برنامه رقابت نمایندگان ایران در روز دوازدهم المپیک
کانال روابط عمومی عقیدتی سیاسی پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ👇🏼
https://eitaa.com/ravabetomomi_agahi_fateb1402
جنبش غیرمتعهدها ترور هنیه را محکوم کرد
🔹جنبش غیرمتعهدها اعلام کرد که اقدام تروریستی اسرائیل را در ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس که منجر به شهادت او شد، و نقض آشکار قوانین بین المللی و حاکمیت و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران است، به شدت محکوم میکند.
کانال روابط عمومی عقیدتی سیاسی پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ👇🏼
https://eitaa.com/ravabetomomi_agahi_fateb1402
🔻بدتر از اسرائیل در جهان وجود ندارد. اگر اسرائیل و شیطان با یکدیگر بجنگند، ما در کنار شیطان می ایستیم. اگر اسرائیل با چپ بجنگد، ما درکنار چپ خواهیم ایستاد.
🔺اگر اسرائیل با راست بجنگد، در کنار راست خواهیم ایستاد. این است معنای «اسرائیل شرّ مطلق است». من شخصا در حد مطالعاتم هیچ نهادی را خطرناکتر از اسرائیل نمی شناسم./امام موسی صدر
🇮🇷 کانال روابط عمومی عقیدتی سیاسی پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ👇🏼
https://eitaa.com/ravabetomomi_agahi_fateb1402
🔻نخستين واکنش صهیونیستها: خطرناکترین شخصیت برای رهبری حماس انتخاب شد!
🔹آوی یساخروف تحلیلگر سیاسی اسرائیلی در واکنش به انتخاب یحیی سنوار به عنوان جانشین شهید اسماعیل هنیه گفت حماس خطرناکترین فرد را به عنوان رهبر خود انتخاب کرد.
🇮🇷 کانال روابط عمومی عقیدتی سیاسی پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ👇🏼
https://eitaa.com/ravabetomomi_agahi_fateb1402
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یحیی السنوار: این روایت از امام علی(ع) را حفظ کردم: از روزی که در آن مرگ تقدیرم نیست نمیهراسم و هیچ کس نمیتواند به من آسیبی برساند و اگر تقدیرم باشد نمیتوانم از آن جلوگیری کنم.
کانال روابط عمومی عقیدتی سیاسی پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ👇🏼
https://eitaa.com/ravabetomomi_agahi_fateb1402
«🤍🌼»
درویشی تنگدست به در خانه توانگری رفت و گفت:
شنیده ام مالی در راه خدا نذر کرده ای که به درویشان دهی، من نیز درویشم.🌱
خواجه گفت:
من نذر کوران کرده ام تو کور نیستی.
پس درویش تاملی کرد و گفت:
ای خواجه کور حقیقی منم که درگاه خدای کریم را گذاشته به در خانه چون تو گدائی آمده ام.
این را بگفت و روانه شد.🌱
خواجه متأثر گشته از دنبال وی شتافت و هر چه کوشید که چیزی به وی دهد قبول نکرد.🌱
از او بخواه که دارد
و میخواهد که از او بخواهی ...🌱
از او مخواه که ندارد
و میترسد که از او بخواهی ...!🌱
کانال روابط عمومی عقیدتی سیاسی پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ👇🏼
https://eitaa.com/ravabetomomi_agahi_fateb1402
اغفال دختر جوان به بهانه ازدواج
رئيس پليس آگاهي پايتخت از بازداشت عامل اغفال دختر جوان در شرق تهران، خبر داد.
به گزارش خبرگزاري پليس، سردار " وليپور گودرزي" رئيس پليس آگاهي پايتخت اظهار کرد: اواخر امسال ، زن جواني به اداره چهارم پليس آگاهي مراجعه کرد و به کارآگاهان گفت، دخترم به بهانه خريد از سوپرمارکت از خانه بيرون رفته اما ديگر بازنگشته و تلفن همراهش خاموش است؛ لطفا کمک کنيد.
وي افزود: پس از تشکيل پرونده در دايره چهارم پليس آگاهي (ويژه فقدان) تيمي زبده از کارآگاهان راهي محل مورد نظر شدند و با بهرهگيري از شيوههاي کشف نوين جرم پي بردند، دختر جوان به مغازه سوپرمارکت مراجعه نکرده است.
