eitaa logo
رنگارنگ 🌸
1.4هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
6.2هزار ویدیو
8 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه قشرها مختلف.. داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث و پیامهای آموزنده و کلیپ های کوتاه و بلند.. کپی برداری آزاد..
مشاهده در ایتا
دانلود
خدای من!….♥️ چگونه نا امید باشم، در حالی که تو امید منی!🌱 چگونه سستی بگیرم، چگونه خواری پذیرم که تو تکیه‌گاه منی!🌷 ای آنکه با کمال زیبایی و نورانیت خویش، آنچنان تجلی کرده‌ای که عظمتت بر تمامی ما سایه افکنده نگاه خود را از ما مگیر…✨ 🌺 @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄ 🍃بہ نام او ڪه... 🌼رحمان و رحیم است 🍃بہ احسان عادت 🌼وخُلقِ ڪریم است الهی به امیدتو 💖 @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️رو به شش گوشه‌ترین قبله‌ی عالم هر صبح بردن نام حسیـــن بن علی میچسبد: چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست اَبــاعَبـــــدالله... هرکسی داد سَلامی به تو و اَشکَش ریخت ،،، او نَظـَرکَــرده‌ی زَهــراست... اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ وعَلی العباس الحسُیْن... ارباب بي‌کفن ســــــــلام... @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥ سلام بر مولای مهربانم سلام بر خورشید عالم سلام بر آیه عُظمای خداوند سلام بر وعده‌‌ ضمانت شده خداوند سلام بر باقی‌مانده خداوند بر روی زمین سلام بر شما و بر روزی که تمام خلق تجلّی آیات خداوند را در شما به تماشا خواهند نشست 🌤🌤 @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیام ( عج) به ملا قاسمعلی رشتی که به شیعیان ما بگو در سختی ها این ذکر را بگویند... @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ذکر توسل به امام جواد علیه السلام مخصوص روز چهارشنبه برای براوده شدن حاجت... @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
moetz-aghaei-joze2 (1).mp3
3.97M
🔸تلاوت تحدیر (تندخوانی) 📥توسط استاد معتز آقایی @ranggarang
راهکارهای زندگی موفق در جزء دوم قرآن... @ranggarang
حکایتی زیبا 🕊 قصابی که به معنای واقعی مرد بود و ملقب شد به جوانمرد قصاب 💐 عبدالحسین کیانی 32 سال پیش در این دنیا نفس میکشید و از نظر انسانی و اخلاقی فرد ممتازی بود و خود را مطیع دستگاه سید الشهدا علیه السلام دانسته و واقعا زیبا امتحان خود را پس داد همیشه با وضو می رفت مغازه. هر گاه از او می پرسند: « عبدالحسین! چه خبر از ‏وضع ‏بازار؟ کسب و کار چطوره؟» او فقط میگفت ‎الحمدلله … ما ‏از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشد… »‌‎ همیشه بیشتر از وزنه ای که توی کفه ترازو بود گوشت میگذاشت ، و می داد دست ‏مشتری. همیشه ‏کفه گوشت به کفه آن طرفی می چربید‎ .‌‏ هیچ کس کفه های ترازوی ‏ عبدالحسین را مساوی ندیده ‏بود. همیشه سمت گوشت سنگین تر بود هیچ وقت کسی نمیدید عبدالحسین پولی را که از مشتری هایش می گیرد، ‏بشمارد. پول را که ‏می گیرد، بدون اینکه حتی نگاهش کند، می انداخت توی دخل. این ‏عادت همیشگی اش بود.‌‎ اگر مشتری مبلغ ناچیزی گوشت میخواست عبدالحسین دریغ نمی کرد. می گفت: «برای هر ‏مقدار پول، سنگ ترازویی هست» و البته همه می دانند که او همیشه بیشتر از ‏حق مشتری ‏گوشت می گذاشت توی ترازو. اصلاً گاهی اوقات که مشتری را می شناسد، ‏نمی گذارد مشتری ‏مبلغی را که گوشت می خواهد به زبان بیاورد‎. ‎مقداری گوشت ‏می پیچد توی کاغذ و می داد ‏دستش.‌‎ مشتری هایش را می شناخت. آنهایی که وضع مادی خوبی نداشتند یا حدس می زند که ‏نیازمند باشند ‏یا اینکه عائله سنگینی دارند را دو برابر پولشان گوشت می داد‎. ‎اصلاً ‏گوشت را نمی گذاشت ‏توی ترازو که طرف متوجه بشود داستان چیست. ‌‎ گاهی اوقات برای اینکه بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کند که پول گرفته ‏است. گاهی ‏هم پول را می گیرد و کنار گوشت، توی روزنامه، دوباره برمیگرداند به ‏مشتری. گاهی هم پول ‏را می گرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول ‏را می دهد دست مشتری و می گوید:«بفرما. مابقی پولت را بگیر». می خواست عزت نفس ‏مشتری های نیازمندش را نشکند. عبدالحسین سال های سال اینگونه رفتار کرد.