رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 روایت واقعی #سرنوشت 🍃🍃🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#سرنوشت 🌱
کیمیا مستقیم رفت آشپزخونه
زینب خانوم با لبخند گفت
_ اومدی مادر چطور بود
فکرم همش پیش تو بود
کوثر که یک گوشه ای با چشمهای باد کرده نشسته بود به کیمیا نگاه میکرد
کیمیا بغلش کرد
بوس از صورت بینقص کوثر برداشت و گفت
_ قربون اون چشات بشم من آبجی کوچولو
آخه چرا خدا این همه زیبایی رو به تو داده
_ زینب خانوم در حالی که ابروهاش رو به هم گره میزد گفت
_ خانوم رفته خودکار برداشته دیواره هال را کلاً خط خطی کرده
بزار بابا حسن بیاد پدرتو در میاره
کیمیا با خنده گفت
_ زینب جون پدرش که خودشه
پس بنابراین کوثر جون نترس هیچ چیز نمیشه
_ نگفتی چی شد
اولین کلاس خانم دکتر من چطور بود
_ مامان امروز خیلی خوب بود فکر نکنم امروز فراموش کنم
راستی ۴ تا دوست پیدا کردم
_منم خوشحالم
میدونی چرا ؟؟
_چرا...
کم پیش میاد زینب خانوم بگه من خوشحالم
_ امروز چی شده که مامان خانوم من خوشحال
رضا در حالی که یک سبزی تره توی دستش بود همزمان وارد آشپزخانه شد و گفت
_ چون بعد از سالها انتظار مقدس خانوم امروز تو رو واسه اوس ممد خواستگاری کرد
و بعد بلند خندید و میمون خنده هایش گفت
_ فکر کن باید این خبر رو فامیلیش کنیم
کیمیا باتعجب البته با دلی شکسته از مسخره کردن های برادرش به مادرش نگاه کرد و گفت
_ این چی میگه مامان...
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
6.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
💐ولادت با سعادت فخر کائنات حضرت امام سجاد علیهالسلام مبارکباد💐
#استوری #وضعیت
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
عشقمی به قرآن
مادرت اهل ایران
قصه داره این دل سپردن ما...
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
*🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
دوست داشتنِ مادرم را وقتی دیدم که در حالِ درست کردنِ کتلت بود و برای من سه تا برشته شده کنار گذاشت.
یا وقتی که ادکلنام را سمتِ چپِ آینه گذاشت میدانست که دوست دارم آنجا باشد.
آلبالو پلوهایش برای پسری که از راهِ دور رسیده و بوی غذا مستش می کند...
صدای پدری که به خانه میآید و میگوید؛ باباجان از آن آلوها که دوست داری خریدم... این هم بیسکوئیتهای چای عصرت... تو که قند نمیخوری...
یا اصلا همان وسطِ هندوانه که مال من است...
حتی سهمِ ته دیگِ سیب زمینیاش!
بی آنکه بخواهم
بی آنکه بر زبان آورم...
میدانی که چه میخواهم بگویم؟!
دوست داشتن همین ریزه کاریهاست
همین کتلتها و هندوانهها
همین بیسکوئیت چای عصر...
دوست داشتن همین عمل کردنهاست
همین "حواسم هستها"...
حرف را که همه بلدند بزنند...
