eitaa logo
رستگاران
231 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
893 ویدیو
62 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
lll_1552139306_Taheri-ShahadatImamHadi1395%5B05%5D.mp3
2.2M
واحد / اشک را روز جزا با نور قیمت می کنند 🏴 علیه السلام
گویند: ملا مهرعلی خویی، روزی در ڪوچه دید دو ڪودڪ بر سر یڪ گردو با هم دعوا می‌ڪنند. 💜به خاطر یڪ گردو یڪی زد چشم دیگری را با چوب ڪور کرد. 💜یڪی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها ڪردند و از محل دور شدند. 💜ملا رفت گردو را برداشت و شڪست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه ڪرد. پرسیدند تو چرا گریه میڪنی؟ گفت: از نادانی و حس ڪودڪانه، سر گردویی دعوا می‌ڪردند ڪه پوچ بود و مغزی هم نداشت. دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن می‌جنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها ڪرده و برای همیشه می‌رویم.
❖ سعی کنید "محبت‌پذیر"🍂🌹 و قهر گریز باشید منش توأم با مهربانی و دوری از "قهر و کینه" ... صفت همسران "فداکار" است تلاش کنیم که آیینه ی زندگیمان شفاف و بدون غبار کدروت باشد... 🍂🌹 ❖
🍃🌺موهای سفیدی که لابلای موهايمان داريم، تاوان حرفهایست که نمیتوانیم بزنیم ولی به همه میگويیم ارثیست! 🍃🌺اگر عقل امروزم را داشتم کارهای دیروزم را نمیکردم ولی اگر کارهای دیروزم را نمیکردم عقل و تجربه امروزم را نداشتم! 🍃🌺از آنچه بر سرتان گذشته نهراسید حتی فرار هم نکنید بلکه دوستش بدارید زیرا همان گذشته بود که امروز شما را ساخته است... 🍃🌺فقيری سه عدد پرتقال خريد! اولی رو پوست كند خراب بود، دومی رو پوست كند اونم خراب بود، بلند شد لامپ رو خاموش كرد و سومی رو خورد. گاهی وقتا بايد خودمون را به نديدن و نفهميدن بزنيم تا بتونيم زندگى كنيم...! 🍃🌺وقتى گرسنه اى، يه لقمه نون خوشبختيه.. وقتى تشنه اى، يه قطره آب خوشبختيه.. وقتى خوابت مياد، يه چرت كوچيک خوشبختيه.. 🍃🌺خوشبختى يه مشتى از لحظاته… يه مشت از نقطه هاى ريز كه وقتى كنار هم قرار مى گيرن يه خط رو ميسازن به اسم "زندگى" "قدر خوشبختى هاتونو بدونيد"🌺
🏴✨ دل را شراره غم تو پر شرار کرد داغ تو قلب خسته‌دلان، داغدار کرد💔 ای سرو بوستان ولا از غم تو چرخ جاری ز دیده اشک، چو ابر بهار کرد با کشتن تو قاتلت ای هادى امم خود را به نزد ختم رسل شرمسار کرد😓 شهادت جانسوز (ع) تسلیت باد (ع) ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌════‌‌‌‌༻‌❤༺‌‌‌════         
تولد یک انسان همانند روشن کردن کبریتی است و مرگش خاموشی آن ،بنگر در این فاصله چه کردی؟ گرما بخشیدی ؛ یا سوزاندی.......؟!
