#تلنگر
👈ابلیس به ۵ علت #بدبخت شد:
➊اقــــرار به گـــــناه نڪرد
➋از ڪرده پشـــــیمان نشد
➌خــــود را مـلامـت نڪرد
➍تصـمیم به تـــوبه نگرفت
➎از رحـمت خدا نامید شد
👈آدم به ۵ علت #سعادتمـند شد:
➊اقـــــرار به گـــــــناه ڪرد
➋از ڪرده پشـــــــیمان شد
➌خــــود را ســـرزنش ڪرد
➍تعـــجیل در تـــــوبه ڪرد
➎به رحمت حق امید داشت
🌈 @range_khodaa
🔵👈 خودتان را پیدا کنید به دنبال خودتان بگردید. مثل کسی که انگشتر طلا یا عقیقش در میان آشغال ها گم شده و او آنقدر به دنبال آن می گردد تا آن را پیدا می کند. پس شما هم بگردید و خودتان را پیدا کنید.
🔵👈 جواهرید شماها ، بخصوص شما جوانها ؛ در روایت آمده « تعجبم از کسی که به دنبال گمشده هایش می گردد تا آن را بیابد ولی به دنبال خودش نمی گردد.»
[ فرازی از سخنان آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) ]
🌈 @range_khodaa
امام صادق عليه السلام ـ در دعاى خود ـ :
سرور من! من گرسنه سيرى ناپذير محبّت تو هستم،
من تشنه سيراب ناشدنى محبّت تو هستم،
وه كه چه مشتاقم به كسى كه مرا مى بيند و من او را نمى بينم!
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ في دُعائه ـ :
سَيّدي، أنا مِن حُبِّكَ جائعٌ لا أشْبَعُ،
أنا مِن حُبِّكَ ظَمآنُ لا أرْوى،
وا شَوْقاهُ إلى مَن يَراني و لا أراهُ!
ميزان الحكمه جلد2 صفحه 424
🌈 @range_khodaa
📚خدا رو چ دیدی شاید شد...
دوم راهنمایی یه معلم ریاضی داشتیم تیکه کلامش این بود «خدا رو چه دیدی شاید شد».
یادم میاد همون سال یکی از بچه ها تصادف کرد و دیگه نتونست راه بره... دیگه مدرسه هم نیومد. فقط یه بار اومد واسه خداحافظی که شبیه مراسم عزاداری بود. همه گریه می کردیم و حالمون خراب بود. گریه مون وقتی شروع شد که گفت به درک که نمی تونم راه برم، فقط از این ناراحتم که نمی تونم بازیگر بشم. آخه عشق سینما بود. سینما پارادیزو رو صد بار دیده بود. سی دی ۹ تایتانیک رو اون برای همه ی ما آورده بود. معلم ریاضی مون وقتی حال ما رو دید اون تیکه کلام معروفش رو به اون رفیقمون گفت...
« خدا رو چه دیدی شاید شد ».
وقتی این رو گفت همه ی ما عصبی شدیم چون بیشتر شبیه یه دلداری مزخرف بود برای کسی که هیچ امیدی برای رسیدن به آرزوش نداره.
امشب تو پیج رفیقم دیدم که برای نقش اول یه فیلم با موضوع معلولیت انتخاب شده و قرارداد بسته... مثل همون روز تو مدرسه گریه م گرفت.
👈فکر می کنی رسیدن به آرزوت محاله؟!
«خدا رو چه دیدی شاید شد»
🌈 @range_khodaa
💠 امام زمان، جِلــوهی رحمت الـهــے
در روایات داریم که #امام_زمان شبیه
به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله است.
اصلاً وقتی حضـــرت تشــریف بیــاره
تجسّــم پیغمبـــر اڪـــرم (ص) است.
خُب، حالا پیغمبــر خـــاتم ڪـــے بود
یکی از ویژگیهایمهم پیامبر اینه که
وجـــودِ نازنیــنِ اون حضـرت رحمت
محــض است.
قــــرآن درباره پیامبـــر میفرمـــاید:
«وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْــمَةً لِلْعَالَـــمِینَ»
«انبیاء/۱۰۷»
ما تو را جز رحـمتـــے برای جهانیان
نفرستـــادهایم.
یعنی ای پیامبر!
وجودِ تو رحمتی از جانبِ خداست
که به سوی همهی جماعتهای بشری
فرستاده شده.