👤 #مریم_قهرمانلو
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
10.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#کتف_و_بال_تنوری😍😋
کتف و بال1 کیلوگرم
1 لیوان آب شیر
4 قاشق غذاخوری ماست
2 قاشق غذاخوری سس مایونز
1 قاشق غذاخوری عسل
2 قاشق غذاخوری آب لیمو
روغن 50 میلی لیتر
1 قاشق چایخوری فلفل کاین، آویشن، زردچوبه
1 قاشق چایخوری فلفل قرمز آسیاب شده
1 قاشق چایخوری نمک
2 عدد سیب زمینی
1 قاشق چایخوری آویشن
1 قاشق چایخوری فلفل قرمز آسیاب شده
4.5 قاشق غذاخوری روغن
1 قاشق چایخوری نمک
گوشت را در ظرف عمیقی بریزید و شیر را روی آن اضافه کنید و 1 ساعت به آن استراحت دهید.مواد سس را خوب هم زده و گوشت های استراحت کرده را سس می کنیم و در ظرف فر می چینیم و سیب زمینی ها را آماده می کنیم و لبه های آن را می چینیم و کاغذ روغنی را با آب خیس می کنیم و فشار می دهیم و روی غذا را می پوشانیم و می گذاریم تا بپزد. با دمای 180درجه که از قبل گرم شده و برعکس شده، اجازه دهید تا زمانی که گوشت و سیب زمینی نرم شدند بپزد، کاغذ روغنی را بردارید و بپزید تا قهوه ای شوند
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
*🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
✍️ده فرد سمی که
باید به هر قیمتی از آنها دوری کنید
❓آدمهای سمّی چه نشانههای دارند؟ از کجا بدانید که با یک فرد سمّی معاشرت میکنید؟ و اگر اینطور است، بایدها و نبایدها در این خصوص کدامند؟ سروکار داشتن با افراد سمّی اجتنابناپذیر است.
👌آدمهای سمّی همه جا حضور دارند. آنها نه تنها زندگیتان را نابود میکنند و جلوی پیشرفت شما را میگیرند، بلکه میتوانند شما را تا سطح خودشان پایین بیاورند و شما را نیز به یک فرد سمّی تبدیل کنند.
💥شایعهپردازها
شایعهپردازها از بدبختی دیگران لذت میبرند. شاید در ابتدا سرک کشیدن به لغزشهای شخصی و حرفهای دیگران مایهی سرگرمی باشد، اما با گذشت زمان خستهکننده میشود و به شما احساس شرم میدهد و دیگران را نیز میرنجاند.
💥دمدمیمزاجها
برخی افراد هیچ کنترلی روی احساساتشان ندارند. آنها شما را به باد فحش خواهند گرفت، احساساتشان را به شما فرافکنی خواهند کرد و در تمام مدت تصور میکنند شما باعث بیقراری آنها شدهاید.
💥قربانیها
شناسایی قربانیها دشوار است، چون شما نخست با مشکلات آنها همدردی میکنید، اما با گذشت زمان، متوجه میشوید «زمان احتیاج» آنها، همهی وقت شماست. قربانیها در عمل هرگونه مسؤلیتی را کنار میزنند و هر سرعتگیر پیش رویشان را یک کوه غیرقابل صعود جلوه میدهند.
💥خودبینها
خودبینها با حفظ فاصلهی شدید از دیگران، شما را از پای درمیآورند. هر زمان که کاملا احساس تنهایی میکنید میتوانید حدس بزنید که دور و بر خودبینها میپلکید. داشتن رابطهی واقعی میان آنها و دیگران هیچ فایدهای ندارد. شما صرفا ابزاری هستید که به خودبینی آنها پر و بال بدهید.
💥حسودها
برای حسودها، همیشه مرغ همسایه غاز است. حتی وقتی اتفاق خوبی برای حسودها میافتد، هیچ لذتی از آن نمیبرند. دلیلش این است که آنها بخت و اقبال خود را با بخت و اقبال تمام دنیا مقایسه میکنند. آنها به شما یاد میدهند موفقیتهای خودتان را بیاهمیت بدانید.
💥 فریبکارها
آنها با شما مثل یک دوست رفتار میکنند. میدانند شما چه چیزهایی را دوست دارید، چه چیزهایی خوشحالتان میکند و اینکه از نظر شما چه چیزی مضحک است. فریبکارها همیشه از شما چیزی میخواهند و اگر به رابطهتان با آنها رجوع کنید، تماما از شما گرفتهاند و چیزی به شما نیفزودهاند.
💥دیوانهسازها (دمنتورها)
آنها همیشه نیمهی خالی لیوان را میبینند و میتوانند ترس و نگرانی را حتی به بیخطرترین موقعیتها تزریق کنند. در تحقیقی از سوی دانشگاه نوتردام مشخص شد دانشجویانی که هماتاقیهای منفینگر داشتند احتمال منفینگر شدن و حتی افسرده شدن خودشان بسیار بیشتر بود.
