🌸اَلسَّلامُعَلَيْكَ يااَباعَبْدِاللهِ وَعَلَىالاَْرْواحِ الَّتيحَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُاللهِ اَبَداً مابَقيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُوَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُاللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَىالْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّبْنِالْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِالْحُسَيْنِ وَعَلىاَصْحابِالْحُسَيْن..🌿
#صبحم_بنامتان_ارباب_
@ranggarang
دعای ندبه.فرهمند(نسیم بهشت کانال).mp3
3.24M
🌹دعای پرفیض ندبه
🌹با صدای استاد فرهمند
🌹التماس دعای فرج مولا
@ranggarang
4_5773834826477997347.mp3
1.51M
💔#مرحوم_محمدرضا_آغاسی
با همه لحن خوش آواییم
در به در کوچه تنهائیم
یا صاحب الزمان ادرکنی.
#جمعه_های_دلتنگی_
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 نفس خود را تربیت کن!
💠 استاد مسعود عالی
انتشارپستثوابجاریهدرپیدارد🌹
@ranggarang
🔴شيطان در آخرالزمان با تمامتوان خود میتازد...
✍ آخرالزمان چون نزدیک نابودی ابليس
است، تـمـام سعـی و تـلـاش خـود را بـرای
تأخير در ظهـور و گمراهی مردمان بـه كار
خواهد بست.
آنقدر در آخرالزمان اين مسائل رونق میگيرد كه وقتی ندای آسمانی به نفع امام زمان علیهالسلام بلند میشود، نعرهای هم از جانب شيطان شنيده میشود كه بعضیها، حق و باطل را اشتباه میكنند.
حضرت امام صادق علیهالسلام در مورد زمان ظهور حضرت و نشان آن فرمودند : منادی نام قائم «عجل الله تعالی فرجه الشریف» را ندا میدهد.
پرسيدم : آيا اين ندا را
بعضی میشنوند يا همه؟
حضرت فـرمـودنـد : «هـمـه! هـر
قومی به زبان خودش میشنود».
پرسيدم : پس با اين حال ، ديگر چه كسی با حضرت مخالفت میكند ، در حالی كه نام او ندا داده شده و شكی در حقانيت او نيست؟
حضرت فرمودند : ابليس آنها را رها نمیكند، تا اينكه در آخر شب ندای ديگری بدهد. پس مردم دچار شك میشوند.
📚كمالالدين و تمام النعمة ج۲ ص۶۵۰
📙 خدایا
به حق عمه سادات
حضرت زینب کبری سلام الله علیها
اللهم عجل لولیک الفرج 📙
@ranggarang
🌸مردی شبیه آسمان از ایل خورشید
با کوله بار نور و عرفان خواهد آمد
پای تمام چشمهها نرگس بکارید
نور دل چشم انتظاران خواهد آمد
یاس سپید من به صبح عشق سوگند
روزی شب ما هم به پایان خواهد آمد
#صبحی_که_با_سلام_تو_آغاز_می_شود
#السلام_علیک_یا_بقیّة_الله
*اللهم عجل لولیک الفرج*ا
@ranggarang
1_2246045685.mp3
11.85M
🔴 صلوات ضراب اصفهانے
🎙با صداے: استاد فرهمند
❣️لطفاً به نیت سلامتی و فرج آقــ♡ـــــاامام زمان علیه السلام تلاوت نمایید❣️
#امام_زمان
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنی که پاداش چندشهیدرادارد...
#بانوان_بهشتی
@ranggarang
🔹❀ حدیث
🕋 امام على عليه السلام ـ در توصيف دنيا
🔻قدرتش نوبتى است، عيشش تيره است، گوارايش شور است، شيرينش تلخ است، غذايش زهر است، ريسمان هايش پوسيده است، زنده اش دست خوش مرگ است، سالمش در معرض بيمارى است ، دارايى اش از كف رفتنى است، قدرتمندش شكست خوردنى است ، ثروتمندش اسير [رنج و گرفتارى] است، و پناهنده به آن ، تاراج شونده است.
📚✍🏻نهج البلاغة : الخطبة 111 ، تحف العقول : ص 181 نحوه ، بحار الأنوار : ج 73 ص 114 ح 109 نقلاً عن عيون الحكم والمواعظ .
