eitaa logo
رنگـــــــا رنـــــگ
121 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
13 فایل
لینک کانال مشاوره مذهبی https://eitaa.com/moshaver2020
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید جوادخانجانی: شهدا شب جمعه کربلا مهمان امام حسین علیه السلام هستند @rangarang110
6.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا شهید ناصرعبداللهی خواننده ی مشهور کشورمان را میشناسید؟؟؟ حتما ببینید https://eitaa.com/rangarang110
یکی از رفقا میگفت: قصد ازدواج داشتم گفتم برم مشهد و از امام رضا علیه السلام یه زن خوب بخوام. رفتم حرم و درخواستمو به آقا گفتم شب شد و جایی واسه خواب نداشتم هر جای حرم که میخوابیدم خادما مثه بختک رو سرم خراب میشدن که آقا بلند شو..متوجه شدم کنار پنجره فولاد عده با پارچه سبز خودشونو به نیت شفا بستن کسی هم کاری به کارشون نداره. رفتم یه پارچه سبز گیر آوردم و تا صبح راحت خوابیدم.صبح شد پارچه رو وا کردم پا شدم که برم دنبال کار و زندگیم چشتون روز بد نبینه یهو یکی داد زد : آی ملت…شفا گرررفت…😱 به ثانیه نکشید، ریختن سرم و نزدیک بود لباسامو پاره پوره کنن که خادما به دادم رسیدن و بردنم مرکز ثبت شفا یافتگان مدارک پزشکیتو بده تا پزشکای ما مریضی و ادعای شفا گرفتنتو تأیید کنن...آقا بیخیاااال شفا کدومه خوابم میومد، جا واسه خواب نبود رفتم خودمو بستم به پنجره فولاد و خوابیدم همین" تاااا اینو گفتم یه چک خوابوند درِ گوشم و گفت: تا تو باشی دیگه با احساسات مردم بازی نکنی🤕 خیلی دلم شکست💔رفتم دم پنجره فولاد و با بغض گفتم: آقا دستت درد نکنه...دمت گرم زن که بهمون ندادی هیچ یه کشیده آب دار هم خوردیم. همینجور که داشتم نِق میزدم یهو یکی زد رو شونم و گفت: سلام پسرم مجرّدی گفتم آره گفت من یه دختر دارم و دنبال یه دوماد خوب میگردم...☺️ اومدم حرم که یه دوماد خوب پیدا کنم تو رو دیدم و به دلم افتاد بیام سراغت... خلاصه تا اینکه شدیم دوماد این حاج آقا بعد ازدواج با خانومم اومديم حرم از آقا تشکر كردم و گفتم: آقا،ما حاضریما یه سیلی دیگه بخوریم و یه زن خوب دیگه هم بهمون بدیا 😂😂 (به روایت آقای موسوی زاده) https://eitaa.com/rangarang110
قبل شهادت خود همیشه می‌گفت: آرزومه روی سنگ قبرم حک شه: تو که از خاک مزارم گذری نوحه بگو نام زینب شنوم زیر لحد گریه کنم و سرانجام به آرزویش رسید... تاریخ شهادت29/9/1394 میلادحضرت زینب علیهاالسلام مبارک
✍️گویند: پادشاهی فرزندش در بستر مرگ افتاد و همه اطباء را برای طبابت، نزد او جمع کردند. اطباء از تشخیص بیماری او عاجر شدند. بوعلی سینا را نزد او آوردند. بر بالین او نشست و گفت: تو را دردی در جسم نمی‌بینم، روح تو مریض است. شاهزاده چون حاذق‌بودن بوعلی را فهمید: گفت مکان خلوت کنید با طبیب کار دارم. 🌾شاهزاده گفت: مرا دردی است که تو فقط یافتی! من پسر این پادشاه از یک کنیزم. پدرم با وجود پسران دیگر مرا ولیعهد خود کرد و دشمنی آنان به جان خود خرید. پدرم از دست هیچ کس جز من باده نمی‌نوشد، اطرافیان مرا تطمیع کردند سمّ در باده کردم تا پدر خویش بُکشم. پدرم باده را چون دست گرفت و چهره مرا دید داستان را فهمید و باده نخورد. منتظر بودم مرا دستور قتل دهد، نه تنها دستور قتل مرا نداد بلکه روزبروز بر محبت خویش بر من افزود که اطبای جهان بر بالین من حاضر ساخت. ای طبیب! من با این درد خواهم مُرد، مرا رها کن و برو! 