مادر خیلی بیقرار بود. نمیخواست بیهوشی اِسپاینال (بی حسی از کمر) رو بپذیره و مقاومت شدیدی داشت روی اینکه بیهوشی جنرال بشه. ولی خب چون یه مقدار آبریزش داشت و سرماخورده بود، دکتر بیهوشی زیر بار نمی‌رفت و حقیقتا هم برای خود مادر خیلی خطرناک میشد. دکتر گفت: اگه قبول نمیکنه برانکارد بیارید برش گردونید بخش. من مریض دیگه‌ای دارم باید برم. و بعدش از اتاق خارج شد. با تعدادی از همکاران داخل اتاق سعی کردیم با قربون صدقه و چیزی نمیشه و اینقدر استرس نداشته باش و بابا خیلیای دیگه هم مثل تو اومدن اینجا و از این حرفا تا آخرش تونستیم راضیش کنیم که اسپاینال بشه. ولی اینقدر که نااروم بود گفت میشه یکی دستمو بگیره؟ و اینجوری شد که تا آخر عمل ما درحالیکه دستانش رو گرفته بودیم، اینجا وایسادیم.. :) #اتاق‌عمل

:) #اتاق‌عمل

ببینید و دقایقی رو از این دنیا جدا بشید... #عشق_حقیقی قربون اشک هایی که ریخته شد.. قربون جسمی که فدا شد.. «حضرت آقا و جانبازان» میفرمان: جهاد کنین. جهاد تبیینی کنین. جهاد فکری کنین. جهاد روحیه ای کنین. جهادِ این چیزا واجبه برا همه..

در این عالم تمنایی ندارم تمنایم تمنای حسین است.. چراغ از بهر قبر من نیارید چراغم روی زیبای حسین است.. #وصیت - این قطعه را حین کفن و دفنم پخش کنید.. #شب‌جمعه‌است‌هوایت‌نکنم‌میمیرم

من واژگون، من واژگون، من واژگون رقصیده ام من بی سر و بی دست و پا در خواب خون رقصیده ام میلاد بی آغاز من هرگز نمی داند کسی من پیر تاریخم که بر بام قرون رقصیده ام فردای ناپیدای من، پیداست در سیمای من این سال که با فرداییان در خون کنون رقصیده‌ام منظومه‌ای از آتشم، آتشفشانی سرکشم در کهکشانی بی‌نشان، خورشید گون رقصیده‌ام ای عاقلان در عاشقی دیوانه می باید شدن من با بلوغ عقل در اوج جنون رقصیده ام میلاد دانایی منم، پرواز بینایی منم من در عروجی جاودان از حد فزون رقصیده‌ام با رقص من در آسمان، رقص تمام اختران من بر بلندای زمان بنگر که چون رقصیده‌ام http://eitaa.com/rashedooon

انسان بر دین دوستش خواهد بود، بنابراین هر یک از شما دقت کند که با چه کسی دوست می شود. #رسم‌رفاقت ❞ رسول الله، بحارالانوار، جلد ۷۴، صفحه ۱۹۲ http://eitaa.com/rashedooon

در راه بمانید اما جا نمانید.. http://eitaa.com/rashedooon

#بیکلام میشنوی‌اش درحالیکه از ورزش برمیگردی و همه چیز شدت و حدت دارد ترافیک اسپاسم عضلاتت باران آتش درونت گرفتگی قلبت درگیری ذهنت.. سرت را به شیشه ی باران خورده تکیه میدهی و با انگشت روی شیشه‌ی بخار گرفته می‌نویسی: تُعِزُّ مَن تَشاء و تُذِلُّ مَن تشاء... http://eitaa.com/rashedooon

یا ایها الانسان! ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الکریم؟! مِن اَیِّ شیءٍ خلقه؟ مِن نطفة خلقه فقدره! هل أَتَى علی الإنسانِ حينٌ من الدَّهرِ لم يكنْ شیئاً مذکورا ؟! و ... آیاتی که از حقارتمان می‌گویند.. حقارت ما و دردهایمان.. باورت بشود یا نه خدا از تمام دردهای ما بزرگتر است.. فقط خداست که میتواند آنچه در فکر و روحمان میگذرد را بفهمد و درمانش کند چراکه روحی که در ما دمیده شده، از روح بزرگ اوست :) #شبنامه #اتاق‌عمل

+ وابسته خدا شو - چجوری؟ + چجوری‌ وابسته یه نفر میشی؟ - وقتی زیاد باهاش‌ ارتباط داشته باشم +رفت‌ و آمدتو با خدا زیاد کن.. #آینه http://eitaa.com/rashedooon

یجوری کار کن که اسمت بره توی لیست ترور مستکبرین عالم! جوری که مدت‌های طولانی دنبالت باشن تا قلمت، مغزت، هنرت، صدات، عِلمت، ایده‌هات، فکرت و وجود موثرت رو خاموش کنن! اون روز، شهادت مبارکت باشه.. #آینه #برپا http://eitaa.com/rashedooon

یادمه یه بار یکی از رفقا اومد بهم گفت: خواب حاج قاسمو دیدم بهشون گفتم: حاجی ما هم میتونیم شهید بشیم؟ گفت: چرا که نه؟ اگه تلاش کنین، شما هم میتونین.. http://eitaa.com/rashedooon