ایشان عنوان نمود: کارآگاهان در نخستين گام با اقدامات اطلاعاتي و بازبيني دوربينهاي مداربسته اطراف خانه فقاني متوجه شدند، دختر گمشده توسط يک مرد جوان با شگرد ازدواج اغفال شده و از خانه فرار کرده است که همين سرنخ کافي بود تا کارآگاهان با روشهاي علمي مقصد فرار آنها را در شمال تهران شناسايي کنند.
وی تصريح کرد: کارآگاهان در گام بعدي با هماهنگيهاي لازم با مرجع قضايي طي يک عمليات منسجم موفق به دستگيري متهم شدند که در ادامه نيز دختر جوان پيدا شد.
وي افزود: متهم پس از انتقال به اداره چهارم پليس آگاهي در جريان تحقيقات ابتدايي ضمن ابراز ندامت و پشيماني به جرم خود مبني بر اغفال دختر جوان مبني بر فرار از خانه به قصد ازدواج اعتراف کرد.
سردار گودرزي اظهار نمود: با صدور قرار قانوني از سوي مرجع قضائي، دختر گمشده به آغوش گرم خانواده خود بازگردانده شد.
کانال روابط عمومی عقیدتی سیاسی پلیس آگاهی
کانال روابط عمومی عقیدتی سیاسی پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ👇🏼
https://eitaa.com/ravabetomomi_agahi_fateb1402
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالا باهم یه سفر بریم پابوسی آقا علی بن موسی الرضا
فخر ایران زمین
کانال روابط عمومی عقیدتی سیاسی پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ👇🏼
https://eitaa.com/ravabetomomi_agahi_fateb1402
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدنش خالی از خنده نیست.
دلتون همیشه شاد
لب تون همیشه خنده باشه
😂😁😁😁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ولاگ_تجریش
🔹یک حس خوب در شمال تهران با کافه هانیه
🔹متفاوت ترین ولاگ تجریش و یک تجربه به یاد ماندنی برای تغییر در زندگی
وقت داشتید حتما برید...
کانال روابط عمومی عقیدتی سیاسی پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ👇🏼
https://eitaa.com/ravabetomomi_agahi_fateb1402
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 به خونه برگردیم...
هیچی خونه آدم نمیشه...!!!!
کانال روابط عمومی عقیدتی سیاسی پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ👇🏼
https://eitaa.com/ravabetomomi_agahi_fateb1402
در ادامه می خوام مطلبی در کانال بزارم
که وقتی خودم خوندم مو به تنم سیخ شد ...
لعنت خدا بر صهیونیسم...
به امید پیروزی هر چه زودتر جبهه مقاومت❤️❤️❤️
هدایت شده از 🌸 دو کلمه حرف حساب 🌸
1.61M
🔹فقط خواستم بدونی که...
🔹فایل صوتی شماره ۲۸۳
💠 وظیفه حاکمیت در برابر فواحش چیست؟
💠 کسانی که سازماندهی شده و با خط گرفتن از دشمن در کف جامعه برهنگی را ترویج می کنند؛ در مقابل اینها چه باید کرد؟
🔵🟢🔴
🔹محمود قاسمی.
#بصیرباشیم_تاگمراه_نشویم.
https://eitaa.com/harffe_hesab
🍃🌸🌿🌸🍃🌸🌿🌸
روابط،عمومی عقیدتی سیاسی پلیس آگاهی فاتب
در ادامه می خوام مطلبی در کانال بزارم که وقتی خودم خوندم مو به تنم سیخ شد ... لعنت خدا بر صهیونیسم.
🔴 اسرائیل، صادرکننده روشهای شکنجه در دنیا!
یعقوب توکلی:
🔹 صبح روز ششم، وقتی در باز شد، شروع به کتک زدنم کردند. بعد کیسه را از سرم برداشتند. یک بشقاب یکبارمصرف پلاستیکی آورده بودند، که تکهای پنیر، یک قاشق مربا، سه دانه زیتون، و تکهٔ کوچکی نان در آن بود. در سلول باز و بشقاب دم در بود. وقتی خم شدم تا بشقاب را بردارم، زندانبان با پایش به صورتم زد و گفت: «برندار. کسی از تو مهمتر هست که باید آن را بخورد. صبر کن، نخور.» چند دقیقه بعد، سگ کوچکی را آوردند. سگ پنیر را لیسید و خورد، و بعد از آن سرباز بشقاب را با پایش جلویم انداخت. من با تنفر هرچه تمامتر، با وجود این همه تحقیر و ناپاک شدن غذا، مجبور بودم بعد از شش روز گرسنگی، همان تکه نان کوچک را با مربا و سه دانه زیتون بخورم.