💎گاهی خوب‌بودن کسی چنان آزاردهنده است که هرگز با بدبودنش نخواهد توانست کسی را چنین آزار کند. پس همیشه برای آزار کسی که آزارت کرد به بدی‌کردن در حق او برای آزارش فکر نکن، به این راه هم بیندیش. ‼️یوسف (ع) با نیک‌بودن خود چنان زلیخا را آتش زد که هیچ کس نمی‌توانست. ✨📖✨ ويَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ (22 - رعد) ⚡️و در عوض بدی‌های مردم نیکی می‌کنند، اینان هستند که عاقبت منزلگاه نیکو یابند. https://eitaa.com/rangarang110
📔 داستانک حضرت ابراهیم (ع) آتش پرستی را به مهمانی دعوت کرد .. هنگام خوردن غذا به او فرمود : اگر مسلمان شوی در غذا مهمان من خواهی بود . آن مردِ گبر از جا برخاست و از خانه ابراهیم بیرون رفت .. 🔻 خطاب رسید : ابراهیم ! غذایش ندادی مگر به شرط تغییر مذهبش امّا من هفتاد سال است او را با کفرش روزی می‌دهم . 🔅 ابراهیم به دنبال او رفت و وی را به خانه آورد و برایش سفره طعام حاضر کرد گبر به ابراهیم گفت : چرا از شرط خود پیشمان شدی ؟ ابراهیم داستان حضرت حق را برای او گفت .. 🔥 آتش پرست فریاد برآورد : این گونه خداوند مهربان با من معامله می‌کند ؟ اسلام را به من تعلیم کن ، سپس قبل از خوردن غذا به خاطر آن لطف و عنایت حق مسلمان شد . https://eitaa.com/rangarang110
*تو آمریکا بودم.* *رفتم بازار میوه و تره بار هندوانه بخرم.* *طبق عادت هندوانه ها را یکی یکی بلند میکردم و با کف* *دست تپ تپ بهشون میزدم،* *یک خانم آمریکایی با تعجب بهم گفت آقا شما دارید چیکار میکنید؟* *براش توضیح دادم که اینجوری میتونی بفهمی خوبه یا نه.* *خواهش کرد تا یک خوب هم برای ایشون سوا کنم.* *همین کار رو کردم.* *تشکر کرد و پرسید شما اهل کجائید؟* *بهش گفتم ایران.* *گفت کاشکی قبل از انتخابات،،* *رئیس جمهورتون رو هم همینطوری تپ تپ میکردین ببینید خوبه یا نه ، شما که برای یه هندونه اینقدر حواستون جمعه ، چرا برای ریس جمهور دقت نکردین!😂😂😂* الهی خیر نبینی، که مارا در مقابل جهانیان شرمنده کردی !!!😂?😂😂😅😅 تون مبارک 😊 https://eitaa.com/rangarang110
📖 یه قصه جالب پيرمرد هر بار كه می‌خواست اجر پسركِ كر و لال را بدهد جمله ای را برای خنداندن او بر روی اسكناس مينوشت . 🔻 اين بار هم همين كار را كرد .. پسرك با اشتياق پول را گرفت و جمله‌ای را كه پيرمرد نوشته بود را خواند روی اسكناس نوشته شده بود : وقتی خيلی پولدار شدی به پشت اين اسكناس نگاه كن 👦🏻 پسر با تعجب و كنجكاوی اسكناس را برگرداند تا به پشت آن نگاه كند .. پشت اسكناس نوشته شده بود : ای كلك ، تو كه هنوز پولدار نشدی :) پسرك خنديد با صدای بلند ، هرچند صدای خنده خود را نمی‌شنید . 👌🏻 همیشه پر از مهربانی بمان و دلیل شادی دیگران باش ، حتی اگر هیچکس قدر مهربانیت را نداند ✨ این ذات توست که مهربان باشی ، تو خدایی داری که به جای همه برایت جبران می‌کند ☺️ https://eitaa.com/rangarang110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهداء ازلذیذترین لذتها گذشتند تا کام ما تلخ نشه ..... کاری نکنیم که کام شهدا از رفتار ما تلخ بشه.... @rangarang110
مسابقه میثاق ولایی (وصیتنامه شهیدحاج قاسم سلیمانی) باجوایز ارزنده انتشار دهید https://eitaa.com/misaghe110