امام زمــان هم شبیه پیامبــر است
🌈 @range_khodaa
📚#داستانی_بسیار_جالب_و_زیبا
مردی ثروتمند که زن و فرزند نداشت تمام کارگرانی که پیش او کار می کردند برای صرف شام دعوت کرد.
و جلوی آن ها یک نسخه قرآن مجید و مبلغی از پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آنها پرسید قرآن را انتخاب میکنید یا آن مبلغ پولی که همراه آن گذاشته شده است.
اول از *نگهبان* شروع کرد
پس گفت: انتخاب کنید؟
نگهبان بدون اینکه خجالت بکشد جواب داد: آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را میگیرم چرا که فائده آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و مال را انتخاب کرد.
بعداً از *کشاورزی* که پیش او کار میکرد، سوال کرد.
گفت اختیار کن!؟
کشاورز گفت: زن من خیلی مریض است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب میکردم ولی فعلا مال را انتخاب میکنم.
بعد از آن سوال از *آشپز* بود که آیا قرآن یا مال را انتخاب می کنید.
پس آشپز گفت: من تلاوت را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته در کار هستم وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابر این پول را بر می گزینم.
و در سری آخر از *پسری* که مسئول حیوانات بود پرسید این پسر خیلی فقیر بود پس گفت: من به طور قطعی می دانم که تو حتما مال را انتخاب می کنید تا اینکه غذا بخری یا اینکه به جای این کفش پاره پاره خود کفش جدیدی بخری.
پس آن پسر جواب صحیح داد: درسته من نیاز شدیدی دارم که کفش نو خرید کنم یا اینکه مرغی بخرم تا همراه مادرم میل کنم ولی من قرآن را انتخاب می کنم
چرا که مادرم گفته است: *یک کلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین تر است*
قرآن را گرفت و بعد از اینکه قرآن را گشود در آن دو کیسه دید در اولین کیسه مبلغی ده برابری آن مبلغی بود که بر میز غذا بود، وجود داشت و کیسه دوم یک وثیقه بود که در او نوشته بود: *به زودی این مرد غنی را وارث میشود*
پس آن مرد ثروتمند گفت: *هر کسی گمانش نسبت به الله خوب باشد پس الله او را ناامید نمی کند.*
🌈 @range_khodaa
فرق عبادت و اطاعت
از خواجه عبدالله انصاری پرسیدند، "عبادت" چیست؟
فرمود: عبادت، خدمت کردن به خلق است.
پرسیدند، چگونه؟
گفت: اگر هر پیشه ای که به آن اشتغال داری رضای خدا و مردم را در نظر داشته باشی این نامش "عبادت" است.
پرسیدند:
پس نماز و روزه و خمس اینها چه هستند؟
گفت: اینها "اطاعت" هستند که باید بنده برای نزدیک شدن به خدا انجام دهد تا انوار حق بگیرد.
🌈 @range_khodaa
ツ
🌷آیت الله علی فــروغی:
مشغول شدن به نفس حیوانی
#مانــع تولد معنــوی و مانـع
شـهادت است.
شهــداء خـود را از غلاف طبیعت
و حصار خواسته های نفسـانی و
حـیوانی خـارج کـردند که به آن
مقام رسیدند زنده نگهداشتن یاد
شهدا و توجه به شهـادت باید به
این معنـا باشد که خـودمــان را
#بسازیـم و جـزء انصــار و یاران
امام زمان (عج) باشیم.
🌈 @range_khodaa
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃
روزی حضرت موسی به خداوند متعال عرض کرد ؛ دلم میخواهد یکی از بندگان خوبت را ببینم. خطاب آمد در صحرا برو ؛آنجا مردی هست که در حال کشاورزی کردن است. او از خوبان درگاه ماست. حضرت آمد و دید مردی در حال بیل زدن و کار کردن است. حضرت تعجب کرد که او چطور به درجه ای رسیده که خداوند میفرماید از خوبان ماست ... از جبرییل پرسید. جبرییل عرض کرد الان خداوند بلایی بر او نازل میکند ببین او چه میکند...
بلایی نازل شدکه آن مرد در یک لحظه هر دو چشمش را از دست داد
فورا نشست ؛ بیلش را هم جلوی رویش قرار داد.
گفت : مولای من تا تو مرا کور میپسندی ؛
من کوری را بیش از بینایی دوست دارم.
