eitaa logo
رستگاران
231 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
893 ویدیو
62 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✅برکت بردن نام خدا ✍پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله : ❶ خداوند می فرماید: « هرگاه بنده بگويد بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، خداى متعال می ‏گويد: بنده من با نام من آغاز كرد. بر من است كه كارهايش را به انجام رسانم و او را در همه حال، بركت دهم». ❷ دعايى كه با بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم شروع شود، رد نمى‏ شود. ❸ اگـر بنـده‏ اى... در ابتداى وضويش، بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم بگويد همه اعضايش از گناهان پاك می شود. ❹ هر گاه بنده‏ اى هنگام خوابش، بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم بگويد، خداوند به فرشتگان مى‏ گويد: به تعداد نفس‏ هايش تا صبح برايش حسنه بنويسيد. 📚 امالی(صدوق) ص۱۷۷۴ 📚بحار الانوار(ط-بیروت) ج۸۹ ، ص۲۵۸ ‌
✨﷽✨ ✅داستان کوتاه و پندآموز ✍چوپانى به مقام وزارت رسید. هر روز بامداد بر مى‌خاست و كلید بر مى‌داشت و درب خانه پیشین خود باز مى‌كرد و ساعتى را در خانه چوپانى خود مى‌گذراند. سپس از آنجا بیرون مى‌آمد و به نزد امیر مى‌رفت. شاه را خبر دادند كه وزیر هر روز صبح به خلوتى مى‌رود و هیچ كس را از كار او آگاهى نیست. امیر را میل بر آن شد تا بداند كه در آن خانه چیست. روزى ناگاه از پس وزیر بدان خانه در آمد. وزیر را دید كه پوستین چوپانى بر تن كرده و عصاى چوپانان به دست گرفته و آواز چوپانى مى‌خواند. امیر گفت: «اى وزیر! این چیست كه مى‌بینم؟» وزیر گفت: «هر روز بدین جا مى‌آیم تا ابتداى خویش را فراموش نكنم و به غلط نیفتم، كه هر كه روزگار ضعف به یاد آرد، در وقت توانگرى، به غرور نغلتد.» امیر، انگشترى خود از انگشت بیرون كرد و گفت: «بگیر و در انگشت كن؛ تاكنون وزیر بودى، اكنون امیرى!» «زندگی دنیا شما را نفریبد.».. ‌
✨﷽✨ ✅ماجرای کتک خوردن استاد قرائتی ✍ خدا اموات را رحمت كند. من با پدرم دعوا داشتم. من مى‏ خواستم به دبيرستان بروم. اما پدرم مى ‏گفت: بايد آخوند شوى. آن زمان آخوند خيلى كمياب بود. سى و دو سال پيش مردم به پدرم مى گفتند: تو كه آخوند نيستى. تو بازارى هستى. بچه ‏ات را دنبال كاسبى بفرست. آخوندى چيست؟ آن زمان آخوند شدن خيلى مشكل بود. آن زمان خيلى فقر وجود داشت. خلاصه ما با پدرمان دعوا كرديم. گفتم: من نمى‏ خواهم آخوند شوم. مى‏ خواهم به دبيرستان بروم. پدرم خسته شد. عاجز شد. گفت: برو هر كارى مى‏ خواهى بكن. به دبيرستان رفتم. با بچه ‏هاى دبيرستانى حرفمان شد. ما شكايت بچه ‏ها را به رئيس دبيرستان كرديم. رئيس دبيرستان هم آمد و به بچه ‏ها تشر زد. بچه‏ ها گفتند: بايد حال قرائتى را بگيريم. گفتند: اگر او را بزنيم، دوباره از ما شكايت مى ‏كند. روز آخر مدرسه ‏ها كه مدرسه تعطيل مى ‏شود، حالش را مى ‏گيريم. من مى‏ خواستم آن روز به مدرسه نروم. اما گفتم: آنها فكر مى ‏كنند كه من از آنها ترسيده‏ ام. باور نمى ‏كردم كه حالا بعد از چند ماه يادشان باشد. روز آخر دبيرستان شانزده نفر از اين بچه‏ هاى دبيرستانى ريختند و من را كتك زدند. به قدرى سر و صورت من را سياه كردند كه ديگر طاقت نداشتم. يادم است كه وقتى مى‏ خواستم به خانه بروم، بلند شدم و بر زمين افتادم. دستم را به ديوار گرفتم و به خانه رفتم. شب پدر من به خانه آمد و گفت: چه شده است؟ گفتم: من مى ‏خواهم طلبه شوم. چه كتك خوبى بود. 💥به هرحال آدم گاهى اوقات نمى ‏داند كه چه چيز به صلاحش است. گاهى در يك جايى شكست مى ‏خورد. بعد هم مى‏ بيند كه خوب شد كه شكست خورد. ما نمى‏ دانيم كه خيرمان در چيست. از خدا خير بخواهيد. مأيوس نشويد. اگر يك دعا مستجاب نشد، به يه كارى نرسيديد، مايوس نشويد. 📚 بخشی از برنامه درسهایی از قرآن سال۷۴
