🌷🌷🌷
پس از عمری فقر، به ثروت وشهرت رسیدم.
و آموختم كه،
با پول میتوان ساعت خريد، ولى زمان نه.
ميتوان مقام خريد،
ولى احترام نه.
ميتوان كتاب خريد،
ولى دانش نه.
ميتوان دارو خريد،
ولى سلامتى نه.
میتوان رختخواب خرید،
ولی خواب راحت نه ...
ارزش آدمها به دارایی نیست،
به معرفت آنهاست.
🌷🌷🌷
🌈 @range_khodaa
سه چیز زیباست
بی خبر،دعایت ڪنند
نبینی، نگاهت ڪنند
ندانی، یادت ڪنند
دعایتان می ڪنم به خیر
نگاهتان می ڪنم به پاکی
یادتان می ڪنم،به خوبی
🌈 @range_khodaa
#تلنگر
وقتی اس ام اسی از مادرم می رسد غمگین می شوم؛ از شکل اس ام اس دادنش حتی.
چشمهايش را ریز می كند و دکمه ها را سخت می فشارد. اس ام اس هایش همیشه جاافتادگی دارند. چند حرف را از قلم می اندازد یا کلمه ای را به شکلی غیر معمول می نويسد؛ یک شکل ِ ویژه که یادآوری می كند او با زحمت اینها را نوشته. انگار از درونِ یک زندان در فرصتی کوتاه با هزار بدبختی فرستاده شده باشند. در اغلب موارد اس ام اس می دهد و می پرسد برای شام برميگردم یا نه؛ با کلمه های خودش، با حروفی که یادآوری می کند او مادر است نه هر کس دیگر. مادری که عمق ِ عشق به او را نمی شود سنجید.
با دیدن اس ام اس هایش فقط گلویم فشرده می شود.
آخ مادر! می خواستم بگویم اس ام اس هایت عاقبت دیوانه ام می کند.
پدرم... او می گويد: این کارت شارژ را وارد کن. می گويم: بزن ستاره صد و چهل... و او مقاومت می كند. برایش ساده است؛ اما نمی خواهد بازی ِ جدید را بپذیرد. اینباکسش به شکلی بی رحمانه لبریز ِ اس ام اس های بی احساس ِ ایرانسل است. هیچ کس به او اس ام اس نمی دهد و او نیز به کسی. ولی فقط یک بار، بله فقط یک بار به من اس ام اس داد. او همیشه به خاطر آلرژی ِ تنفسی آدامس می جود. می گوید گلویش را مرطوب می كند و بهتر نفس می كشد. در اس ام اس اش نوشته بود: "آدامس". همین!
فقط همین یک کلمه.
ننوشته بود آدامس بخر يا آدامس می خواهم. نه، فقط آدامس!
وقتی خواندمش توی ِ خیابان راه می رفتم. یادم می آيد که ایستادم. فروریختم. یک کلمه و او چطور این را نوشته بود!؟
چقدر کم، چقدر کوتاه، چقدر غریب...
آدامس...!
🌈 @range_khodaa
🔔تلنگر
💠 ضرورت خوشاخلاقی
🌷اخلاقت را خوب كن تا خداوند حسابت را آسان گرداند.
☘ #امیرالمومنین_علیه_السلام
📚 امالی صدوق، ص۲۷۸
🌈 @range_khodaa
✨ ﷽ ✨
❤️ دل بــســـپــار ...
🔹 به آتشی که نمى سوزاند
🔹 " ابراهیم " را
🔸 و دریایى که غرق نمی کند
🔸 " موسى " را
🔹 نهنگی که نمیخورد
🔹 " یونس " را
🔸 کودکی که مادرش او را
🔸 به دست موجهاى " نیل " می سپارد
🔸 تا برسد به خانه ی تشنه به خونش
🔹 دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند
🔹 سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد
🔔 آیا هنوز هم نیاموختی ؟؟!
🔔 که اگر همه ی عالم
🔔 قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
🔔 و خدا نخواهد ، " نمی توانند "
❤️ پس
🔸 به " تدبیرش " اعتماد کن
🔸 به " حکمتش " دل بسپار
🔸 به او " توکل " کن
🔸 و به سمت او " قدمی بردار "
🔸 تا ده قدم آمدنش به سوى خود را
🔸 به تماشا بنشینی ... !
🌈 @range_khodaa
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
کاش
در کودکی می ماندیم
جایی که
تنها تلخی زندگیمان
شربت تبمان بود ...
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
🌈 @range_khodaa
🌏🌕تقویم نجومی اسلامی🌕🌍
✴️ شنبه 👈 ۲۳ تیرماه ۹۷
👈۱۴ ژوئیه ۲۰۱۸ 👈 ۳۰ شوال ۱۴۳۹
🌓 این شنبه #قمر در #برج_اسد است.
✅ این روز ، روز مبارکی برای امور زیر است:
🔘 خرید و فروش
🔘 خطبه عقد و ازدواج
🔘 خرید جواهرات
🔘 ساخت و ساز
🔘 ختنه اطفال
🔘 شروع معالجه
❤️ از #مباشرت برای فرزنددار شدن در این شنبه شب خودداری شود. احتمال دیوانگی یا جذام برای مادر یا فرزند قویست. (بدلیل قرار گرفتن در آخر ماه قمری)
⚫️ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث ایمن شدن از بلاها گردد.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز ماه قمری، رأس طبابت ذکر شده . برای افراد دموی، بلغمی و سوداوی مناسبتر است.
⚪️ این شنبه برای #نوره_کشیدن (رفع موهای بدن با نوره) روز مناسبی است.
👈بطور کلی نیمه دوم ماه (۱۵ روز دوم) چون جرم ماه در حال کوچک شدن است برای نوره کشیدن مناسب است.