💜 ازدواج که کردم فهمیدم... 🌸 ازدواج که کردم فهمیدم که پدر و مادرها تلاش زیادی برای تربیت ما کردند اما خیلی چیزها رو چون نمیدونستن، نمی تونستن به ما یاد بدند... . فهمیدم که آموزش و پرورش خودشم نمی‌دانسته باید چه چیزی رو به ما یاد بده... . فهمیدم جامعه هم که حاصل این دو مرکز تربیتی است وضعیتش بدتره و بیشتر ابعاد منفی رو به ما یاد داده... . اما آخرین نفر خودم بودم که تازه فهمیدم خیلی نباید به حرفای ذهنم گوش کنم... البته به ندای درونم اعتماد دارم. . 🌸 بعد از ازدواج فهمیدم که مهارت تاب آوری ندارم سر کوچک‌ترین چیزی با همسرم بحث و دعوا راه میندازم و فکر میکنم دیگران از قصد میرن رو مُخم... . 🌸 بعد از ازدواج فهمیدم مهارت ارتباط موثر رو بلد نیستم وقتی نگاه میکنم در طول روز با همسرم 20 دقیقه هم صحبت نمیکنم و هر دو لذتی از هم صحبتی نمی‌بریم چون ارتباط کلامی، چشمی، لحنی، حرکات بدن و شنونده فعال بودن رو بلد نیستم... . 🌸 وقتی ازدواج کردم فهمیدم مهارت حل مسئله رو اصلا نمی‌شناسم کوچک‌ترین مشکل رو بزرگ می‌کنم و اعتماد به نفسم رو از دست میدم و نا امید از زندگی دچار افسردگی میشم و همیشه بقیه را مقصر می‌دانم ... . 🌸 بعد از ازدواج فهمیدم مهارت نه گفتن را بلد نیستم هرچی فامیل و همسرم و بچه‌هام و رفیق‌هام میگن نمی تونم بگم «نه» و تلاش میکنم که حتما براشون انجام بدم... . 🌸 بعد از ازدواج فهمیدم مهارت همدلی رو اصلا بلد نیستم هرموقع همسرم ناراحت میشه ولش میکنم و اصلا بهش توجه نمی‌کنم و مشکلات اون رو مشکلات خودم نمی‌دونم و وقتی خوشحاله با اون همراهی خوبی نمی‌کنم... . 🌸 بعد از ازدواج فهمیدم مهارت خودآگاهی رو بلد نیستم همیشه منتظر بودم که یه نفر من رو تربیت کنه من رو نصیحت کنه و راهنمایی کنه اما باید خودم کتاب بخونم و رشد و توسعه فردی رو شروع کنم... ‌. 🌸 بعد از ازدواج فهمیدم ۱۲۰ مهارت زندگی وجود داره که باید هر فردی باهاشون آشنا باشه... . 🌸 بعد از ازدواج فهمیدم که بدترین کسی که می‌تونم بهش بخاطر مشکلاتم رجوع کنم ذهنم هست، چون خود اونه که باعث مشکل شده، تازه یاد گرفتم باید کتاب بخونم و تا موقعی که ذهنم در مورد مسئله‌ای کتاب نخونده بهش مراجعه نکنم... . 🌸 بعد از ازدواج فهمیدم که برای خودم دارم یک منطقه امن بی خود می‌سازم و کم کم سعی میکنم افراد رو از این منطقه امن بیرون بندازم و خودم هم کمتر پام رو از منطقه امن بیرون میزارم و به دیگر افراد خانواده‌ام هم اجازه نمیدم این منطقه امن بی فایده رو ترک کنند و هر روز و هر روز بخاطر حفظ این منطقه امن فرصت‌ها رو از دست میدم... . 🌸 بعد از ازدواج فهمیدم که اگر ازدواج نمی‌کردم و از منطقه امنم به همین مقدار هم خارج نمی‌شدم این‌هایی رو که تا الان فهمیدم رو نمی فهمیدم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نگاهی به پدر بزرگ ها و مادر بزرگ های اطرافتان بیندازید سختی‌های زیادی کشیده‌اند رنج ها و مرارت های فراوانی تجربه کرده‌اند اما افسرده نیستند، ناامید و درمانده نیز نیستند. درد و رنجی که نسل های امروز نسبت به آن ها تجربه می کنند بسیار اندک است اما نسل های جدید دچار افسرده گی و درماندگی بیشتری هستند. یکی از دلایل این تفاوت، تعریف و دیدگاه و انتظار نسل جدید از زندگی است، نسل جدید زندگی را در ذهن خود معادل آسودگی در نظر گرفته است از نظر نسل‌های جدیدتر زندگی یعنی راحتی مداوم و اگر ناکامی و سختی در آن رخ دهد زندگی پایان یافته است. نسل گذشته اما ذهن و روان خود را برای مواجهه با سختی های زندگی آماده می‌کردند آنها می‌دانستند قراری نیست که آنها به طور مداوم آسوده باشند بلکه زندگی برای آنها به معنای دست به گریبان شدن با انواع چالش‌ها بود. نسل امروز ازدواج ،کار، تحصیل و روابط، همه و همه را معادل با راحتی معنا می کنند و به همین دلیل در شرایط دشوار میزان تاب آوری این نسل بسیار پایین آمده است. در روانشناسی نیز گفته می شود ما به پدر و مادر های نسبتا خوب نیاز داریم به این معنا که پدر مادرهای آگاه اجازه می دهند که فرزندانشان ناکامی بهینه را در زندگی تجربه کنند و گاهی صبر می کنند تا آنها شکست بخورند، سختی بکشند و مسئولیت زندگی خودشان را بپذیرد. چیزی که در تربیت نسل های امروز کمتر دیده می شود. نسل های جدید مانند فردی می مانند که خود را برای رفتن به مهمانی آماده کرده اند در حالی که به میدان جنگ فرستاده شده اند و طبعا در این فضا چیزی جز ناامیدی و درماندگی تجربه نمی شود. بیایید امتحان کنیم از فردا معنای زندگی را در ذهن خود با مفهوم چالش معادل بگیریم اینگونه خواهید دید که چقدر شهامت و توان زیستن تان بالا می رود.