روزی شیخ الرئیس ابوعلی سینا وقتی از سفرش به جایی رسید اسب را بر درختی بست و برایش کاه ریخت و سفره پیش خود نهاد تا چیزی بخورد . روستایی سوار بر الاغ آنجا رسید .از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خود را به شیخ نهاد تا بر سفره نشیند. 👈شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من مبند که همین دم لگد زند و پایش بشکند. روستایی آن سخن را نشنیده گرفت، با شیخ به نان خوردن مشغول گشت. ناگاه اسب لگدی زد. روستایی گفت: اسب تو خر مرا لنگ کرد. 👈شیخ ساکت شد و خود را لال ظاهر نمود. روستایی او را کشان کشان نزد قاضی برد. قاضی از حال سوال کرد. شیخ هم چنان خاموش بود. قاضی به روستایی گفت: این مرد لال است؟ روستایی گفت: این لال نیست بلکه خود را لال ظاهر ساخته تا اینکه تاوان خر مرا ندهد. پیش از این با من سخن گفته. قاضی پرسید : با تو سخن گفت؟چه گفت؟ 👈او جواب داد که: گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد بزند و پایش بشکند. قاضی خندید و بر دانش شیخ آفرین گفت. شیخ پاسخی گفت که زان پس درزبان پارسی مثل گشت: جواب ابلهان خاموشی ست. 📚 امثال و حکم ✍علی اکبر دهخدا ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌
شخصی به حضرت آیت اللہ بهاء الدینی گفته بود:آقا جان، دعا ڪنید من آدم شوم! آقا فرمودہ بودند:‌ با دعا کسی آدم نمی شود!! بعد آقا فرموده بودند که شدہ است بدون ریختن چای خشک در آب جوش، چایی بخوری؟ شدہ است بدون مایه زدن به شیر، پنیر درست شود.!؟ شدہ است بدون خوردن آب و غذا سیر شوی؟ شدہ است بدون جریان برق ، لامپ روشن شود؟پس بدون علم و عمل صالح هم آدم شدن محال است
حجت الاسلام عالی: چگونه برکت در وقت داشته باشیم؟ پنجشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۴، ۰۶:۴۱ ب.ظ از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت است که می فرمایند: خانه هایتان را با تلاوت قرآن نورانی کنید و مثل قبرستانی قرارش ندهید که هیچ عبادتی در آن نمی شود که یهود و نصاری هم این چنین عمل می کنند که عبادتشان را در کنیسه به صورت جمعی انجام می دهند و در خانه هایشان خبری از عبادت نیست. خانه ای که در آن تلاوت قرآن هست وسعت پیدا می کند. هم وسعت مادی و هم وسعت معنوی. خیلی از گره ها را باز می کند. این اشتباه را باید مراقب باشیم که فقط در جای دسته جمعی قرآن خوانده نشود. روزانه حداقل 20 آیه تا 50 آیه خوانده شود. ما چون این کارها را نمی کنیم وقتمان بی برکت شده است. برکت وقت یعنی عمر هفتاد ساله به اندازه دو هزار سال فایده دارد. مرحوم علامه حلی از علمای با عظمت ما است که کتاب های متعدد و مختلفی دارد، تعداد کتاب های ایشان را حساب کردند که ایشان چقدر باید وقت گذاشته باشد که این تعداد کتاب چاپ شده باشد وقتی حساب کردند دیدند از وقتی به دنیا آمده است باید روزی هزار خط نوشته باشد تا این تعداد کتاب به دست ما رسیده باشد. همه می دانیم حداقل از بیست سالگی باید شروع به نوشتن کتاب کرده باشند. امیرالمومنین علیه السلام شبی هزار رکعت نماز می خواندند. وسعت وقت یعنی همین، یعنی کار در 16 ساعت را در یک ساعت انجام می دهند. طی الارض یعنی مسافت های طولانی را با چند قدم می رود در اینجا طی الزمان را هم بشنوید. زمان های طولانی را در چند دقیقه طی می کند. وسعت و برکت وقت، چیزی است که باید روی آن حساب کنیم. حضرت زهرا سلام الله علیها سرشان شلوغ بود و نمی رسیدند کارهایشان را انجام بدهند و پیش پدر بزرگوارشان پیامبر صلی الله علیه و آله رفتند و فرمودند: من کارهایم زیاد است می شود یک خادمی برای من در نظر گرفته شود؟ پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: چیزی به تو می دهم که از خادم برایت بهتر است. 34 بار الله اکبر و 33 بار الحمدلله و 33 بار سبحان الله بخوان، که تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها نام دارد. این تسبیحات یکی از خاصیت هایش گشایش وقت است. بر خواندن تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها مداومت داشته باشید. 🔺خانه ای که در آن قرآن خوانده می شود برای اهلش وسعت پیدا می کند. وسعتش مکانی نیست. به معنای این است که وقت و عمرشان وسعت پیدا می کند.