eitaa logo
رنگ خدا
77.7هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
5.5هزار ویدیو
75 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/aB6V.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ امام باقر عليه السلام: 🔻 زمانی بر مردم می‌‌آید که امام و پیشوای آنان غیبت می‌‌کند؛ پس خوشا به حال کسانی که در آن زمان بر فرمان ما استوار و ثابت قدم باشند. 📚 بحارالأنوار: ج ۵۲، ص ۱۴۵ 🔻@range_khodaa🔻
⚜️ بلند شو‼️ عالم منتظر امام زمانه و (عج)، منتظر آدمایی هست که بلند بشن و خودشون رو بسازن... 🔻@range_khodaa🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺مےگویند: 🌸روزے را صبحِ زود تقسیم مےڪنند 🌼هرجا ڪـہ هستے “سهمِ امروزت” “یك بغل شادے و آرامش” 🌸سلام🌸 🌼روزتون پر از خیر و برکت🌼 🔻@range_khodaa🔻
◼️امام کاظم علیه السلام فرمودند: ◾️اَلتَّحَدُّثُ بِنِعَمِ اللّه ِ شُكْرٌ وَتَرْكُ ذلِكَ كُفْرٌ، فَارْبِـطُوا نِعَـمَ رَبِّـكُمْ بِالشُّـكْرِ وَحَصِّنُوا اَمْوالَكُمْ بِالزَّكاةِ. ▪️ياد كردن نعمتهاى الهى «شكر» است، و ترك آن ناسپاسى است. پس نعمتهاى پروردگار را به شكر پيوند دهيد، وداراييهاى خود را با پرداخت زكات، حفظ كنيد. 📚حياة الامام موسى بن جعفر عليه السلام، ج 1 ص 248 🔻@range_khodaa🔻
رنگ خدا
🍀 سلام بر ابراهيم ۱🍀 💥 قسمت هشتاد و هشتم : غروب خونین ( بخش سوم) 👤 راوی: علي نصرالله ديگري گفت:
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘ 💥 قسمت هشتاد و نهم: اوج مظلومیت ( بخش اول ) 👤 راوی : مهدی رمضانی با اينکه سن من زياد نبود اما خدا لطف کرد تا با بهترين بندگانش در گردان کميل همراه باشــم. ما در شب شروع عمليات تا کانال سوم رفتيم. اين کانال کوچک بود و تقريبًا يک متر ارتفاع داشت. بر خلاف کانال دوم که بزرگ و پر از موانع بود. آن شــب همه بچه‌ها به ســمت کانال دوم برگشتند. کانالي که بعدها به نام »کانال کميل« معروف شد. من به همراه ديگر نيروها پنج روز را در اين کانال سپري کردم. از صبــح روز بعد، تــک تيراندازان عراقــي هر جنبنــده اي را هدف قرار ميدادند. ما در آن روزهاي محاصره، دوران عجيبي را سپري کرديم. يادم هســت که ابراهيم هادي، با آن قدرت بدني و با آن صلابت، كانال را سرپا نگه داشته بود! فرمانده و معاون گردان ما شهيد و مجروح شدند. براي همين تنها كسي كه نيروها را مديريت ميكرد ابراهيم بود. او نيروها را تقسيم كرد. هر سه نفر را يك گروه و هر گروه را با فاصله، در نقطه‌ای از كانال مستقر نمود. يك نفر روي لبه ي كانال بود و اوضاع را مراقبت ميكرد. دو نفر ديگر هم در داخل كانال در كنار او بودند. 📚 منبع: کتاب سلام بر ابراهيم ۱👉🏻 🔻@range_khodaa🔻
... 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ▫️با احمد رفیق بودیم؛ اما چندسالی بود که به‌خاطر یک اختلاف مالی، میانۀ‌مان شکرآب شده بود. هر کدام‌ حق را به خودمان می‌دادیم. گرۀ دعوا که کور شد، برای قضاوت رفتیم پیش آقای بهجت. ▫️اول احمد حرف‌هایش را زد، بعد هم من از سیر تا پیاز ماجرا را گفتم. این میان، احمد برای کاری از اتاق بیرون رفت. حرف‌های من که تمام شد، آقا همان‌جور که سرش پایین بود، با لبخند گفت: «خُب حالا من گوش کدام‌تان را بکشم؟» ▫️بعد رو کرد به جای خالی احمد... چهره‌اش از ناراحتی تغییر کرد. قطره‌های درشت عرق نشست روی پیشانی‌اش... انگار که اتفاق خیلی بدی افتاده باشد، یا حرف خیلی بدی زده باشد... ▫️با ناراحتی گفت: «ایشان نیستند؟! نمی‌دانستم؛ و گر نه این جمله را در غیاب او نمی‌گفتم.» 📚 به شیوه باران، ص٣٣ 🔻@range_khodaa🔻