💥غیرعادیها
افراد سمّیِ خاصی هستند که نیتهای بد دارند و از درد و بدبختی دیگران لذت وافر میبرند. هدفشان در زندگی این است که یا به شما آزار برسانند، یا کاری کنند احساس بدی پیدا کنید و یا چیزی از شما بگیرند، در غیر این صورت علاقهای به شما ندارند.
💥 عیبجوها
عیبجوها همیشه آمادهاند به شما بگویند دقیقا چه چیزی خوب و چه چیزی بد است. آنها کاری میکنند که نسبت به بهترین چیز مورد علاقهتان، بدترین احساس را پیدا کنید. عیبجوها تمایل شما به پرشور بودن و ابراز آن را خفه میکنند.
💥مغرورها
مغرورها زمان شما را هدر میدهند، چون به هر کاری که شما انجام میدهید به چشم یک چالش شخصی نگاه میکنند. افراد مغرور معمولا عملکردی ضعیف دارند، بیشتر ناسازگار هستند و بیش از افراد معمولی، دشواریهای شناختی دارند....
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
*🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#چند راه برای آرامش:
🔹در آوردن کفشها به کاهش فشار عصبی کمک میکند.
🔹هوای دریا ، آب شور و صدای امواج ، همگی باعث آرامش شدید میشوند ، پس حداقل سالی یکبار مسافرت به سواحل دریا را فراموش نکنید.
🔹دست کم روزی 15 دقیقه را در سکوت کامل بگذرانید و به نیازهای واقعی خود و نیز چیزهایی که دارید فکر کنید.
🔹آهسته غذا خوردن و جویدن ، باعث تجدید قوای فکری و احساس آرامش خواهد شد. یاد بگیرید حداقل نیم ساعت سر سفره بنشینید
🔹جلوی گریه خود را نگیرید وگاهی گریه کنید.
🔹وقتی احساس میکنید که سرتان پر از فکرهای جور و واجور است و جای خالی در آن نیست ، با قدم زدن ، آنها را پاک کنید.
🔹اگر نتوانید کسی را ببخشید ، افکار خشمگین تان شما را برای همیشه با این افراد مرتبط خواهد کرد. کارهای خیریه وشاد کردن دیگران ، باعث آرامش میشود.
🔹آرامش را از کودکان بیاموزید ، ببینید که چگونه در همان لحظهای که هستند ، زندگی می کنند و لذت می برند.
🔹از همان که هستید راضی باشید ، در این صورت احساس آرامش بیشتری میکنید.
🔹هر چه اکسیژن بیشتری به شما برسد ، آرامتر خواهید شد ، خوب است در محل کار و زندگی خود گیاهی نگه دارید.
🔹مهم نیست که با شما مودبانه برخورد کنند یا نه ، برخورد مودبانهی شما باعث ایجاد آرامی و احساس خوبی در شما خواهد شد.
🔹سرعت حرکت شما با احساستان رابطهای مستقیم دارد ، آرام راه بروید و حرکات بدن خود را آرامتر کنید ، طولی نمی کشد که آرام خواهید شد. گاهی میتوانید برای رسیدن به آرامش ، دراز بکشید ، عضلات خود را شل کنید و به هیچ چیز فکر نکنید.
🔹 راحتی ، یکی از عناصر مهم آرامش است ، مثل دمای مناسب ، صندلی راحت و لباس غیر چسبان و کفش راحت
🔹هر چند وقت یک بار ساعتتان را باز کنید و خود را از فشار زمان نجات دهید.
🔹احساسات و مشکلات خود را به دیگران بگویید و آرامش بیشتری
احساس کنید.