🔻 «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا»1 تمسک به حبل الله داشته باشید که حبل الله یک مصداقش قرآن و یک مصداقش اهل بیت علیهم السلام هستند. در این آیه خدا می فرماید به حبل الله تمسک داشته باشید. نفرموده اند: تمسک داشته باشید و بالا بیایید، همین که چنگ بزنید خودشان شما را بالا می کشند و لازم نیست خودمان بالا بیاییم. انس با قرآن را سعی کنیم بیشتر شود به خصوص قرائتش و همه این ها مقدمه ای برای عمل کردن است. امیدوارم مفید بوده باشه ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌹 چادرت‌فقط‌برایت‌پوشش‌نیست ڪاخ‌سیاهیست‌درمقابل‌فتنه‌های‌ ڪاخ‌سفید👌🏽✨ √••• •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
⁉️آیا مرد می تواند مادر زن خود را که مرده غسل دهد؟ ✏️ فقها و مراجع عظام در باره غسل دادن زن و مرد چنین فتوا داده اند: اگر مرد، زن را و زن، مرد را،غسل بدهد باطل است،ولى زن مى‏تواند شوهر خود را غسل دهد و شوهر هم مى‏تواند زن خود را غسل دهد، اگر چه احتیاط مستحبّ آن است که زن، شوهر خود و شوهر، زن خود را غسل ندهد. البته اگر براى غسل میّت زن، زن دیگرى نباشد مردهایى که با او نسبت دارند و محرمند ، یا به واسطه شیر خوردن با او محرم شده‏اند، مى‏توانند از زیر لباس، او را غسل دهند. بنابراین، در حالت عادی مرد نمی تواند مادر زن مرده خود را غسل دهد؛ زیرا تنها مورد استثنا در مسئله، طبق نظر برخی از مراجع، زن و شوهر هستند. 🍃🌷↶【 】↷🌷🍃 ┈••✾•🌻 🌿🌺🌿 🌻•✾••┈
📌 لحن شما موقع صدا کردن همسرتان به او می‎فهماند که یک گفتگوی عاشقانه منتظرش است یا یک دعوا پس سعی کنید بر روی آرامش لحن تان و نحوه گفتن کلمات بیشتر تمرکز کنید.
🔴 💠 هيچ وقت ما نديديم ايشان [امام] به خانم بگويند «فلان کار را انجام بده» و يا حتی «يک چای برای من بريز» خيلی به همسرشان، اظهار و علاقه می‌کردند و مقيّد بودند اين اظهار محبّت و علاقه را جلوی ما فرزندان هم علنی کنند. 💠 امام احترام فوق‌العاده برای خانم قائل بودند. در طول شصت سال زندگی، هيچ وقت يک آب از خانم نخواستند. اگر روزی خانم غذا را تهيه می‌کردند، هر چقدر هم که بد می‌شد، کسی حق اعتراض نداشت و امام از آن غذا می‌کردند. امام به ما می‌گفتند: هيچ کس مادر شما نمی‌شود. 🔴
ﯾﮏ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ "ﺳﺮ" ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻟﯽ "ﻣﻐﺰ"ﻧﺪﺍﺭﺩ... ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻤﯽ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻓﻮﺭﺍ ﻣﺸﺘﻌﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﺍﺛﺮﺍﺕ ﺍﯾﻦ ﺍﺷﺘﻌﺎﻝ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ "ﻭﯾﺮﺍﻧﮕﺮ" ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﻪ ﻣﺎ "ﺳﺮ" ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ "ﻣﻐﺰ" ﻫﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ. ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺁﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ "ﻭﺍﮐﻨﺶ" نشان ﻧﺪﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺩﺗﯽ ﮔﺮﺍﻧﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ... بهترین جواب بدگویی: سکوت بهترین جواب خشم: صبر بهترین جواب درد: تحمل بهترین جواب تنهایی: تلاش بهترین جواب سختی: توکل بهترین جواب خوبی: تشکر بهترین جواب زندگی: قناعت بهترین جواب شکست: امیدواری.. برای جبران اشتباهات، به دوستانت همانقدر زمان بده که برای خودت فرصت قائل میشوی
🔸شب جمعه است؛ دسته گلی💐 بفرستیم برای عزیزان سفر کرده. 💠 دسته گلی به زیبایی یک صلوات و یک فاتحه و در صورت امکان، خیراتی هر چند کوچک .... 🌺
گرچہ یڪ عمر من از دلبر خود بـے خبرم لحظه اے نیست ڪه یادش برود از نظرم نہ ڪه امروز بُود دیده من بر راهش از همان روز ازل منتظر منتظرم 🌸 اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