💠 ذکر خالی، چنگی به دل نمی زند❗️ به یاد خدا باشید یا با تسبیح یا با دل. یاد خدا با دل خیلی اهمیت دارد. گاهی اوقات انسان با زبان در حال گفتن ذکر استغفار است، اما گناه هم می کند. در حدیث آمده که : « کسی که در حال گناه کردن استغفار میکند، خود را مسخره کرده است. یکی از علما می گفت: سی سال پیش سوار اتوبوس بودم، یک حاجی هم با ریش و عبا و قبا جلوی من نشسته بود. هر زن بی حجابی که وارد اتوبوس می شد، حاجی نگاه می کرد و یک « استغفر الله » می گفت. پشت سر هم هر زنی که وارد می شد، حاجی این کار را می کرد. یک وقت در یکی از ایستگاه ها یک خانم بی حجاب سوار ماشین شد، حاجی متوجه او نشد، من با دست به شانه اش زدم و گفتم : « حاج آقا، یک استغفر الله دیگر هم سوار اتوبوس شد! شخص حاجی با شنیدن حرف من ناگهان برگشت و متوجه شد یک عالم پشت سرش نشسته و مراقب اوست و فهمیده که شیطان او را بازی داده است. جیک نزد. شیطان این قدر عجیب است که در حالی که مشغول استغفار هستی، شما را به گناه می اندازد. این ذکر به درد نمی خورد. چون دل به یاد خدا نیست. حاجی پشت سر هم می گفت:« خدا لعنت کند کسانی را که اینها را بی حجاب کرده اند» اما با این حال، خودش، محو تماشایشان بود. اگر دل انسان به یاد خدا باشد که چشم، به زن نامحرم نگاه نمی کند! تسبیح در دست و ذکر استغفار هم بر لب، اما دل به یاد خدا نیست! از خدا بخواهید که دل هایتان به یاد او باشد. این مطلب را یادگاری از من داشته باشید: ذکر خالی، چنگی به دل نمی زند! 📚محمودی گلپایگانی ، در محضر مجتهدی ج 2، ص 165،انتشارات مستجار،1392 🔻@range_khodaa🔻
همیشه می گفت: بعد از توکل به خدا توسل به حضرات معصومین مخصوصا حضرت زهرا سلام الله حلال مشکلات است... شهید🕊🌹 🔻@range_khodaa🔻
نمازهای بی حواس! 🌑چند راهکار برای جمع کردن حواس در نماز: 1️⃣ گفتن ذکر «لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِاللّٰه العَلیِ العَظیم» پیش از نماز 2️⃣ خلوت کردن سر سجاده دقایقی پیش از شروع اذان 3️⃣ گفتن سه بار ذکر رکوع و سجود 4️⃣ تصور اینکه ممکن است این آخرین نماز من باشد 🏞 توضیح کامل‌تر نکات در تصویر بیان شده است 🔻@range_khodaa🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 مجانی ببخش! 🔷 ✅ خاطره مرحوم آیت الله مصباح یزدی از مرحوم آیت الله میرزا عبدالعلی تهرانی (رحمة الله علیهما) 🔻@range_khodaa🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️🌙 ⭐️الهی 💫گفتی کریمم ⭐️پس تاکـرم 💫تو درمیان است ⭐️نا امیدی برما حرام است 💫خـدایـا... ⭐️توسختی های زندگی 💫دستمان را بگیـر ⭐️که سخت محتـاج 💫نگاهت هستیم ⭐️شبتـون بخیر 🔻@range_khodaa🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 الهـــی به نام تو که بی نیازترین تنهایی... با تکیه بر لطف و مهربانی ات روزمان را آغاز می کنیم به امید روز سراسر خیر و برکت و با آرزوی ظهور مولایمان 🌸 بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🌸 الهی به امید لطف تو... 🔻@range_khodaa🔻
