eitaa logo
رنگ خدا
71.9هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
6.7هزار ویدیو
82 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/aB6V.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
بچه ها! اگر شهرسقوط کرد، نگران نباشید؛ دوباره فتح می‌کنیم! مراقب باشید *ایمانتان سقوط نکند...* "شهید محمد جهان آرا" 🔻@range_khodaa🔻
🎙آیت الله مجتهدی تهرانی(ره): 🔵گریه کنید. دیده اید بچه ها با گریه کردن کار خود را پیش می برند. تا گریه می کنند، پدرشان راضی می شود. با گریه کردن از بابا پول می گیرند. درِ خانه خدا هم باید گریه کنید. تا گریه نکنید، کار پیش نمی رود. همین که میل پیدا کردی که گریه کنی و اشکی بریزی، معلوم می شود که خدا میخواهد تو را بیامرزد. بله، یکی از کارهای ما باید گریه باشد. شب ها طولانی است. از رختخوابتان بلند شوید. در گوشه اتاق بنشینید. کمی به حال خودتان گریه کنید. شب ها به این فکر کنید که اگر در این حال بمیرم، دست خالی، چه خاکی بر سرمان بریزیم. اگر وارد محشر شویم و به ما بگویند: «هیچ عمل خوبی نکرده ای» چه کنیم. در روایت آمده است که عده ای در روز قیامت در صحرای محشر پانصد سال گریه می کنند، هق و هق می گریند که چرا پرونده شان درست نیست و اعمالشان خوب نمی باشد. در این حال ملکی نزد آنها می آید و می گوید: «اگر یک ساعت در دنیا اینگونه گریه کرده بودی، گرفتار این پانصد سال گریه نمی گشتی! می خواستی در دنیا این گریه ها را بکنی.» خدایا، ما را گرفتار آن گریه ها نکن. 📚در محضر مجتهدی (ره)، جلد دوم 🔻@range_khodaa🔻
چرا خدا از ما امتحان می گیرد؟ 🔻@range_khodaa🔻
4.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍بعضی از اعمال اینقدر بد هستند که در یک لحظه تمام اعمال نیک را نابود میکند 🔻@range_khodaa🔻
چرا خدا از ما امتحان می گیرد؟ 🔻@range_khodaa🔻
🔸️ اما به محض جدا شدن ... 🔻@range_khodaa🔻
هدایت شده از قاصدک
آهنگ های جدید امروز رو گوش دادی؟؟ میدونستی آهنگ های جدید رو زودتر از بقیه تو کانال ما میتونی پیدا کنی!! 🔥 رو داشته باش حتما عاشق آهنگاش میشی🔥 ⚠️هرچی موزیک خفن که رو کلیپ میذارن اینجا میتونی پیدا کنی⚠️ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/110035352C70692cfa41 بیا تو دیگه به خودت زحمت گشتن نده👆👆👇👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/110035352C70692cfa41
✅ آیت الله بهجت (ره) : 🔻 لذتهای حرام را ترک کنیـد 👈 لذت عبـادت خودش می آید... 🔻@range_khodaa🔻
✅ امير المؤمنين (ع) فرمودند: 🔻 شيعيان مرا به دو خصلت امتحان كنيد كه اگر داراي اين دو خصلت بودند، شيعه اند: 👌 اهمّيّت به نماز در اوّل وقت و دستگيري برادران ديني خود با مال، اگر اين دو در آن‌ها نبود، پس از ما دورند، دورند و دورند! 📚 جامع الاخبار، ص ۳۵ 🔻@range_khodaa🔻
رنگ خدا
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت بیست و سوم : رسيدگي به مردم ✔️راوی : جمعي از دوستان شهيد 🔸«بندگان #خان
