#تقاضای_همفکری ❓
سلام وقت بخیر من یک سوال داشتم ولی به صورت اورژانسی من اسفند ماه به خاطر کار زیاد لاغر شدم اردیبهشت عروسی خواهرم است لباسم تنم زار میزنه آیا چیزی هست که من بخورم البته عوارض نداشته باشه پایین تنه ام چاق بشه ممنون میشم سوالم را زود جواب بدهید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خداقوت
تشکر از گروه خوبتون
برای درمان سفیدی مو اگر کسیراهکار داره یا دارویی مصرف کرده لطفا در گروه به اشتراک بگذارد تا استفاده کنیم.فقط جلوی موهام یه کم سفید شده راهنمایی میخواستم🙏
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت بخیر ببخشید سوالی داشتم من آمپول جلوگیری سه ماهه زدم الان یه ماه شده من لکه بینی دارم چکار کنم چه بخورم تا درست بشم میخوام روزه بگیرم نمیشه هر کس میدونه بگه ممنون میشم خدا خیر تون انشاالله
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید
میشه سوال منو بزارید تو کانال تا راهنماییم کنن
من گونه هام لپ هام کمی بزرگه بی آرایش اصلا بزرگ معلوم نمیشه عادیه ولی یه ذره کرم میزنی خیلی بزرگ. معلوم میشن میخواستم صورتمو لاغر کنم میخواستم بدونم قرصی یا روشی کسی بلده بهم بگه انجام بدم صورتم لاغر شه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام من از همسرم یک بچه دارم ودیگه عقیم شده وچون علاقه زیاد به بچه دارم اجازه نمیده برم زن دیگه بگیرم در حالی که از نظر مالی توانایی اداره حتی سه فرزند را هم دارم لطفا کمکم کنید چطور خانومی پیدا کنم تا زندگی جدا برایش تشکیل بدهم البته چون خودم جوان هستم وآرزوی چند تا بچه دارم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
#همفکری
#حرف_دل
#تقاضای_همفکری
آیدی ادمین: @Fatemee113
منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊
در این #دورهمی_بزرگ_همراه_ما_باشید
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
انتشار مستند پرهیجان و بصیرتی 💠تب مژگان💠
💠شادی ارواح طیبه شهدای مظلوم امنیت صلوات💠
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
🌸
📌دعوا کن ولی با کاغذت!!!
اگر از کسی ناراحتی یک کاغذ بردار و یک مداد، ھر چه خواستی به او بگویی
روی کاغذ بنویس، خواستی ھم داد بکشی تنها سایز کلمات را بزرگ کن نه صدایت را
آرام که شدی برگرد و کاغذت را نگاه کن آنوقت خودت قضاوت کن
حالا می توانی تمام خشم نوشته ھایت را با پاک کن عزیزت پاک کنی
دلی ھم نشکانده ای وجدانت را هم نیازرده ای خرجش ھمان مداد و پاک کن بود نه بغض و پشیمانی
گاھی می توان
از کوره خشم پخته تر بیرون آمد
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 #تب_مژگان♨️ سر درد گرفتم... خط به خط مطالب مژگان را که میخونم، میسوزم از اینکه چقدر بچه
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
#تب_مژگان♨️
نفیسه ادامه داد: من کثیف بودم اما فاحشه نبودم... اما اونها منافع منو طوری برنامه ریزی کرده بودن که از این راه میگذشت... جوری در طول مدت سه سال با من کار کردند و کلاس های مختلف و مسافرت های علمی و مختلط و ... که الگوی اصلی من و امثال من، روان شناسی به نام گلشیفته شد... اتفاقا مژگان هم داشت کم کم خاطر خواه گلشیفته میشد... خیلی باسواد و جذاب بود...
به نفیسه گفتم: چطوری میشه گلشیفته و شروین و اون پیرمرده و بقیه شون را از نزدیک دید؟!
نفیسه یه کمی فکرش کرد و گفت: نمیدونم... ما هیچ آدرس و شماره تلفنی از اونها نداشتیم... حتی یه بار به خانم کمالی گفتم که من در رابطه ام با فرید دچار مشکل شدم... احساس میکنم نیاز به همفکری دکتر گلشیفته دارم... اما خانم کمالی گفت که حتی منم شماره اش را ندارم و معمولا خودش هماهنگی میکنه برای اومدنش...