◼️امام حسن علیه السلام: ◾️لأىِّ شَى ءٍ لا نَراكَ تَرُدُّ سائِلاً وَإنْ كُنْتَ عَلى ناقَةٍ؟ فَقـال عليه السلام : «إنّى لِلّهِ سـائِلٌ، وَفيهِ راغِبٌ، وَأَنـا أَسْتَحْـيى أنْ أَكُونَ سائِلاً وَأَرُدَّ سائِلاً، وَإِنَ اللّه َ عَوَّدَنى عادَةً أَنْ يـُفيضَ نِعَمَهُ عَلَيَّ وَعـَوَّدْتُهُ أَنْ أَفيضَ نِعَمَهُ عَلَى النّاسِ فَأَخْشى إنْ قَطَعْتُ العادَةَ أَنْ يَمْنَعَنى العادَةَ ▪️گروهى در محضر امام مجتبى عليه السلام بودند، از حضرت سؤال كردند: «چگونه است كه شما هرگز سائل و نيازمندى را نااميد برنمى گردانيد، گرچه سوار بر اشتر، در حالت رفتن باشيد؟ «فرمود: من هم به درگاه خداوند محتاج و سائلم و مى خواهم كه خداوند مرا محروم نگرداند و شرم دارم كه با چنين اميدوارى، سائلان را نااميد كنم، خدايى كه نعمتهايش را بر من ارزانى داشته، مى خواهد كه من هم به مردم كمك كنم و مى ترسم كه اگر بخشش خود را از مردم دريغ دارم، خداوند هم به من عنايتش را دريغ دارد و منع نمايد. 📚نورالابصار، شبلنجى، ص123 📚كنز المدفون، جلال الدين سيوطى، ص434 🔻@range_khodaa🔻
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🔆آخرین سفارش 🌻وقتی امام حسین علیه‌السلام برای وداع، نزد اهل‌بیت خود آمد، ازجمله سفارشات اکید ایشان این بود که دشمنان، شما را به انواع بلا مبتلا می‌سازند و در عوض، خداوند انواع کرامت‌ها را به شما خواهد داد. پس زبان به شِکوه مگشایید و سخنی که اجر شما را ناقص کند مگویید. 🌻زینب علیها السلام بی‌تابی می‌کرد. امام علیه‌السلام دست بر سینه‌اش کشید و او را آرامش داد و فرمود: 🌻 «خداوند ثواب صابران را به شما می‌دهد.» به حضرت سکینه علیها السلام فرمود: «بر قضا و قدر صبر کن و شکوه نکن.» 📚(رمز المصیبه، ج 2، ص 308 و 301 و 267) و در وصیت دیگر فرمود: «آنگاه‌که کشته شدم، گریبان چاک نزنید و صورت خود را نخراشید.» (فرهنگ عاشورا، ص 290 -لهوف، ص 81) 💫💫امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «بی‌تابی جلوی مقدرات را نمی‌گیرد، ولی پاداش انسان را از بین می‌برد.» 📚(غررالحکم، ج 1، ص 182) 🔻@range_khodaa🔻
🌳🌼🌳🌼🌳🌼🌳🌼🌳 🔆جواب ده سؤال 🌱پادشاه روم برای عمر نامه‌ای نوشت که بیست سؤال در آن بود و او جواب آن‌ها را نمی‌دانست و از امیرالمؤمنین علیه‌السلام تقاضا کرد که جواب سؤال‌ها را بدهد و حضرت جواب‌ها را نوشت. ما ده سؤال و جواب از آن‌ها را می‌آوریم: ☘1. آن چیزی که نزد خدا نیست؟ جواب: ظلم ☘2. چیزی که همه‌اش دهان است؟ جواب: آتش ☘3. چیزی که همه‌اش پا است؟ جواب: آب ☘4. چیزی که همه‌اش چشم است؟ جواب: خورشید ☘5. چیزی که همه‌اش بال است؟ جواب: باد ☘6. آن‌کس که فامیل ندارد؟ جواب: حضرت آدم ☘7. چهار جنبنده‌ای که در شکم مادر نبودند؟ جواب: عصای موسی، قوچ برای ابراهیم، آدم و حوّا. ☘8. غذای گوناگون بهشتی که در یک کاسه آمیخته نمی‌شود مانند چیست؟ جواب: زرده و سفیده تخم‌مرغ ☘9. غذای بهشتی که دفع نمی‌شود مانند چیست؟ جواب: بچه در شکم مادر که از ناف خون می‌خورد و دفع ندارد. ☘10. مکانی که خورشید در آن یک‌بار تابید؟ جواب: زمین دریایی که بنی‌اسرائیل از آن عبور کردند و فرعونیان غرق شدند. 📚(بوستان معرفت، ص 133) 🔻@range_khodaa🔻
