eitaa logo
از عشق تا بهشت با روابط متکامل
147 دنبال‌کننده
454 عکس
344 ویدیو
50 فایل
۶۰ گام تا زندگی تمام #خانواده #گرم #مهربان #سازنده
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خبرگزاری فارس
18.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بدون تعارف با خانواده شهید خان‌طومان محمد بلباسی پس از ۵ سال چشم‌انتظاری @Farsna
استاد علی صفایی حائری 🌿 ناخواستگارى❗️ يك سالى مى‌شد كه دنبال موردى براى ازدواج بودم. اوايلى كه موضوع را با حاج شيخ مطرح كردم به من گفت: فعلاً در حوزه ثبت نام كن تا وضعيتت مشخص بشه بعد اقدام مى‌كنيم. بعد از ثبت نام و قبولى در حوزه گفت: چند وقتى صبر كن وضعيت سربازى‌ات هم درست بشه. كارت معافيت در دستم بود كه خدمت ايشان رفتم و گفتم اين هم از سربازى! گفت شهريه‌ات هم وصل بشه تا راهِ درآمدى داشته باشى و... من كه ديگر طاقت نداشتم، هر روز به حرم مى‌رفتم و خدمت حضرت معصومه(س) عرض مى‌كردم: عمه جان لااقل شما كارى بكن، خودت شاهدى كه دينم در خطره و... يك روز كه از حرم برمى‌گشتم انگار كه شيطان كمر همت بسته باشد كه مرا بيچاره كند، سرم را كه بلند مى‌كردم ديگر كنترل چشم‌هايم دست خودم نبود و... به خودم گفتم: با اين اوضاع ديگه از خونه هم نمى‌تونم بيرون بيام ... در همين فكرها بودم كه به خانه رسيدم. از پله‌ها كه پايين آمدم، ديدم حاج آقا با دوستان نشسته‌اند. من كه طاقتم طاق شده بود با ناراحتى به ايشان گفتم: حاج آقا شما فقط مى‌تونيد حرف بزنيد! پس چى شد اون همه شعارى كه مى‌داديد؟! مگه خودتون نمى‌گيد كسى كه دينش در خطره ازدواج براش يه وظيفه است؟ خب، وقتى من مى‌خوام به وظيفه‌ام عمل كنم چرا شما براى من هيچ قدمى برنمى‌داريد؟ چرا همه‌اش امروز و فردا مى‌كنيد؟ و... و ايشان فقط با نگاه نافذشان مرا دنبال مى‌كردند و هيچ نمى‌گفتند. وقتى حرف‌هاى من تمام شد با يكى دو كلمه شيرين كه ربطى هم به بحث ما نداشت مرا آرام كرد و... چند روزى گذشت و روز پنجشنبه كه طبق معمول با هم براى فوتبال به زمين خاكى بيرون شهر رفته بوديم بعد از بازى، با لباس‌هاى خاكى و سر و ضع آشفته در حالى كه حتى خودم هم از بوى عرق بدنم اذيت مى‌شدم سوار موتور شدم تا به خانه رفته و دوش بگيرم. آماده حركت بودم كه حاج آقا مرا صدا زد و گفت: صبر كن با هم بريم. من صبر كردم تا ايشان آماده شد و حركت كرديم. در راه به مسيرى كه راه ما نبود اشاره كرد و گفت: از اون راه برو. من راهم را كج كرده و تغيير مسير دادم و بعد از طى چند كوچه، در خانه‌اى رسيده، پياده شد و زنگ درِ خانه را زد. من كه اصلاً سرو وضع مناسبى نداشتم خيلى جالب نديدم با ايشان بمانم لذا سؤال كردم: حاج آقا هر وقت مى‌فرماييد من بيام دنبالتون. ـ مگه كجا مى‌خواى برى؟ ـ مى‌رم خونه، هر ساعتى شما بفرماييد برمى‌گردم. ايشان با تعجب گفتند: من اينجا براى كارتو اومدم بعد تو مى‌خواى برى؟! ـ براى چه كارى؟! ـ خواستگارى! مگه زن نمى‌خواى؟! من كه چشم‌هايم داشت از تعجب از حدقه بيرون مى‌زد زبانم بند آمد و با دست اشاره‌اى به سر و وضع خودم كرده و گفتم: حاج آقا اين ناخواستگاريه! وگرنه خواستگارى مگه مى‌شه با اين وضعيت؟!! ـ خب، بله با همين وضعيت. مگه اين وضعيت و اون وضعيت داره؟! تو كه مى‌گفتى وظيفه است! اگه وظيفه هست ديگه اين حالت و اون حالت نداره! وظيفه، وظيفه است ... براى اندازه‌گيرى، ميزان‌هاى دقيقى هست. ولى ما ترازودار نيستيم و با ميزان كشيمن نمى‌كنيم، كه عادت‌ها و خوشايندها حاكم هستند. «وارثان عاشورا، ص: 690» 📚 رد پای نور در خاطرات من 🌿 @einsad
