🌷🌷🌷
فوق العاده زیبا. حتما بخونید 👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼
ﺯﻧﯽ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﺖ؟ !
ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻋﺎﺩﻝ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ،
ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯽ؟ !
ﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﯿﻮﻩ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ 3ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﻬﺎ طناب ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯿﺒﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍي ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ ﻓﺮﺍﻫﻢ
ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ طناب ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺭﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ...
ﻭ ﺍﻻﻥ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻭ ﺑﯽ ﭘﻮﻝ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ ...
ﻫﻨﻮﺯﻡ ﺻﺤﺒﺖ ﺯﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ ،
درب خانه حضرت داوود را زدند، و ايشان اجازه ورود دادند، ده نفر از تجار وارد شدند و هرکدام کيسه صد ديناري رو مقابل حضرت گذاشتند، و گفتند اينها را به مستحق بدهيد.
حضرت پرسيد علت چيست؟
ايشان گفتند در دريا دچار طوفان شديم و دکل کشتي اسيب ديد و خطر غرق شدن بسيار نزديک بود که درکمال تعجب پرنده اي طناب بزرگ به طرف ما رها کرد. و با ان قسمتهاي اسيب ديده کشتي را بستيم.
نذر کرديم اگر نجات يافتيم هر يک صد دينار به مستحق بدهيم.
حضرت داوود رو به آن زن کرد و فرمود:
خداوند براي تو از دريا هديه ميفرستد، و تو او را ظالم مي نامي.
اين هزار دينار بگير و معاش کن و بدان خداوند براي حال تو بيش از ديگران آگاه هست...
خالق من بهشتي دارد،«نزديک زيبا و بزرگ»...
و دوزخي دارد به گمانم «کوچک و بعيد»
و در پي دليلي ست که ببخشد ما را،،،
گاهي به بهانه دعايي در حق ديگري...
شايد امروز آن روز بي دليل باشد،،،
دعايتان ميکنم.دعايم کنيد.
🌈 @range_khodaa
«
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹 شهـــید حسن صنوبری :
پـدر و مـادر عـزيزم! آنگاهی ڪه مرا
به خاڪ میسپاريد ، چشمــانم را باز
بگذاريد تا دشمـــــن بداند ڪـہ من با
چشـم باز اين راه را انتخـــاب نمودم
و دستـــانم را همچنـــان گــره ڪرده
بگذاريدتا دشمنبداند كهمن با مشت
گره ڪرده از اين ميهـن دفاع ڪردم.
🌈 @range_khodaa
📚#داستان_واقعی
✍️#من_حق_مردم_نخوردم_تاملخ_حق_من_خورد
جناب حاج مرادخان حسن شاهى ارسنجانى نقل كردند: در سالى كه بيشتر نواحى فارس به آفت ملخ مبتلا شده بود، به قوام الملک خبر دادند كه مزرعه هاى شما در نواحى فسا، تمام به واسطه ملخ از بين رفته است
قوام گفت: بايد خودم ببينم، پس به اتفاق ايشان و مرحوم بنان الملک و چند نفر ديگر از شيراز حركت كرديم و چون به مزرعه هاى قوام رسيديم ديديم تماما خوراک ملخ گرديده، به طورى كه يک خوشه سالم نديديم
همين طورى كه مى رفتيم و تماشا مى كرديم، به قطعه زمينى رسيديم كه تقريبا وسط مزرعه بود ديديم محصول آن سالم و يک خوشه اش هم دست نخورده در حالى كه محصول زمين هاى چهار طرف آن به طور كلى از بين رفته بود
قوام پرسيد: اين جا كى بذر پاشيده و متعلق به كيست؟
گفتند: متعلق به فلان شخصى كه در بازار فسا، پاره ورزى مى كند.
گفت: مى خواهم او را ببينم .
به من گفتند: او را بياور.
رفتم او را ديدم و گفتم : آقاى قوام تو را طلبيده
گفت: من با آقاى قوام كارى ندارم، اگر او به من كارى دارد، بيايد اين جا
هر طور بود با خواهش و التماس او را به نزد قوام آورديم
قوام از او پرسيد: فلان مزرعه، بذرش از تو است؟ و تو كاشته اى؟
گفت: بله
قوام پرسيد: چه شده كه ملخى همه زراعت ها را خورده جز مال تو را؟
گفت: اولا: من مال كسى را نخورده ام تا ملخ مال مرا بخورد. ديگر آن كه من هميشه زكات آن را سر خرمن خارج مى كنم و به مستضعفين مى رسانم و مابقى را به خانه ام مى برم
🌈 @range_khodaa
🔔 #تفکـــر_در_آیات_قــــرآن
سبکِ عیسی به دینِ خود، موسی به
دیــنِ خود، یڪ فــــرهنگ شیـطانی
اسـت ڪـہ غیــرت و تعصــب دینـی
مــؤمنــان را نشانه رفته است.
