🔸استقرار عدالت، هدف نظام اجتماعی اسلامی
هدف، زیاد داشتن نیست. هدف، #عدل است. بسیاری از کشورها در دنیا وجود دارند که خیلی ثروتمندند. نگاه کنید به کشورهای سرمایهداری دنیا! نگاه کنید به بعضی از کشورهایی که سرمایههای عظیم الهی در زیر خاکهای آنهاست و حکّامشان بیرون میآورند و بیمحابا میفروشند و پولهایش را خرج میکنند! اینها ثروتمندند. کشورهای سرمایهداری، طبق آنچه که معمول بین اقتصادیّون است، وقتی سرانه کشوری را محاسبه و ملاحظه میکنند، خودشان ده برابر کشورهای متوسّط سرانه دارند.
معنای این چیست؟ آیا معنایش این است که همه مردمِ آن کشورها از این سرانه برخوردارند؟
ابداً معنایش این نیست! اگر شما در بعضی از کشورهای سرمایهداری، جلوههای ثروت، از جمله کارخانههای عظیم، آپارتمانها و ساختمانهای سربه فلک کشیده را میبینید؛ اگر ثروتهای زیاد و پولهای افسانهای را ملاحظه میکنید، آیا به این معناست که در این کشورها عدالت وجود دارد؟ خوب؛ معلوم است که از عدالت خبری نیست! در همین کشورها کسانی هستند که از گرسنگی، از بی دارویی و از نبود مسکن، به شدّت در رنجند و بعضی به دلیل همین کمبودها و ناراحتیها، در همان کشورها میمیرند.
ما که این را نمیخواهیم! #انقلاب که برای این نیست! انقلاب برای این است که #عدالت برقرار شود. البته این نکته را به شما عرض کنم که اگر در جامعهای عدالت باشد، یعنی #قانون، عادلانه؛ #قضاوت، عادلانه؛ #اجرا، عادلانه و نظر به آحاد ملت، نظرِ عادلانه باشد، تلاش اجتماعی و اقدام سازنده اقتصادی هم در آن جامعه بهتر خواهد شد و ثروت هم بیشتر به آن جامعه رو خواهد آورد. اما اصلِ قضیه، عدالت است و ما دنبال عدالتیم. من این را صریحاً عرض میکنم که در #جمهوری_اسلامی، سیاستها براساس عدالت تنظیم میشود. از ابتدای انقلاب همین بوده است و تا همیشه نیز همین خواهد بود. هدف جمهوری اسلامی، تأمین عدالت در جامعه است. مبادا کسانی در گوشه و کنار کشور پیدا شوند و تصوّر کنند که هدف ما عبارت است از افزایش حجم ثروت مادّی! یعنی عدّهای از انواع و اقسام راههای تولیدِ ثروت برخوردار شوند؛ دیگران هم هر طور زندگی کردند، کردند! ما هم دلمان به این خوش باشد که سرانه متوسّط کشور را از فلان مقدار به دو برابر، یا تولید کلّ کشور را از فلان میزان به فلان میزان رساندهایم. هرگز چنین نیست! البته این شاخصها، در مواردی میتواند نشان دهنده حرکت به سمت عدالت باشد؛ اما همیشه این گونه نیست.
🔴بیانات در دیدار کارگزاران نظام
۷۱/۱۰/۱۷
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r
🔸عدالت غیر از برابری
هدف ما، استقرار #عدل در جامعه است. ما این را میخواهیم. همه کارها برای اقامه عدل، ارزش پیدا میکند. در جامعه نابرابر، اگر ثروت هم زیاد شد، به سود یک قشر و یک گروه از مردم است. اما در جامعهای که #برابری و #عدالت جریان داشته باشد، به سود همه است. البته عدالت، همه جا به معنای «برابری» نیست. اشتباه نشود. عدالت یعنی هر چیزی را در جای خود قرار دادن. این معنای عدل است. عدالت آن معنایی نیست که در ذهن بعضی از سادهاندیشان و آدمهای کم عمق وجود دارد. شاید حالا هم خیال کنند که همه جامعه باید برداشتِ یکسان داشته باشند. خیر! یکی کار بیشتری میکند، یکی استعداد بیشتری دارد، یکی ارزش بیشتری برای پیشرفت کشور دارد. عدالت یعنی برطبق حق عمل کردن، و حقِّ هر چیز و هرکسی را به او دادن. این معنای عدالت است و برای جامعه لازم است. هدف این است که عدالت حاکم شود. آن وقت اگر جامعه ثروتمند هم بشود، این ثروت درست تقسیم خواهد شد. مقصودِ #حرکت_اسلامی همین است.
🔴بیانات در دیدار کارگزاران نظام
۷۱/۱۰/۱۷
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r
🔸شرط تحقق عدالت اجتماعی
وقتی یک #انقلاب در یک کشور به وجود میآید، برای این است که اوضاع عمومی و نظام اجتماعی کشور را عوض کند؛ حکومت را دگرگون کند؛ روابط اجتماعی و اقتصادی را دگرگون کند. این، هدفِ یک انقلاب است.
❓اما هدفِ عوض شدن و دگرگون شدن اوضاع اجتماعی چیست؟ چرا میخواهیم اوضاع اجتماعی عوض شود؟
برای اینکه اخلاق مردم عوض شود. برای اینکه در نظام فاسد و جائر و در نظام طاغوتی، انسانها بد تربیت میشوند. انسانها مادّی و بیمعنویّت و بی حقیقت بار میآیند. انسانها بیوفا، بیصفا و بیصداقت بار میآیند. انسانها از رحم و مروت و دوستی و همکاری و همراهی، دور میمانند. اینها آثار یک زندگی اجتماعی فاسد و غلط است. انقلاب برای این است که جامعه را عوض کند و عوض کردن جامعه برای این است که اخلاق انسانها عوض شود. برای این است که انسانها به خوبی تربیت شوند. لذا شما میبینید در دعای روزهای ماه رمضان، یکی از فقرات اصلی دعا این است که: «اللّهم غیّر سوء حالنا بحسن حالک.» اینگونه است که #عدالت_اجتماعی تأمین میشود. عدالت اجتماعی، یک اصل است. یک هدف اصلی و والاست. اما عدالت اجتماعی، در صورتی در جامعه تأمین میشود که افراد، در جامعه، تربیتشده باشند؛ ظلم نکنند و زیر بار ظلم نروند.