به نفیسه گفتم: باشه... خب... استراحت میکنید یا ادامه بدیم؟
نفیسه گفت: «یه چیز مهمی یادم اومد... من همیشه برام جای سوال بود که چرا دو سه بار دکتر شروین و دکتر گلشیفته مخصوصا برام تماس گرفتند و از حال و روز مژگان سوال کردند؟! ... بعد از دو سه بار، دیگه مدام احوال آرمان میپرسیدن... وقتی تصمیم گرفتن که آرمان را به فرید بسپارند، من اونجا بودم... به فرید گفتن که آرمان، حکم حیات و بقای حضور تو در جمع ما داره... چون آرمان به شدن تنهاست و تو باید زندگیشو نجات بدی...
من یادم اومد که آرمان خودارضایی داره... و مسئولیت باز کردن پای فرید به خونه مژگان را من به عهده گرفتم... اون چیزی که خیلی به من حال داد و ذوق کردم، این بود که به خاطر این خدمتی که برای نجات دادن آرمان از تنهایی شکننده اش کرده بودم و پای فرید را به اونجا باز کرده بودم، مبلغ پنج میلیون تومان بهم هدیه دادن و بهم گفتن: اگر این پنج تومان را در طول یک هفته خرجش کنی، پنج میلیون تومان دیگه هم بهم میدن!!»
من که داشت عقلم سوت میکشید گفتم: خب خرجش کردی؟!
نفیسه گفت: آره بابا... راهش را بلد بودم... ینی یادم دادن... همون پیرمرده بهم یاد داد... خیلی باحال بود... سه روز وقت گذاشتم... رفتم باغ ارم و باغ ملی... در طول این سه روز، پسرها و دخترانی که میومدند و در پارک مطالعه میکردند و مثلا برای کنکورشون درس میخوندند و یا حتی روزنامه میخوندند یا جدول حل میکردند... سر صحبت و گپ باهاشون باز میکردم... اگر میدیدم که یخشون باز میشه که هیچ... اما اگر یخشون خیلی راحت باز نمیشد، مبلغ 500 هزار تومان یا یک میلیون به خاطر تشویق و ترویج فرهنگ مطالعه بهشون هدیه میدادم...
ازش پرسیدم: اونها هم قبول میکردند؟!
نفیسه گفت: «ای بابا... چرا قبول نکنند؟! ... خب ما که نیتمون خیر بود... سه چهار روز هم اونها را زیر نظر داشتیم... حتی یادمه که یکیشون این خیلی سفت و سخت بود و پا نمیداد... خیلی هم بچه درس خونی بود... حتی وقت نمازها پامیشد میرفت نمازخونه پارک و... اما فهمیدم مشکل مالی داره... چون معمولا تک میزد تا براش از خونه و دوستاش زنگ بزنند... اون پیرمرد باحاله بهم گفت شاید بنده خدا شارژ نداره!! ... دلم براش سوخت... به بهانه ترویج فرهنگ مطالعه باهاش صحبت کردم...
از یه چیزش خیلی ناراحت شدم... از این حرصم درمیومد که اون پسره خیلی نگام نمیکرد... حتی هدیه ام را هم نپذیرفت و پاشد رفت... دیوونه هدیه یک میلیون تومانی را نپذیرفت... قرار شد یکی دیگه روش کار کنه تا هرجور شده مشکلش را برطرف کنیم... بعدش فهمیدم که اون پسره، بچه ی آخوند هست... گفتم چرا فازش اینجوریه؟! ... نگو باباش آخوند بود... دیگه نمیدونم کدوم از بچه ها باهاش مچ شد... فکر کنم سهیلا رفت تو نخش...»
پرسیدم: سهیلا دیگه کیه؟!
نفیسه با لبخندی شیطنت آمیز گفت: سهیلا خیلی دختر ماهی هست... خیلی هم خوشکل و جذابه... باباش زندانی سیاسی بوده که میگن اعدامش کردند... تنها دختر چادری جمع ما بود... معمولا هر کس گند میزد و یا نمیتونست در کاری که بهش سپرده شده کاری از پیش ببره، کارش را میسپردن به سهیلا...
