🔹امام سجاد عليه السلام:
👌بهترين مردم هر زمان كسانى هستند كه منتظر ظهور حضرت مهدى عليه السلام هستند.
#چهار_روز_تا_آسمانی_شدنت
#نسیم_وصل
🆔 @Rasoulkhalili
#رهبری
🔰 اگر پیام شهدا را بشنویم، دیگر این گرایش به شرق و به غرب و به دشمن و...، از بین ما رخت بر خواهد بست
🔻رهبرانقلاب در دیدار اعضای کنگرهی بزرگداشت شهدای استان قزوین:
🔸 شهدا مایهی رونق حیات معنویاند در کشور. حیات معنوی یعنی روحیه، یعنی احساس هویّت...
🔹 شهدا تا هستند، با تن خودشان دفاع میکنند، وقتی میروند، معنویّتشان، صدایشان تازه بعد از رفتن بلند میشود.
🔸 #نطق_شهدا بعداز شهادت باز میشود.[باید] ما گوشمان سنگین نباشد تا بشنویم این صدا را.
🔹 کاری که شماها میکنید، خانوادهی معظّم شهدا میکنند یا بزرگداشتداران،انجام میدهند، این است که این صدا را به گوش سنگین ماها برسانید....
🔸 و خدای متعال در این صدا هم اثر گذاشته؛وقتی از شهیدی یک چیزی نقل میشود، یک حرف دقیق و متینی نقل میشود، اثر میگذارد بر روی دلها، دلها را منقلب میکند.
🔹 و همین شهدای جوانی که میروند این روزها برای #دفاع_از_حرم یا رفتهاند شهید شدهاند؛سخنانی که راجع به اینها گفته میشود، همهی اینها بیدارکننده است، همهی اینها هشیارکننده است.
🔺 این ضعفهایی که شما مشاهده میکنید در ما، به خاطر این است که این پیام را نمیشنویم؛ اگر این پیام را بشنویم، روحیهها قوی خواهد شد، حرکت، حرکت جدّیای خواهد شد.
🗓۹۷/۸/۱۴
@Khamenei_ir
🆔 @Rasoulkhalili
17.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب الشهدا
📢مراسم عزاداري شب شهادت امام حسن عسكري و پنجمین #سالگردشهادت مدافع حرم شهید رسول خلیلی
🔻پنجشنبه ٢٤ آبان ١٣٩٧
🔺ازساعت ١٩:٣٠ الي ٢٢
◾️مکان: تجریش، مسجدگیاهی
🆔 @Rasoulkhalili
ابوحسنا به من گفت:«برگرد آکادمی،کارهات رو ردیف کن و بیا همراه جلیل برو تهران.یکی از ما باید همراهش باشه و توی مسیر مراقبش باشه»
من قبول کردم و با ابو حسنا خداحافظی کردم. به آکادمی برگشتم، لباس هایم را عوض کردم و شستم. تمام وسایلم را جمع کردم و لیست کارهایی که باید انجام می شد را روی تخته وایت برد کارگاه نوشتم. بچه ها یکی یکی تماس می گرفتند و از حال جلیل باخبر می شدند. بین همه ی کارهایم با خانه تماس گرفتم، با مامان و بابا صحبت کردم و بعد هم به روح الله زنگ زدم، یک سری کارها را باهم هماهنگ کردیم. بعد از تلفن به روح الله با مصطفی برای پاکسازی تل حاصل صحبت کردم و برای کار توجیهش کردم. بعد نماز فرصت کردم به حسین هم زنگ بزنم . با حسین در مورد سختی شرایط کار صحبت کردم. حسین گفت: « نمی آی؟ بیشتر از چهل روز شد؟
- اینجا کار خیلی زیاده، به این شرط میام که باهم برگردیم منطقه». حسین مکث کوچکی کرد و گفت: «باشه ، تو بیا مرخصی، من قول میدم باهم برگردیم».
💥کپی با ذکرصلوات و نام شهید رسول خلیلی جایز است .
📚 #رفیق_مثل_رسول
🆔 @Rasoulkhalili
کانال رسمی شهید رسول خلیلی
#رفیق_مثل_رسول 🆔 @Rasoulkhalili
#رفیق_مثل_رسول
🍁🍁
محمد حسین چند بار پرسید ؛ کی بر می گردی ؟ باید بیایی ردیف کنی من با تو بیایم منطقه . قبل خداحافظی برایش پیام دادم ؛ " پیامی از دیار شهدا "
.
خرم آن روز که پرواز کنم تا بر دوست
به امید سر کویش پر و بالی بزنم
من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم
آنکه اورد مرا باز برد تا وطنم
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
.
🕊 شادی روح شهدا صلوات 🕊
دلم می خواست به محمد حسین بگویم برایم روضه حضرت زینب ( سلام الله علیها ) بنویس تا بخوانم و دلم ارام شود ؛ اما می دانستم بعد هیئت حتما خیلی خسته است ؛ برای همین حرفی نزدم و خداحافظی کردم .
تمام شب سرگرم انجام کارهام بودم بین این همه مشغله یاد تک تک دوستانم افتادم,به این فکر کردم که همگی آن ها بیشتر از هر چیزی برای من رفیق هستند و این رفاقت زیباترین دلبستگی من توی دنیاست,کنار آنها خندیدن,گریه کردن,تلاش کردن و خیلی چیزهای دیگر را تجربه کردم,همراهشان معنی واقعی صفا و صمیمیت را یاد گرفتم,بچههای با مرام و صادقی که تلاش کردم مثل خودشان باشم .مرور خاطرات این تلنگر را به من زد که حتی بعد از شهادت هم دل تنگ دیدنشان می شوم.
خنده ام گرفته بود,نزدیک های سحر بود و من, انگار نشسته بودم روی قالی هزار رج زندگی ام دست می کشیدم ,خیلی از تنهایی ها,غصه ها و مشکلاتم را با گره رفاقت رفو کرده بودم و این تنها گره ای بود که دلم می خواست برای همیشه محکم باقی بماند.
🍁کپی با ذکر صلوات و نام شهیدرسول خلیلی جایز است .
📚قسمتی از کتاب #رفیق_مثل_رسول
🆔 @Rasoulkhalili
9.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹این دنیاباتمامی زیبایی هاوانسانهاي خوب ونیکوآن محل گذر است نه وقوف وماندن وتمامی ما بایدبرویم وراه این است زود یا دیر فرق نمی کند اما چه
بهتر که زیبابرویم.🌹
🖋 #شهید_رسول_خلیلی
🆔 @Rasoulkhalili