🔴 بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم
۷۲/۰۴/۲۳
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r
🔹مصادیق دگرگونی اخلاقی در جامعه
#عدالت_اجتماعی، به مقدار زیادی وابسته به #اخلاق است. البته بخش عمده آن مربوط به مقرّرات و قوانین جامعه است. اما مقرّرات و قوانین، بدون اینکه افراد از اخلاق الهی و اسلامی برخوردار باشند، چندان کارساز نیست. امروز در جامعه ما، هستند کسانی که درآمدهای زیادی دارند. حال یا تخصّص آنها تخصّص مورد نیازی است، یا افراد کمی آن تخصّص را دارند. به هر جهت و به هر دلیل، درآمدهای زیادی دارند.
آیا این همه درآمد را باید صرف خودشان کنند؟
این اخلاقِ مادّی است. این اخلاقِ شیطانی است. به تعبیر درستتر، این اخلاقِ حیوانی است. حیوان هرچه دارد، مال شخص خودش است. اخلاق انسانی و بخصوص آن اخلاق والای اسلامی، این طور حکم نمیکند. آنچه شما دارید، باید پس از آنکه نیاز ضروری خودتان را تأمین کردید و خواستههای خودتان را عمل نمودید، برای بقیه انسانهایی که در آن جامعه هستند صرف شود. همسایه شما اگر نیازی دارد، صرف او شود. خویشاوند شما اگر نیازی دارد، صرف او شود. فرض کنید امروز در جامعه ما، مدرسهسازی یک مسأله مهمّ است. ساختن فضاهای آموزشی، یا همین رسیدگی به عقبافتادهها و معلولین جسمی و ذهنی، یک کار مهم است. کسانیکه امکان مالی دارند، بسیار شایسته است و از لحاظ اخلاقی یک فریضه است که بخشی از ثروت خودشان را برای اینها صرف کنند. این، همان دگرگونی اخلاقی است.
🔴 بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم
۷۲/۰۴/۲۳
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r
🔰 دو هدف معین شده از بعثت پیامبر
🔸قلمرو حیات فردی
این عید بزرگ را به همه مسلمانان عالم و به ملت عزیز ایران و به شما حضّار محترم تبریک عرضمیکنم. درباره اهمیّت این روز مبارک، اگر کسی بخواهد الفاظ و تعبیرات را به کار گیرد، شاید با هیچ بیانی نشود عظمت و اهمیّت مبعث را بیانکرد. زیرا الفاظ، در موارد متعدّد، به شکل مکرّر، در معانی مجازی بهکار رفتهاست و این کشش را ندارد که انسان بتواند بزرگی این حادثه را با آنها بیان کند. شاید بشود گفت که مثلاً بعثت حضرت خاتمالانبیا صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم، حادثهای است که با اصل حادثه خلقت انسان باید مقایسه شود؛ این قدر با عظمت و مهم است. آنچه برای ما، به عنوان درس و استفاده از این حادثه و عید باید مطرح شود، پیام مبعث در حدّ درک و قدرت استفاده ماست. آنچه که به طور اجمالی میشود فهمید و گفت، این است که «بعثت نبىّاکرم در قلمرو وجود فردی و تحوّل درونی انسان و همچنین در قلمرو حیات اجتماعی انسان و زندگی جمعی، هدفی را مشخّص و معیّن کردهاست. در قلمرو وجود فرد - که اصل هم همین است که تحوّلی در انسان بهوجود آید - آیاتی در کلام اللَّه آمده است. مثل این آیه شریفه سوره آلعمران: «لقد من اللَّه علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولاً من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة.» این تزکیه و آموختن کتاب و حکمت، همان تحوّل درونی انسان است. انسان برای اینکه به هدف خلقت خود برسد، باید به هدف بعثت انبیا درباره خود نائل شود. یعنی متحوّل گردد؛ درست شود؛ خوب شود و از آلودگیها و پستیها و عیبها و آن چیزهایی که در درون انسان است و دنیا را به فساد میکشاند، نجات پیدا کند. این، در قلمرو وجود فرد است. بعثت برای این است. در بیانی هم که فرمودند «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»، باز برگشتش به این است. «برانگیخته شدهام که مکرمتهای انسانی را کامل کنم.» یعنی تهذیب انسان؛ تزکیه انسان؛ انسان را به حکمت سوقدادن؛ او را از جهالت بساطت عامیانه به فهم و زندگی حکیمانه رساندن. این، در مقوله فرد و در قلمرو حیات فردی است.
🔸 قلمرو حیات اجتماعی
در قلمرو حیات اجتماعی، چیزی که بهعنوان هدف معیّن شدهاست، عدالت اجتماعی است. «لیقوم النّاس بالقسط.». «قسط» با «عدل» فرق میکند. عدل یک معنای عام است. عدل همان معنای والا و برجستهای است که در زندگی شخصی و عمومی و جسم و جان و سنگ و چوب و همه حوادث دنیا وجود دارد. یعنی یک موازنه صحیح. عدل این است. یعنی رفتار صحیح؛ موازنه صحیح؛ معتدل بودن و به سمت عیب و خروج از حد نرفتن. این، معنای عدل است. لکن قسط، آنطور که انسان میفهمد، همین عدل در مناسبات اجتماعی است. یعنی آنچیزی که ما امروز از آن به «عدالت اجتماعی» تعبیر میکنیم. این، غیر از آن عدل به معنای کلّی است. انبیا اگر چه حرکت کلّیشان به سمت آن عدالت به معنای کلّی است - «بالعدل قامت السّموات و الارض»؛ آسمانها هم با همان اعتدال و عدالت و میزان بودن سرِ پا هستند - اما آن چیزی که فعلاً برای بشر مسأله است و او تشنه آن است و با کمتر از آن نمیتواند زندگی کند، قسط است. قسط یعنی اینکه عدل، خُرد شود و به شکل عدالت اجتماعی در آید. «لیقوم النّاس بالقسط.» انبیا برای این آمدند.
🔴بیانات در دیدار کارگزاران نظام
۷۱/۱۱/۰۱
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r
فوری ترین هدف تشکیل نظام اسلامی استقرار عدالت اجتماعی و قسط اسلامی است. قیام پیامبران خدا و نزول کتاب و میزان الهی برای همین بود که مردم از فشار ظلم، تبعیض و تحمیل نجات یافته در سایه قسط و عدل زندگی کنند و در پرتو آن نظام عادلانه به کمالات انسانی نایل آیند.