💠 🔸 امام صادق علیه السلام: بسیار جای تعجب است، دستی که انگشتر عقیق دارد خالی از دینار و درهم گردد. 📚 وسائل الشیعه/ج 5/ص90 ⚜️ امام رضا علیه السلام: عقیق فقر را می زداید و نفاق را از بین می برد. 📚 وسایل الشیعه/ج5/ص85 ⚜️ امام علی علیه السلام: دو رکعت نماز با انگشتر عقیق، برابر با هزار رکعت نماز است که بدون انگشتر عقیق خوانده شود. 📚 بحارالانوار/ج80/ص187 🔻@range_khodaa🔻
♨️ باید با کفش درست رفتار کنی! 😳😯 نوک پوتین‌هایش را می‌کوبید به سنگ. گفت «داری چیکار می‌کنی؟» -نمی‌ره تو پام. -خب بندش رو باز کن. -کی حوصله داره. رفت جلو. خم شد که بندهایش را باز کند، خجالت کشید. پایش را کشید عقب. گفت «نه، خودم درستش می‌کنم.» گفت «یادت باشه این لباس و پوتین و کوله‌پشتی‌ای که داریم ازشون استفاده می‌کنیم، نمی‌شه همین‌جوری هدرش داد. بیت‌الماله» 🌹 شهید حاج حسن شوکت‌پور 📕 حدیث آرزومندی، ص۸۲ 🔻@range_khodaa🔻
✅العبد محمدتقی بهجت: ❓آیا مقامات اولیا به‌ جهت خاکی بودن آنهاست؟ 📝خیر، بلکه در اثر حرکت است، حرکت و مجاهده هم می‌خواهد؛ یعنی درعین‌حال که آن را به بهانه دهند، ولی بی‌بها هم ندهند! 📚در محضر بهجت٣، ص٢١۵ 🔻@range_khodaa🔻
📌تشرف تاجر اصفهاني و طي الارض با جناب هالو آقاي حاج آقا جمال الدين (ره) فرمودند: من براي نماز ظهر و عصر به مسجد شيخ لطف اللّه، كه در ميدان شاه اصفهان واقع است، مي آمدم. روزي نزديك مسجد، جنازه اي را ديدم كه مي برند و چند نفر ازحمالها و كشيكچي ها همراه او هستند. حاجي تاجري، از بزرگان تجار هم كه ازآشنايان من است پشت سر آن جنازه بود و به شدت گريه مي كرد و اشك مي ريخت. من بسيار تعجب كردم چون اگر اين ميت از بستگان بسيار نزديك حاجي تاجر است كه اين طور براي او گريه مي كند، پس چرا به اين شكل مختصر و اهانت آميز او راتشييع مي كنند و اگر با او ارتباطي ندارد، پس چرا اين طور براي او گريه مي كند؟ تا آن كه نزديك من رسيد، پيش آمد و گفت: آقا به تشييع جنازه اولياء حق نمي آييد؟ باشنيدن اين كلام، از رفتن به مسجد و نماز جماعت منصرف شدم و به همراه آن جنازه تا سر چشمه پاقلعه در اصفهان رفتم. (اين محل سابقا غسالخانه مهم شهر بود) وقتي به آن جا رسيديم، از دوري راه و پياده روي خسته شده بودم. در آن حال ناراحت بودم كه چه دليلي داشت كه نماز اول وقت و جماعت را ترك كردم و تحمل اين خستگي رانمودم آن هم به خاطر حرف حاجي. با حال افسردگي در اين فكر بودم كه حاجي پيش من آمد و گفت: شما نپرسيديد كه اين جنازه از كيست؟ گفتم: بگو. گفت: مي دانيد امسال من به حج مشرف شدم. در مسافرتم چون نزديك كربلا رسيدم،آن بسته اي را كه همه پول و مخارج سفر با باقي اثاثيه و لوازم من در آن بود، دزد برد ودر كربلا هم هيچ آشنايي نداشتم كه از او پول قرض كنم. تصور آن كه اين همه دارايي را داشته ام و تا اين جا رسيده ام، ولي از حج محروم شده باشم، بي اندازه مرا غمگين وافسرده كرده بود. در فكر بودم كه چه كنم. تا آن كه شب را به مسجد كوفه رفتم. در بين راه كه تنها و از غم و غصه سرم را پايين انداخته بودم، ديدم سواري با كمال هيبت و اوصافي كه در وجودمبارك حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف توصيف شده، در برابرم پيدا شده و فرمودند: چرا اين طور افسرده حالي؟ عرض كردم: مسافرم و خستگي راه سفر دارم. فرمودند: اگر علتي غير از اين دارد، بگو؟ با اصرار ايشان شرح حالم را عرض كردم. در اين حال صدا زدند: هالو. ديدم ناگهان شخصي به لباس كشيكچي ها و با لباس نمدي پيدا شد. (در اصفهان دربازار، نزديك حجره ما يك كشيكچي به نام هالو بود) در آن لحظه كه آن شخص حاضر شد، خوب نگاه كردم، ديدم همان هالوي اصفهان است. به او فرمودند:اثاثيه اي را كه دزد برده به او برسان و او را به مكه ببر و خود ناپديد شدند. آن شخص به من گفت: در ساعت معيني از شب و جاي معيني بيا تا اثاثيه ات را به توبرسانم. وقتي آن جا حاضر شدم، او هم تشريف آورد و بسته پول و اثاثيه ام را به دستم داد وفرمود: درست نگاه كن و قفل آن را باز كن و ببين تمام است؟ ديدم چيزي از آنها كم نشده است. فرمود: برو اثاثيه خود را به كسي بسپار و فلان وقت و فلان جا حاضر باش تا تو را به مكه برسانم. من سر موعد حاضر شدم. او هم حاضر شد. فرمود: پشت سر من بيا. به همراه او رفتم. مقدار كمي از مسافت كه طي شد، ديدم در مكه هستم. فرمود: بعد از اعمال حج در فلان مكان حاضر شو تا تو را برگردانم و به رفقاي خودبگو با شخصي از راه نزديكتري آمده ام، تا متوجه نشوند. ضمنا آن شخص در مسير رفتن و برگشتن بعضي صحبتها را با من به طور ملايمت مي زدند، ولي هر وقت مي خواستم بپرسم شما هالوي اصفهان ما نيستيد، هيبت اومانع از پرسيدن اين سؤال مي شد. بعد از اعمال حج، در مكان معين حاضر شدم و مرا، به همان صورت به كربلابرگرداند. در آن موقع فرمود: حق محبت من بر گردن تو ثابت شد؟ گفتم: بلي. فرمود: تقاضايي از تو دارم كه موقعي از تو خواستم انجام بدهي و رفت. تا آن كه به اصفهان آمدم و براي رفت و آمد مردم نشستم. روز اول ديدم همان هالو وارد شد. خواستم براي او برخيزم و به خاطر مقامي كه از او ديده ام او را احترام كنم اشاره فرمود كه مطلب را اظهار نكنم، و رفت در قهوه خانه پيش خادمها نشست و درآن جا مانند همان كشيكچي ها قليان كشيد و چاي خورد. بعد از آن وقتي خواست برود نزد من آمد و آهسته فرمود: آن مطلب كه گفتم اين است: در فلان روز دو ساعت به ظهر مانده، من از دنيا مي روم و هشت تومان پول با كفنم در صندوق منزل من هست. به آن جا بيا و مرا با آنها دفن كن. در اين جا حاجي تاجر فرمود: آن روزي كه جناب هالو فرموده بود، امروز است كه رفتم و او از دنيا رفته بود و كشيكچي ها جمع شده بودند. در صندوق او، همان طوركه خودش فرمود، هشت تومان پول با كفن او بود. آنها را برداشتم و الان براي دفن اوآمده ايم. بعد آن حاجي گفت: آقا! با اين اوصاف، آيا چنين كسي از اولياءاللّه نيست و فوت اوگريه و تاسف ندارد . 📚برکات حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف خلاصه عبقری الحسان . 🔻@range_khodaa🔻
خـدایــا امـشب را مهمان قلبم بـاش پـای حرف دل مــن بنشین می دانم، که فرداها از آن مــن خـواهـد بـود وقــتـی که دستانم در دسـت پـر مهـــر تـوســت "شبتون پر از آرامش" 🔻@range_khodaa🔻