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گناه خیلی سر راهم قرار میگیره چیکارکنم؟؟
@ranggarang
♻️بین الطلوعین ساعتی از ساعات بهشت
🔸اثرات وضعی و معنوی بیداری در بین الطلوعین :
۱.تقسیم روزی
۲.رهایی از بلا
۳.رهایی از فقر مادی و معنوی
۴. مستعد بصیرت
۵.رهایی از کفر و بی ایمانی
🔺مضرات خواب در بین الطلوعین :
۱. بلا و بیماری
۲. مستعد کفر و بی ایمانی میشود
۳.نادانی و کم حافظگی
۴.زردی چهره و صفرای سوخته
۵. غفلت و کوردلی
۶. رسوایی و بدنامی
۷.افسردگی و عصبیت
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 کلیپ #استاد_رائفی_پور
🔻اصلا کل دعوای دنیا و شیطان سر امیرالمومنینه... چون خوانش امیرالمومنین علی علیهالسلام از اسلام با خوانش همه ی ماها فرق داره..
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ خاطره زیبا و واقعی از
شهید عباس بابایی🌹
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ دهان بی گناه #الهی_قمشه_ای
سکوت در اثر بستن دهان نیست
در اثر باز کردن فکر است
هر چه فکر شما بازترباشد، سکوت شما بیشتر
هر چه فکر بسته تر، دهان بازتر
خدا ،خود سکوتی محض است
صدای خداوند سکوت است
در سکوت خلق میکند
در سکوت جوابت را میده
اللهمعجللولیکالفرج
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حدیث
❤️امیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
♦️هنگامی که از چیزی میترسی
خود را در آن بیفکن
زیرا گاهی ترسیدن از چیزی
از خود آن سخت است♦️
📕حکمت ۱۷۵ نهج البلاغه
@ranggarang
#داستان_
✨ #داستانهای_قرآنی
قسمت آخر👇
داستان قرآنی اصحاب کهف
🌴 من به شهر رفتم و با وضع عجیبی روبرو شدم پولهای من در نظر مردم ناشناس بود مرا به یافتن گنج متهم ساختند و به دربار شاه بردند و رفته رفته من این مطالب را درک کردم و معلوم شد که ما به اراده خداوند چن
د صد سال در این کهف خوابیده ایم .
🌴 اکنون هم شاه و هم درباریان و جمعی از اهالی شهر بیرون غار اجازه ورود می خواهند تا نزد شما آیند .
🌴 رفقا باورشان نیامد و گمان کردند که رفیقشان آنها را گرفتار ساخته است .گفتند بیائید به درکاه خداوند دعا کنیم ما را به صورت اول برگرداند . در آن حال دست به دعا برداشتند و از حضرت احدیت درخواست کردند که ما را از این ابتلا نجات بده و به صورت اول برگردان .
🌴 درخواست آنان در پیشگاه خداوند پذیرفته شد و دیگر باره خداوند خواب را بر آنان مسلط ساخت . شاه و مردم مدتی انتظار کشیدند و چون از بازگشت جوان خبری نشد،وارد کهف شدند ولی بنا به اراده الهی ، اصحاب کهف از نظر آنان مستور بودند .
🌴 به اشاره شاه در آن مکان مسجدی ساختند و جایگاهی برای عبادت پروردگار بنیان نهادند و این حادثه آیتی بود از حیات خداوند که برای توجه مردم به قدرت پروردگار ارائه شد .
پایان..
@ranggarang
🌙🔴🌎 یک ماجرای واقعی از طلبیده شدن زائر توسط امام حسین (ع)
اسمم محمدرسول حبیب اللهی سرمهماندار هواپیما هستم و با سرتیم امنیت پرواز، فرزین فر این حکایت را نقل میکنیم که به عینه دیدیم:
🌹یکروز صبح زود جهت انجام پرواز وارد فرودگاه امام خمینی (ره) شدم، سالن فرودگاه شلوغ بود مسافران زیادی اونجا بودن و همگی در حال خداحافظی از بستگانشون بودن و شاد و خوشحال
تو این جمعیت چشمم افتاد به یک عده که از همه بیشتر خوشحال بودند و شور و حال خاصی داشتند و منتظر گرفتن کارت پرواز بودن، نگاه کردم به تلویزیون بالای کانتر اونها که ببینم کجا دارن میرن دیدم نوشته "نجف"
پیش خودم گفتم خوش به حالشون کاش روزی هم برسه منم با خانوادم بتونیم چند روزی جهت زیارت عازم بشیم...
خلاصه... وارد مرکز عملیاتمون شدم و خودمو معرفی کردم
اون روز قرار بود طبق برنامه قبلی به ارمنستان برم که یکهو مسول شیفتمون گفت:
🌹فلانی شما برو نجف!! پروازت تغییر کرده!!
خوشحال شدم و حکم ماموریتم را گرفتمو وارد هواپیما شدم.
بعد از یکساعت شروع کردیم به مسافرگیری
مسافرها خوشحال و خندان وارد هواپیما شدن و سر جاشون نشستن، آماده بستن درب هواپیما بودیم که مسول هماهنگی پرواز سراسیمه وارد شد و گفت:
❌ دو نفر باید پیاده شن!!!