🔴 پیام مقام معظم رهبری به مناسبت نخستین سالگرد رحلت امام خمینی (ره)
۶۹/۱۰/۰۳
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r
پایه های عدالت اجتماعی
از نظر رهبر دوراندیش و فرزانه انقلاب، عدالت اجتماعی بر سه پایه اساسی استوار است که معماران و طراحان نظام اجتماعی و مدیران و سیاستگذاران در پی ریزی بنیانها و سازمانهای اجتماعی باید همواره آنها را مد نظر قرار دهند:
۱) قوانین عادلانه:
پایه اول، قوانین عادلانه است که به نظر معتقدان به اسلام این قوانین عادلانه فقط قوانین اسلام است، زیرا اسلام قوانین خود را از وحی خدا می گیرد و خدا که دانای همه اسرار و رموز عالم است قوانین جامعه اسلامی را منطبق با قوانین فطرت و طبیعت جهان قرار می دهد . و اگر قوانین الهی اجرا بشود، عدل به معنای واقعی در جامعه مستقر خواهد شد.
۲) مجریان عادل و با تقوی:
پایه دوم، نیروی اجرا کننده این قوانین است، اگر قوانین عادلانه باشد اما نیروی اجرا کننده عادل نداشته باشد از عدل اجتماعی خبری نخواهد بود. بهترین قوانین اگر مجریان شایستهای نداشته باشد همیشه معطل خواهد ماند، همچنان که قرنهایی گذشت و قوانین اسلام در جامعههایی که مسلمانها در آن زندگی میکردند اجرا نشد، به همین جهت است که از نظر اسلام مجری قوانین یعنی آن مقامی که در رأس قوه اجرایی قرار میگیرد باید انسانی عادل باشد، با تقوا و مراقبت کامل و بر قوانین و اجرای آن نظارت کند.
۳) نظارت و آگاهی مردم:
اما نکته بسیار مهم، در مورد پایه سوم، اجرای عدالت است و آن «مردم» اند. اگر بخواهیم در جامعه عدالت به معنای واقعی اجرا بشود باید مردم در صحنه اجتماع حضور کامل داشته باشند. حقوق خود را بفهمند و اجرای عدالت را که تأمین عادلانه آن حقوق است بخواهند. به همین جهت اسلام بر روی فهم و درک مردم تکیه می کند. اسلام نمی گوید که مجری عادل باشد؛ اما مردم می خواهند بفهمند یا نفهمند، بخواهند یا نخواهند، عدالت در حق آنان باید اجرا شود، چنین نیست. اسلام می گوید مردم باید به حقوق خود واقف باشند و اگر مردم به حقوق خود واقف شدند و آن حقوق را طلب کردند اجرای عدالت یک تضمین حتمی پیدا می کند. به همین جهت در دوران حکومت عادلانه امیرمؤمنان علیه السلام با اینکه قوانین اسلام در جامعه حاکم بود و با اینکه در رأس دستگاه حکومت، شخصی مانند علی بن ابی طالب قرار داشت که عدل مجسم بود در عین حال برای اینکه عاملان حکومت در گوشه و کنار جامعه بزرگ اسلامی از جاده عدل تخطی نکنند و حقوق مردم پایمال نشود، امیرالمؤمنین علیه السلام به هوشیار کردن مردم و آگاه ساختن آنها نسبت به حقوقشان اصرار عجیبی داشت.
🔴 نماز جمعه ۶۰/۰۱/۰۷ خطبه اول
هدف دومی که پیغمبر، از لحظه اوّل بهدنبال آن بوده است، عبارت است از ایجاد یک محیط سالم و صحیح برای معیشت انسان و زندگی انسانی. یعنی دنیایی که در آن، ظلم و دریده شدنِ ضعیف بهوسیله قوی نباشد. دنیایی که در آن، ناکامی مطلق برای ضعفا و قانون جنگ نباشد. یعنی همان چیزی که در اصطلاحات قرآن، حدیث، و اصطلاحات دینی، به آن «قسط و عدل» گفته میشود. یعنی بزرگترین آرزوی بشر. بزرگترین آرمان بشر از اوّل تاریخ انسان (یعنی از آن زمانی که انسانْ تعقّلی یافته و فکری به سراغ او آمده، و به زندگی خود، نظم و ترتیبی داده است) تا امروز، آرزوی تحقّق #عدالت است. اکنون، بعضی شعار صلح را مطرح میکنند. البته صلح، چیز بسیار خوبی است؛ لکن صلحْ آن زمان خوب است که عادلانه باشد. بسیاری برای رسیدن به عدالت، جنگ را انتخاب میکنند و در راه عدالت، میجنگند. پس، پیداست که عدالت از صلح بالاتر و مهمتر است. حقیقت هم، همین است.
🔴 بیانات در دیدار کارگزاران نظام
۷۴/۰۹/۲۹
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r
زندگی انسان بدون عدالت، همان چیزی است که شما در زشتترین چهره های تاریخ بشر مشاهده میکنید. امروز هم در گوشه و کنار دنیا مشاهده میشود. همه بدبختیهایی که شما در جوامع مختلف میبینید، ناشی از ظلم و بی عدالتی است. ممکن است ظاهر امور، این را نشان ندهد؛ اما باطن قضیه، این است. اگر شما میبینید در گوشهای از عالم، کودکان از بی غذایی جان خود را از دست میدهند، ظاهر قضیه این است که به دلیل نیامدن باران، خشکسالی شده است؛ اما باطن قضیه، چیز دیگری است. باطن قضیه، بی عدالتی است. اگر عدالت از نسلهای گذشته بر آن جامعه حکمفرما بود و چنانچه عدالت بر محیط زندگی بشر حکمفرما بود، انسان میتوانست در سایه استقرار عدالت، محیط زندگی خود را طوری بسازد که برای او قابل زیست باشد و فرزند او به آن فلاکت نیفتد و زندگی، این قدر زشت و دردآور نشود. در اثر بی عدالتی، انسانیت دچار این بیماریها و دردهاست.