🔹روزانه چند دقیقه به گفتگو با خدا بپردازید و از او بابت هرچیزی که دارید مخصوصا سلامتی، تشکر کنید. باز خورد این عادت را به زودی در زندگیتان میبینید
👌یکی از مهمترین مهارتها در آرام بودن ، فکر نکردن به مسایل کوچک است دومین مهارت کوچک شمردن تمام مسایل است
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
*🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#نعمت_بچه
سلام یاسی جونم . راجب بارداری بگم عزیزان دلم هیچ وقت هیچ وقت از خدا ناامید نباشین ..زندایی جون من که خیلی خیلی دوسش داریم بیست و هفت سال بچه دار نشد . چقدر دکتر رفت . من و داداشم که خدا خیرش بده تا کجا دکتر بردیم . حتی کاشت جنین هم انجام داد و مادرم مثل مادر نذاشت از جاش تکون بخوره اما نشد که نشد .دیگه گفت دکتر نمیرم خسته شدم ..نزدیک پنج ، شش سال بیخیال دکتر شد . یه شب دختر عمم خواب دیده بود امام زمان تو خواب بهش گفته مریم خانم زن فلانی باردار میشه . .. گذشت گذشت بعد چند وقت زنداییم به اولین کسی گفت پریودمو عقب انداختم مادرم بود . مادرمم زنگ زد به زندایی کوچیکم که مریمو ببر ازمایش ببین چرا پریود نشده . زندایی کوچیکم طاقت نیورده بود و همون شب رفته بود شهر بی بی چک گرفته بود ..چون شهرستان زندگی میکنن . بی بی چک مثبت بود ولی قرار شد تا ازمایش نره پیش کسی نگن . تا جواب ازمایش بیاد مادرم اروم و قرار نداشت . فرداش ساعت سه وقتی زنگ زدن که مریم بارداره مادرم از حال رفت از خوشحالی . همه خوشحال بودن . چون زنداییم واقعا خوبه و چند سال از پدربزرگمم نگهداری میکرد و واقعا احترامشو نگه میداشت . شاید خوبی هایی که میکرد خدا در حقش لطف کرد و دامنشو سبز کرد . امیدوارم دامن همتون سبز بشه .
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️🌺
راستش اصلا تجربهی خوبی از معاشرت با آدمها و حتی ارتباط گرفتنهای سادهی جهانم ندارم. به هرکس نزدیک شدم، احساس کرد آنقدرها که فکر میکرده پوستِ طاقتم ضخیم نیست و آنطور که به نظر میرسیده، قوی نیستم و سعی کرد مرا و دستاوردها و غرور مرا بشکند. من حتی برای سادهترین معاشرتها، زیاد با خودم کلنجار رفتم و زیاد پا روی خطوط قرمز روانم گذاشتم و تاوانهای سنگینی پرداختم و در نهایت به این نتیجهی تلخ رسیدم که "باید فاصله بگیری و از دور محترم باشی و از دور دوست داشتهشوی... آدمها از نزدیک، فقط قضاوت میکنند و آسیب میزنند." نزدیک که میشوی، انگار درخت بلندی باشی که شاخههاش تا زمین رسیده، دست دراز میکنند و کمرت را میشکنند، دست دراز میکنند و از تو بالا میروند و به بخشهای ناشناخته و دور از دسترس وجودت، دست پیدا میکنند...
بلند باش و دست نیافتنی و دور ایستاده از جهان آدمها... باور کن به هیچجای جهان بر نخواهد خورد اما تو دلایل کمتری برای رنج کشیدن خواهیداشت.
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
*🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا 🌺❤️
بعضی وقتا خودتو بزن به بیخیالی
یه کاری کن بعضی چیزارو نفهمی
عاخه فهمیدن هر چیزی خوب نیست واسَت!
برو یه جایی که دور شی از همه چی
اونقد دور که حتی دیگه صدای نفساتم به گوشت نرسه
بعضی وقتا بذار همه رشته هایی که دلت بافته پنبه بشن
تنبیهش کن
دلتو میگم ..
بهش بگو بره یه گوشه وایسه یه پاشم بگیره بالا
بهش بگو دلتنگی کاره شیطونه
شیطونم دشمنه خداست
تو که دوست نداری دشمنه خدا باشی!؟؟هان!؟
چشماتو ..
چشماتو ببند و چیزای خوبُ تصور کن
زیاد بازشون نکن
چیزای خوب اینجا واسه دیدن خیلی کمه
دستاتو انقد بشور تا دیگه ردی از دستای دیگه روش نمونه
پاهاتو واسه رفتن به جاهای دور آماده کن
مباداا باهاشون بری تو خاطراته ممنوعه!!
هرشب قبلِ خواب دعا واسه دلت یادت نره؟
همین الان بدو یه علامت بزن رو دستت که یادت بمونه!