گفتم: خب؟
گفت: خب جمالتون! هیچی دیگه... پولم را همون هفته خرج کردم و پنج ملیون تومان هفته بعد را هاپولی کردم... فقط یادمه که تنها خرجی که برای خودم کردم در پول هفته اول، رفتم یه عطر کریستال عربی گرم گرفتم واسه بابای مژگان... دادم به مژگان تا بهش بده... دیگه هیچی واسه خودم خرج نکردم...
ادامه دارد...
#نویسنده:محمدرضا حدادپور جهرمی
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
❤️🩹#رفتار_ممنوعه
خانمهـــــای محترم
✍🏻اینکه موقع ناراحتی سکوت میکنید
اینکه مدام از گذشته ی مرد سوال میپرسید و کارهای اشتباهش رو به او یادآوری میکنید..
●⇦اینکه به همسرتون بگید تو عرضه ی فلان کار را نداری.. در واقع روی صحبتت با شوهرت نیست، با زندگی خودته! ➣
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
🟢#احترام_یکدیگر را حفظ کنید
همســـــران بخوانند
🍃🍂در هیچ شرایطی به یکدیگر بیاحترامی نکنید حتی اگر به شدت با هم بحث کردید و عصبانی هستید. اگر در ابتدای زندگی هستید سعی کنید یاد بگیرید که چطور زندگی خود را بر پایه احترام به یکدیگر بچینید.
⇦ بی احترامی به همسرتان میتواند راحت او را از شما دور و نسبت به زندگی دلسرد کند.🍃🍂
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
💢 موارد استحباب امساک در ماه رمضان
💠 براى رعایت ادب و احترام ماه مبارك رمضان، براى این اشخاص مستحب است از مبطلات روزه خوددارى كنند، هر چند روزه نباشند:
1️⃣- مسافرى كه در سفر مبطل روزه انجام داده و پيش از ظهر به وطن يا جايى كه مى خواهد ده روز بماند، رسيده است؛
2️⃣- مسافرى كه بعد از ظهر به وطن يا به جايى كه مى خواهد ده روز بماند میرسد؛
3️⃣- بیماری که مبطل روزه انجام داده و پيش از ظهر بهبودى يافته است؛
4️⃣- بيمارى كه بعد از ظهر بهبودى يافته است؛
5️⃣- زنى كه در بین روز از عادت ماهانه يا خونريزى زايمان پاك شود؛
6️⃣- كافرى كه در روز ماه رمضان مسلمان شود؛
7️⃣- كودكى كه در روز ماه رمضان بالغ شود.
🔺 رساله نماز و روزه آیت الله خامنه ای ، مسأله ۹۸۱
📎 #احکام
📎 #احکام_روزه
📎 #مستحبات_روزه
📎 #ماه_ضیافت_الهی
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 #تب_مژگان♨️ نفیسه ادامه داد: من کثیف بودم اما فاحشه نبودم... اما اونها منافع منو طوری ب
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
#تب_مژگان♨️
ماشین و ماموری که مفقود شده بود، توسط بچه های اداره ردگیری شد و بچه ها حسابی گل کاشتند... تمام اطلاعاتش را ظرف مدت کمتر از 72 ساعت درآوردند... ماشین را در یکی از فرعی های شهرک صدرا پارک کرده بودند.. مسئله شهادت و مفقودی، بیخ پیدا کرده بود... مقامات، جواب میخواستند... اعلام شهادت و مفقودی را توسط مدارک اندکی که در دست بود ارائه کرده بودم... مقامات، اون قتل و مفقودی را به چشم یک پرونده جدا بهش نگاه کردند... تصمیم بسیار پخته و هوشمندانه ای بود...
در اولین صبحانه کاری همون هفته، از من اعلام نظر خواستند... من هم فقط یک نفر را پیشنهاد دادم برای در دست گرفتن پرونده شهادت و مفقود شدن همکارمون... کسی که میدونستم این کاره است و مثل فرفره عمل میکنه... اون یک نفر هم فقط «عمار» بود...
قرار شد خودم توجیهش کنم... توجیهش کردم و همه نامه ها و مجوزهای لازم و سفارشات را برای مبسوط الید بودنش انجام دادم... هم بر روحیه اش اثر مثبت زیادی داشت و هم از فشار عصبی حاصل از حال و روز مژگان و آرمان یه کم کمتر میشد... به عنوان هدیه و اولین اقدام راهگشا، گوشی همراه فرید را که از توی ماشینش برداشته بودم هم به عمار دادم... کاش فرصت بود و از اصل ماجرا دور نمیشدیم تا بهتون بگم عمار چه معرکه ای کرد... بگذریم...