اوّلین هدف همه انبیا، در کنار آن ذکر، تأمین #عدالت است. این دو هدف اصلی است. البته یکی اصلیتر است و آن، همان موضوع تذکّر است. آن، ریشهای و اساس قضیه است. اگر غفلت بیاید، چیزی عاید نخواهد شد و عدالت هم بهوجود نمیآید. لذا، شما دیدید آن نظامها و کسانی که مدّعىِ عدالت اجتماعی بودند، نتوانستند چیزی از نوع عدالت، به مردم جوامع خودشان هدیه کنند. چرا؛ چیزهای دیگر دادند! فضانوردی به آنها دادند، موشکهای قارّهپیما برایشان ساختند؛ اما عدالت اجتماعی را نتوانستند مستقر کنند! #عدالت_اجتماعی، در سایه اصلاح انسان، نفوس و بواطن و در سایه توجّه به خدا و ذکر، حاصل خواهد شد. این دو، هدف پیغمبر است و توانست آنها را محقّق کند؛ ولو در دایرهای محدود.
او جامعهای به وجود آورد متذکِّر، آگاه و برخوردار از حدّ اعلاىِ عدالت اجتماعی. ممکن بود در گوشهای از آن جامعه، کسی به کسی ظلم بکند؛ اما این، ملاک فقدان عدالت اجتماعی نیست. ملاک وجود و عدم عدالت اجتماعی، استقرار حاکمانه عدالت اجتماعی است. در جامعهای که قانون و حکمروایی عادلانه است، حکمران عادل است و نیّت، نیّت عدالت است، حرکت عمومی به سمت عدالت اجتماعی است. ممکن است دیر یا زود این راه طی شود و مدتی طول بکشد؛ اما بالاخره به عدالت اجتماعی خواهد رسید. چنین وضعیتی را پیغمبر اکرم به وجود آورد. کمترین بی عدالتی را، آن بزرگوار برنتافت و نپذیرفت. الگو نشان داد، که البته ما پس از حیات مبارک نبىّ اکرم، آثار آن تربیت را تا مدتها در جوامع اسلامی دیدیم و باز در دوران امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام، همان عدالت مطلق را در شخص حاکم مطهّر و بزرگوار دنیای اسلام در آن زمان، مشاهده کردیم.
🔴 بیانات در دیدار کارگزاران نظام
۷۴/۰۹/۲۹
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r
یک نکته این است که #عدالت دغدغهی همیشگی و تاریخی بشر بوده. به تبع احساس نیاز به عدالت که در طول تاریخ تا امروز در مردم عمومیت داشته، متفکران بشر، فیلسوفان و حکما در این مقوله وارد شدند و دغدغهی آنها بوده است. بنابراین از قدیمترین دورانهای تاریخ تا امروز دربارهی #عدالت و #عدالت_اجتماعی به همین معنای عام، بحث شده، نظریه داده شده؛ لیکن نقش ادیان استثنائی است. یعنی آنچه که ادیان در طول زمان راجع به عدالت گفتند و خواستند و اهتمام کردند، بینظیر و استثنائی است. در نظرات حکما و اندیشمندان، آن اهتمام ادیان مطلقاً مشاهده نمیشود.
🔸 اولاً به شهادت قرآن، ادیان هدف خودشان را عدالت قرار دادند: «لقد ارسلنا رسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط». قطعاً این آیه حکم میکند بر اینکه هدف ارسال رسل و انزال کتب و آمدن بیّنات - یعنی حجتهای متقن و غیر قابل تردیدی که پیغمبران ارائه میدهند؛ کتاب، یعنی منشور ادیان در مورد معارف، احکام و اخلاقیات؛ میزان، یعنی آن سنجهها و معیارها - قیام به قسط بوده است؛ «لیقوم النّاس بالقسط». البته شکی نیست که قیام به قسط و همهی آنچه که مربوط به زندگی دنیایی، اجتماعی و فردی افراد است، مقدمهی آن هدف خلقت است: «و ما خلقت الجنّ و الانس الّا لیعبدون»؛ یعنی #عبودیت. اصلاً هدف خلقت، عبد خدا شدن است؛ که بالاترین کمالات هم همین عبودیت خداست. لیکن در راه رسیدن به آن هدف، هدف نبوتها و ارسال رسل است؛ که از جملهی آن، آن چیزی است که این آیه به آن تصریح میکند. البته تصریحات دیگری هم در آیات قرآن هست که به سایر اهدافِ ارسال رسل اشاره میکند، که اینها با یکدیگر قابل جمع است. پس هدف شد #عدالت. هدف نظامسازی، هدف تمدنها، هدف حرکت بشر در محیط جامعه، شد #عدالت. در هیچ مکتب دیگری این وجود ندارد؛ این مخصوص ادیان است.
🔸🔸خصوصیت دیگر ادیان این است که انبیاء در طول تاریخ در کنار مظلومان قرار گرفتهاند؛ یعنی برای عدالت عملاً پیکار کردند. ملاحظه کنید؛ در قرآن کریم تصریح شده که انبیاء با طواغیت مواجهاند، با مترَفین مواجهاند، با ملأ مواجهاند؛ که همهی اینها جزو طبقات ستمگرند؛ مترَف و مترِف، از دو جهت، منطبق با یک طبقهی خاصی است؛ هر دو درست است. البته در قرآن «مترَفین» هست، لیکن مترِف هم درست است. مترَفین در مقابل پیغمبرند؛ «ما ارسلنا فی قریة من نذیر الّا قال مترفوها انّا بما ارسلتم به کافرون». هیچ پیغمبری نبوده که در مقابلش مترَفین قرار نگیرند؛ یعنی پیغمبر با مترَفین میجنگد. ملأ هم همین جور است. ملأ، آن اصحاب و دستاندرکاران قدرتند. طاغوت هم یک معنای عامی است که شامل همهی اینها میشود. بنابراین پیغمبران در معارضهی بین ظالم و مظلوم، همیشه در طرف مظلوم قرار گرفتند؛ یعنی برای عدالت وارد میدان شدند و جنگیدند؛ این هم بینظیر است. حکما دربارهی عدالت حرف زدند؛ اما خیلی اوقات مثل بسیاری از روشنفکرانِ گوناگون حرفهایی میزنند، ولی در مقام عمل وارد میدان نمیشوند. ما این را در دوران مبارزات هم دیدیم، بعد از مبارزات هم در دوران دفاع مقدس دیدیم، تا امروز هم کم و بیش میبینیم. انبیاء اینجور نبودند؛ انبیاء وارد میدان میشدند، سینه سپر میکردند؛ حتّی آن وقتی که مترفین به اینها میگفتند شما چرا طرفدار طبقات مظلوم هستید، از اینها جدا شوید، با اینها برخورد میکردند. آیهی شریفهی «و لا اقول للّذین تزدری اعینکم لن یؤتیهم اللَّه خیرا» - که بیانگر پاسخ حضرت نوح به مخالفین خودش است - در همین زمینه است. بنابراین آن کسانی که از عدالت محروم بودند، اولین گروندگان به پیغمبران هم هستند.
