💠 #رهبر_انقلاب :در كلمات ائمه عليهم السلام، روی دو جمله راجع به حضرت اباالفضل العباس (علیهالسلام) تاکید شده است:
🌸 یکی #بصیرت، یکی #وفا .
۱۳۷۹/۱/۲۶
❤️میلاد با سعادت علمدار کربلا
حضرت ابوالفضل العباس(ع) مبارک.
🔴 #اشتباه_برخی_زنان
💠 برخی زنها گمان میکنند مرد به خاطر آنها نباید به هیچ چیز جز او #توجه کند.
💠 و مرد خود را در معرض آزمایشهای سخت قرار میدهند و میگویند؛ اگر مرا #دوست داری، باید هرچه را که میخواهم، انجام دهی.
💠 چنین مردی، یک مرد عاشق نیست؛ بلکه فردی #ضعیف، بیپناه و #منفعل است.
💠 عاشق واقعی هرگز بخاطر حسش از #منطق نمیگذرد، بلکه حسش را با #عقلانیت همراه میکند.
🍃❤️
badakhlaghi.ali.mp3
2.25M
🔊
🎼 پادڪست بســیار زیـبا
🎤حجت الاســـــلام عالـــــۍ
✅ #باطن_بداخلاقی_در_خانواده
⏱ ۵ دقـــیقه و ۵۴ ثانـــیه
🌺
این ~ســـــه چیز~ را نـــــادیده بگیـــــریم:
📀شـــــنیدم
💿گفتنـــــد
📀میـــگویند
💡الله متعــــال در قـــرآن مـــــیفرماید:
🎥 چیــزی را که بــدان عــلم نداری دنبال نکن
به بچه ها اجازه ی اشتباه بدهیم و اشتباهشان را تأیید کنیم به این منظور که او بداند ما هم در بزرگسالی مرتب اشتباه می کنیم اما سعی می کنیم آن اشتباه را دیگر تکرار نکنیم و او هم یاد بگیرد اشتباهش را جبران کند و این یعنی القاء توانایی. در درک احساس وقتی بچه ها دچار احساس غم و خشم می شوند ما کمکشان می کنیم و حمایتشان می کنیم که از این احساس ها عبور کنند.
ما می گوییم احساس غم در فقدان است. وقتی کودک غمگین می شود به او القا می کنیم که تو بارها و بارها تا آخر عمرت دچار فقدان می شوی، غمگین و عزادار می شوی پس بارها و بارها یاد بگیر که از احساست عبور کنی و برگردی به زندگی در اشتباه هم به این ترتیب است. «عزیزم اشتباه مال همه است» یاد بگیریم که اشتباهمان را جبران کنیم و بهای آن را بپردازیم تا عزت نفسمان سالم بماند چون وقتی درست عمل کنیم هم اعتماد به نفس و هم عزت نفس به وجود می آید.
دومین مسئله در چگونگی ایجاد اعتماد به نفس و عزت نفس: توانایی کودک را در حد تعادل تأیید کنیم. از آن طرف بوم نیفتیم و از صبح تا غروب یکسره بچه را تأیید کنیم. به یاد دارید که گفتیم ما یک خودپنداره داریم و یک خود ایده آل داریم که فاصله ی این دو اگر متعادل باشد «انگیزه» ایجاد می شود.
من این هستم (خودپنداره) آن را می خواهم (خودایده آل). همه ی انسان ها این دو را دارند. پس یک خود داریم، یک خودپنداره، و یک خودایده آل. من کی هستم؟ تصورم از خودم چیه؟ چی می خواهم باشم؟ یک پله بالا می روم به سمت خودایده آل، به آن که رسیدم یک پله ی جدید دیگر از خود ایده آل تشکیل می گردد یعنی خودایده آل جدید و به این شکل بالا می رویم. به این حالت تعادل می گوییم.
