🇵🇸 Ranyaa | رانیا
وَ انْقَطَعَ الرَّجآء دیگه بریدیم ای خدا .. @ranyaa_313
برسون دوای دردهامونو :)
🏴 مراسمعزاداریدههسوممحرمالحرام
🎤 به کلام:
💠 حجتالاسلام حجتزادشیر
🎙بانوای:
💠حاج سیدصادقعبادے
💠طلبهبسیجی محمدجوادباقرے
⏰ زمـــان:
از جمعه ۲۸ مرداد مـــاه به مدت ۱۰ شب | همزمان با نماز مغربوعشا
🕌 مکـــان:
" آستانمقدس امامزادهحسن علیهالسلام "
⚜هیئت روضة الرضـــا علیه السلام ⚜
@ranyaa_313
همسرِ شهید روح الله قربانی میگه:
وقتی روحالله شهید شد چند وقت بعد خیلی دلم براش تنگ شده بود،به خونه خودمون رفتم،وقتی کتابی که روحالله به من هدیه داده بود رو باز کردم دیدم روی برگ گل رز برام نوشته بود: عشق من دلتنگ نباش(:❤️
کتاب #دلتنگنباش
شهید روح الله قربانی
@ranyaa_313
🇵🇸 Ranyaa | رانیا
#ختم_قرآن آیات ۲۳۴ الی ۲۳۷ سوره مبارکه بقره
#ختم_قرآن
آیات ۲۳۸ الی ۲۴۵ سوره مبارکه بقره
..
اقا جان ارباب..
چه شده مهریه مادرتان؟!
بهر هرکس که علی هست، حرام است؟؟!
اگر زود نجنبم، بخدا کار علی اصغر شش ماهه تمام است...
برآنم که گریبان بزنم چاک، که دیدم همه طفلان تو در خیمه، شکم ها همه چسبیده به نمناکی این خااک...
و لرزید تماام بدنم، روح و تنم، اخر چه کنم، چون که منم ساقی قوم...
منم ساقی و طفلان تو از فرط عاش هَروله دارند... حس میکنم اخر که با چشم عطش از من ساقی گله دارند... که ای غیر این غافله!
بالای سَر علقمه اکنون همه حرمله ها هلهله دارند....
مگر دست نداری بروی اب بیاری به حرم؟!!!
مگر چشم نداری که ببینی کار علی اصغر شش ماهه تمام است.....
🇵🇸 Ranyaa | رانیا
.. اقا جان ارباب.. چه شده مهریه مادرتان؟! بهر هرکس که علی هست، حرام است؟؟! اگر زود نجنبم، بخدا کار ع
ای پسر فاطمه..
ای پسر فاطمه..
من مانده ام اخر، که در این دشت اگر زنده بمانم چه جوابی بدهم ام بنین را؟!
🇵🇸 Ranyaa | رانیا
ای پسر فاطمه.. ای پسر فاطمه.. من مانده ام اخر، که در این دشت اگر زنده بمانم چه جوابی بدهم ام بنین را
سپس اخر خداوند محرم...
نفس عالم و ادم...
نفس و جان حرم خون خدا گفت:
ابالفضل!
ابالفضل من ای نور نگاهم...
که هنه پشت و پناهم...
برو!
برو هر چند که سخت است..
که آه هست و فراق است..
برو هر چند به این شرط،که نجنگی و فقط اب بیاری به حرم..
که فقط گرد و غباری کنیو اب بیاری به حرم...
زود بیایی به برم..
🇵🇸 Ranyaa | رانیا
آقا.. از اون سرزمین بذار سهمِ من باشه اربعین..(:🖤
نه مرا طاقت غربت، نه تورا خاطر قربت...
دل نهادم به صبوری، که جز این جز این چاره ندارم:)