تا نرم نرم، مثــل تحصیلڪردههای
سکولاریزه شده،نسبت به همه چیز،
بیتفــاوت و خنثـی باشند.
که عاقبتش، همان عاقبت تلخ قوم
ثمود است که نسبت به کشته شدن
ناقه ی صــالح، بیتفــاوت بودند و
گـــرفتــار عذاب شدند.
بســزای همین بیتفاوتی! در مــرام
قرآنو عترت، دوچیز وجودخارجی
ندارد؛ یکی به من چه؟! یکی هم به
تو چه؟!
« آیه 5 سوره فصلت »
وَ فِي آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِــن بَيْنِنَا وَبَيْنـِكَ
حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ
و میــان ما و تو حجــاب ضخیم و
فاصله بسیار است، تو به ڪار دین
خـــود پرداز ما هم البتـہ به ڪیش
خویش عمل میڪنیم.
🌈 @range_khodaa
»
✍️ #سخــــن_بــــزرگان
🌿 میرزا جواد آقا تهرانی(ره) شبی
دیر وقت به منــزل میآیند ، متوجـہ
میشوند ڪـہ کلیـد منزل همراهشان
نیست، چون خـــانوادهشان، خــواب
بودند از در زدن خودداری کرده و در
هوایسرد تا اذان صبح قدم میزنند.
هنــگام اذان در میزنند و وارد خانـہ
میشوند ، یڪی از فـرزندان ڪـہ از
قضیه مطلـع میشود ، میپرسد چرا
زنگ نزدید؟ ایشـــان میگویند : شما
خـواب بودید ، زنگ من موجب اذیت
شمــا میشــد!
🌈 @range_khodaa
امام صادق عليه السلام:
هر كه خانه اى داشته باشد و مؤمنى، به سكونت در آن نيازمند باشد و او آن را از وى دريغ دارد، خداوند عزّوجلّ فرمايد: فرشتگان من! بنده ام از سكونت دادن بنده ام در دنيا بخل ورزيد. به عزّتم سوگند كه هرگز در بهشت من سكونت نكند
مَن كانَ لَهُ دارٌ و احتاجَ مُؤمِنٌ إلى سُكناها فَمَنَعَهُ إيّاها قالَ اللّهُ عَزَّ و جلَّ: مَلائكَتي، عَبدي بَخِلَ على عَبدي بِسُكنَى الدُّنيا، و عِزَّتي لا يَسكُنُ جِناني أبدا
ميزان الحكمه جلد5 صفحه341
🌈 @range_khodaa
❤️ امام صادق عليه السلام :
زمستان، بهار مؤمن است؛ شبهايش
طولانى است و براى عبادتِ نيمهشب
از آن ڪمڪ مىگيــرد و روزهــــايش
كوتاه است و براى روزه گرفتن از آن
مدد مىجويد.
الشِّتاءُ رَبِيعُ المُؤمِنِ، يَطُــولُ فيهِ لَيلُهُ
فَيَستَعِينُ بهِ علىقِيامِهِ، و يَقصُرُ فيهِ
نَهارُهُ فَيَستَعِينُ بهِ على صِيامِهِ
📚 ميـــزانالحڪمـہ ج ۶ ص ۴۰۰
🌈 @range_khodaa
📘🌸داستانی زیبا از سرورمان حضرت محمد مصطفی (صل الله علیه وسلم)
🔻زنی درمکه زندگی میکرد
خبر ها در گوشه وکنار شهر پخش گردیده بود که شخصی جادوگری پیدا شده است که هر که با او صحبت کند دین اش را از دست میدهد .
▫️پیر زن چون به بت های که می پرستید خیلی عقیده داشت لازم دانست تا از مکه کوچ کند تا مبادا دین اش را از دست بدهد وی تمام وسایل اش را جمع کرده و به دهن دروازه خود ایستاده .
▫️که از آن کوچه نبی کریم (صل الله علیه وسلم) میگذشت .
پیرزن گفت :
پسرم این وسایلم را به سرم بگذار .