از این وربوم نیفتیم و آن قدر تأیید کنیم که خودشیفتگی ایجاد کنیم. وقتی تأیید بیش از حد کنیم خودایده آل و خودپنداره برهم منطبق می شوند. به خصوص اگر بدون توصیف از کودک تعریف و تمجید کنیم مثل: کارت عالی بود، بی نظیری، ماهی و غیره، خوب بچه با خودش فکر می کند که من می خواستم بی نظیر باشم، شدم دیگه!!انگیزه از بین می رود. خیلی از بچه هایی که انگیزه در درونشان مرده به این علت است با تأیید زیادی به پایین آمده اند و توان بالا رفتن ندارند.
وقتی فاصله ی خودپنداره و خودایده آل زیاد شود، توقع کودک بالا می رود؛ تو نباید اشتباه کنی، باید 20 بگیری و .... زمانی که این فاصله خیلی زیاد شود دیگر مشکل می توانیم آن را درست کنیم چون تبدیل به نردبانی شده است که یک پله در کف دارد و یک پله در بالای پشت بام و هیچ کس نمی تواند از این نردبان بالا برود، یک جایی حتماً پرت می شود.
▪️قاعده تربیتی ده به یک است. به این صورت که ده تا جمله بچه می گوید؛ یک جمله پدر و مادر.
وقتی بچه نوجوان می شود و با مسائل پیچیده روبرو می شود این قاعده بیست به یک می شود.
یعنی روزی که شما به عنوان پدر و مادر وقتی یک جمله حرف می زنید تا نوجوان شما بیست جمله نگفته است شما حق ندارید جمله دوم را مطرح کنید.
▪️نوجوانتان را بشنوید...
خانهمعرفت.mp3
2.81M
🔊
🎼 پادڪست بســیار زیـبا
🎤حجت الاســـــلام عالـــــۍ
✅ #تـــــپنها_راه_معـــرفت
بحث درباره موسیقی، واقعاً یک بحث دشوار و طولانی است؛ نمیشود با یک کلمه مساله موسیقی را حل کرد. در موسیقی، دو مصداق روشن وجود دارد؛ یک مصداق حرام قطعی، یک مصداق حلال قطعی؛ بین این دو محدوده هم موارد مشتبه است. حرام قطعی، آن موسیقیاست که انسان را از خود بیخود میکند؛ از حقایق بیخود میکند؛ از خدا بیخود میکند و به شهوات سوق میدهد. موسیقی لهوی- که درباره آن از ما سوال میکنند و ما هم جواب میدهیم که موسیقی لهوی حرام است- این کار را با انسان میکند. لهو، یعنی"ما یلهی عن الله"، "مایلهی عن ذکر الله". آن چیزی که انسان را از حقایق عالم غافل میکند و به عالم توهمات و خیالات میبرد، یا به شهوات میکشاند، لهو و حرام است. موسیقیای که وقتی برای دختر و پسر جوان، یا حتی غیر جوان نواخته بشود، یا عرضه بشود، یا خوانده بشود و او را به ملاهی و مناهی و فساد و شهوات بکشاند و از آن نزاهت مطلوب اسلام خارج کند، حرام است؛ این میتواند موسیقی سنتی باشد، میتواند موسیقی غربی باشد، میتوانند موسیقی محلی باشد؛ فرقی نمیکند؛ هر موسیقیای که اینطوری باشد، مصداق بارز حرام است. آن موسیقیای که این خصوصیات را ندارد، حلال است؛ مثلاً خواننده خوب و خوش صدایی، شعر خوشمضمونی را میخواند و نوازندهای هم مینوازد و آن مضمون شعر، شنونده را به سمت حقایق اسلامی و الهی و عرفانی و حقایق زندگی - ولو خارج از مسائل عرفانی و الهی باشد- نزدیک میکند؛ این قطعاً اشکال ندارد و حرام نیست. مثلا در اوایل جنگ صدای شجریان را میگذاشتند که اینطور میخواند: "بشنوید ای گروه جانبازان/ سرنوشت وطن به دست شماست"؛ هیچکس نمیگوید این حرام است؛ با این که آن نوازنده هم همان سازهای معمولی را میزند؛ اما این مضمون، یک مضمون حلال است و احدی ادعا نمیکند که این حرام است؛ در حالی که از لحاظ موازین فنی، صدای این بهتر از تاج اصفهانی است؛ آن نوازندهای هم که در کنارش مینوازد، معلوم نیست که خیلی با آن گذشته فرق داشته باشد.