اشک در دیدگاه حضرت حلقه زد ؛
رو کرد به آن مرد و فرمود : ای مرد من پیغمبر خدا هستم و مستجاب الدعوه ؛ میخواهی دعا کنم تا خداوند چشمانت را دوباره بینا کند ؟
مرد پاسخ داد : نه . حضرت فرمود چرا؟
گفت : آنچه پروردگارم برای من اختیار کرده
بیشتر دوست دارم تا آنچه را
که خود برای خود میخواهم...
خدایا راضیم به رضایت و
تفسیر بندگی و عشق جز این نیست
🍃
🌺🍃
🌈 @range_khodaa
هدایت شده از ایتایار
از امروز مشتریان با دانلود نرم افزار بیز اف از لینک زیر (یا جستجو در بازار) امکان خرید مستقیم از سایت بیز را خواهید داشت. هنگام ورود به برنامه گزینه بازاریاب بیز نیستم را انتخاب و پس از تایید شماره همراه بجای نام کاربری معرف و کد کاربری معرف مقادیر زیر را وارد کنید.
نام کاربری معرف: kt1357
کد کاربری معرف: 92101791
لینک دانلود :
https://b2n.ir/313589
آدرس کانال جهت خرید و سفارش برای تهران بدون هزینه پستی:
@drbizstore4u
سفارش و تحویل سفارش. امکان خرید حضوری.. پستی.. تحویل در محل برای تهران
09123944737
@kt1357
جهت مشاهده سایر اطلاعات محصولات و اطمینان از اعتبار لینک ها می توانید به سایت bizmlm.ir (سایت بازاریابان ایران زمبن) مراجعه کنید.
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃
وﻗﺘﯽ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺣﺎﮐﻢ ﮐﺮﻣﺎﻥ ﺷﺪ، ﺣﺴﯿﻦ ﺧﺎﻥ ﺑﻠﻮﭺ که از بزرگان شهر بود را دستگیر ﻭ بهمراه ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﺮﺩﺳﺎﻟﺶ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ. ﻓﺮﺯﻧﺪ حسین خان بلوچ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﻣﺮﺽ ﺩﯾﻔﺘﺮﯼ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺪ.
حسین خان ﺑﻪ ﺍﻓﻀﻞ ﺍﻟﻤﻠﮏ، وزیر فرمانفرما ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺑﮕﻮ ۵۰۰ ﺗﻮﻣﺎﻥ میدهم و بجای آن فقط ﭘﺴﺮ خردسالم ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺁﺯﺍﺩ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺷﻮﺩ و نمیرد.
ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ وقتی پیشنهاد حسین خان را شنید ﮔﻔﺖ: من که ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎﯼ ﮐﺮﻣﺎﻥ هستم نظم و ﺍﻧﺘﻈﺎﻡ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ۵۰۰ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺭﺷﻮه ﻧﻤﯽﻓﺮﻭشم.
ﻓﺮﺯﻧﺪ حسین خان ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ جلوی پدر جان داد.
اتفاقا سال بعد ﭘﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺮﺽ ﺩﯾﻔﺘﺮﯼ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺪ!
فرمانفرما ﺑﺮﺍﯼ شفای پسرش ۵۰۰ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻧﺬﺭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻓﻘﺮﺍ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ فرزندش ﺷﻔﺎ ﯾﺎﺑﺪ ﻭﻟﯽ سودی نبخشید ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ وی ﻫﻢ جلوی چشمان پدر جان داد.
ﺭﻭﺯﯼ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ وزیرش ﺃﻓﻀﻞ ﺍﻟﻤﻠﮏ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ و ﮔﻔﺖ ﻋﺠﺐ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ، ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﯼ در کار ﻧﯿﺴﺖ، ﻻﺍﻗﻞ ﺑﻪ ﺩﻋﺎﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩه ﻫﺎﯼ ﻓﻘﯿﺮ و گرسنه ای ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻥ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻫﺎ ﺍﻃﻌﺎﻡ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﭽﻪ ﺍﻡ ﺧﻮﺏ میﺷﺪ ﻭ زنده ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ.