🍃حضرت (صل الله علیه وسلم) وقتی بار را برداشت دید وزن آن زیاد است و پیر زن توان برداشتن آنرا ندارد بار را بر دوش مبارک خویش گرفت وبه پیر زن گفت تا هر جا که میروی من بارت را میبرم .
🍃پیر زن خوشحال شد در راه با هم صحبت میکردند حضرت محمد (صل الله علیه وسلم) پرسیدند؛
به کجا میروی؟
پیرزن گفت :
میخواهم از مکه بروم شنیده ام شخصی جادوگری بنام محمد آمده است ودین مردم را از بین ببرد میترسم در این شهر با او ملاقات کنم و دین ام را ازدست بدهم جناب رسول الله (صل الله علیه وسلم) چیزی نگفتند و همچنان براه میرفتند
🔻وقتی پیرزن به مکان که میخواست رسید از حضرت نبی کریم (صل الله علیه وسلم) پرسید؛
ای جوان نام تو چییست؟
تا به مردم بگویم که اگر در مکه جادوگر پیدا شده در آنجا چنین جوان مهربان هم است !
🔻حضرت نبی کریم (صل الله علیه وسلم) تبسم نموده گفتند من همان جادوگری هستم که از ترسش به اینجا آمده ایی پیر زن معتجب شد وگفت آیا نام تو محمد است ؟
❣️ایشان فرمودند بلی نام من محمد است.
🍃پیرزن گفت :
پس جادویت به من اثر کرد بعد از این من در دین توام.
❣️سبحان الله اين است اخلاق آنحضرت (صل الله عليه و سلم) و تٲثير مثبتش كه با ديدن اخلاق ايشان مشركين مسلمان ميشدند اما حيف كه امروز اخلاق ما چنين است كه مردم را فراري ميكنيم در حالي كه در نزد الله و رسولش بهترين انسان شخصي است كه اخلاق بهتري داشته باشد.
❣️الهي به لطف و مهرباني خودت اخلاق نيك نصيب همه ما بگردان
✓
🌈 @range_khodaa
🔴 حیله های شیطان در لحظه مرگ انسان !
✳️ موقعى که انسان در حال احتضار قرار مى گیرد و نزدیک است جان از بدنش مفارقت کند ، شیطان با فرزندان و یاران خود بر بالین او حاضر مى شوند و تلاش مى کنند تا با حیله هاى مختلف ایمان او را گرفته و آن را از چنگش بیرون آورند و این سخت ترین حالت براى محتضر است .
💠 وارد شده است :
🔘 انسان هنگام مرگ ، زیاد تشنه مى شود . شیطان از این فرصت براى گرفتن ایمان او استفاده مى کند و ظرف پر از آب سرد و گوارایى را در دست گرفته و بر بالین انسان مى ایستد و ظرف را حرکت مى دهد.
🔺 محتضر در حالى که شیطان را نمیشناسد به او مى گوید : مقدارى از این آب را به من بده تا بیاشامم .
🔥 شیطان در جواب او مى گوید : اگر مى خواهى به تو آب دهم ، بگو خدایى در عالم وجود ندارد (نعوذبالله ) اگر جواب او را ندهد و صورت خود را از او برگرداند ، شیطان از طرف پا ظاهر مى شود و آن ظرف را حرکت مى دهد . شخص مؤ من باز درخواست مقدارى آب مى کند.
🔥 شیطان مى گوید : اگر مى خواهى به تو آب دهم ، بگو محمد صلى الله علیه و آله و صحبه و بارک و سلم ، پیامبر من نیست (نعوذبالله من ذلک ) اگر او ایمانش عاریه اى باشد آن جمله را مى گوید و بدین وسیله ایمان خود را به شیطان مى دهد و کافر از دنیا مى رود .
💥 در این هنگام آن ملعون آب را روى زمین مى ریزد و ظرف را مى شکند و مى گوید : من کار خود را کردم و احتیاجى به تو ندارم . اما اگر ایمانش ثابت و محکم باشد کلام شیطان را رد مى کند و به او توجهى نمى نماید .
🔵 اگر انسان مى خواهد ایمانش دستخوش وسوسه هاى شیطان نگردد :
➖ به بندگان الله متعال ستم روا ندارد ،
➖ زیاد دعا بکند
➖ اعتقاد خود را به پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و صحبه و سلم محکم کند.
➖ نمازهاى یومیه و سنت خود را ضایع نکند و از آن ها مواظبت نماید در اول وقت بخواند .