هدایت شده از مشق زندگی
هدایت شده از تخریب‌ چی
🚨 ماجرای عالم بزرگ از همسر 💠 مرحوم کاشف الغطاء از بزرگترین فقیهان عالَم تشیّع بود. اصحاب خاصّش فهمیدند که این مرد بزرگ الهى، گاهى که به داخل خانه می‌رود، همسرش حسابى او را می‌زند. یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند گفتند: آقا آیا همسر شما گاهى شما را می‌زند؟! فرمود: بله، عرب است، قدرتمند هم هست، گاهى که می‌شود، حسابى مرا می‌زند. من هم زورم به او نمی‌رسد. گفتند: او را بدهید. گفت: نمی‌دهم.گفتند: اجازه بدهید ما زنهایمان را بفرستیم، کنند. گفت: این کار را هم اجازه نمی‌دهم.گفتند: چرا؟ فرمود: این زن در این خانه براى من از اعظم خداست، چون وقتى بیرون می‌آیم و در صحن امیرالمومنین علیه‌السلام می‌ایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز می‌خوانند، مردم در برابر من می‌کنند، گاهى در برابر این مقاماتى که خدا به من داده، یک ذرّه مرا برمی‌دارد، (کمی مغرور می‌شوم) همان وقت می‌آیم در خانه، کتک می‌خورم، هوایم بیرون می‌رود. این الهى است، این باید باشد.   📙کتاب‌نفس؛ انصاریان،ص ۳۲۸ ✍ تخریب‌چی 🚨تخریب‌چی، کانال اخبار خاص 🆔 @takhribchi110 🆔 @takhribchi110
✅ برخوردهايتان زياد بشود، از برخوردها بياموزيد و دل نيرومند را بدست بياوريد. ✅ برخوردها خاصيتش درگيرى‏ هايش است. در درگيرى ‏هاست كه آدم‏ها اندازه ‏هاشان مشخص مى‏ شود. ✅ ما مى‏ بينيم سيبى هست، يك گوشه ‏اش لك زده است. آن لكه را گاز مى‏ زنيم مى‏ بينيم تلخ است. همه سيب را مى ‏اندازيم دور. خوب آن را هم رها مى ‏كنيم. ✅ولى يك وقت آن مشكل را بر مى ‏داريم و از بقيه به بهترين نحو استفاده مى‏ كنيم. اين خيلى مهم است. 📙📗 روابط متکامل زن و مرد، ص 71
🌺 مقایسه_ممنوع🌺 💠 کوه ، از فاصله دور مانند عقابی زیبا و با‌ابهت است اما هرچه به آن نزدیک می‌شویم دیگر اثری از آن زیبا پیدا نیست و نقش عقاب زیبا محو می‌شود. 💠گاهی زن و شوهرها زندگی دیگران را با زندگی خویش و با رفتار خود می‌کنند! در حالیکه اگر داخل زندگی آنها شویم زیبایی‌هایی که از دور دیدیم سرابی بیش نیست! 💠این اشتباه مخربی است که ناخودآگاه و تنفر را نسبت به همسر خود ایجاد می‌کند و در نتیجه بهانه‌ای برای ندیدن و زیباییهای همسر است.
✅ملاک انتخاب همسر ❇️استادعلی صفائی حائری(عین.صاد) 🌿 @einsad
هدایت شده از گنجینه
در زندگی احساس مسئولیت داشته باشیم. استاد تراشیون @ganjinehasar
هدایت شده از گنجینه
🔴 💠 یکی از مهارتهای زیبا در همسرداری که مصداق درک همسر و به او محسوب می‌شود این است که در میان کلمات و صحبت‌های همسرمان چیزی نگوییم و بگذاریم سخنش تمام شود. 💠 با اینکار به او نشان دهید که از صحبت کردن همسرتان رنج نمی‌برید و شخص عجول و زود قضاوت‌کن نیستید که البته این صفت باعث شما نیز می‌گردد. 💠 این نکته را حتماً به بچه‌ها متذکّر شوید که هنگام صحبت پدر یا مادر وسط صحبت نپرید و بگذارید. 💠 از برکات بزرگ این کار این است که با تفکّر و منطق، تصمیم‌گیری خواهید کرد چرا که گاهی عجله در پاسخ دادن باعث خواهد شد. @ganjinehasar
هدایت شده از گنجینه
قهرهای طولانی زوجین باعث لجاجت می‌شه و هیچ کدوم برای تموم شدن قهر پیش قدم نمی‌شن استاد تراشیون @ganjinehasar
هدایت شده از گنجینه
تو زندگی مشترک باید تلاش کرد که زوجین احساس کنن طرف مقابلشون بهترین زن و مرد زندگیشونه. @ganjinehasar