🔸🔸🔸نکتهی سوم اینکه همهی ادیان متفقند در اینکه پایان این حرکت عظیم تاریخی، یک پایانِ امید به عدل است. یعنی قاطعاً میگویند که یک دورانی خواهد آمد که دوران عدل خواهد بود، که آن دورانِ استقرار دین کامل است. در دعای بعد از زیارت شریف آلیاسین آمده است: «یملأ اللَّه به الأرض قسطا و عدلا - یا «عدلا و قسطا»، که در جاهای مختلف تفاوت دارد - کما ملئت ظلما و جورا»؛ یک جاهائی هم دارد: «بعد ما ملئت ظلما و جورا». همهی انبیاء، همهی ادیان، همهی نبوتها به این نهایت اشاره کردند، روی آن تأکید کردند، اصرار کردند و گفتند به سمت آن داریم حرکت میکنیم. پس در مبدأ، در مسیر و در منتها، نبوتها تکیهشان بر روی عدل است؛ این بینظیر است.
🔴بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى
در دومين نشست انديشههاى راهبردى باموضوع عدالت
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r
در انقلاب اسلامی ما - که یک حرکت دینی بود - به طور طبیعی #عدالت جایگاه ممتازی داشت و دارد. در شعارهای مردمی، در قانون اساسی، در بیانات امام راحل (رضوان اللَّه علیه)، در گفتمانهای موضعی و در زمانهای مختلف و به مناسبتهای مختلف که جمهوری اسلامی مطرح کرده، این جایگاهِ ممتاز دیده میشود. فرض کنید در دوران دفاع مقدس که هی میآمدند فشار میآوردند و شعار صلح را مطرح میکردند برای اینکه جمهوری اسلامی را از میدان خارج کنند، آنجا جمهوری اسلامی شعار «صلح عادلانه» را مطرح کرد. خب، صلح یک ارزش مطلق نیست، یک ارزش نسبی است؛ یک جائی صلح خوب است، یک جائی صلح بد است، جنگ خوب است. اما عدالت اینجور نیست؛ #عدالت یک #ارزش_مطلق است؛ یعنی هیچ جا نداریم که عدالت بد باشد. خب، در جمهوری اسلامی این وضعیت وجود داشته، سرلوحهی دغدغههای نظام از اول انقلاب بوده؛ در بخش اجرای عدالت، انصافاً کارهای زیادی هم انجام گرفته؛ لیکن راضی کننده نیست. بعضی از دوستان در توصیف آنچه که انجام گرفته، اطلاعات و آمارهای خوبی دادند؛ در زمینهی کارهائی که انجام گرفته، شاید اطلاعات من بیشتر باشد؛ میدانم کارهای وسیعی از اول انقلاب انجام گرفته؛ لیکن مطلقاً راضی کننده نیست. آن چیزی که ما نیاز داریم، آن چیزی که ما دنبالش هستیم، عدالت حداکثری است؛ نه صرفاً در یک حد قابل قبول؛ نه، ما دنبال عدالت حداکثری هستیم؛ ما میخواهیم ظلم در جامعه نباشد. تا این مرحله خیلی فاصله داریم. بنابراین برای این باید تلاش کرد.
🔴بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى
در دومين نشست انديشههاى راهبردى باموضوع عدالت
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r
🔸گفتمان عدالت؛ گفتمان زنده
امروز که ما به بحث #عدالت میپردازیم - بحث این نشست و مطرح شدن موضوع عدالت - این دنبالهی همان دغدغهی اساسی است؛ به این معنا نیست که در طول سالهای متمادی، ما عدالت را نشناختیم یا نظام جمهوری اسلامی مطلقا تعریفی از عدالت نداشته و حرکتی نکرده؛ نه، یک تعاریف اجمالی و کلی و یک قدر متیقنهایی همیشه وجود داشته؛ همه هم با آنها آشنا بودند، کارهای زیادی هم - همین طور که عرض کردیم - انجام گرفته. لیکن امروز که ما این را داریم مطرح میکنیم، اولاً به این دلیل است که میخواهیم #گفتمان_عدالت، یک گفتمان زنده و همواره حاضر در صحنه باشد. در میان نخبگان، در میان مسئولان، در میان مردم، بخصوص در بین نسلهای تازه، باید عنوان عدالت و مسئلهی عدالت، به عنوان یک مسئلهی اصلی، به طور دائم مطرح باشد. یکی از اهداف این نشست و طرح موضوع عدالت در این نشست، این است.
🔸دستیابی به راهکارهای جدید و مؤثر برای کم کردن فاصله بین آنچه از عدالت لازم داریم و وضعیت کنونی
یکی دیگر این است که ما اگر بخواهیم فاصلهی بین آنچه که از #عدالت لازم داریم و باید باشد و آن وضعیت کنونی را - وضعیتی که فعلاً مستقر است - کم کنیم، بایستی به روشها و راهکارهای جدید و مؤثر دست پیدا کنیم. باید بدانیم شیوههای کاربردی عدالت چه چیزهائی است؛ یعنی زمان آزمون و خطا را سپری شده بدانیم. در این سی سال، در موارد زیادی کارمان عبارت بود از آزمون و خطا؛ چه در آن دههی اول با گرایشی که آن روز وجود داشت - که بعضی از دوستان اشاره کردند - چه بعد، نقطهی مقابل در دههی دوم و در خلال اینها، روشها و رویکردهای گوناگونی دیده شده. دیگر صلاح نیست ما اینجور عمل کنیم. باید بنشینیم روشهای متقن و مبتنی بر تعاریف متقن را پیدا کنیم، تشخیص بدهیم، روی آنها مستقر شویم و حرکت کنیم.
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r
🔺در مرحلهی نظری، آنچه که ما میخواهیم به آن برسیم، رسیدن به نظریهی اسلامىِ ناب در باب #عدالت است.
البته باید با نگاه متجددانه، با نگاه نوآورانه، به منابع اسلامی مراجعه کرد و آن نظریه را از متن منابع اسلامی - در چهارچوبهای علمی و فنی خودش، که بعضی از دوستان اشاره کردند - استخراج کرد. ما برای استنباط، شیوهها، متدها و روشهای علمىِ تجربهی شدهی کاملاً حسابشدهای داریم؛ از اینها باید استفاده شود.