نقش پدر پدراني كه در زندگي فرزندانشان شركت دارند، در پرورش كودكان همدل سهم بسزايي دارند. بر اساس پژوهشهايي كه انجام شده است؛ كودكاني كه در پنج سالگي، پدرانشان به شكل مثبتي در مراقبت از آنها فعال بودند؛ سي سال بعد بزرگسالان همدلتري شدند تا آنهايي كه پدرانشان غايب بودند. موضوع نگرانكننده اين است كه بسياري از پدران به شكل اختياري یا گاهی بدون اختیار خود را از زندگي فرزندانشان كنار كشيده اند.
چند درصد از فضای ذهن ما را مادیت و مالکیت گرفته است؟ چه قدر به داشتن فکر می کنیم؟ یک بازی کوچک با شما می کنم و می خواهم که چند چیز را که مالک آن هستید نام ببرید. پاسخ حاضرین: خودم، لباسهایم، بچه هام، مدرکم، حساب بانکی، 50 درصد مالک آپارتمانم هستم استاد: خانمی که گفتند من مالک خودم هستم! پس لطف کنید پیر نشوید و جوان و شاداب بمانید. خانمی که مالک پنجاه درصد از آپارتمان هستند! لطفاً ترتیبی بدهید که آپارتمانتان فرسوده نشود و همینطور سالم و نو بماند. پاسخ: نمی تونم. _ چه جور مالکی هستید که توان نگهداری آپارتمانتان را ندارید؟ خانمی که مالک مدرک تحصیلی اش بود! یک کاری کنید که دائماً علمتان به روز باشد می توانید؟ ببینید ما چه جور مالکی هستیم که در ملک خودمان نمی توانیم تصرف کنیم و اختیار ملک و مملوکمان را نداریم. مالکیت بزرگترین فریب و توهم ذهن است، چیزی است که اصلاً وجود ندارد. تمام گرفتاری های ما از لحظه ای شروع می شود که مالکیت به وجود می آید. در یکی از مباحث به یاد دارید که پرسیدم چرا اتاق بچه های ما سوا است؟ «اتاق من»، مال من و در کل «من». مشکل از جایی شروع می شود که بحث مالکیت پیش می آید. در حرکت رو به بالا و رشد، نیازها در پایین ترین حد قرار دارد(یعنی نیاز ها پایین و معنویت بالا قرار میگیرد-در نشست های اول توضیح داده شد) و در حرکت رو به پایین نیازها در بالاترین حد قرار دارد (یعنی اولویت با نیازهاست و بعد مسائل دیگر) وقتی جایگاه نیازها بالا رفت و در جای معنویت قرار گرفت ، تعارض شروع می شود. مجبور می شویم هم دیگر را بزنیم، فشار بدیم، تو برو عقب، این مال منه. انسان از قرن ها پیش چون نمی دانست که چه مشکلی دارد، مالکیت را اختراع کرد و قرارداد را گذاشت، از این خط مال من و از آن خط مال تو؛ و خودش این دروغ بزرگ را باور کرد. وقتی ذهن مادی شود برای خودش مالکیت قائل می شود و بنایش هم از کودکی گذاشته می شود. وبعد برپایه ی این ذهنیت تئوری اقتصادی می دهیم و قوانین حقوقی و نظام حقوقی تعریف می کنیم. و آرام آرام بشر باورش می شود که مالک است.... در زمان ظهور حضرت حجت عجل الله تعالی فی فرجه الشریف ،حس مالکیت وجود ندارد دست درجیب دیگران کردن برای رفع نیازشخصی برادر مومن ازنشانه های آن‌زمان است ...ادامه دارد...
ناز را میکشیم آه را میکشیم انتظار را میکشیم فریاد را میکشیم درد را میکشیم ولی بعد از این همه سال آنقدر نقاش خوبی نشده ایم که بتوانیم دست بکشیم از هر آنچه آزارمان میدهد
دختر جوانی بر اثر سانحه تصادف زیبایی خود را از دست داد .چند ماه بعد ناباورانه نامزدش هم کور شد موعد عروسی فرا رسید مردم میگفتند؛چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش هم نابینا باشد 20 سال بعد از ازدواج ؛زن از دنیا رفت، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را باز کرد مرد هیچ‌وقت نابینا نبود...! او فقط مَــرد بود شک نکن " دنیا همین است: . بودن " دَرد " دارد ..... بودن " کـِـیـــف " !! " تــاوان " دارد ..... " احترام " !!