خب! این تا اینجای ماجرا... پس ما با یه گروه الکی سکس پارتی و خونه فحشای معمولی مواجه نبودیم... چون گزارشات مشابه هم در طول سه ماه گذشته اش در مناطق مختلف داشتیم که خیلی مقامات امنیتی را نگران تر کرده بود... اما چون هیچ رد و اثر و مدرکی در دست نبود، هیچکس نمیتونست اقدام کنه... ما حتی از خونه کمالی هم شاکی یا موردِ مشکوکِ گزارش شده نداشتیم... چون از دو سه تا در رفت و آمد میشد و هیچکس هم حق نداشته ماشینش بیاره اونجا پارک کنه... ینی همشون باید با تاکسی سرویس میومدند و در خیابان اصلی پیاده میشدند... بهشون یاد داده بودند که کسی نباید کوچکترین کاری میکرده که جلب توجه بشه...
نکته قابل تاملی که مژگان در ادامه اعترافاتش نوشته بود این بود که: «وقتی همسایه های کمالی ما را میدیدند که مثلا چند نفر چند نفر داریم میریم اونجا... حتی بعضیاشون بهمون التماس دعا هم میگفتن!! ... ینی کاملا برای همه موجه بوده که مثلا هفته ای یکبار، حاج خانم مهمونای خاص داره و آغوشش روی دختر و پسرای اونجوری بازه و داره کار فرهنگی میکنه... حتی میگفتن که خانم کماالی اینقدر موفق عمل کرده که دختر و پسرهای جلف هم عاشقش هستند و باهاش رفت و آمد دارند!! ...»
البته و صد البته ما تجربه پرونده های کاریزماتیک محلی و شهری و دینی، کم نداشتیم... مثل پرونده بروجردی که حالا نمیخوام درباره اش حرف بزنم... فقط همینو بگم که وقتی فسادش بالا گرفته بود اما همه به چشم روحانی مستجاب الدعوه از نوادگان آیت الله نگاش میکردند... بعدا مشخص شد که حتی دروس مقدماتی حوزه را هم نخونده و اصلا هیچ ارتباط نسبی و سببی هم با آیت الله نداشته و... نکته اش که میخواستم بگم اینجاست که: دو سه بار، وقتی میخواستند دستگیرش کنند، مردم اون محل، با چشم گریه و کفن و آه و نفرین، جلوی ماموران امنیتی و انتظامی را میگرفتند و در این کار خلل وارد میکردند!!!!
خب کمالی هم یه ورژن از همون مدل آدما بود... مخصوصا وقتی مژگان و نفیسه نوشته بودند که: «دختر و پسرها به راحتی دست و صورتش را میبوسیدند... برای دعاهاش سر و دست میشکستند... آب دهانش را برای مریض و کنکوری میبردند و...»
اما ... اما من کسی نیستم که کلاه سرم بره... من تجربه رفقا را داشتم... رفقا چند جا عجله کرده بودند و اون شخص کاریزماتیک را آخرین نفر و یا به عبارت حرفه ای، «سر حلقه» میدونستند... این ینی مختومه اعلام کردن پرونده... من خوشم نمیاد... ینی اصلا نمیتونم پذیرم که «کمالی و دیگر هیچ!»...
ته حرف مژگان و نفیسه هم مثل هم بود... همه شون همچنان به کمالی وفادار... کمالی را آدم خوبه ماجرا میدونستن... ازش به عنوان سرکار خانم اهل خیر و کمک و همنوع دوستی و مستجاب الدعوه خوشکل و خوش پوست و امروزی و عزیز دل نسل جوون و همین مزخرفات دیگه... تهش همین بود...
اینجا بود که فهمیدم چرا باید فرید را با خودشون میبردند... چرا باید حتی جنازه فرید هم به ما نمیرسید... اگر بخوام ساده حرف بزنم، این میشه که نفیسه و مژگان، نیروهای اغواگر و فرید و امثال فرید، نیروهای عملیاتیشون بودند... پس نیروی اغواگر، حتی اگر هم گم بشه، بازم چون اطلاعات چندانی نداره و حداکثر کمالی را میشناسه، چندان خطری براشون محسوب نمیشه... اونها میدونستند که به خاطر عدم جرم اثبات شده در نفیسه و مژگان، مجبوریم اونها را چند روز بازداشت و سپس آزاد کنیم...