پرسیدیم: چرا ؟
گفت: از دفتر مدیر عامل هواپیمایی گفتن بجاشون دو تا از کارمندها جهت انجام یکسری از کارهای مهم اداری امروز باید برن نجف
حالمون گرفته شد چون دست روی هر کدوم از این مسافرها میزاشتیم که پیاده شه دلش میشکست، کاری هم نمیشد کرد چون دستور داده بودن و میبایست انجام شه!
وارد اتاق خلبان شدم و ازش خواهش کردم اجازه بده از دو صندلی اضافه در اتاق خلبان جهت نشستن این دو کارمند استفاده بشه که متاسفانه موافقت نکرد 😔
خلاصه لیست مسافرها را آوردند و قرار شد اسم دو نفر انتهایی لیست را اعلام کنند تا اونها پیاده بشن
اسمها را اعلام کردند و قرعه افتاد به یک پیرمرد و یک پیرزن!
از هواپیما که داشتن پیاده میشدن نگاهشون یادمه که چقدر ناراحت و دل شکسته بودن
🚀 هواپیما به سمت نجف پرواز کرد و بعد از یکساعت و چند دقیقه رسیدیم به آسمان نجف
منتظر اعلام نشستن هواپیما از طرف خلبان بودیم ولی اعلام نمیکرد و ما همچنان در روی آسمان نجف اشرف دور میزدیم
نیم ساعتی گذشت که خلبان دلیل ننشستن هواپیما را اعلام کرد و گفت به دلیل طوفان شن و دید کم قادر به نشستن نیست و میبایست برگرده فرودگاه امام تا هوا خوب بشه!
✈️ برگشتیم فرودگاه امام و درب هواپیما باز شد و مسول هماهنگی رفت اتاق خلبان و دلیل برگشت را پرسید و خلبان هم بهش گفت
اما با تعجب شنیدیم که مسول هماهنگی میگفت فرودگاه نجف بازه و پروازها داره انجام میشه و بعد از شما چند هواپیما نشستوبرخاست کردند...
🌹پیش خودم گفتم لابد حکمتی توی اینکاره!!!
رفتم پیش خلبان و گفتم
کاپتان، حالا که اینطوریه لابد خدا خواسته ما برگردیم این دو تا مسافر جامونده را ببریم، کاش شما اجازه میدادی از این دو صندلی اتاق خلبان امروز استفاده میکردیم.
خلبان که مسول ایمنی پروازه نگاهی بهم کرد و گفت:
شما فکر میکنید دلیل برگشتمون این بوده؟! باشه برید صداشون کنید بیان...
خوشحال پریدم از اتاق خلبان بیرون و رفتم پیش مدیر کاروان و گفتم:
شما تلفن این خانم و آقایی که پیاده شدن و دارید؟!
🌺 گفت بله !
گفتم: سریع زنگ بزن ببین کجان، خدا کنه تو فرودگاه باشن بهشون بگو بیان.
اونهم تماس گرفت و خواست خدا پیداشون کرد و آمدن (اون دوتا از فرط خستگی رفته بودن نمازخونه فرودگاه استراحت کنند و منزل نرفته بودن)
همه خوشحال و منتظر اومدنشون بودیم که دیدیم یک پیرزن و پیرمرد با غرور و خوشحال دارن میان
پیرزن جلوی ما که رسید گفت:
فکر کردید کار ما دست شماست؟!
فکر کردید شما میتونید جواز سفر ما رو باطل کنید؟
چشمامون پر از اشک شد و ازش عذرخواهی کردیم
گفتم: مادر خدارو شکر که منزل نرفته بودید و حالا اومدید!
گفت: آخه شما بودید میرفتید؟ با چه رویی بر میگشتیم خونه!
(حالا گوش کنید به حکایت جالبی که پیرزنه نقل کرد)
اینقدر حالمون خراب بود که اصلا نمیتونستیم راه بریم و رفتیم تو نمازخونه تا حالمون جا بیاد و بعد بریم خونه.
🔴 پیش خودم گفتم یا امیرالمومنین و یا اباعبدالله و یا حضرت ابالفضل (ع) شما اینهمه مهمون داشتی امروز ما دو تا فقط زیادی بودیم و شروع کردم به گریه کردن و بی حال شدم و خوابم برد
تو عالم خواب و بیداری بودم که یک آقا سید بزرگواری اومد داخل نمازخانه و گفت:
❤ مگه شماها نمیخواستید برید کربلا پس چرا نشستید؟!
عرض کردیم: آقا نشد! نبردنمون!
فرمود: پاشید خیالتون راحت برید کربلا!!!
میگفت تا چشمهامو باز کردم دیدم موبایل شوهرم داره زنگ میزنه و گویا شما گفته بودید بیاییم...
🌺 تا یار که را خواهد و میلش به که باشد....
@ranggarang