... کسانی بودهاند که برای این که اصلا از حقایق زندگی غافل بشوند، به موسیقی پناه میبرند؛ اسلام این را نمیپسندد؛ اسلام میخواهد ما را به متن زندگی برگرداند. اسلام، غافل شدن و غرق شدن و رفتن در توهمات و پندارها و گیج شدن و از حقایق زندگی غافل ماندن را اصلاً قبول ندارد و نمیپسندد. قاعدتاً آنطور موسیقی هم با مسکرات همراه است؛ یعنی مکمل هم هستند! این گونه موسیقیای که من میگویم، ضد آن است؛ اصلاً در جهت مقابل موسیقی لهوی است. موسیقی حلال، بیدارکننده و هشیارکننده است. بانگ گردشهای چرخ است این که خلق/ میسرایندش به تنبور و به حلق . "بانگ گردشهای چرخ است" یعنی چه؟ میخواهد بگوید که موسیقی جزو حقایق و طبیعت عالم است.
ما همه اجزای آدم بودهایم/ در بهشت آن لحن ها بشنودهایم
در بهشت این ها را شنیدهاند؛ حالا هم که میشنوند، احساس شوق میکنند. البته این فلسفه غیر مقبولی است؛ اما حاکی از این است که موسیقی یکی از حقایق عالم است. حالا این موسیقیای که جزو حقایق عالم است، آن چیزی نیست که انسان را از حقایق عالم غافل میکند و در پندارها و خیالات و توهمات و احیاناً در شهوات غرق میکند. ببینید، همان خواننده قدیمی هم دوگونه شعر خوانده است: یک طور شعری که اگر شما چشمتان را ببندید و گوش کنید، فکر میکنید که او داشته بشکن میزده؛ یا مثلاً در مجلس فلان خانِالدنگِ عیاشِ عرقخور نشسته و مینواخته و میخوانده است! یک طور دیگر این که حالی داشته ، معنویتی داشته و مثلاً شعر فیض کاشانی و حزین لاهیجی را خوانده و یک نفر هم نواخته است. ببینید، این دوگونه نواختن است؛ آنهایی را که از نوع اول است، پخش نکنید. شما نگاه کنید، آن آهنگی که مردم را بهیاد معنویت و حقیقت و خدا میاندازد، آن را پخش کنید؛ یا با شعری همراهش کنید که آن شعر این خصوصیت را داشته باشد.
موارد مشتبه و مشکوک هم به جای خود حکمی دارد. باید مصداق حلال و مصداق حرام را از هم تفکیک کرد؛ به نظر من، شما اگر جهتگیریها را در نظر بگیرید، مشکلات حل خواهد شد. موسیقی باید به جهت درست آن کشانده بشود. شما دیدید که امام در باب موسیقی فتوای جدیدی دادند که واقعا هیچیک از فقها با این استحکام و با این صراحت در باب موسیقی نظر نداده بودند؛ این، آن موسیقی است؛ باید نگذارید به آن چیزهایی که از نظر شرع اشکال دارد، آلوده و آمیخته بشود.
✍با وقت گذاشتن برای بچه ها
اين پیام غیرمستقیم را
به او می دهیم که
👌برای تو ارزش زیادی قایلیم
و دوست داریم وقتمان را
با تو بگذرانیم.🌺
🌿🌹