلام) فرمود: به سوی مسجد برو... وقتی که مسجد از جمعیت پُر شد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برخاسته و حمد و ثنای خدا کرده و فرمودند: خداوند متعال به من دستور داد تا دخترم فاطمه را به عقد برادر و پسر عمو 👈و سزاورترین مردم نسبت به من، علی بن ابی‌طالب در آورم 🍃🌸 همانا خداوند او را در آسمان و در حضور ملائکه به ازدواج علی (علیه‌السّلام) درآورد 🍃🌸 🍃🌸و دستور داد تا من او را در زمین به عقد علی در آورم...

👈این روایت را شنیدند اگر علی علیه السلام نبود کفوی برای زهرا سلام الله علیها از ادم تا قیامت نبود... جان ما به فدای ان بانویی که سرامد همه زنان عالم است وهیچ مردی جز امیر المومنین روحی له الفدا...شایسته کفویت با ان عزیز را ندارد🌸🌸

🍃🌼پیغمبر (ص) در حالی که صورتش از سرور و شادمانی می درخشید به مسجد تشریف برد، ‌ و به بلال حبشی فرمودند: مهاجر و انصار را در مسجد جمع کن. هنگامی که مردم جمع شدند، بر فراز منبر رفت و پس از حمد و ثنای فرمود: 🍃🌼ای مردم آگاه باشید که جبرئیل بر من نازل شد و از جانب خدا پیام آورد که مراسم عقد ازدواج علی و فاطمه علیها السلام در عالم بالا و در حضور فرشتگان برگزار شده و دستور داده که در زمین نیز آن مراسم را انجام دهم، و شما را بر آن گواه بگیرم. 🍃🌼 على علیه‌ السلام را خواست و فرمود یا على پروردگار مرا امر فرموده كه فاطمه را براى تو عقد كنم به پانصد مثقال نقره آیا راضى هستى؟ عرض كرد: یا رسول‌اللَّه راضى هستم 🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 همه حضار مبارك باد گفتند سپس رسول خدا (ص) به منبر رفتند و 🍃🌼خطبه عقد را ایراد فرمود.

🌿🌹هنگامی که کاروان عروس به خانه رسید، پیامبر، امیر مومنان را فراخواند و پس از آمدن او دخت سرفرازش را خواست و دستش را گرفت و در دست علی علیه السلام نهاد 🌿 و فرمود: «علی جان! خداوند دخت پیامبر را به تو مبارک سازد.»🌿 و افزود: 🌿🌹یا علی! هذه «فاطمه» 🌿🌹ودیعتی عندک! 🌿🌹یا علی! نعم الزوجه «فاطمه»! 🌿🌹 و یا «فاطمه»! نعم البعل علی!! علی جان! این فاطمه است و امانت من نزد توست!فاطمه شایسته ترین همسر برای توست. و آنگاه فرمود: ای «فاطمه» علی شایسته ترین شوهر است. 🌼و دستهای مقدس را بسوی آسمان گشود و نیایشگرانه زمزمه کرد که: 🍃🌹بار خدایا! نیکی ها و برکات خویش را بر این دو فرود فرست، و در فرزندان و نسل پاکشان برکت قرار ده! 🍃🌹بار خدایا! این دو تن محبوب ترین انسانها نزد من هستند، پس تو نیز آنان را دوست بدار و از سوی خویش حافظ و نگهبان بر آنان بگمار. 🍃🌹بار خدایا! من این دو تن را با نسل پاکشان، از شیطان رانده شده و شرور و وسوسه های آن، به تو پناه می دهم. 🍃🌹آنگاه آبی خواست و جرعه ای از آن را به سبک خاصی متبرک ساخت و از آن قطراتی بر سر و سینه و میان شانه های دخت گرانقدر و داماد ارجمندش افشاند....

حضرت زهرا سلام الله علیها در هنگام عقد ازدواج فرمود: پدرجان چه فرقی بین من و زنان دیگر است؟ من می خواهم مهریه ام با آنان فرق داشته باشد و آن را شفاعت گنه کاران امت شما قرار دهم. این درخواست مورد قبول خداوند سبحان واقع شد و جبرئیل فرود آمد و ورقه ای از حریر آورد که این مهریه در آن نوشته شده بود، چون هنگام مرگش فرا رسید وصیت کرد آن ورقه را در کفنش و بر روی سینه اش بگذارند و فرمود: در هنگام حشر این ورقه را به دست گیرم و از گنه کاران امت پدرم شفاعت کنم. احمدبن یوسف، اخبارالاول والاثار، ص 88 ، به نقل از چشمه در بستر ص 278 سید مسعود پور سید آقایی و شفاعت، علی دری اصفهانی، ص66 .

