eitaa logo
روزنوشت های د.رسول محمدزاده
2.6هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
3هزار ویدیو
95 فایل
سخنرانی ها، نوشته ها و گزیده های د.رسول محمدزاده (موسس مدارس قرآنی آیات) تماس با بنده: @rasoul6236
مشاهده در ایتا
دانلود
نتایج انتخابات: کشور : صفر اصلاح طلب : صفر اصولگرا : صفر مردم : صفر دولت: صفر مردم: صفر ما باختیم بد هم باختیم شما می دانید که طبق آنچه در چند پست قبل نوشته ام، رای من اصولگرایان است. و طبیعتاً باید از این که قاطبه ی لیست پیشنهادیم رای آورده اند، خوشحال باشم. اما چه کنم که عقل و فطرتم چیزی خلاف طبیعتم می گوید. ۱. راستش را بخواهید من هم مثل ایرانیان دیگر، سالهاست که رای از ترس لولو می دهم. در واقع اصولگرایان انتخاب واقعی من نیستند. چنانچه به همین دلیل سال ۸۴ دنبال راه افتادیم. ما و خردمند ، عاقل، پاک و می خواهیم. کسی که پرونده اش تمییز باشد. خط و خشی روی رکاب و کاپوتش ننشسته باشد. لکن مگر چقدر از لیستها را می توانیم دل خوش شان باشیم؟ لیست هایی که در فضای سهم خواهی، درگیری و تنازع و نفسانیت بسته می شود. ۲. مساله دیگر حضور کمرنگ اصلاح طلب هاست که بسی جای تامل و تاثر دارد. این که متاسفانه جریان اصلاحات بدلایل متعدد نتوانست مسیر اصلاحات حقیقی ذیل گفتمان انقلاب را رقم بزند و دچار آفاتی چون وادادگی ، غربزدگی و... شد ، حرف درستی است. در این که ها مسیر اقتصاد کشور را از امان اول اقتصادی لیبرالی رقم زدند و تنفس برای اقشار ضعیف را نیز پر هزینه ساختند، حرفی نیست در این که این جریان با خودخواهی ها ، دنیاطلبی ها و شاید هم حماقت و جهالت، در ۸۸ کشور را تا پرتگاه هم بردند و تا امین الان هم داریم هزینه های ۸ ماه ناآرامی ۸۸ را می دهیم، تردید ندارم ولی کشور را نمی شود با یک گفتمان اداره کرد. آن هم گفتمانی که ۳۰ تا ۴۰ درصد رای دارد. آن هم با این همه خودی های ناخودی که روزی نیست که آب در هاونگ دشمن نریزند. ۳. دوستان انقلابی من! فلیضحکوا قلیلاً و لیبکوا کثیراً دل خوش این نباشید که جناب قالیباف و آقاطهرانی را به مجلس فرستادیم. این هنر چندانی نبود. ما تنها هنرمان این بود که انصاری و حومه اش را از مجلس برانیم. ۴. من معتقدم این ساز و کار باگ های فراوانی دارد. شورای نگهبان نیاز به تنفس دارد. تعریف هایمان از صلاحیت باید عوض شود. اگر می آمد هم به او رای نمی دادم ولی معتقدم ی که تحمل امثال او را ندارد، روزی میزان مشارکت مردم را به ۲۰ خواهد رساند! آن هم در جمهوری اسلامی ای که اتکایش نه سلاح است و نه پول و نه کارآمدی فقط مردم !!! فاعتبروا یا اولی الابصار ! ۵. و مطلب آخر ! دوستانی که به لیستی رای ندادن بنده خرده گرفتید! دیدید که ۵ نفری که من اضافه کرده بودم، به جایی بر نمی خورد؟! اسفند ۹۸
اینجا مدرسه مذهبی تهران نیست. فلان شهرستان و فلان روستای استان بهمان نیست. اینجا مدرسه عروة الوثقی در است. و اینها بچه هایی هستند که سر داده اند. ما نداریم. به آن احتیاج هم نداریم. به روابط با یانکی ها و رژیم هم نیاز نداریم. مساله ما حتی و و و... نیست. مساله جامعه جهانی ( و های دور و برش) با ما این چیزها نیست. آنها از «ما» شدن «ما» می ترسند. از این که سیاهان و و و همدیگر را پیدا کنند و دستانشان را به هم بدهند، از این می ترسند. از این که وسط بشکه های سعودی های بشکه و شیخ نشین های خلیج و سایر گاوهای سینه گنده ی کپل یک کسی پیدا شود و به جای نفت برایشان شیشکی بکشد، می ترسند. از این که چند سال یک دفعه در یک گوشه ی عالم بخواهد یک خمینی از راه برسد و شیشه های سگی شان را بشکند می ترسند. از این که ۳۰ سال