eitaa logo
راشِدون
165 دنبال‌کننده
987 عکس
176 ویدیو
13 فایل
اگردنیاراغاری‌تصورکنیم‌وماهمان‌انسانهای‌اولیه‌باشیم که‌کمی‌رشدکرده وصاحب‌تکنولوژی‌شده‌ایم، هنوزهم‌برای‌بقاواثرگذاری،به‌«نوشتن‌»نیازداریم. مهمان اتاق عملی ومعمارنویسنده‌‌ای هستیدکه جهان معمولی وفهم ناکاملش رابه کلمه تبدیل می‌کند. شیعه‌ی‌مولاعلی|همسر|مادر
مشاهده در ایتا
دانلود
از جمله آزارهایی که به موسی وارد کردن این بود که فرعون و لشکرش سپر به سپر دنبالِ اون ها بودن، وقتی رسیدن به نیل به موسی گفتن : ببین موسی ما ۱۲ قبیله ایم! ما از یه راه نمیایم! باید ۱۲ راهِ مُجَزا ایجاد کنی تا ما باهات بیایم و گرنه فرار کنسله! برای نجات و نعمت ناز هم میکردن! موسی قبول کرد و ۱۲ راه ایجاد کرد. واردِ مسیر که شدن به موسی گفتن موسی ما باید قبیله هایِ دیگه مون رو هم در حینِ مسیر ببینیم که نگران شون نشیم! کاری کن که در بینِ راه، قبایل و راه هایِ کناری مون رو ببینیم! موسی بازم قبول کرد. به موسی گفتن حاجی ما بهت ایمان نمیاریم مگه اینکه خدا رو به صورت جسمی و محسوس بهمون نشون بدی! اینقدر اذیتش کردن که گفت اِهبِطوا! برگردید همونجا که بودید... الان از اون موقع هم احمق ترن!!!!
- تو قرآن اجر و ثوابی برای جنگ با یهود داریم؟ + به یقین! دشمن ترینِ مردم نسبت به مومنان را یهود و مشرکان خواهی یافت! سوره مائده، آیه ۸۲
احتمالا شیش ماه-یه سال دیگه، هالیوود و نت‌فیلیکس و دیزنی انیمیشن و فیلم سینمایی و سریال و مستند و فیلم کوتاه تولید کردن در مورد مظلومیت یهودی‌ها و اسرائیلی‌هایی که توسط وحوش فلسطینی به ناحق کشته شدن و قاعدتا یه قهرمانِ آمریکایی هم اون وسط هست که باعث نجات دنیا از شر مسلمان‌های تکفیری میشه که با «الله‌اکبر» قصد نابودی جهان رو دارن. ما هم احتمالا داریم دعوا می‌کنیم با فلان سازمان عزیز که جان جدت اگر به ما هم کمک نمی‌کنی خودت برو در مورد محتوای رسانه‌ای-تصویریِ هنرمندانه تولید کن؛) سید علی حسنی
- اگه برگردی به دوران دانشجویی چیکار میکنی؟ + میرم پیام نور یا آزاد یا موسسات دیگه و همزمان با رشته ی اصلیم، اون رشته‌ای که اون زمان ذهنمو درگیر خودش کرده بود، میخوندم یا مهارتی که حس میکردم باید بدستش بیارمو جدی تر میگرفتم و دونه دونه‌ی اون چیزایی که فکر میکردم بهشون علاقه داشتم رو برای یه مدت کوتاهی تجربه میکردم تا بتونم مسیر زندگیمو راحت تر از الان طراحی کنم :) «فقط یه راه وجود داره واسه سنجش و تطبیقش با رسالت شخصی، استعداد و نیاز جامعه: ! (یا خودت تجربه اش کنی یا اگه تجربه ش سخت و زمان بره، از تجربه ی دیگران استفاده کنی یا حداقل خودت رو کمی در معرض اون علاقه قرار بدی)» //چه بخوایم و چه نخوایم، هرچی میریم جلوتر، مسئولیت هامون و انتظارات اطرافیان ازمون بیشتر و سنگین تر میشه. پس چه بهتر که زودتر به خودمون بیایم و تکلیفمونو با خودمون مشخص کنیم. البته که یه فرایند و سبک زندگیه و ما هم انسانیم و مدام درحال تغییر! //
راشِدون