➖ اطاعت از اوامر و نواهی اسلام
➖ کسى که از نمازهاى خود مواظبت کند و آنها را با شرائطش انجام دهد هنگامى که شیطان براى گرفتن ایمانش نزد او حاضر مى شود "ملک الموت " آن ملعون را مى راند و دور مى گرداند و شهادتین را به او تلقین مى نماید.
🔥حتی شیطان ممکن است به صورت جد و پدر انسان در آید و بگوید : از مذهب و ایمان خود دست بردار ، زیرا من هم بر این دین بودم و اکنون مرا به واسطه آن عذاب مى کنند از این جهت خویشان محتضر باید شهادتین را به او تلقین کنند و اعتقادات را به وى تذکر دهند ؛ زیرا شیطان دشمنى آشکار براى انسان است
🌈 @range_khodaa
🌸🍃🌸🍃
شبـلی نقل نمـوده است:
من همسـايه ای داشتم که وفـات نمـود، او را خواب ديـدم.
از اوپرسيـدم: خـدا با تو چـه کرد؟ گفـت : ای شيـخ !
هول های بزرگ ديدم، و رنـج های عظيم کشيدم.
از آن جمله به وقت سـوال منکـر و نکير، زبان من از کـاربـاز مـانـد.
با خود می گفتم : واويلاه این عقـوبت از کجا به من رسيد؟ آخر من مسلمان بودم و بر دين اسلام مُردم.
آن دو فرشته با غضـب از من جـواب طلبيدند، ناگاه شخصی نيکـو موی و خوش بوی آمد ميـان من و ايشـان حـايل شد و مرا تلقيـن کرد تا جـواب
ايشـان را به نحـو خـوب بـدهم .
از آن شخص پرسيـدم : تو کيستی؟ خـدا تو را رحمت کند که من را از اين غصه خلاصی دادی؟
گفت: من شخصی هستـم که از صلـواتی که تو بر
پيغمبر(صلی الله علیه وآله) فرستادی آفريده شده ام ومامورم در هروقت هرجا که در مانی به فرياد تو رسم.
منبـع: آثـار و برکـات صلـوات ص ۱۳۱
🌈 @range_khodaa
🌸🍃🌸🍃
حاج عزت الله مومنی(ره):
می خواهید رمز کار را به شما بگویم؟
برای خدا و در راه خدا کار "نسنجیده و بی توقع" انجام بده.
دست کسی رو بگیر
پول رهن کسی رو بده
به کسی محبتی بکن
خودت رو بشکن
غرور خود را زیر پا بگذار
اتاقی به کسی ، عروس و دامادی، خانواده نیازمندی، بده و پول نگیر یا نصف بگیر
غذایی بده
ننشین زیر و روی کار را در بیار
نمی خواهد همه جوانب کار را بررسی کنی و نفع و ضررت را بسنجی
عمل کن
آره بابا جان، این رمز کار است.
اگر این طور آدمی باشی، خودشان به سراغ شما خواهند آمد. امام زمان (عج) دنبال این تیپ آدم هاست.
🌈 @range_khodaa
سه دفتری که خداوند اعمال بندگان را در آنها ثبت میکند
پیامبراکرم(ص) فرمود: برای اعمال بندگان سه دفتر هست؛
❶ دفتری که خدا چیزی از آن را نمی آمرزد.
❷ دفتری که خدا به آن اهمیت نمی دهد.
❸ دفتری که خداوند از هیچ چیز آن نمی گذرد.
سپس فرمود:
دفتری که خدا چیزی از آن را نمیآمرزد، #شرک_به_خدا است.
دفتری که خدا به آن اهمیت نمیدهد، ستمی است که بنده میان خود و خدا به خویشتن کرده است. مانند روزهای که خورده یا نمازی که ترک کرده و خداوند اگر بخواهد آنرا میبخشد و از آن می گذرد.
و اما دفتری که خداوند از هیچ چیز آن نمیگذرد ستمهائی است که بندگان به یکدیگر کردهاند که ناچار باید تلافی شود.
نصایح، نوشته مرحوم آیت الله مشکینی احادیث الطلاب
🌈 @range_khodaa
🌷🌷🌷
در زمان حضرت موسے(ع) پسر مغروری بود ڪه دختر ثروتمندی گرفته بود. عروس مخالف مادرشوهر خود بود.
پسر بہ اصرار عروس، مجبور شد مادر پیر خود را بر ڪول گرفته بالای ڪوهے ببرد، تا مادر را گرگ بخورد.
مادر پیر خود را بالای ڪوه رساند، چشم در چشم مادر ڪرد و اشڪ چشم مادر را دید و سریع برگشت.