اما فرید نه... فرید برای اونها باید اولا زنده بمونه و دوما به دست ما نیفته... لذا حتی به قیمت سوختن یکی از نفوذیهاشون، باید فرید را منتقل کنند و در یک بیمارستا
🔴 راه نجات در آخر الزمان
💚 پیامبر اکرم (ص) فرمودند که در سمت راست عرش الهى نوشته شده است:
✨اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة
🔸 به درستى که حسین(علیه السلام) چراغ هدایت و کشتى نجات است.
🔺 در بزرگترین آزمون و فتنه بشری یعنی ماجرای قیام امام حسین (ع) و ماجرای عاشورا کسانی که سوار بر کشتی نجات امام حسین علیهالسلام شدند، از طوفان بلایا در امان ماندند که این ماجرا تا آینده و رسیدن به دوران ظهور #امام_زمان (عج) ادامه دارد. در واقع میتوان گفت مردم همچنان نیازمند چراغ هدایتی امام حسین علیهالسلام هستند، و در این مسیر باید دستگیری شوند تا با اندک فتنهای از مسیر دور نشوند تا اینکه به ساحل نجات و آن سرزمین آرمانی یعنی سرزمین ظهور برسند.
#امام_زمان
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
ثواب افطار دادن
🖌 #پیامبر_اکرم (ص) فرمود: هرکه در این ماه (رمضان) مؤمن روزه داری را افطاری دهد، نزد خدا مانند آن است که بنده آزاد کرده و باعت بخشش گناهانش است.
🖌 خَطَبَ رَسُولُ اللَّهِ ص... مَنْ فَطَّرَ فِیهِ مُؤْمِناً صَائِماً کَانَ لَهُ بِذَلِکَ عِنْدَ اللَّهِ عِتْقُ رَقَبَةٍ وَ مَغْفِرَةٌ لِذُنُوبِهِ فِیمَا مَضَی... .
📚 فضائل الأشهر الثلاثة، ح ۵۱.
#حدیث #ماه_رمضان
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#از_آسمان☁️
[دعای روز سوم #ماه_رمضان 📖]
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#فال_روز🌻
📅تاريخ : شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۲
#فروردين
یک پروژه بزرگ کاری را با موفقیت عالی به اتمام خواهید رساند.
#ارديبهشت
دست به کار تجارت و معاملات خواهید زد و در این امر بسیار برجسته و دارای ثروت زیادی خواهید شد
#خرداد
تنوعی در زندگی شما ایجاد خواهد شد به گونه ای که سمت و سوی زندگی شما رو به بهبودی خواهد رفت و زندگی را با طعمی بسیار شیرین تر از قبل خواهید چشید.
#تير
گرما و صمیمیت میان افراد و اعضای خانواده تان بیشتر از گذشته خواهد شد
#مرداد
از صحبتها و حرفهای یکی از اعضای خانواده یا بستگان یا دوستان ناراحت می شوید که با مورد نوازش قرار گرفتن و مورد حمایت واقع شدن فردی، این تیرگی و کدورت برطرف خواهد شد.
#شهريور
نسبت به مشکلی حاد امیدواری بسیاری برای شما وجود خواهد داشت.
#مهر
یک دلواپسی و نگرانی از شما می گذرد. (خدا به شما کمک خواهد کرد.)
#آبان
در یک بانک یا موسسه معتبر سرمایه گذاری بلندمدت مالی خواهید نمود
#آذر
داوری و قضاوت نادرست و غیر عادلانه ای درباره شخص شما می شود اما فورا از شما دلجویی به عمل خواهد آمد
#دي
عشق شما نسبت به یک شخص، روابط دوستانه و پیمان محبت را میان شما و او محکمتر خواهد ساخت
#بهمن
شخصی برای شما قدم خیری برخواهد داشت که در زندگی فردی و اجتماعی شما بسیار موثر است و شما به آرامش لازم خواهید رسید و باید قدردان لطف و محبت او باشید
#اسفند
در یک رشته هنری خواهید درخشید و به موفقیتهای بسیاری در این رشته دست خواهید یافت
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"