‌‎ فردی یکی دوبار از رو به روی مغازه رد می شود که عبدالحسین صدایش می زند و ‏می گوید: «تو ‏گوشت می خوای اما پول نداری و خدا به دلت انداخته که این مغازه نسیه ‏هم گوشت می ده‎… ‎مرد ‏انگار که کسی حرف دلش را زده باشد، گره های پیشانی اش ‏باز می شود و می گوید: «خدا خیرت ‏بدهد ‎یک ماهه گوشت نخوردیم‎. ‎میشه نیم کیلو ‏گوشت بدی و این انگشتر عقیق رو هم بزاری گرو ‏بمونه تا پولشو بدم؟» ‏عبدالحسین بدون اینکه او را بشناسد، تکه ی بزرگی گوشت می پیچد ‏توی کاغذ و ‏انگشتر را هم می گذارد توی دست مرد‎. «‎اینو بزار دستت، برا نماز ثواب داره‎. ‎هر ‏وقت ‏داشتی، پولشو بده»‌‎ مرد لبخند زنان گوشت را می گیرد و می رود. عبدالحسین زیر لب می گوید: ‌‏«خدایا! امیدوارم ‏که هیچ وقت برا دادن پول گوشت نیاد، اینطوری گفتم فکر نکنه ‏بهش صدقه دادم و خجالت ‏بکشد»‌‎.‌‌‎ او فردی وارسته بود و خوب بلد بود در عاشقی قمار کند پیرزنی می آید درب مغازه و صدا می زند: « عبدالحسین! مادر! این گوشت رو از ‏فلانی ‏خریدم، گوشت خوبی بهم داده؟» عبدالحسین گوشت را ورانداز می کند‎. ‎یک تکه گوشت از ‏لاشه آویزان در مغازه جدا می کند و می گذارد روی گوشت پیرزن و ‏می گوید:« آره مادر! حالا ‏دیگه گوشت خوبی شد». عادت همیشگی عبدالحسین ‏همین است. هم دل مشتری را نمی ‌‏ شکند و هم دروغ نمی گوید. تازه این بماند که ‏عصبانی شود و بگوید چرا از من خرید نکردی؟‎ معمولاً با گفتن نام قصاب، تصویر یک آدم خشن در ذهن ها نقش می بندد. اما عبدالحسین ‏تنها جایی خشمگین می شد که برای خدا بود همسر رئیس شهربانی آمده بود داخل مغازه اش و می گوید: «از این گوشت به من ‏بده». ‏عبدالحسین می گوید:«برو بیرون! مثل بقیه، سرنوبت‎… ‎می گوید: «من زن ‏رئیس شهربانی ام» ‏و عبدالحسین که به معنای واقعی بجز خدا از هیچ کس ‏نمی ترسد، پاسخ می دهد:«زن رئیس ‏شهربانی باش. تو هم مثل بقیه.»‌‎ چند لحظه بعد دو مأمور شهربانی برای بردن عبدالحسین می آیند درب مغازه. او با ‏مأمورها ‏نمی رود ومی گوید: برید. کارم تموم شد، خودم میام.» کارش تمام می شود و ‏می رود پیش رئیس ‏شهربانی و می گوید: تو پشت میزت نشستی، برا قانون. منم تو ‏مغازم برا قانون‎. ‎اگه قرار به بی ‏قانونیه، من از تو بهتر بلدم.» این را می گوید و از ‏شهربانی می زند بیرون ایشان چهل و سه بهار را گذراند و در نهایت ۱۲ گلوله او را به وادی موعود رهسپار کرد و به دیار معشوق شتافت و شهید شد روحش شاد 🌺 @ranggarang
فخر رازی از مفسران قرآن کریم می‌گوید: مانده بودم «لفی خسر» را چگونه معنا کنم از بس فکر کردم خسته شدم و با خود گفتم بروم سراغ سوره‌های دیگر تا فرجی شود ... نقل میکند روزی گذرم به بازار افتاد و دیدم کسی با التماس فراوان به مردم می‌گوید: مردم رحم کنید به کسی که سرمایه اش در حال آب شدن هست و داره نابود میشه نگاه کردم دیدم او یخ فروش است یک قالب یخ آورده، هوا هم گرم است و یخ هم در حال آب شدن، و او التماس می‌کند از مردم که از من یخ بخرید من معنای «لفی خسر» را در سوره عصر از این یخ فروش فهمیدم ما هم لحظه به لحظه یخ زندگیمان در حال آب شدن است اما قدر این نعمتها و فرصت های ناب را نمی دانیم و درک نمی کنیم مگر زمانی که دیر میشود و جز افسوس کاری از ما ساخته نیست... @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر اهل کارهای خوب و نیک باشیم اما فقط نماز نخونیم، خدا با ما چجوری حساب میکنه؟ @ranggarang
از يـخ پرسيدن كه چرا اينقدر سردی؟ يـخ جواب خوبی داد🌸🍃 گفت :كه من اوّلم آب و آخرم آب؛ پس *گرمی را با من چه كار ؟ پس ای انسان🌸🍃 اوّلت خاک* و آخرت هم *خاک؛ پس اين همه غرور از كجا 🌷اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم و سهل مخرجهم🌷 @ranggarang
وقتی داری باکسی درد و دل میکنی درست مثل اینه که بهش یه چک سفید امضا بدون تاریخ میدی 🌸🍃 تا هر وقت هرجور خواست ازش استفاده کنه پس مراقب باش که حرف دلت رو با کی وکجا میزنی🌸🍃 ‌ @ranggarang
🌸🍃🌸🍃 فردی پیش بهلول آمد و گفت: راهی بگو که گناه کمتر کنم. بهلول گفت: بدان وقتی گناه می‌کنی، یا نمی‌بینی که خدا تو را می‌بیند، پس کافری. یا می‌بینی که تو را می‌بیند و گناه می‌کنی، پس او را نشناخته‌ای و او را نزد خود حقیر و کوچک می‌شماری. پس بدان شهادت به الله‌اکبر، زمانی واقعی است که گناه نمی‌کنی. چون کسی که خدا را بزرگ ببیند نزد بزرگ مؤدب می‌نشیند و دست از پا خطا نمی‌کند. @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا