eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
35.2هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
4.4هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#تقاضای_همفکری 🌸 سلام دوستان عزیز می‌بخشید برای آبسه مقعد درمانی هست. متشکرازشماوفاطمه بانو سلام ع
سلام اعضای خوب کانال ازتون خواهش میکنم تو پیاماتون ادب و احترام داشته باشین... واقعا بعضی وقتا خیلی با هم تند حرف میزنین لطفا لطفا وقتی اعصبانی هستین به کانال پیام ندین بزارین یه ساعت بگذره آروم ک شدین پیام بدین منم وقتی تو کانال از حرف کسی ناراحت میشم اصلا گوشی و میزارم کنار حتی ادامه مطالب و نمیخونم ک ی وق خدایی نکرده چیزی ننویسم ک کسی ناراحت شه خب خواهرای گلم شاید کسی ک عکس از مشکلش میفرسته اون لحظه ی اون روز امکان دکتر رفتن نداره فک‌کنین خواهر مادر خودتونه مثلا عزیز خودتون دستشونو نشونتون بدن شما حالتون بد میشه ی دلسوزی میکنین...من بهتون حق میدم شاید واقعا حالتون بد شده باشه ولی خواهرانه ازتون خواهش میکنم یکم لحنتونو محترمانه کنین هممون ب اندازه کافی مشکل و ناراحتی داریم با تندی بدترش نکنیم🙏🙏 ببخشید اگه پر حرفی کردم و حرفام باب میلتون نبود شرمنده...🌹🌹🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 سلام دختر خانمی که ۱۸ سالشه و ۵ ساله عقد هستنند و همسرشون ۳۰ ساله هستند.عزیزم اختلاف سنیتون زیاده .اگه الان همسرتون بی توجهه مطمئن باش تو زندگی بیشتر میشه .کلا به نظر میرسه علاقه ندارند به شما .چون دوران عقدتون طولانی شده و هیچ تلاشی نکردند برید زیر یک سقف. دخترم حتما از یک مشاور کمک بگیر تا یک تصمیم درست و قطعی بگیری .با احترام 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 فاطمه خانم عزیزم یکی تو گروه بامن هم نطر بود خیلی خانم محترم و عاقلی هست معلوم بود از حرف زدنش سلام به همه خانم های عزیز و خواهر محترمی که بامن هم نطر بودن عزیزم 😘واقعا حالم بد میشد و ناراحتم میشدم بیشتر بخطر وضعیتی که داشتن ولی جا اینجور عکسا تو گروه نیست .هرکار میکردم تصویرش همش جلو روم بود وی بحث دیگه این حرفا ربطی به نطافت شخصی و سنگ دلی نداره اتفاقا خیلی هم دلم میسوزه برابقیه چرا مااین قدر گستاخانه قصاوت میکنیم در حق بقیه😔😔🥺 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 من هم با نظر این خانم که از داستان خورشید انتقاد کردن موافقم اصلا این رمان بدآموزی هم داره یه جوری القا میکنه که اگه زدن تو سرتون هم هیچی نگین فقط تحمل کنین این دیگه از حد گذرونده هرکسی باید برای خودش ارزش و احترام قاءل باشه 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 سلام برای دوست عزیزمون ک گفتن دست برادرشون تاندون پاره شده و نیاز به عمله عزیزم اگ شرایطش براتون مقدوره برین مشهد ساختمان پزشکان فراز دکتر محمد حسین ابراهیم زاده فوق العاده هستن فقط نوبت دهیشون اینترنتیه تو سایت نوبان 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 فاطمه جان سلام اون عزیزی که گفتند دست برادرشون تاندومش پاره شده دکتر اصلانی فوق العاده است ولی مطب تهران است من مادرم عمل کردند پیششون خیلی خوب بود
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#کف_خیابون🌷 به ابوالفضل دستور دادک که همه مکالمات درباره بچه های باغ را آنالیز کنه! یه کم دیر متوجه
🌷 همه این حرف ها یه طرف... اما خیلی وقتمون کم بود... نیروی دیگری هم نداشتیم... باید دو تا مسئله ای گفتم را با هم بررسی میکردیم. فورا تقسیم کار مجدد کردیم... عبداللهی و 233 روی طرح بچه های باغ... من و ابوالفضل هم روی اجلاسی که قرار بود برگزار بشه! مسئله اجلاس خیلی مهم تر بود... هر چند میفهمید که ماجرای بچه های باغ هم مشکلات زیادی به وجود آورد... اما داستان اجلاس در دستور کارمون بود... نه فقط برای ما... جوری که فهمیدیم حتی چند تا گروه دیگه هم از بچه های اداره خودمون سوژه هایی که داشتند را دنبال کرده بودند و اونا هم رسیده بودند به همین اجلاس! همه حرکات و دیدارهای عفت در آستانه انتخابات، مخصوصا در جریان این اجلاس، خیلی تعیین کننده بود... ترتیبی دادم که عفت را 24 ساعته تحت نظر داده باشیم... به بچه ها سفارش کردم که حتی از جای خواب و خوراکش هم باید اطلاع داشته باشیم... چه برسه به دیدارها و ملاقات ها و... نکته ای که باید خودم پیگیری میکردم، نفوذ به مکان و زمان اجلاس مذکور بود. خیلی درباره اش فکر کردم... اینقدر برام مهم بود که خودم در اون جلسه باشم که حتی نشستم و برنامش را نوشتم... در همون اوضاع و احوال، رابط ما در قم بهم اطلاع داد که از طرف همون رییس دفتر و چند نفر دیگه که اون شب در اون جلسه عفت بودند دارن برای اجلاس اسم نویسی میکنند! حتی دارن از طلبه های معمم معمولی هم اسم مینویسن تا بلکه نوعی پوشش برای حضور کسانی باشه که قرار نیست لو برن! ضمن اینکه شلوغ شدن اون جلسه هم مدنظرشون بوده! تصمیم گرفتم برم قم اما جور نمیشد... چون کارها خیلی عقب میموند و نمیتونستیم همه چیزو هماهنگ کنیم... در یه سردرگمی خاصی به سر میبردیم... فردای اون روز، 233 و عبداللهی خبرای بدی از پروژه بچه های بچه باغ ارائه دادند که خیلی خطرناک بود! درخواست جلسه فوری کردند... جلسه تشکیل شد... عبداللهی شروع کرد و گفت: «قربان ما حدود 17 ساعت بررسی کردیم... همه چیزو بررسی کردیم... هر چی که فکرش بکنید... از باشگاه کوروش شروع کردیم... چون فهمیدیم که اونا هر روز به طرف باغ وسیعی بعد از جاده لشکرک میرفتند! با وجود اینکه خیلی احتیاط میکردند اما من و 233 مجبور شدیم خودمون وارد عمل بشیم و به اطلاعات مجازیمون اکتفا نکنیم... تا اینکه به خود باغ رسیدیم... لطفا اجازه بدید از اینجاش به بعد را 233 گزارش بده... چون من در جاده اصلی پوشش میدادم که اتفاقی نیفته!» گفتم: «خواهش میکنم... بفرمایید!» 233 گفت: «من خیلی بلد نیستم مثل خانم عبداللهی لفظ قلم حرف بزنم... چون ما از اولش دهاتی بودیم... حالا هم نیروی پیاده کف خیابون... خیلی بلد نیستم پیچش بدم و گزارشی حرف بزنم... اما قربان! چیزی با چشم خودم دیدم که برای اولین بار در طول این مدت، قدری ترسیدم... حالا شاید نشه اسمش را هم بذاریم ترس... اما خب! نمیشه به راحتی از کنارش رد شد!» گفتم: «لطفا سریعتر!» 