eitaa logo
رنگ خدا
77.5هزار دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
5.7هزار ویدیو
77 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/aB6V.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
حرام‌خواری قساوت قلب می‌آورد 🔺 خوراکی که انسان می‌خورد به منزله بذری است که در زمین ریخته می‌شود پس اگر آن خوراک پاکیزه و حلال باشد اثرش در قلب که به منزلهٔ سلطان بدن است از رقت و خوراک پلید صفا ظاهر می‌شود و از اعضاء و جوارحش جز خیر و نیکی تراوش نمی‌کند و اگر آن حرام باشد قلب را کدر و تیره نموده در اثرش قساوت و ظلمت امید خیری به او نخواهد بود و پند و اندرز در او اثر نمی‌کند و سخت‌ترین مناظر رقت‌بار او را متأثر نمی‌کند. 🔻@range_khodaa🔻
ابدیت ⚠️ پا به دنیا گذاشته ایم که ... 🔻@range_khodaa🔻
10.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 🏳️ 🚩 🔸 روز شمار عید بزرگ غدیر 📆 ۱۵ روز تا عید غدیر .کسب و کار. 🌹گل فروشی (گل میم)🌹 آقا محمد رضا طاهری ⛅ هر روز یک کلیپ 🔻@range_khodaa🔻
رنگ خدا
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت پنجاهم: زیارت ✔️ راوی : جبار ستوده ، مهدی فریدوند 🔸سال اول جنگ بود. به
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت پنجاه یکم : نارنجک 🔸قبل از عمليات مطلع الفجر بود. جهت هماهنگي بهتر، بين فرماندهان سپاه و ارتش جلسه اي در محل گروه اندرزگو برگزار شد. من و ابراهيم و سه نفر از فرماندهان ارتش و سه نفر از فرماندهان سپاه در جلسه حضور داشتند. تعدادي از بچه ها هم در داخل حياط مشغول آموزش نظامي بودند. 🔸اواسط جلسه بود، همه مشغول صحبت بودند که ناگهان از پنجره اتاق يك نارنجك به داخل پرت شد! دقيقاً وسط اتاق افتاد. از ترس رنگم پريد. همينطور كه كنار اتاق نشسته بودم سرم را در بين دستانم قرار دادم و به سمت ديوار چمباتمه زدم! براي لحظاتي نَفس در سينه ام حبس شد! بقيه هم مانند من، هر يك به گوشه اي خزيدند. لحظات به سختي ميگذشت، اما صداي انفجار نيامد! خيلي آرام چشمانم را باز كردم. از لابه لاي دستانم به وسط اتاق نگاه كردم. 🔸صحنه اي كه ميديدم باور کردنی نبود! آرام دستانم را از روي سرم برداشتم. سرم را بالا آوردم و با چشماني كه از تعجب بزرگ شده بود گفتم: آقا ابرام...! بقيه هم يك يك از گوشه وكنار اتاق سرهايشان را بلند كردند. همه با رنگ پريده وسط اتاق را نگاه ميكردند. صحنه بسيار عجيبي بود. در حالي كه همه ما به گوشه وكنار اتاق خزيده بوديم، ابراهيم روي نارنجك خوابيده بود! 🔸در همين حين مسئول آموزش وارد اتاق شد. با كلي معذرت خواهي گفت: خيلي شرمنده ام، اين نارنجك آموزشي بود، اشتباهي افتاد داخل اتاق! ابراهيم از روي نارنجك بلند شد، در حالي كه تا آن موقع كه سال اول جنگ بود، چنين اتفاقي براي هيچ يك از بچه ها نيفتاده بود. گوئی اين نارنجک آمده بود تا مردانگی ما را بسنجد. بعد از آن، ماجراي نارنجك، زبان به زبان بين بچه ها ميچرخيد. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم  👉 🔻@range_khodaa🔻