خلاصه بگم حالِ خودتو .. دلتو .. حالِ زندگیتو خوب کن
آدما میان و میرن
تو اما بمون واسه خودت
رفیق "تو" نرو ..
بمون واسه خودت ..!
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#داستان_واقعی
⛔️ #عاقبت_دوستی_مجازی ⛔️
هیچ گاه تصور نمی کردم، تنها یک آشنایی در شبکه های اجتماعی چنین عاقبتی داشته باشد، اکنون نیز از کرده خود پشیمانم و نمی دانم با این آبروریزی چه کنم.
زن 23ساله که در میان متهمان پرونده نزاع و چاقوکشی🔪 قرار داشت، در حالی که عنوان می کرد، عامل اصلی همه این بدبختی ها و رسوایی، کارهای اشتباه من بود، درباره چگونگی وقوع این حادثه خونین به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشهد گفت: 2سال قبل بود که زندگی مشترکم را با «جمیل» آغاز کردم.
با آن که او جوانی مهربان و خوش برخورد بود و برای رفاه و آسایش من تلاش می کرد اما فردی بی احساس و دل مرده بود.
از همان ابتدای زندگی مشترک فهمیدم او به بیماری کلیوی دچار است و به همین دلیل در انزوا به سر می برد و به فردی گوشه گیر و ساکت تبدیل شده بود.
احساس می کردم او نمی تواند نیازهای روحی مرا برآورده کند چراکه خودش بیشتر از هر کس دیگر به محبت نیاز داشت.چند ماه اول زندگی سعی می کردم با این شرایط کنار بیایم و همسرم را درک کنم اما من هم انسان بودم و دوست داشتم مورد توجه همسرم قرار بگیرم ولی...
کم کم رنگ و بوی زندگی مشترک با «جمیل» برایم یکنواخت شده بود، از سوی دیگر، همسرم معتقد بود در چند ماه اول زندگی نباید فرزندی داشته باشیم تا وضعیت مالی مان بهتر شود و فرزندانمان در رفاه و آسایش زندگی کنند،
اما من که از تنهایی رنج می بردم، همه تلاشم را به کار بستم تا او را برای داشتن یک فرزند قانع کنم.
این در حالی بود که همسرم مدام با بهانه های واهی و مختلف از زیر بار این مسئولیت شانه خالی می کرد.
در همین روزها بود که با مرد 38ساله ای در شبکه های اجتماعی آشنا شدم.
«کبیر» با پیامک های زیبایش مرا جذب خودش کرده بود. همه فکر و اندیشه ام در پیامک های او خلاصه می شد، به طوری که ساعت ها به صفحه گوشی تلفن همراهم خیره می ماندم تا پیامکی از او برایم ارسال شود.
آن قدر از خواندن آن جملات احساسی و عاشقانه لذت می بردم که روزی تصمیم گرفتم صدای او را بشنوم.
با خود می اندیشیدم آیا صدایش نیز همانند پیامک هایش زیبا و دلنشین است؟
این گونه بود که با اولین تماس تلفنی، رابطه پنهانی من و «کبیر» شروع شد.
آن قدر غرق در این رابطه شیطانی شده بودم که دیگر همه چیز را فراموش کرده بودم، به طوری که گذر زمان را نیز احساس نمی کردم و در هر ساعت از شبانه روز با او تماس می گرفتم.
تا این که چند روز قبل به اصرار «کبیر» با او قرار ملاقات گذاشتم، غافل از این که همسرم پی به ارتباط تلفنی من برده بود.
«جمیل» وقتی مرا هنگام ملاقات با آن مرد دید، دیگر نتوانست خودش را کنترل کند و به شدت کتکم زد.
برادرم که متوجه کتک کاری او شده بود، به در منزل ما آمد و به حمایت از من سر و صدا و فحاشی می کرد.
این گونه بود که درگیری شدیدی شروع شد و در نهایت به چاقوکشی 🔪انجامید.
وقتی به گذشته می اندیشم، تنها خودم را عامل این رسوایی و نزاع می دانم، چراکه هیچ گاه به عاقبت این ارتباط خیابانی فکر نکردم...
پایان❤️
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c