233 گفت: «چشم! در اون باغ، من یه گردان حدودا 200 تا 300 نفره پسر و دختر و مرد و زن دیدم که به صورت قاطی داشتند آموزش میدند!» با تعجب و اخم گفتم: «ینی چی؟ گردان کدومه؟ چه آموزشی؟!» 233 ادامه داد: «از آموزش ساخت نارنجک دستی گرفته تا پرتاب نارنجک دستی... از روش سریع جمع شدن تا روش سریع پراکنده شدن... از آموزش غش کردن و بی تحرک ماندن تا آموزش حمل جنازه و غش و ضعف کرده... از دفاع شخصی گرفته تا فنون رزمی و ضرب و شتم و خیلی مسائل دیگه!» به فکر فرو رفتم... گفتم: «تحلیلت از این مشاهداتی که داشتی چیه؟» 233 گفت: «اینا خیلی جدی بودند... هم کسانی که آموزش میدادن و هم کسانی که آموزش میدیدند! با چاقو و چوب و سطل آشغال و بنزین و اینا آموزش میدیدند! خب این وسایل، مال بچه بازی یا عملیات های نظامی نیست... اینا بیشتر در درگیری های خیابانی و مواجهه با پلیس ضد شورش و اینا به کار میره! من فکر میکنم اینا برای خرابکاری های گسترده دارن تربیت میشن و مطمئنم که برنامه های خاصی دنبال میکنند!» ادامه دارد... :محمدرضا حدادپور جهرمی ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔴❗️ 🕰 فقط 1 دقیقه وقت بذارید بخونید 🚨به دستان مرد جوانی دستبند اداره آگاهی خورده بود.. جلوتر رفتیم علت را جویا شدیم. با چشمانی به پایین افتاده، هق هق گریه و آه و افسوس پی در پی، گفت: به همسرم خیلی علاقه مند بودم؛ بدون او آب هم نمیخوردم؛جز او به هیچ زنی فکر نمیکردم. زندگی در اوج شادی و عشق سپری میشد که یکبار وسط روز برای انجام کاری به خانه برگشتم و دیدم دخترم دم درب ایستاده.❗️ پرسیدم چرا اینجایی .... او گفت: یه آقا اومد پیش مامان، کلی با هم بودن و براش کادو آورده بود. وقتی هم داشت میرفت، مامانو بوسید و رفت.😰 🔺او همچنان که گریه میکرد ادامه داد: با شنیدن حرفهای دخترم، خون جلوی چشمم را گرفت و بی درنگ به آشپزخانه رفتم و با چاقو به سمت همسرم... [گریه اش شدید تر میشود ] حتی اجازه توضیح دادن ماجرا را به او ندادم.... و زمانی حقیقتِ ماجرا رو فهمیدم که اون آقا، داییِ دخترم بوده و از خارج از کشور برگشته بود و دخترم اصلا او را قبلاً ندید بود.... اما از بیمارستان خبر فوت همسرم را به من اطلاع دادند... بله! دیگر شریک زندگانیم نبود که از او عذرخواهی کنم😭😰 ✍ نکته اخلاقی ⇦ غیرت باید بجا و عاقلانه باشه... ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🎀سیاست های زنانه🎀👠 اگر روزی به شما شد ؛ حق ندارید را کنید ! این اشتباه و ضعفِ فردِ مقابل شما بوده و هیچ توجیهی ، برایش منطقی نیست ... اشتباه نکنید ! حتی اگر شما زشت ترین و بد اخلاق ترین آدمِ روی این سیاره هم باشید ؛ هیچ کس حق ندارد با این بهانه ها تحقیرتان کرده یا به شما خیانت کند ... تنها که می شود به این قبیل افراد داد ، این است که ؛ اگر در کنار شما حالشان خوب نیست ، بساطشان را جمع کنند و بروند ، اما حق ندارند بمانند ، نقاب بزنند و با خیالِ راحت خیانت کنند ... هرگز را به پایِ ایراداتِ احتمالیِ خود نگذارید ... شاید اگر همه در این خصوص محکم بودیم و خیانت را یک طرفه می دیدیم ، هیچ کس دلش به توجیه و فرافکنی خوش نمی شد ... و شاید کمتر ، شاهدِ این هنجارشکنیِ غیر انسانی بودیم ... 👇👇👇 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی خانه ای گرم است یعنی خورشیدی در آسمان آن خانه میدرخشد وآن خورشید برمدار انگشتان زنی می چرخد، اصلا زن خودِ خورشید است وقتی خانه ای روشن است یعنی در آسمان آن خانه ماه روشن است و بر مدار روشنایی چشم مردی میچرخد این یعنی مرد خود مهتاب است زن ومرد دوخط موازی اند که درهیچ نقطه ای همدیگر راقطع نخواهند کرد این یعنی جاده ی طولانی زندگی که پایانش فقط مرگ است... وقتی پشت مردی گرم این خورشید باشد وپشت تمام تاریکیها ی یک زن چنین روشنایی باشد زندگی در گروِ خوبیها بر مدار خوشبختی میچرخد راستی جغرافیا چه معنایی دارد...؟ ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔺مشاهده پیام مشکوک در گوشی همسر 📝 قبل از هر اقدامی، از صحت این که همسر شما مخاطب این پیامک بوده مطمئن شوید. با فرض اینکه همسرتان مخاطب است، احساساتی بودن محتوای این پیامک می تواند گویای یک نکته مهم باشد: به این معنی که جای خالی عواطف در رابطه شما و همسرتان احساس می شود.❗️ 📝 چاره این است که به دنبال بازسازی روابط عاطفی خود با همسرتان باشید، چون تلاش هایی که تاکنون داشته اید، کافی نبوده و باید بیشتر به همسرتان توجه کنید. 📝از علنی شدن این رابطه با دعوا و مرافه بپرهیزید و بجای قهر و شکایت، با تحمل فشار روانی به خود و زندگی تان فکر کنید و عرصه را برای میهمان ناخوانده باز نکنید. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 💔 📝 بعضی افراد با غریبه‌ها رفتاری مهربان‌تر از شریک خود دارند. شما باید رفتاری که با دیگران و غریبه‌ها دارید را با شریک خود مقایسه کنید. 📝 این چیزی است که باید به آن بیندیشید تا بفهمید آیا عشق واقعی را تجربه می‌کنید یا صرفاً با کسی در ارتباط هستید که ناراحتی‌ها و ناکامی‌های خود را سر او خالی می‌کنید. ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#کف_خیابون🌷 همه این حرف ها یه طرف... اما خیلی وقتمون کم بود... نیروی دیگری هم نداشتیم... باید دو تا
🌷 خبر بدی بود! آدم یاد تربیت تروریست میفتاد! گفتم: «کیا داشتن آموزش میدادن؟ منظورم اینه که افرادی که آموزش میدادن را شناختی؟!» 233 و عبداللهی به هم یه نگاه پر معنا کردن... عبداللهی رو به من کرد و گفت: «اتفاقا همش یه طرف! جواب همین سوالتون هم یه طرف!» گفتم: «چطور؟!» 233 ادامه داد: «اینکه چجوری رفتم داخل و تا کجاها پیش رفتم، بعدا توضیح میدم... اما... وقتی داشتم آمار گروهی که زن ها را با سلاح گرم آموزش میدادن را درمیاوردم، به زنی به نام «ندا» برخورد کردم!» گفتم: «آشناست! کدوم ندا؟» گفت: «یکی از همون چهار نفری که تا پاکستان ردشون را زدم و با اون مرکز تحقیقات و جاسوسی انگلستان در پاکستان ارتباط داشت... همون که با عفت و فائزه و زهره بودن و تعقیبشون میکردم!» گفتم: «عجب! پس این دومین نفر هم از اون تیم چهار نفره کشف شد و بالاخره تونستیم ردش را در ایران بزنیم! چیکار میکرد؟» گفت: «قربان! ندا بنظر میرسید که آدم نترس و آموزش دیده ای باشه... داشت در گروه سلاح های گرم کار میکرد و هم خیلی احترامش میذاشتن!» خب خبر بدی بود اما الحمدلله که اون موقع فهمیدیم... عبداللهی همون موقع هماهنگ کرده بود که دو تا مامور تمام وقت، اونجا را مدنظر داشته باشن و تمام تحرکات به اونجا را گزارش بدن! اونچوری که 233 از مشاهداتش گفت، یه تیم 200 یا 300 نفره آموزش دیده، برای تصرف و خرابکاری و درگیری در نقاط شلوغ و استراتژیک شهر خیلی میتونه خطرناک تر از اون چیزی باشه که فکرش میکنید! حالا مثلا شما فرض کنید بتونند به یه پادگان کوچیک یا پاسگاه هم حمله کنند... ب اون سلاح ها و آموزش هایی که دیده بودند، نمیشد به همین راحتی و بدون سر و صدای رسانه ای سر و تهش را هم آورد! وسط درگیری فکریم درباره بچه های باغ، ابوالفضل پرید و گفت: «حاجی از پیام اومده که دیگه ثبت نام نمیکنند! ظاهرا تعدادشون کامل شده! حدودا 200 نفر را دارن ساماندهی میکنند که بیارن اجلاس تهران!» داشت سرم گیج میرفت... تمام دنیا دور سرم داشت میچرخید! وای از این همه کار... وای از این همه خبر بد... فقط گوشام میشنید که میگن: حاجی میشن 5 تا اتوبوس کامل... قربان بچه ها میگن ساعت به ساعت داره به تعداد بچه های اون باغ افزوده میشه... حاجی اگر کارنوال راه بندازن چی؟ نمیخوای سریع اقدام کنی که از همون قم جلوشون بگیریم... قربان بچه ها میگن دارن تعداد مازاد بچه های باغ را به جای دیگه منتقل میکنند! ... قربان احتمالا یه باغ نباشه... در چند تا باغ و باشگاه دارن آدماشون را تربیت میکنند! با صدای بلندتر از حد معمولی، در حالی که دستم روی سرم بود و شقیقه هام را گرفته بودم گفتم: «بچه ها بسه! لطفا همه بیرون! برید بیرون... برید صداتون میزنم... تو را به امام حسین پاشید بیرون...» رفتند بیرون... سرمو گذاشتم روی میز... داغ شده بودم... با آب و رطب و صدای خانمم میدونستم که آروم نمیشم... مگه میشه این همه کثافت عوضی آشغال خس و خاشاک در تهران، بغل گوشمون... در قم... در جوار حرم حضرت معصومه... دور هم جمع بشن و برای نظام نقشه بکشن؟! آدم تربیت کنن که موقع حمله و فرار و کشتن مردم و آسیب زدن به اموال عمومی و اینا چیکار کنن و تهران را تبدیل کنن به غزه؟! کجاییم ما؟! چه خبره؟! آخه بغض و کینه نسبت به اسلام و انقلاب تا این قدر؟ تا جایی که بچه های مملکت خودمون را دارن میندازن به جون خودمون؟! فقط اینجوری بگم که داشتم دیوونه میشدم... دستم بردم به سمت مونیتور... داشتم شماره ها را از جلوی چشمام رد میکردم... تا اینکه رسیدم به شماره ماموری که توی حرم گذاشته بودیم... ناخودگاه واسش زنگ زدم... اونم فورا برداشت... گفتم: «! شما کجا تشریف دارین الان؟» گفت: «قربان الان حرمم و منتظر اوامر شما!» ادامه دارد.... :محمدرضا حدادپور جهرمی ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