بنابراین در مرحلهی نظری و نظریهسازی، باید از منابع اسلامی و از متون اسلامی، نظریهی ناب اسلام در باب عدالت به دست بیاید.
من تکیهام در این نکته این است که نمیخواهیم از مونتاژ و کنار هم چیدن نظریات گوناگونِ متفکرین و حکمائی که در این زمینه حرف زدند، یک نظریه به وجود بیاوریم و تولید کنیم. یعنی در این قضیه باید جداً از التقاط جلوگیری کرد، باید پرهیز کرد. در موارد متعددی ما دچار این اشتباه شدیم. بدون اینکه بخواهیم، در مرداب التقاط لغزیدیم. بیرون آمدنش خیلی سخت خواهد بود. نه، حقیقتاً باید در منابع اسلامی جستجو کنیم. این منابع، فراوان هم هست؛ که دوستان هم اشاره کردند.
در #قرآن، در #حدیث، در #نهجالبلاغه، در نوشتههای فقهی، کلامی و حِکمی بحثهای زیادی وجود دارد که همهاش میتواند منبع مورد استفادهی ما در پیدا کردن نظریهی ناب اسلامی باشد.
البته بدیهی است که علت اینکه میگوئیم نظریهی اسلامی باید خالص و ناب باشد، این است که مسئلهی عدالت مبتنی است بر پایهها و مبانی هستیشناسی و معرفتشناسی و پایههای اساسی؛ و اگر بخواهیم به نظریات غربی - که عمدتاً آنهاست - استناد کنیم، در واقع تکیه کردیم به مبانی فلسفیای که قبول نداریم و نمیتوانیم آنها را بپذیریم، که همان نظرات هستیشناسی است.
🔴بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى
در دومين نشست انديشههاى راهبردى باموضوع عدالت
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r
🔸رویکرد نگاه اسلامی به #عدالت، با رویکرد نظامهای غربی و نظریههای غربی متفاوت است.
در #اسلام، #عدالت ناشی از #حق است؛ و علاوهی بر این، در عدالت «باید» وجود دارد؛ یعنی از نظر اسلام، عدالتورزی یک #وظیفه_الهی است؛ در حالی که در مکاتب غربی اینجور نیست.
در مکاتب غربی به اشکال مختلف عدالت مطرح میشود - در سوسیالیسم یک جور، در لیبرالیسم یک جور - با همهی تطورات و شکلهای گوناگونی که این مکاتب داشتهاند. در هیچکدام از اینها، نگاه به عدالت، یک نگاه بنیانی و اساسی و مبتنی بر ارزشهای اصولی مثل دین و مثل اسلام نیست.
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r
یکی از مهمترین کارها در عرصهی نظری این است که ما #عدالتپژوهی را در حوزه و دانشگاه به عنوان یک رشتهی تعریف شدهی علمی بشناسیم، که این امروز وجود ندارد؛ نه در حوزه وجود دارد، نه در دانشگاه. یعنی هیچ اشکال ندارد فرضاً در حوزه یکی از موضوعاتی که محل بحث قرار میگیرد، یک فقیه با روش فقیهانه بحث میکند، مسئلهی #عدالت باشد.
حالا همین قاعدهی عدل و انصافی که آقایان به آن اشاره کردند، بایستی تنقیح شود؛ این غیر منقح است. دلیل عدم تنقحش هم این است که آدم میبیند در بخشهای مختلف فقهی استنادهائی به این قاعده میشود که هیچ نمیشود اینها را تمام کرد - یعنی قابل استدلال نیست - همین طور در بخشهای مختلف گفته میشود. چه اشکالی دارد که در حوزهی علمیه - که خب، بحمداللَّه فضلای برجستهای در جلسه حضور دارند - یکی از بخشهائی که یک فقیه در درس فقه استدلالىِ خودش دنبال میکند، مسئلهی عدالت باشد؛ «کتاب العدالة» این غیر از آن بحث عدالتی است که اشاره کردند شیخ (علیه الرّحمة) فرمودهاند؛ آن بحث دیگری است. در باب #عدالت_اجتماعی بحث شود؛ بحث فقهىِ قوی.
در دانشگاه یک دانشِ میانرشتهای به وجود بیاید و تعریف شود؛ بحث شود، کار شود، روی آن به طور مستقل سرمایهگذاری شود. به نظر من، این در عرصهی نظری یک کار لازمی است؛ هم نظریهپردازی را گسترش میدهد، هم نیروهای توانمندی را در این عرصه تربیت میکند.
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r
یک کار مهم دیگر، #شاخصگذاری است؛ تعیین شاخصهای #عدالت.
یکی از کارهای مهم نظری ما این است که شاخصهای عدالت را پیدا کنیم. خب، امروز شاخصهائی که در غرب مطرح است، به طور مشروط قابل قبول است؛ بعضیاش مطلقاً شاخص نیست، بعضی شاخصهای ناقصی است، بعضی در شرائطی ممکن است شاخص باشد. ما باید بنشینیم مستقلاً شاخصهای عدالت را، استقرار عدالت در جامعه را پیدا کنیم؛ یکی از بخشهای مهم کار این است. البته در عرصهی عمل هم خیلی کارها باید انجام بگیرد که یکی از آنها این است که عدالت را یک معیار و یک سنجهی اساسی در قانونگذاری بدانیم.
این نکته، قابل توجه نمایندگان محترم مجلس و شورای نگهبان است که در قانونگذاری بالخصوص به مسئلهی عدالت و همچنین رصد دائمی آن توجه شود.
🔴بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى
در دومين نشست انديشههاى راهبردى باموضوع عدالت
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r
❓عدالت چیست؟
#عدالت، بهحسب ظاهر، مفهوم سادهیی است و همه میگویند و آن را تکرار میکنند؛ منتها در مصداق و در عمل، رسیدن به عدالت خیلی دشوار است؛ همان نکتهیی که امیرالمؤمنین دربارهی حق فرموده است: «الحق اوسع الاشیاء فی التواصف و اضیقها فی التناصف». در مورد عدل هم عیناً همینطور است؛ چون عدل هم #حق است و اصلاً از هم جدا نیستند. به یک معنا، حق همان عدل است؛ عدل همان حق است؛ تواصفش آسان است، اما در عمل، رسیدن به عدالت مشکل است؛ حتّی شناختن موارد عدالت و مصادیق عدالت هم گاهی خیلی مشکل است؛ کجا عدالت است، کجا بیعدالتی است. من نمیخواهم الان عدالت را تعریف کنم که چیست. تعریفهای کلی و عمدهایی از عدالت شده؛ تقسیم عادلانهی امکانات و از این قبیل حرفها، که درست هم هست و محتاج تدقیق و ریزبینی هم هست؛ یعنی شما در هر یک از بخشهایتان واقعاً باید ببینید عدالت چیست و با چه چیزی حاصل میشود.