گان پوشیده، دستکش به دست و ماسک به صورت دیدمش که داشت میز جراحی‌اش را میکشاند و میبرد به سمت پَکینگ یعنی همان اتاقی که تجهیزات استفاده شده را شستشو و استریل میکنند. دم در اتاقش خفتش کردم و بلند صدایش زدم. برگشت و نگاهم کرد و گفت چیشده؟ حرفم را قورت دارم. میدانی آخر تعدادی از همکارانم اطراف بودند که نمی‌خواستم این موضوع را متوجه شوند. حرفم را عوض کردم و گفتم: عملت تموم شد دیگه؟ بیا بریم. به سرعت از گوشه‌ی دیگر راهرو به سمت پکینگ رفتم و خودم را جلویش انداختم و با هیجان گفتم: ببین! منصوره پیشنهاد داده بریم بیرون غذا بخوریم. توام بیا. خنده‌ی شلی داشت و گفت: واقعا؟ چه کار خوبی! خیلی خسته و گشنم. باشه. اصلا دوستش دارم چون پایه ی همین تصمیمات یهویی‌ام است. ساعت ۱۵ شده بود. تقریبا یک ساعت بیشتر از حالت معمولِ شیفت‌های صبح، در اتاق عمل مانده بودیم و این نشان می‌دهد که شیفت تا خرخره از بیمار پر بوده است. لباس اتاق عمل را با لباس خودمان تعویض کردیم. تن خسته و پر از دردمان را رساندیم به تایمکس و بعد خودمان را رها کردیم روی صندلی های ماشین. از غذایی که خوردیم، دریایی که بعدش رفتیم، آرامشی که از صدای آرام آب گرفتیم و خنده‌هایمان بگذرم، این کار همیشگی ام است در زمان هایی که شیفتم آنقدری اذیت کننده می‌شود که انگار از یک ساختمان ۵ طبقه پرت شده باشم و کسی هم نباشد که برایش مهم باشد که زنده ام یا نه! راستش در این چند ماه به قدری پوست کلفت شده ام که دیگر برایم گریه کسر شأن بزرگیست! به جای آن خودم را به رانندگی ای، لیوانی قهوه‌ی سرد، دریایی، جنگلی، زیارتی یا غذای خوبی دعوت میکنم و انرژی از دست رفته ام را بازمیگردانم.
- دکتر به نظرم این لطف خیلی بزرگ خدا به شماست که اینقدر همه باهاتون راحتن و بین همه محبوبید. خیلی کم پیش میاد یه نفر اینجوری بین اکثریت محبوب باشه و اغلب دوستش داشته باشن! به نظرم خیلی باید خداروشکر کنین.. + یچیزی میگم خدا شاهده منظور خاصی ندارم. اما من توی ارتباطم با مردم هرچی دارم از نهج البلاغه‌ست.. مدتها پیش برام سوال بود که اخلاق یعنی چی؟ نهج البلاغه رو خوندم و بعدش تا جایی که میتونستم سعی کردم به توصیه هاش عمل کنم. «مکالمه بین جراح مغز و اعصاب و همکار اتاق عمل» +فلذا بخونیم
دور شو اَز مَن اَگَر وَصلِ مَرا میخواهی مَن صِدایِ دُهُلَم، نَغمه اَم اَز دور خوش اَست..
راشِدون
- دکتر به نظرم این لطف خیلی بزرگ خدا به شماست که اینقدر همه باهاتون راحتن و بین همه محبوبید. خیلی کم
یه پیشنهاد به جای اینکه رو از حکمت هاش شروع کنی، این سری بیا از نامه هاش شروع کن بخون. بخدا که کیف می‌کنی و موتورت راه میفته :) + همش ۷۹ تا نامه ست اما پر از درس و شیرینه. نیاز به شرح و تفسیر خاصی هم نداره و به زبان همه فهمه. نهایتا اگه جایی گیر کردی کافیه یه سر به گوگل بزنی! + اگه هنوز اشتیاق به خوندن نهج‌البلاغه رو در خودت احساس نمیکنی، بهت پیشنهاد میکنم داستانی و کوچولوی «ناقوس ها به صدا در می‌آیند» رو بخونی :)
+شما هم علایق متنوع و در ظاهر بی‌ربطی دارین و مطمئن نیستین که در آینده می‌خواین باهاشون چیکار کنین و چجوری به هم ربط‌شون بدین؟ این ویدیو رو ببینین پس. https://www.ted.com/talks/emilie_wapnick_why_some_of_us_don_t_have_one_true_calling + یه کوتاه و تاثیر گذار برای چند پتانسیلی ها :) (TED talk) + طرف انگار منه + یه قسمتی روی ویدئو داره که میتونید زیرنویس فارسی رو براش انتخاب کنید.