احادیث همچون دارویی که موجب بهبودی می شود / آیت الله بهجت ( ره) 🌺🌺🌺 🔆امام صادق عليه السّلام فرمود: در«تورات»نوشته شده است: سپاس كن آن را كه بر تو نعمت داده و نعمت بده آن را كه تو را سپاس مى‌كند، اگر شکر و سپاس گویی، نعمتها پايان نمى‌پذيرد و اگر كفران كنى نعمتها باقى نمى‌ماند، شكر و سپاس باعث زيادى نعمتها و ايمنى از دگرگونى‌ها شود وسائل الشیعة | کتاب جهاد با نفس، ج ۱۵، ص 315 پ.ن : اصل و اساس انقلاب ما و جمهوری اسلامی نعمت بزرگ خداوند است و شکر این نعمت بر ما واجب است حال سوال این است که چگونه شکر گذار این نعمت باشیم 🔹 تلاش برای حفظ اصالت و پویایی انقلاب مهمترین وظیفه ماست 🔹اعلام حمایت از این نعمت کمترین وظیفه ما است 🔹 باید اشکالات را دید و در مورد آرمان‌های انقلاب مطالبه گر بود 🔹و در برابر زیاده خواهی های دشمنان ایستادگی کرد 🔹و همچنین مسؤلینی که در لباس دوست خیانت می کنند را شناساند و رسوا نمود 🔹و آنانکه به آرمانهای انقلاب وفادارند و در مسیر خدمت به خلق کوشا هستند گرامی داشت 🔹باید ما نیز در حد توانمان در هر بخشی که می توانیم فعال باشیم خواه در عرصه اقتصادی و تولید باشد خواه در عرصه فرهنگی و تبیین و خواه در عرصه های اجتماعی و جهادی باید همه در صحنه ها حاضر باشیم وحضور در 22 بهمن تجلی این شکر گذاری و نماد اتحاد در برابر هر کسی که چشم طمع به ایران اسلامی ما دارد چه داخلی باشد و چه خارجی ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌱🌺 🌼🍃رسول اکرم ص فرمودند: «کسی که دوست دارد عمرش طولانی و روزیش زیاد شود، نسبت به پدر و مادرش نیکی کند و صله رحم بجای آورد.».. 📗کنزالعمال، ج۱۶، ص۴۷۵ ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🙏🌸 🌱 سلام فاطمه جان من پسرم ۲۶ سالشه در سن ۲۱ سالگی ی دختر ۱۴ ساله رو براش گرفتیم..البته اینو بگم ن پسرم قبل ازدواج شناختی ازش داشت نه خانواده ی ما..یکی از اقوام معرفی کرد..عروسم بسیار دختر مهربان با معرفت و خوب بود..از وقتی عقد کردیم با ما زندگی میکرد خیلی کم خونه ی خودش میرفت هر وقت هم بهش میگفتم یک شب برین خونه خودتون میگفت من خونه شما راحت ترم..مادرش بسیار آدم دروغگو و سخن چین بود..پدرشم از اون ادمهای بی فرهنگ ک به اراجیف زنش گوش میکرد...به خاطر همین اخلاق مادر زن پسرم خیلی کم خونه شون میرفت..عروس و پسرم خیلی باهم خوب بودن..خیلی به هم محبت میکردن یعنی تو فامیل زبان زد بودن..چند بار خواستیم عروسی کنیم پدر مادرش راضی نشدن..تا اینکه دوسال و نیم پیش بینشون اختلاف شد..البته من مقصر پدر و مادر عروسمو میدونم..اوایل میرفتیم خونشون پسرم هفته ای یک بار میرفت باهم حرف میزدن..چند بار بزرگان فامیل و اهالی شهر ک میشناختیم وساطت کردن قبول نکرد ک بر گرده..شکایت کردن واس نفقه محکوم شدن شکایت کردن واس مهریه دارن هر ۱۸ ماه ی سکه میگیرن..درخواست طلاق هم ندادن..پسرم هم میگه من زنمو دوست دارم طلاقش نمیدم..الان مادر زنش میگه دخترم مهرشو میبخشه طلایی ک براش گرفتین با وسیله هایی ک اوردین رو شما ببخشین طلاق بدین..پسرم هم میگه من طلاهامو میخام..اگه ببخشم همین بلا رو سر ی جوون دیگه میارن..از طرفی ماهم دوست نداریم طلاقش بده..چون دوستش داریم..