🌻 روزت را با قلبی روشن آغاز کن، 🌻 بگذار تمام نگرانی‌هایت 🌻 گوشه‌ای از شب بمانند، 🌻 برای لحظه ای بخند 🌻 و خدا را شکر کن 🌻 برای تمام لحظاتی که 🌻 در تمام مسیرها مراقبت بوده... 🌻 سلام صبحتون بخیر 🔻@range_khodaa🔻
💎پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: آن که دیگری را بخاطر گناهی که توبه کرده ، سرزنش کند ، نمیرد مگر این که خود به آن گناه مرتکب شود. 📗میزان الحکمه، ۲۳۸؛ ۷ 🔻@range_khodaa🔻
8.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ بدهکار کسی نمانید ❌ 🍃 در هنگام مرگ هرکس به تناسب زندگی ای که داشته است ، ممکن است گناهانی داشته باشد که اسباب اذیت و آزارش را در آن لحظات سخت فراهم کند 😞 🍃 از مهم ترین حقوقی که برگردن انسان می‌آید حق الناس است و از بین آنها حق مالی دیگران است، لذا امیرالمومنین می‌فرمایند سعی کنید در آن لحظات سخت بدهکار کسی نباشید ✖️ ✨آیت الله حق شناس(ره)✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔻@range_khodaa🔻
💥🕊عباس دانشگر در پنجم مهرماه 1390 وارد دانشگاه امام حسین(ع) شد. بعد از سپری کردن دوره آموزش افسری به‌خاطر فعالیت‌های فرهنگی او در دانشگاه مورد توجه سردار اباذری جانشین فرماندهی دانشگاه قرار گرفت و در دفتر جانشین فرماندهی دانشگاه مشغول به کار شد. او با استفاده از فضای معنوی دانشگاه و با مطالعه توانست بنیه اعتقادی و اخلاقی خود را روز‌به‌روز کامل‌تر کند. در این مسیر سردار اباذری معلمی دلسوز برای او بود. از دست نوشته‌های مناجات او با خداوند متعال برمی‌آید که در او تحول عظیمی رخ داده بود و پیوسته خود را در محضر خدا می‌دید و از اعمال روزانه خودش حساب می‌کشید. او در این دوران سه‌بار در پیاده‌روی اربعین حسینی در کربلا شرکت کرد و چندین بار برای تعالی روح خود به قم و مشهد مقدس مشرف شد. وصال💝 او در بیست و سوم بهمن سال 1394 دختر عموی خود را به همسری برگزید و صیغه موقت خوانده شد. چند صباحی از دوران نامزدی نمی‌گذشت که عزم سفر به سوریه کرد 🧡روایتی مادرانه عباس من برای مردن حیف بود، او «باید» شهید می‌شد. هنگام دفن پیکرش به او گفتم شیرم حلالت که سربلندم کردی. ✅همرزم شهید: پیکرش را میان دیوار و ماشین سوخته پیداکردیم با همان انگشتر یادگاری! 🌺یادشهداباصلوات 🌺 تاریخ ولادت: ۱۳۷۲/۲/۱۸ تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۳/۲۰ محل شهادت:حلب محل تولد:سمنان مزار : امامزاده علی اشرف سمنان کتاب مربوط به این شهید: آخرین نماز در حلب _ لبخندی به رنگ شهادت 🔻@range_khodaa🔻
💠 از آیت الله بهجت(ره) سوال شد : 👈چه کنیم که نماز صبحمان قضا نشود؟ ✅فرمودند : کسی که باقی نماز هایش را در اول وقت بخواند خداوند او را برای نماز صبح بیدار خواهد کرد..👌 🔻@range_khodaa🔻
🌼 امام هادی عليه السلام: 🍃 لا تَطلب الصَّفا ممّن كَدّرتَ علَيهِ ، ولا النُّصْحَ ممّن صَرَفْتَ سُوءَ ظنِّكَ إلَيهِ ، فإنّما قلبُ غيرِكَ لكَ كقلبِكَ لَهُ. 🍃 از كسى كه آزرده خاطرش کردی، صفا مَجوی و از كسى كه تير بد گمانى ات را به او نشانه گرفته اى خيرخواهى و صداقت مخواه؛ زيرا دل ديگرى با تو همچون دل توست با او. 📚 بحارالانوار، ج 74، ص 181. 🔻@range_khodaa🔻