بعد از خمینی، ققنوسی خمینی تر از خمینی از دل معرکه ها و شعله ها به پرواز درآید و خواب شب و خوراک روزشان را زهرشان کند می ترسند. از این که یک نفر بیاید و بخواهد از سازی به و از واردات دکتر بنگالی و هندی به های رنگارنگ برسد، می ترسند. انقلاب ما صادر شده است. خیلی راحت می توانید انقلاب مان را در خطابه ها و رجزهای شورانگیز سخنگوی ها ببینید. برچسب ما را می توانید بر پیشانی ، ، هم پیدا کنید. اگر خوب بگردید های هم اخیراً دوست دارند تحت لیسانس ما، انقلابی بازی از خودشان درآورند. ما خودمان یک بزرگ هستیم😅 گردن کلفت ترین جامعه ی وحشی جهانی ما چهل ساله ره دویست ساله را طی کردیم. از ژاندارم شیرده منطقه، تبدیل شده ایم به بزرگ چالش همه شغال ها با هم راست راست تو روی کدخدا ایستادیم و به روحش... قهوه‌ای! و باز راست راست وسط چهار راه جهان راه می رویم و نفس کش می طلبیم و هفته ای که هفت روز است دادمی زنیم: من و خدا با هم همه تون به علاوه ی پنج به علاوه یک با هم! جیگر دارید پیاده شید. و برای آن که نواحی بیشتری را بسوزانیم، بدون ارکستر و سایر جنگولک بازی ها، با هم می خوانیم: ۱۸ بهمن ۱۴۰۰
ادامه: 3. و باز به مسوولین فرهنگی! آقاجان! عزیز دل انگیز! برادر ارزشی! اسمع افهم یا فلان! جماعت صفت ندارد لطفاً تخم مرغی در سبد اینان نچینید. گلی به باغ شان نکارید، استخوانی جلویشان نیندازید. اینها نمک می خورند و نمکدان می دزدند. این همه دم و دستگاه دستتون هست یعنی به اندازه تولید 4 تا کار به دررد بخور آدم ندارید که می رید منت این منیت ها را می کشید ؟! این همه نهاد و سازمان و... با قطره قطره خون شهدا بنا شده که امثال شما برید 700 میلیون پول این مردم مظلوم را بریزید در حلقوم این نمک به حرام ها تا بعد که خوردند و یک آب هم روش، بیایند برای دشمن خوش رقصی کنند؟! مگر ما مسخره شما و این ملیجک ها و مطرب ها هستیم که هر روز یکی از آنها برود روی صحنه و برای اربابانش خوش رقصی کند. اگر صحنه گردانی بلد نیستید، اگر کار درست نمی دانید، کار نکردن که بلدید؟ این چه صحنه ای است که طرف بیاید کارش را بکند ، پولش را بگیرد و بعد برود به ریش مان بخندند؟ 4. مگر نبود که تا قِران آخر پولش را گرفت و بعد شروع کرد به جفتک پرانی و هذیان درانی؟! مگر همین کار را نکرد؟ تا ریال ریالش را دلار دلار نکرد، گورش را گم نکرد؟ مگر فرخ نژاد نبود که ممنوع الخروجیش را موقتا برداشتید تا او هم 2-3 میلیارد بیت المال را به جیب بزند و برود آن طرف شروع کند به مصاحبه کردن و پنجول کشیدن؟ واقعاً مگر نمی شود اموالشان را موقتاً توقیف کرد؟ مگر نمی شود ممنوع الخروج شان کرد؟ مگر نمی شود کارهایشان را برایشان هزینه زا کرد؟ مگر دشمن این کار را نمی کند؟ کسی که کلمه ای اضافه حرف بزند در همین مملکت کارگردانا و تهیه کننده ها طوری ممنوع الکارش می کنند که رَبّش را یاد کند؟ چقدر موضع ضعف چقدر پدافند؟ چقدر عکس العمل؟ چطور ما بلد است سنگرهایمان را هزاران کیلومتر آن طرف تر بنا کند، شماها بلد نیستید اتاق های فرهنگی مان را که با بودجه بیت المال اداره می شود را از لوث اینان پاک کنید؟ آقای 5. چطور بلدی کسی که با جهالت و حماقت ریخته کف خیابان را بگیری؟ (که آن هم در جای خود درست است) چطور بلدی مواد قانونی را با توده و آحاد مردم یکی یکی بشماری؟ به امثال این دانه درشت های فیک که می رسد، زبانت کوتاه می شود؟ آقای عمل کن ما دوباره به یک انقلاب فرهنگی نیاز داریم. نرم و جدی. از دانشگاه تا آموزش و پرورش تا تلویزیون تا سینما و... لطفا با پلنگ تیز دندان ترحم نفرما. جای رأفت اسلامی اینجا نیست. @rasooll_ir