پُشتِ سَرِ اِمامِ زَمان ذوالفَقار هاست؛
اَز جُمعِه ای بِتَرس کِه دُنیا بِه کامِ ماست...
#شَمشیرِکَجَتراستکُنَدقامَتِدینرا
#عَجَّلاَللهاَلفَرَج🖤🥀
°√•|⚘ @Rasme_SheYdaei |
#ڪلامشهید
شهید همدانی میگفت:
وقتی گره های بزرگ
ب کارتون افتاد
از خانم فاطمه زهرا(س)
کمک بخوایید
گره های کوچیک هم از شهدا بخوایید براتون باز کنه🙏🏻
#شهید_حسین_همدانی
°√•|⚘ @Rasme_SheYdaei |
•┈┈••✾•🌿🕊🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تمام سپاه علی(ع) فاطمه (س) بود🖤
حاج محمد حسن فیضی
°√•|⚘ @Rasme_SheYdaei |
•••
#تلنگـر ⚠️🍃
یادمان باشــد
گناه ڪہ ڪردیم
آنرا بہ حسابِ
جوانے نگذاریمـ..
مےشود
جوانے ڪرد بہ
#عشق مهدے"عج"
بہ #شهادت رسید
فداےِ مهدے"عج"❣
التـ🙏ـماس تفکــر
°√•|⚘ @Rasme_SheYdaei |
CQACAgQAAx0CR7uQigACBZRgAaPgEpPwkkzv5gld4G0xEaj6bAACGgADm-54UFSVFgsVK8rnHgQ.mp3
4.95M
✧✦•﷽ ✧✦•
🎧 بشنوید🎧
روایتگرے
✫⇠شهدا مهمونایے رو ڪہ خودشون دعوت میڪنن طلاییہ
رهاشون نمیڪنن
راوی: سردار حاج محمد احمدیان
خیلی جالب...
°√•|⚘ @Rasme_SheYdaei |
.
از آن روز ڪه تو..
در ڪوچهها، خوردی زمین..
من یڪ ڪوچه گردِ.... مجنونم
#فاطمیه🥀ٖٖ
°√•|⚘ @Rasme_SheYdaei |
|فاطمه،فاطمهاست🖤|
°√•|⚘ @Rasme_SheYdaei |
•••
هرکسعباداتوکارهای
خودراخالصانهبرایخداانجامدهد،
خداوندبھترینمصلحتهاوبرکاتِخود
رابرایاوتقدیرمینماید.
حضرتزهراءسلاماللهعلیها🖤’
°√•|⚘ @Rasme_SheYdaei |
رسمـِ شیـــدایـے پروفایل استوری بیو عاشقانه مذهبی عشق رمانstory prof roman
🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 🌹#رمان _مذهبی🌹 💞#بچه_مثبت💞 #قسمت_85 🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 صفایی ک چیدن این سفره داشت کجا و
🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
🌹#رمان _مذهبی🌹
💞#بچه_مثبت💞
#قسمت_86
🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
خب ... خب ... اون ... یعنی ...
- یه کلمه بگو ازش خوشت میاد.
- ملیسا معلومه چی می گی؟
اخماش رو تو هم کشید و از جلوم کنار رفت.
- مائده جونم چرا ناراحت شدی؟ شوخی کردم.
- دیگه با من از این شوخیا نکن.
- چشم، حاال بهم می گی چرا نسبت بهش حساسی؟
- حس خوبی بهش ندارم.
- واقعا؟ ولی اون که نسبت به تو حسای خوبی داره.
محکم زدم تو دهنم. ای نفرین بر دهانی که بی موقع باز بشه. نگاه پر حرص مائده بهم فهموند زود تند سریع هر چی
می دونم بهش بگم و من فقط به زور آب دهنم رو قورت دادم.
- مائده جونم، خب می دونی؟ ... اوم ...
- خب؟
- وقتی این جوری نگاهم می کنی هول می شم همه چیز یادم می ره.
مائده پوفی کشید و نگاهش رو به سقف دوخت که صدای زنگ اس ام اسم بلند شد. با دیدن اسم کوروش روی صفحه،
زیر لب گفتم:
- المصب حالل زاده س!
نوشته بود:
" ملی موش بخوردت، چه با چادر ناناز شدی! تو و این غلطا؟ محاله. اگه ننت این جوری ببیندت سکته رو زده. راستی
یه کم هوام رو داشته باش، منظورم بغل دستیته."
جوابش رو دادم.
" برو بمیر."
مائده دست به سینه نگاهم می کرد.
- هان؟
- من این جا بوقم دیگه.
چونش رو گرفتم و سرش رو این ور اون ور کردم و چشمام رو ریز کردم و گفتم:
- بدم نمی گیا، حاال بگو بوق.
دستش رو زد زیر دستم و گفت:
- وای ملی، یه کم جدی باش.
- بله، بفرمایید سرورم.
- قضیه ی این پسره چیه؟
- از تو خوشش اومده و می خواد تورت کنه.
- ملیسا؟
- هان؟ چیه؟ واقعیت رو گفتم خب.
- اون غلط کرده با تو!
- اِ، به من چه؟
- ردش می کنی بره.
- من دعوتش نکردم که حاال ردش کنم. برو به داداش جونت بگو.
- دِ، بچه واسه همین می گم تو دکش کن که متین چیزی نفهمه، وگرنه خونش رو می ریزه.
- آخی، چه غیرتی، آبجیش فداش شه! خب خونش رو بریزه، بهتر، تو چرا حرص می خوری؟
- ملیسا تو رو خدا برای یه بارم که شده این جات رو به کار بنداز.
و اشاره کرد به مخ نازنین صفر کیلومترم.
- خب که چی؟
- متین اگه بویی ببره به دوستی من و تو هم شک می کنه.
- منظورت چیه؟
- خب فکر می کنه تو به خاطر کوروش با من دوست شدی.
- برو بابا، همه ی عالم و آدم می دونن من به خاطر هیچ کس یه پشه رو هم نمی پرونم، مخصوصا کوروش.
#ادامه_دارد...
رفتن به پارت اول👇
https://eitaa.com/Rasme_SheYdaei/1588
🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
هدایت شده از کانال سید مجید موسوی
خانواده محروم در روستای ده رضا ، مشکل سمعک مادر و هزینه های درمان و تست شنوایی ، خرید یک دستگاه تلفن همراه برای دو فرزندش و توانمندسازی دختر جوان خانواده برای درآمد زایی و تامین بخشی از مایحتاج
6037997167554071بزنید روی شماره کارت کپی میشه👆👆👆🌺 برآورد هزینه ۱۰ میلیون تومان است https://pay.eitaa.com/v/?link=Q5QGD گزارش موارد انجام شده 👇👇👇👇 @eitaiha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری♥️
•دشمنهر روز از سیاهےچادرتومیترسهبانو:))
°√•|⚘ @Rasme_SheYdaei |
💌 #پیام_معنوی | از اینجا نیرو بگیر
°√•|⚘ @Rasme_SheYdaei |