ﺍﻓﻀﻞ ﺍﻟﻤﻠﮏ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﺭﺍ ﻧﺰﻧﯿﺪ ﻗﺮﺑﺎﻥ، ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎﯼ ﮐﻞ ﻋﺎﻟﻢ، ﺍﻧﺘﻈﺎﻡ و نظم ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ۵۰۰ گوﺳﻔﻨﺪ ﺭﺷﻮه ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎﯼ ﮐﺮﻣﺎﻥ ﻧﻤﯽﻓﺮﻭﺷﺪ...
نشو در حساب جهان سخت گیر
که هر سخت گیری بود سخت میر
تو با خلق آسان بگیر نیک بخت
که فردا نگیرد خدا بر تو سخت
🍃
🌺🍃
🌈 @range_khodaa
«
❤️ امام علـی علیـہالسلام :
ألا فَمَن ثَبَتَ مِنهُم عَلَی دینِهِ وَ
لَم یَقسُ قَلبُهُ لِطـولِ أمَدِ غَیبَةِ
إمـــامِهِ فَهو مَعی فی دَرَجَتی
یَومَ القیامَة
بدانید آنان ڪه در زمان غیبت
حجت خــدا در دین خود ثابت
مانده و به خاطــر طـول مدت
غیبــت منڪــرش نشوند، روزِ
قیــامـت با مـــن هــــم درجــہ
خـــواهنـد بــود.
📚 بحارالانوار ج51 ص109
🌈 @range_khodaa
🌹سه گام با حضرت علی علیه السلام
گام اول:
دنیا دو روز است...
یک روز با تو و روز دیگر علیه تو
روزی که با توست مغرور مشو و
روزی که
علیه توست ناامید مشو...
زیرا هر دو پایان پذیرند ...
گام دوم:
بگذارید و بگذرید ...
ببینید و دل نبندید
چشم بیاندازید و دل نبازید...
که دیر یا زود ...
باید گذاشت و گذشت...
گام سوم:
اشکهاخشک نمیشوند مگر
بر اثر قساوت قلبها
و قلبها سخت و قسی نمیگردند
مگر به سبب
زیادی گناهان
🌈 @range_khodaa
📘#حکایت_پندآموز
✍️خشکسالی
🌼🍃در زمان موسي خشكسالي پيش آمد. آهوان در دشت، خدمت موسي رسيدند كه ما از تشنگي تلف مي شويم و از خداوند متعال در خواست باران كن. موسي به درگاه الهي شتافت و داستان آهوان را نقل نمود .خداوند فرمود: موعد آن نرسيده است.
🌼🍃موسي هم براي آهوان جواب رد آورد. تا اينكه يكي از آهوان داوطلب شد كه براي صحبت ومناجات بالاي كوه طور رود. به دوستان خود گفت: اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانيد كه باران مي آيد وگرنه اميدي نيست.
🌼🍃آهو به بالاي كوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راه برگشت وقتي به چشمان منتظر دوستانش نگاه كرد ناراحت شد ، شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت: دوستانم را خوشحال مي كنم و توكل مي نمایم. تا پایین رفتن از کوه هنوز امید هست.
تا آهو به پائين كوه رسيد باران شروع به باريدن كرد!...
🌼🍃موسي معترض پروردگار شد. خداوند به او فرمود: همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که آهو دوباره با توکل حرکت کرد و اين پاداش توكل او بود...
❣️توکلت علی الحی الذی لایموت❣️
🌈 @range_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انیمیشنی زیبا که با شیوهای ساده ضربالمثلِ معروفِ:
گر نگهدارِ من آن است که من میدانم
شیشه را در بغلِ سنگ نگه میدارد...
را به تصویر کشانده👌
🌈 @range_khodaa
📚#داستان_مرد_فاسق
📜(توبه،گناه ،رحمت )
مرد فاسقي در بني اسراييل بود كه اهل شهر از معصيت او ناراحت شدند و تضرع به خداي كردند ! خداوند به حضرت موسي وحي كرد : كه آن فاسق را از شهر اخراج كن ، تا آنكه به آتش او اهل شهر را صدمه اي نرسد .
حضرت موسي آن جوان گناهكار را از شهر تبعيد نمود؛ او به شهر ديگري رفت ، امر شد از آنجا هم او را بيرون كنند ، پس به غاري پناهنده شد و مريض گشت كسي نبود كه از او پرستاري نمايد .