بہ موسے(ع) ندا آمد برو در فلان ڪوه مهر مادر را نگاه ڪن.
مادر با چشمانی اشڪبار و دستانے لرزان، دست بہ دعا برداشت. و میگفت: خدایا! ای خالق هستے! من عمر خود را ڪردهام و برای مرگ حاضرم، فرزندم جوان است و تازهداماد، تو را بہ بزرگیات قسم میدهم، پسرم را در مسیر برگشت بہ خانهاش، از شر گرگ در امان دار. ڪه او تنهاست.
ندا آمد: ای موسے(ع)! مهر مادر را میبینے؟ با اینڪه جفا دیده ولی وفا میڪند.
بدان من نسبت بہ بندگانم از این پیرزن نسبت بہ پسرش مهربانترم.
🌈 @range_khodaa
🔔
🌹 شهــید هادی علیدوست :
ای جوانان نڪند در رختخواب ذلت
بميريد كه حضـرت علی عليه السلام
در محــراب عبـــادت شهيــد شد. ای
جوانان مبادا كه در غفلت بميريد كه
امام حسيـــن عليه السلام در ميدان
نبرد شهيد شد. ای جوانان، مبادا كه
درحالبیتفاوتیبميريد كه علیاكبر
در راه حسين عليهالسلام و با هدف
شهيــد شد.
🌈 @range_khodaa
🌷🌷🌷
داستان کوتاه
روزی حضرت سلیمان(ع) در کنار دریا نشسته بود، نگاهش به مورچهای افتاد که دانه گندمی را با خود به طرف دریا حمل میکرد.
سلیمان(ع) همچنان به او نگاه میکرد که در همان لحظه قورباغهای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود، مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت.
سلیمان(ع) مدتی به فکر فرو رفت و شگفتزده شد، ناگاه دید قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود، آن مورچه از دهان او بیرون آمد ولی دانه گندم را همراه نداشت.
سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید، و سرگذاشت او را پرسید.
مورچه گفت: «ای پیامبرخدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی میکند که نمیتواند از آنجا خارج شود و من روزی او را حمل میکنم و خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا نزد آن کرم ببرد.
قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است میبرد، و دهانش را به درگاه آن سوراخ میگذارد، من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او میگذارم و سپس باز میگردم به دهان قورباغه، سپس در آب شنا کرده و مرا به بیرون از آب دریا میآورد و دهانش را باز میکند و من از دهان او خارج می شوم.»
سلیمان(ع) به مورچه گفت: وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری، آیا سخنی از او شنیدهای؟
مورچه گفت: آری او میگوید «یا من لا ینسانی فی جوف هذه الصخره تحت هذه اللجه برزقک، لا تنس عبادک المومنین برحمتک» ای خدایی که رزق و روزی مرا در درون این سنگ در قعر دریا فراموش نمیکنی، رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن.
🌈 @range_khodaa
🌸🍃🌸🍃
ذکر انگشتر حضرت زهرا علیهاسلام
آیت الله جوادی آملی می فرمود
نقل شده:
حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام)فرمود بر روی نگین انگشتر من این ذکر را بنویسید؛
(( الهی لا تکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا))
یعنی ؛خدایا من را به اندازه یک چشم بهم زدن هم به خودم وامگذار.
از حضرت پرسیدند؛چرا دربین این همه ذکرها،شما این ذکر را انتخاب کردید؟
حضرت زهرا(علیها السلام ) فرمود: زمانی که من دختر بودم ودر خانه پدرم،هر وقت سحر بیدار شدم ، دیدم پدرم رسول الله سر به سجده گذاشته و در سجده این ذکر را می گوید.
🌈 @range_khodaa
🌸شهیدی که بدنش با اسید هم از بین نرفت🌸
❤️✨مجروح که شد، به اسارت دشمن در آمد و همانجا به شهادت رسید. بعثی ها او را دفن کردند و شانزده سال بعد، هنگام تبادل جنازه ی شهدا با اجساد عراقی، جنازه محمدرضا شفیعی و دیگر شهدای دفن شده رو بیرون می آورند تا به گروه تفحص شهدا تحویل دهند. اما جنازه محمد رضا سالم مانده، سالمِ سالم...
❤️✨صدام گفته بود این جنازه این طور نباید تحویل ایرانی ها داده بشه. اونو سه ماه زیر آفتاب سوزان گذاشتند، اما تفاوتی نکرد، رو پیکرش آهک و اسید پاشیدند ولی باز هم بی تأثیر بود..