من میخواهم این نکته را هم عرض کنم که اگر بخواهیم عدالت به معنای حقیقىِ خودش در جامعه تحقق پیدا کند، با دو مفهوم دیگر بشدت در هم تنیده است؛ یکی مفهوم #عقلانیت است؛ دیگر #معنویت. اگر عدالت از عقلانیت و معنویت جدا شد، دیگر عدالتی که شما دنبالش هستید، نخواهد بود؛ اصلاً عدالت نخواهد بود. عقلانیت بهخاطر این است که اگر عقل و خرد در تشخیص مصادیق عدالت بهکار گرفته نشود، انسان به گمراهی و اشتباه دچار میشود؛ خیال میکند چیزهایی عدالت است، در حالیکه نیست؛ و چیزهایی را هم که عدالت است، گاهی نمیبیند. بنابراین عقلانیت و محاسبه، یکی از شرایط لازمِ رسیدن به عدالت است.
🔴 بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت
۸۴/۰۶/۰۸
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r
آرمانهای نظام اسلامی - که در حقیقت آرمانهای اسلامی است - یک منظومهای است، یک مجموعهای است، مراتب مختلفی هم دارد؛ بعضی از اینها اهداف غائیتر و نهائیترند، بعضیها اهداف کوتاهمدتند، اما جزو آرمانهایند؛ همهی اینها را باید دنبال کرد.
مثلاً فرض بفرمائید جامعهی عادلانه و عادل و پیشرفته و معنوی - با این خصوصیات - خب، یک آرمان است؛ جزو آرمانهای درجهی یک و جزو برترین آرمانها است.
اسلام در پی آن است که اولاً یک جامعهای ایجاد کند که عادلانه اداره شود؛ یعنی مسئولان و مدیران جامعه به #عدالت رفتار کنند؛ ثانیاً خود جامعه، جامعهی عادلی باشد - عدالت مخصوص مدیران نیست؛ آحاد مردم هم باید نسبت به یکدیگر عدالت داشته باشند - و آنگاه جامعه، جامعهی پیشرفتهای باشد.
اسلام بههیچوجه برنمیتابد جامعهی عقبافتادهی در مسائل علمی، در مسائل سیاسی، در مسائل تمدنی و در هر عرصهی دیگری را؛ اسلام دنبال ایجاد یک جامعهی پیشرفته است؛ بخش مهمی از احکام اسلام این را فریاد میزند.
بنابراین، این جزو آن مجموعهی کلان جامعهی اسلامی است. اسلام همچنین در پی ایجاد #جامعه_معنوی است. در نظام اسلامی، جامعه، هم عادلانه اداره میشود، هم در درون خود جامعهی عادلی است، هم جامعهی پیشرفته است، هم جامعهی معنوی است؛ یعنی از معنویت سیراب است، برخوردار است؛ معنویتی که موجب میشود انسان اهداف حقیر مادی و شهوات روزمرهی زندگی را اهداف بلند خود نشمارد؛ هدفهای والاتری، هدفهای بالاتری برای او مطرح باشد؛ ارتباط آحاد انسان، ارتباط دلها با خدا، محفوظ باشد؛ این جامعهی مورد نظر اسلام است. خب، این شد یک آرمان. البته یک چنین جامعهای آنوقت الگو هم خواهد شد. اگر ما بتوانیم با کوشش جمعی، یک چنین جامعهای را بهوجود بیاوریم - که البته به نظر من کاملاً ممکن و کاملاً قابل تحقق و عملی است و بخش زیادی هم ما در این زمینه پیش رفتیم - این جامعه الگو خواهد شد؛ نه فقط برای جوامع مسلمان و کشورهای مسلمان، بلکه حتّی برای کشورهای غیر مسلمان. خب، ایجاد یک جامعهای با این خصوصیات، یکی از آرمانهاست.
🔴بیانات در دیدار دانشجویان
۹۲/۰۵/۰۶
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r
من دو سه عنوان از این ارزشهاى اصلى را -یعنى درحقیقت آن #آرمان هاى اصلى را- عرض میکنم که باید تمام تلاشمان براساس اینها باشد.
در محیط سیاست داخلى، یکى از آن چیزهایى که لازم است، #عدالت_اجتماعى است.
بدون عدالت اجتماعى، بدون تأمین عدالت در جامعه، جامعه، #اسلامى نخواهد بود. اگر کسى تصوّر بکند که ممکن است ما تحقّق دین الهى -هر دین واقعى، نهفقط اسلام- را در جایى داشته باشیم که در آن، عدل اجتماعى -به معناى صحیح و وسیع این کلمه- تحقّق پیدا نکرده باشد، باید بداند که اشتباه میکند.
هدف پیغمبران اقامهی #قسط است، لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط؛ اصلاً پیغمبران آمدند تا اقامهی قسط کنند. البتّه اقامهی قسط، یک منزل است در راه؛ هدف نهایى نیست؛ لکن آنها که آمدند، کار اوّلشان این بود: اقامهی قسط و مردم را از شرّ ظلم و جور طاغیان و ظالمان نجات دادن.
هدف حکومت ولیعصر (عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) در آخرالزّمان هم، باز همین #عدل است. شما این روایات مربوط به امام زمان و دعاها و زیارتهاى مربوط به امام زمان را که میخوانید، نگاه کنید و ببینید روى چه چیزى تکیه میشود؛ وَ اَنتَ الَّذى تَملَأُ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً بَعدَ ما مُلِئَت ظُلماً وَ جَورا.
در همهی این روایات و دعاها، مسئلهی آمدن امام زمان معلّل به این شده که این بزرگوار بیاید و در دنیا قسط و عدل بیاورد. اصلاً مشکل دنیا این است که قسط نیست، عدل نیست؛ مشکل دنیا [این است]؛ که روزبهروز هم این مشکل دارد زیادتر میشود؛ همین الان ما داریم میبینیم این مشکل رو به افزایش است.
بنابراین، #عدالت_اجتماعى هدف بزرگ پیغمبران و هدف قیام ولیعصر (عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) است. این از لحاظ عملى، اوّلین ارزش در نظام ما باید باشد که در تمام برنامهریزیها و عملها و امثال این، مورد توجّه باشد.