پس روي در خاك و بدرگاه حق از گناه و غريبي ناله كرد كه اي خدا مرا بيامرز ، اگر عيالم بچه ام حاضر بودند بر بيچارگي من گريه مي كردند ، اي خدا كه ميان من و پدر و مادر و زوجه ام جدايي انداختي مرا به آتش خود به واسطه گناه مسوزان .
خداوند پس از اين مناجات ملايكه اي را به صورت پدر و مادر و زن و اولادش خلق كرده نزد وي فرستاد .
چون گناهكار اقوام خود را درون غار ديد ، شاد شد و از دنيا رفت . خداوند به حضرت موسي وحي كرد ، دوست ما در فلان جا فوت كرده او را غسل ده و دفن نما . چون موسي به آن موضوع رسيد خوب نگاه كرد ديد همان جوان است كه او را تبعيد كرد؛ عرض كرد خدايا آيا او همان جوان گناهكار است كه امر كردي او را از شهر اخراج كنم ؟ !
فرمود : اي موسي من به او رحم كردم و او به سبب ناله و مرضش و دوري از وطن و اقوام و اعتراف بگناه و طلب عفو او را آمرزيدم
🌈 @range_khodaa
🌈نافرمانی انسان از خدا در دنیا به دو گروه تقسیم میشود:
🔺الف) ستمهای حقوقی و بشری:
به ستمهایی گفته میشود که در قانون یک کشور شرایط و حدود آن مشخص شده و توسط قانونگذاران برای آن خسارت، جبران، و تنبیه در نظر گرفته شده است. به عنوان مثال: اگر فردی از منزل کسی دزدی کند، این امر قابل شکایت بوده و دزد در صورت اثبات جرماش باید کالای دزدی را برگرداند و جریمه نقدی بپردازد و زندان هم برود.
🔺ب) ستمهای الهی و معصیت:
این دسته از ستمها، در قانون یک کشور مجازات و حدودی برای آن تعیین نشده است و مجرم تحت پیگرد قانونی قرار نمیگیرد و اثبات جرم ممکن نیست.
🍀مثال: مردی ثروتمند به والدین پیر و فقیر خود کمک نمیکند. در قانون هیچ کشوری این عمل، عملی مجرمانه و حقوقی در نزد بشر نیست و طرح آن در هیچ دادگاه بشری پیگیری ندارد، اما در دادگاه الهی این پروندهها بدون نوبت و سریع رسیدگی و مجرم به اشد مجازات دنیوی و اخروی محکوم میشود که غالب ما از این دادگاه دوم که در آسمانها تشکیل و کتاب قانون آن قرآن است و قاضی آن، که مجازات را صادر میکند و خود حقتعالی است و مجریان حکم الهی که فرشتگان مقرّب و توانمند هستند، غافلیم.
⁉️حال سؤال اینجاست در ستمهای حقوقی و بشری میتوان به دادگاه شکایت کرد و حق خود را بازگشت داد، ولی در ستمهای نوع دوم (الهی و معصیت) چه کنیم؟
🌈در ستم های الهی و معصیت، انسان امر به سکوت و مماشات شده است، چون در این نوع ستمها هیچ دادگاهی قابلیّت برگشت حق ما را به ما ندارد و اینکه هیچ ستمی از دید چشمان تیز حقتعالی به دور نیست. نهایت امر اگر از سوی چنین کسانی مورد آزار قرار گرفتیم، مثال: مادرشوهری که عروسش را آزار میدهد، یا مردی که همسرش را کتک میزند، اگر در این حالات شرایط دورشدن از فرد مورد نظر را نداریم حقِ انتقام یا کینهتوزی یا نفرین را بر او نداریم، باید این دعا را بکنیم که خود نوعی نفرین است:
💎خدایا! من از شرّ فلانی در آزارم به عزت و جلالت قسم، او را چنان به خود مشغول ساز (گرفتارش کن) که فکر و فرصت آزار مرا نداشته باشد.
🌈 @range_khodaa
#پـــندانـــهــ
مـــــردی به سفر رفت با خود قـرص
نانی داشت گفت: اگر این را بخـورم
دیگر هیچ نخواهم داشت و میمیرم!
خـــدای تعالی فـــــرشته ای را بر او
گماشت و گـفت: اگر آن نان را خورد
به او #روزی بده و اگـر نخورد به او
چــــیزی نده آن مرد نان را نخورد تا
از گرسنگی مُرد در حالیڪه قـــرص
نان باقــــی مانده بود.
🌈 @range_khodaa