❤️✨مادرش و یکی از همرزم هاش که همیشه باهاش بود و کامل می شناختش می گفت می دونین برا چی جنازه ش سالم موند؟
💙✨گفت راز سالم موندن جنازه ش چند چیزه:
👌 اهتمام جدی به نماز شب داشت
👌 دائماً با وضو بود و مداومت بر غسل جمعه داشت
👌 هیچوقت زیارت عاشورایش هم ترک نمی شد
👌 هر وقت برای امام حسین (ع) گریه می کرد، اشک هایش رو به بدنش می مالید
❤️✨مادرش هم میگفت: به امام زمان (عج) ارادت خاصّی داشت و هر وقت به قم می اومد، رفتن به جمکران را ترک نمی کرد..
🌈 @range_khodaa
فقط خداست كه ...
میشود با دهان بسته صدایش كرد...
میشود با پای شكسته هم
به سراغش رفت...
تنها خریداریست كه اجناس شكسته را بهتر برمیدارد...
تنها كسی است كه
وقتی همه رفتند می ماند...
وقتی همه پشت كردند آغوش میگشاید...
وقتی همه تنهایت گذاشتند
محرمت میشود...
و تنها سلطانیست كه ...
دلش با بخشیدن آرام می گیرد،
نه با تنبیه كردن...!
🕊همیشه و همه جا...
🌈 @range_khodaa
🌸🍃🌸🍃
گويند حضرت عيسى بن مريم (ع) نشسته بود و نگاه مى كرد به مرد زارعى كه بيل در دست داشت و مشغول كندن زمين بود.
حضرت عرض كرد:
خدايا آرزو و اميد را از زارع دور گردان . ناگهان زارع بيل را به يك سو انداخت و در گوشه اى نشست .
عيسى عليه السلام عرض كرد:
خدايا آرزو را به او بازگردان .
زارع حركت كرد و مشغول زراعت شد. عيسى عليه السلام از زارع سؤال نمود: چرا چنين كردى ؟
گفت: با خود گفتم تو مردى هستى كه عمرت به پايان رسيده ، تا به كى بكار كردن مشغولى ، بيل را به يك طرف انداخته و در گوشه اى نشستم .
بعد از لحظاتى با خود گفتم :
چرا كار نمى كنى و حال آنكه هنوز جان دارى و به معاش نيازمندى ، پس بكار مشغول شدم.
🌈 @range_khodaa
#شاکر_و_صابر
حضرت ایوب را نماد صبر میدانیم.
اما ایشان یکجا از شیطان به خدا شکایت میکند:
به یاد آر بنده ما ایوب را آنزمان که پروردگار خود را ندا داد که شیطان مرا دچار عذاب وگرفتاری نموده
(سوره مبارکه صاد آیه ۴۱)
ایوب نبی از چه چیزی خسته شد و زبان به شکایت گشود؟
امام صادق(ع) پاسخ این سوال را در روایتی داده اند:
شیطان به خدا گفت، چون به ایوب نعمتهای زیادی عطا کرده ای او شاکر است.
خداوند برای اینکه به همه عبودیت و اخلاص ایوب را ثابت کند؛ نعمتها را از او یکی یکی گرفت تا دچار به ابتلا و بیماری شود.
تا آن زمان ایوب نبی شاکر بود اما پس از آن به مقام صبر میرسد.
نکته جالب اینجاست که ایوب نبی از یک حرف آزرده خاطر شد، وقتی در بیماری سخت بود، علمای بنی اسرائیل نزد او آمدند و گفتند: ای ایوب چه گناهی کرده ای که خداوند تو را اینگونه عذاب کرده است؟
این زخم زبان علمای بنی اسرائیل باعث شد ایوب نبی رنجیده شود.
او در اوج نعمت، شاکر بود و امتحان شد...
و در اوج سختی و از دست دادن نعمت صابر بود و امتحان شد...
خدا در هر حال بندگانش را امتحان میکند
🌈 @range_khodaa
حضرت امام محمد باقر علیه السلام
مَن لَم یَجعَل لَهُ مِن نَفسِهِ واعِظا فَإنَّ مَواعِظَ النّاسِ لَن تُغنِیَ عَنهُ شَیئا.
کسی که واعظی درونی نداشته باشد، موعظههای مردم سودی به او نمیرساند.
(تحف العقول، ص. ۲۹۴)
🌈 @range_khodaa