👈اما از فواید نوره: موجب تقویت قوای جنسی میشود. همچنین غلبه ی سودا را نیز درمان می کند.
🔵 شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👕 شنبه برای بریدن، دوختن، خریدن و پوشیدن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.
✴️️ وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
❇️️ ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد .
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸ززندگیتون شاد🌸
📚 منابع مطالب ما:
📔حلیة المتقین
🗓 مجموعه تقویم های نجومی معتبر
📖 مفاتیح الجنان
🗒تقویم جامع رضوی
📗 بحارالانوار و...
🌈 @range_khodaa
🌷🌷🌷
جملاتی کوچک با مفاهیم بزرگ
👌آنقدر خوب باشيد که ببخشيد، امّا آنقدر ساده نباشيد که دوباره اعتماد کنید!
👌اگر احساس افسردگی دارید، درگير گذشته هستید.
اگر اضطراب دارید، درگير آینده!
و اگر آرامش دارید، در زمان حال به سر میبرید.
👌یک نكته را هرگز فراموش نكنيد:
لطف مکرّر، حقّ مسلّم میگردد!
پس به اندازه لطف کنيد...
👌قدر لحظهها را بدانيد!
زمانی میرسد که دیگر شما نمیتوانید بگوئید جبران میکنم.
👌از کسی که به شما دروغ گفته نپرسيد: چرا؟
چون سعی میکند با دروغهای پیدرپی، شما را قانع كند!
👌غصّههایتان را با قاف بنویسيد تا هرگز باورشان نکنيد!
انگار فقط قصّه است و بس...
👌هیچ بوسهای جای زخمزبان را خوب نمیکند!
پس مراقب گفتارتان باشيد...
👌جادّهی زندگی نبايد صاف و هموار باشد وگرنه خوابمان میبرد!
دستاندازها نعمت بزرگی هستند...
👌و نکتهی آخر :
هیچوقت فراموش نكنيد كه :
" دنيا تكرار نمیشود . . .پس زندگی کنید
🌷🌷🌷
🌈 @range_khodaa
🌷🌷🌷
من در ابتدا خداوند را مانند یک رئیس یا یک قاضی میدانستم که دنبال شناسائی خطاهائی است که من انجام داده ام و اینطوری خداوند میداند وقتی که من مُردم شایسته بهشت هستم یا مستحق جهنم
وقتی قدرت فهم من بیشتر شد ، به نظرم رسید که گویا زندگی تقریبا مانند دوچرخه سواری با یک دوچرخه دو نفره است و دریافتم که خدا در صندلی عقب در پا زدن به من کمک میکند
وقتی خدا هدایت زندگی مرا در دست گرفت ، او بلد بوداز میانبرهای هیجان انگیز و از بالای کوهها و از میان صخره ها و با سرعت بسیار زیاد حرکت کند و به من پیوسته میگفت :
« تو فقط پا بزن »
من نگران و مضطرب بودم پرسیدم « مرا به کجا می بری ؟ »
او فقط خندید و جواب نداد و من کم کم به او اطمینان کردم
وقتی میگفتم : « میترسم » ، او به عقب بر میگشت و دستم را میگرفت و میفشرد و من آرام میشدم
او مرا نزد مردم میبرد و آنها نیاز مرا به صورت هدیه میدادند و این سفر ما ، یعنی من و خدا ادامه داشت تا از آن مردم دور شدیم
خدا گفت : هدیه را به کسانی دیگر بده
چون آنها بار اضافی سفر زندگی است و وزنشان خیلی زیاد است
بنابراین من بار دیگر هدیهها را به مردمانی دیگر بخشیدم و فهمیدم
دریافت هدیه ها بخاطر بخشیدن های قبلی من بوده
و با این وجود بار ما در سفر سبکتر است
من در ابتدا در کنترل زندگی ام به خدا اعتماد نکردم
فکر میکردم او زندگی ام را متلاشی میکند ، اما او
اسرار دوچرخه سواری « زندگی » را به من نشان داد
خدا میدانست چگونه از راههای باریک مرا رد کند
و از جاهای پر از سنگلاخ به جاهای تمیز ببرد و برای عبور از معبرهای ترسناک ، پرواز کند
و من دارم یاد میگیرم که ساکت باشم
و در عجیبترین جاها فقط پا بزنم
من دارم ازدیدن مناظر و برخورد نسیم خنک به صورتم در کنار همراه دائمی خود « خدا » لذت میبرم
و من هر وقتی نمیتوانم از موانع بگذرم
او فقط لبخند میزند و میگوید : نترس من باهاتم تو فقط پا بزن
🌈 @range_khodaa
خدایاهمه بندگان توایم
کلیدهمه بسته هادست توست
دواےهمه خسته هادست توست
به احسان ولطف خود
گره ها ومشکلات همه راباز کن
آمین یا رب🙏
🌈 @range_khodaa
🌷🌷🌷
💕اگر حق با #شماست، به #خشمگین شدن نیازی نیست
و اگر حق با شما نیست، هیچ حقی برای #عصبانی بودن ندارید!
صبوری با خانواده #عشق است،
صبوری با دیگران #احترام است،
صبوری با خود #اعتماد به نفس است
و صبوری در راه خدا، #ایمان است.
اندیشیدن به #گذشته اندوه،
و اندیشیدن به آینده #هراس می آورد
به حال بیاندیش تا لذت را به ارمغان آورد.
در جستجوی #قلب زیبا باش نه #صورت زیبا؛
زیرا هر آنچه زیباست، همیشه خوب نمیماند
اما آنچه خوب است، همیشه زیباست.
🌷🌷🌷
🌈 @range_khodaa