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت بیست و چهارم : کردستان ✔️ راوی: مهدي فريدوند 🔸 1358 بود. بعد از نماز ظهر و عصر جلوي مسجد سلمان ايستاده بوديم. داشتم با ابراهيم حرف ميزدم که يکدفعه يکي از دوستان با عجله آمد و گفت: پيام امام رو شنيديد؟! با تعجب پرسيديم: نه، مگه چي شده؟! گفت: امام دستور دادند وگفتند بچه ها و رزمنده هاي را از خارج کنيد. 🔸بلافاصله محمد شاهرودي آمد و گفت: من و قاسم تشکري و ناصرکرماني عازم کردستان هستيم. ابراهيم گفت: ما هم هستيم. بعد رفتيم تا آماده حرکت شويم. ساعت چهارعصر بود. يازده نفر با يک ماشين بليزر به سمت کردستان حرکت کرديم. يک تيربار ژ 3، چهار قبضه اسلحه و چند نارنجک کل وسائل همراه ما بود. 🔸بسياري از جاده ها بسته بود. در چند محور مجبور شديم از جاده خاكي عبور كنيم. اما با ياري خدا، فردا ظهر رسيديم به سنندج. از همه جا بي خبر وارد شهر شديم. جلوي يك دکه فروشي ايستاديم. 🔸ابراهيم پياده شد که آدرس مقر سپاه را بپرسد. يكدفعه فرياد زد: بي دين اينها چيه که ميفروشي!؟ با تعجب نگاه کردم. ديدم کنار دکه، چند رديف مشروبات الکلي چيده شده. ابراهيم بدون مکث اسلحه را مسلح کرد و به سمت بطريها کرد. 🔸بطريهاي مشروب خرد شد و روي زمين ريخت. بعد هم بقيه را شکست و با عصبانيت رفت سراغ صاحب . جوان خيلي ترسيده بود. گوشه دکه، خودش را مخفي کرد. ابراهيم به چهره او نگاه کرد. با آرامش گفت: پسر جون، مگه تو مسلمون نيستي. اين نجاستها چيه که ميفروشي، مگه خدا تو قرآن نميگه: «اين کثافتها از طرف شيطانه، از اينها دور بشيد. » جوان سرش را به علامت تأييد تكان داد. مرتب ميگفت: غلط کردم، ببخشيد. 🔸ابراهيم كمي با او صحبت كرد. بعد با هم بيرون آمدند. جوان مقر را نشان داد. ما هم حرکت کرديم. صداي گلول ههاي ژ 3 سکوت شهر را شکسته بود. همه در خيابان به ما نگاه ميکردند. ما هم بيخبر از همه جا در شهر ميچرخيديم. 🔸بالاخره به مقر سپاه سنندج رسيديم. جلوي تمام ديوارهاي سپاه، گونيهاي پر از خاک چيده شده بود. آنجا به يک دژ نظامي بيشتر شباهت داشت! هيچ چيزي از ساختمان پيدا نبود. هر چه در زديم بي فايده بود. هيچكس در را باز نميكرد. از پشت در ميگفتند: شهر دست ضد انقلابه، شما هم اينجا نمانيد، برويد فرودگاه! گفتيم:ما آمديم به شما کمک کنيم. لااقل بگوئيد کجاست؟! 🔸يکي از بچه هاي سپاه آمد لب ديوار و گفت: اينجا امنيت نداره، ممکنه ماشين شما را هم بزنند. سريع از اينطرف از شهر خارج بشيد. کمي که برويد به فرودگاه ميرسيد. نيروهاي انقلابي آنجا مستقر هستند. 🔸ما راه افتاديم و رفتيم فرودگاه. آنجا بود که فهميديم داخل چه خبر است. به جز مقر سپاه و فرودگاه همه جا دست ضد انقلاب بود. سه گردان از سربازان ارتشي آنجا بودند. حدود يک گردان هم از نيروهاي سپاه در فرودگاه مستقر بودند. گلول ههاي خمپاره از داخل شهر به سمت فرودگاه شليک ميشد. 🔸براي اولين بار محمد را در آنجا ديديم. جواني با ريشها و موي طلائي. با چهر هاي و خندان. برادر بروجردي در آن شرايط، نيروها را خيلي خوب اداره ميکرد. بعدها فهميدم فرماندهي سپاه غرب کشور را بر عهده دارد. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 🔻@range_khodaa🔻
🌹سلام 🌹صبح بخیر 🌹روزتون عالی 🌹دلتون شاد 🔻@range_khodaa🔻
🌷 امام رضا (علیه السلام) : 🖋 بهترین ثروت و ذخیره انسان صدقه ای است که در راه خدا می دهد. 📚(مسندالامام رضا (علیه السلام)، ج2، ص208) 🔻@range_khodaa🔻