مبارزهی با فقر غیر از عدالت اجتماعى است؛ اشتباه نشود. عدالت اجتماعى یک ارزش بالاتر است؛ یعنى استقرار عدل در جامعه و از بین رفتن هرگونه تبعیضى. و این یک مسئلهی دیگر است.
[باید] فقر را برطرف کنیم، عدالتاجتماعى را مستقر کنیم، امنیّت را ایجاد کنیم، بیسوادى را ریشهکن کنیم، [امّا] از راه اسلام و در محور تعالیم اسلام؛ بدون این نمیشود، مقاصدمان برآورده نخواهد شد.
🔴 بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران
۶۸/۱۱/۰۹
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r
🔶حاکمیتِ جهانی عدالت و معنویت
«آن چیزی که مهدویت مبشر آن هست، همان چیزی است که همهی انبیاء، همهی بعثتها برای خاطر آن آمدند و آن ایجاد یک جهان توحیدی و ساخته و پرداختهی بر اساس #عدالت و با استفادهی از همهی ظرفیتهائی است که خدای متعال در انسان به وجود آورده»
🔴 بیانات در دیدار اساتید و فارغالتحصیلان تخصصی مهدویت
۹۰/۰۴/۱۸
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r
🔹خصوصیات و ویژگیهای جامعهی مهدوی:
✅ حیات مطلوب بشر در دورانِ ظهور است:
در آثار ما [آمده] : «یَملَأُ الله بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَت ظُلماً و جَورا»... در واقع هر فردى از آحاد بشر میداند که این سِیر عمومى بشر به کجا منتهى خواهد شد... یک مسافرى یا یک کاروانى از پیچوخمهاى دشوار، از معبرهاى سخت، از کوهستانها، از وادىها، از درّهها، از لجنزارها، از خارزارها، همینطور دارد عبور میکند، راه را میپیماید، براى اینکه خودش را به یک نقطهاى برساند؛ این نقطه کجا است؟
این نقطه عبارت است از یک اتوبان، یک جادّهى مهم، یک جادّهى باز، یک راه هموار. همهى آنچه در تاریخ بشر تا امروز مشاهده میکنیم، حرکت در همان کورهراهها و در همان فرازونشیبها و در همان خارستانها و لجنزارها و مانند اینها بوده است؛ بشریّت دارد همینطور این راه را طى میکند تا به اتوبان برسد؛ این اتوبان، #دورانِ_مهدویّت است، دوران ظهور حضرت مهدى (سلام الله علیه) است. اینجور نیست که وقتى به آنجا رسیدیم، یک حرکت دفعى انجام بگیرد و بعد هم تمام بشود؛ نه، آنجا یک مسیر است. در واقع باید گفت زندگى اصلى بشر و حیات مطلوب بشر از آنجا آغاز میشود و بشریّت تازه مىافتد در راهى که این راه یک صراط مستقیم است و او را به مقصد آفرینش میرساند؛ #بشریّت را میرساند، نه آحادى از بشریّت را، نه افراد را، مجموعهها را میرساند. ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
✅ حاکمیت معنویت و دین بر سراسر زندگی انسانها:
آن چیزی که مهدویت مبشر آن هست، همان چیزی است که همهی انبیاء، همهی بعثتها برای خاطر آن آمدند و آن ایجاد یک جهان توحیدی و ساخته و پرداختهی بر اساس #عدالت و با استفادهی از همهی ظرفیتهائی است که خدای متعال در انسان به وجود آورده و قرار داده؛ یک چنین دورانی است دیگر، دوران ظهور حضرت مهدی (سلام اللَّه علیه و عجّل اللَّه تعالی فرجه). دوران جامعهی توحیدی است، دوران حاکمیت #توحید است، دوران حاکمیت حقیقی #معنویت و #دین بر سراسر زندگی انسانهاست و دوران استقرار #عدل به معنای کامل و جامع این کلمه است. خب، انبیاء برای این آمدند. ۱۳۹۰/۰۴/۱۸
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r
🔹خصوصیات و ویژگیهای جامعهی مهدوی:
✅ استقرار عدالت در عالم:
برجستهترین شعار مهدویّت عبارت است از #عدالت. مثلاً در دعای ندبه وقتی شروع به بیان و شمارش صفات آن بزرگوار میکنیم، بعد از نسبت او به پدران بزرگوار و خاندان مطهّرش، اوّلین جملهای که ذکر میکنیم، این است: «این المعدّ لقطع دابر الظّلمه، این المنتظر لاقامة الأمت و العوج، این المرتجی لأزالة الجور و العدوان»؛ یعنی دل بشریت میتپد تا آن نجاتبخش بیاید و ستم را ریشهکن کند؛ بنای ظلم را - که در تاریخ بشر، از زمانهای گذشته همواره وجود داشته و امروز هم با شدّت وجود دارد - ویران کند و ستمگران را سر جای خود بنشاند. این اوّلین درخواست منتظران مهدی موعود از ظهور آن بزرگوار است. یا در زیارت آل یاسین وقتی خصوصیات آن بزرگوار را ذکر میکنید، یکی از برجستهترین آنها این است که «الّذی یملأ الارض عدلاً و قسطاً کما ملئتت جوراً و ظلماً». انتظار این است که او همه عالم - نه یک نقطه - را سرشار از عدالت کند و قسط را در همه جا مستقر نماید. در روایاتی هم که درباره آن بزرگوار هست، همین معنا وجود دارد. بنابراین انتظار منتظران مهدی موعود، در درجه اوّل، انتظار استقرار عدالت است. ۱۳۸۱/۰۷/۳۰
✅ حکومت متکی به ایمانها و ارادههای مردم:
حکومت آینده حضرت مهدی موعود ارواحنافداه، یک حکومت مردمىِ به تمام معناست.
❓مردمی یعنی چه؟ یعنی متّکی به ایمانها و ارادهها و بازوان مردم است. امام زمان، تنها دنیا را پُر از عدل و داد نمیکند؛ امام زمان از آحاد مؤمن مردم و با تکیه به آنهاست که بنای #عدل_الهی را در سرتاسر عالم استقرار میبخشد و یک حکومت صددرصد مردمی تشکیل میدهد. ۱۳۸۱/۰۷/۳۰
@rasaneh_t_t
┄┅══════┅┄
@t_manzome_f_r