🔹بسم الله الرحمن الرحیم🔹 حدیث مناشده بودیم ▫️همان حدیثی که کار مولا به جایی رسید که برای احقاق حق خویش خود ۷۰ قسم در مجلس واحد خوردند وفضایل ویژه خویش را مطرح کردن 🔸هنوز ماجرای سقیفه فراموش نشده است که دوباره امیر مومنان را هم ردیف عثمان و عبد الرحمان و سعد و طلحه و زبیر در شورا قرار داده اند چه کند علی باید در یوم الشورا حاضر شود و در ان مجلس از حقی که در بین همه آسمانیان روشن است بگوید چرا که او غصه هدایت مردم را دارد و نمیتواند از انها بگذرد و آنها را به حال خود رها کند . و چه دردی است وقتی که بخواهد هم ردیف آن پنج نفر سخن بگوید . در این همهمه و صداها و در میان حرفها به او هم بگویند برایشان بگوید آخر از چه بگوید از آنچه مثل روز روشن است و برای که بگوید مگر گوش شنوایی هم هست علی جان بیا و بگذر ... اصلا چیزی نگو بگذار به بیراهه شان بروند اما مگر میتواند قلب رئوفی چون علی ..... تا دست آنها را نگیرد و به مقصد نرساند آرام و قرار ندارد هر چه هم دست خود را بکشند او مهربانانه به انها میگوید به خدا قسم من همانم که رد الشمس برای من بود من همان قرآن ناطقم چه زود مرا از خاطر بردید😔 ۹

✳️فرمود:شمارا به خدا قسم آيا در بين شما كسى جز من كه آفتاب به هنگام غروب براى وى برگشت، تا نماز عصر را در وقتش انجام دهد وجود دارد؟ گفتند: بار الها نه! ✳️فرمود: آيا در بين شما كسى كه از سوى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم مأمور شده باشد، تا آيات برائت را از ابو بكر بستاند و او به رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم عرض كرد: آيا در باره من آيه‏ اى نازل شده و پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: نه، اما اين كار را جز على كسى نمى‏ تواند انجام دهد! غير از من وجود دارد؟ گفتند: بار الها نه! ۹

🔸فَأَنْشُدُکُمْ بِاللَّهِ.... ⬅️قَالَ: فَهَلْ فِیکُمْ أَحَدٌ رُدَّتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ بَعْدَ مَا غَرَبَتْ، أَوْ کَادَتْ، حَتَّى صَلَّى الْعَصْرَ فِی وَقْتِهَا غَیْرِی قَالُوا: لَا. ⬅️قَالَ: فَهَلْ فِیکُمْ أَحَدٌ أَمَرَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) أَنْ یَأْخُذَ بَرَاءَةً بَعْدَ مَا انْطَلَقَ أَبُو بَکْرٍ بِهَا فَقَبَضَهَا مِنْهُ، فَقَالَ أَبُو بَکْرٍ بَعْدَ مَا رَجَعَ:" یَا رَسُولَ اللَّهِ، أَ نَزَلَ فِیَّ شَیْ ءٌ" فَقَالَ لَهُ:" لَا، إِنَّهُ لَا یُؤَدِّی عَنِّی إِلَّا عَلِیٌّ" غَیْرِی قَالُوا: لَا. ۹

▫️ای کاش ما هم بودیم در ان روز هر چند روز تلخی است و زجر آور است در چنین مجلسی بودن اما می خواهیم حقیقت را فریاد بزنیم و بگوییم آقای عزیز ما جز شما کسی نیست که حضرت رسول بگویند جز مومن او را دوست نمیدارد . و تنها مومنان اند که شما را دوست دارند و اینها که شما را دوست ندارند لایق انتساب کفر اند آری همه ما به چشم دیدیم تنها درب خانه شما به مسجد النبی باز بود ما را چه شده که فراموش کردیم ۱۰

🔸فَأَنْشُدُکُمْ بِاللَّهِ.... ⬅️قَالَ: فَهَلْ فِیکُمْ أَحَدٌ قَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ):" إِنَّهُ لَا یُحِبُّکَ إِلَّا مُؤْمِنٌ، وَ لَا یُبْغِضُکَ إِلَّا کَافِرٌ" غَیْرِی قَالُوا: لَا. ⬅️قَالَ: أَ تَعْلَمُونَ أَنَّهُ أَمَرَ بِسَدِّ أَبْوَابِکُمْ وَ فَتَحَ بَابِی، فَقُلْتُمْ فِی ذَلِکَ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ):" مَا أَنَا سَدَدْتُ أَبْوَابَکُمْ، وَ لَا أَنَا فَتَحْتُ بَابَهُ، بَلْ اللَّهُ سَدَّ أَبْوَابَکُمْ، وَ فَتَحَ بَابَهُ" قَالُوا: نَعَمْ. ⬅️قَالَ: أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) نَاجَانِی یَوْمَ الطَّائِفِ دُونَ النَّاسِ، فَأَطَالَ ذَلِکَ، فَقَالَ بَعْضُکُم.... ۱۰