هنوز تو این مدت دعوایی هم بین ما صورت نگرفت..تو رو خدا کمکم کنید..میگن جادو شون کردن اگه کسی رو سراغ دارین ک طلسم و میتونه باطل کنه بهم معرفی کنید..چون دوسال بخاطر این موضوع تو خونمون ناراحتی وجود اومده..پسرم هم افسردگی شدید گرفته..من هفته ای دوبار خواب عروسمو میبینم ک میخاد برگرده😔😔😔😔ببخشید طولانی شد ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌱 سلام در رابطه با اون خانومی که گفته بودن برای رشد سریع موها چی خوبه وحوصله ماسک مو ندارند دکتر واسه من این کپسول رو داد من موهام اصلا رشدنداشت وریزش داشت دکترم اینو واسم داد منم از دکترم پرسیدم که موهای مادرمم همینطوریه چی واسه اون پیشنهاد میکنید دکترم گفت که این کپسولو همه میتونند واسه مو استفاده کنند و هیچ عوارضی نداره استفادشم اینطوریه که بعد صبحانه روزی۱دونه باید بخوری من ۲روزه دارم مصرف میکنم ولی از داروخونه هم پرسیدم گفت خیلی خوبه وهیچ عوارضی نداره. البته برام شامپو ومحلول هم نوشتند که من هنوز نگرفتم چون شما پرسیدید چه قرصی خوبه اینو گفتم. ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌻🌱 📅 تاريخ : شنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ ⚱️اين فال بر اساس پيش بيني هاي نوسترا آقا خان داموس پيش گوي بزرگ ،گردآوري شده از دروغگویی و فریب مردم برحذر باشید. چون عاقبت خوبی ندارد و از این بابت ضربه خواهید خورد. فردی قوی و محکم و زیرک هستید که باید قوای خود را بشناسید و از آنها برای رسیدن به هدفهایتان بهره بگیرید. به زودی خبر خوشحال کننده ای دریافت خواهید کرد که باعث هیجان و شادی تان می شود. به واسطه جذابیتی که دارید مورد توجه دیگران قرار می گیرید. از این فرصت استفاده کنید. از بصیرت و روشن بینی خاصی برخوردار هستید که می تواند راهنمای شما در کارهایتان باشد. این خصوصیت را در خود تقویت کنید تا به موفقیت برسید و پیشرفت کنید. دوستان نادان همیشه باعث بدبختی و بدبیاری می شوند. از آنها احتراز کنید. هر لحظه ممکن است در کمین شما باشند که ضربه ای وارد کنند. خبر جدیدی دریافت می کنید یا هدیه ای شگفت انگیز از کسی می گیرید. صاحب همسری می شوید که کمتر با شما ناسازگاری می کند. شانس به شما روی می آورد و به موفقیت مالی می رسید. ولی در زمینه عشق و احساسات دچار مشکل می شوید و نمی دانید چه تصمیمی بگیرید. با دیگران مشورت کنید. همواره در ناز و نعمت و راحتی زندگی کرده اید و همین امر باعث تن پروری و سستی شما شده است که می تواند مشکلاتی را برایتان بوجود آورد. فردی پر شور و حرارت هستید و به میهمانیهای مختلف دعوت می شوید و اوقات خوش و شادی خواهید داشت. مراقب باشید افراط و زیاده روی نکنید. احساسات و عواطفی پر شور و حرارت دارید. امیدوار باشید، به هدف خود نزدیک می شوید. به سفر هوایی می روید و از آن لذت می برید. به زودی به خواسته ها و هدفهایتان دست می یابید. هر زمان دچار کسالت و رخوت شدید چمدانهای خود را ببندید و به سفر بروید تا روحیه تان تازه شود. ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