🔹 بعد از مدتی، دوباره مرا به داخل اتاق بازجویی بردند و بر روی میز چوبی خواباندند. با ریسمان مرا بستند و دوباره با کابل مرا زدند، آنقدر که دیگر خونی در بدنم نمانده بود و بیهوش شدم. با سطل آبی مرا به هوش آوردند و به مطب بردند، تا پانسمان خونین زخمها را عوض کنند. باز مجبور شدند به من خون تزریق کنند. بعد از تزریق خون، مرا به اتاق بازجویی برگرداندند. گوشیهای آمپلیفایر را به گوشم وصل کردند و صداهای وحشتناک را، تا حدی که دستگاه توان داشت، بالا بردند. سرم در حال ترکیدن بود و گوشهایم سوت میکشید. بلندم کردند و مرا به دیواری که برق به آنجا وصل بود، مصلوب کردند. فهمیدم میخواهند چه بلایی به سرم بیاورند. تنم از شدت درد میلرزید. مغزم تیر میکشید. از همان دستبندها برق به تمام بدنم میرسید. همهٔ سلولهای بدنم از درد به فغان آمده بود. این وضعیت در نقاط زخمی شدیدتر و زجرآورتر بود. نمیدانم چند بار بیهوش شدم و مرا با سطل آب سرد به هوش آوردند و چگونه مرا به سلول بردند. دیگر روز و شب را نمیفهمیدم.
🔹 بعد از چند روز که آن پزشک پیرمرد را ندیده بودم، یکباره جلویم سبز شد و با دست محکم به سرم کوبید. با بددهنی هرچه تمامتر به من فحش میداد. تحمل نکردم و جوابش را دادم. گفت: «راستی چیزی را فراموش کرده بودم. یادم رفت اندازهٔ گلولهها را بنویسم. قطر و حجم تیرهایی را که به بدنت اصابت کرده ننوشتم. فراموشم شد.» گفتم: «شما این گلولهها را درآوردی. گلولهها پیش شما است.» میدانستم شکنجهٔ دیگری در انتظار است؛ اما کاری نمیتوانستم بکنم. دستهایم بسته بود؛ حتی با پاهایم نیز نمیتوانستم از خودم دفاع کنم. کاملاً بی دفاع بودم. دکمههای پیراهنم را باز کرد و انگشت خود را در زخم زیر بغلم فرو کرد و چرخاند. اشکم درآمده بود. از شدت درد دنیا پیش چشمانم سیاه شد. تصویر او بهسان حیوان انساننمای وحشتناکی جلویم سبز شد. با کمال بیرحمی در چشمانم نگاه کرد و گفت: «ناراحت نشو. من دارم تیرها را اندازه میگیرم.» خون زیادی از زیر بغلم جاری شد و درد تمام بدنم را فراگرفت. همهٔ وجودم از شکنجهٔ بیرحمانهای که پیرمردی بهظاهر پزشک در حق نوجوانی ۱۶ ساله -آن هم با دستهایی بسته- انجام میداد، پر از تنفر شده بود.
🔹 با شکنجههایشان به شیطانصفتی اسرائیلیها بیشتر پی بردم. مهمتر از همه ارزان بودن روشهای شکنجهٔ آنها بود؛ طوری که پس از تشکیل دولت اسرائیل، این رژیم جزء اصلیترین صادرکنندگان روشهای شکنجه در دنیا شد. آموزش روشهای شکنجه در بازجویی منبع درآمدی بسیار مهم برای اسرائیل به شمار میرفت. روز هشتم، در حالی که آویزان بودم، سربازان به مسخره کردن و فحش دادن من پرداختند. تا اینجا مسئله خیلی عجیب نبود؛ هرچند فحاشی بیش از سایر شکنجهها، اعصاب انسان را به هم میریزد. برای آزار بیشتر، گوشهٔ کیسه را بلند کردند و دود سیگارشان را به داخل کیسه فوت کردند. من از شدت کمبود اکسیژن به دست و پا زدن افتادم. کمی بعد، ناگهان یک سرباز اسرائیلی جلو آمد و گفت: «میخواهم سیگارم را خاموش کنم؛ اگر زمین بیندازم، کثیف خواهد شد. بهتر است این عرب زحمت خاموش کردن سیگار را بکشد.» بعد سیگار روشن را روی پشت دستم گذاشت و آن را فشار داد. فریادم به آسمان رفت؛ ولی با دست و پای مصلوب کاری نمیتوانستم بکنم. به قدری محکم سیگار روشن را فشار داد، که هنوز بعد از سی سال جای سوختگی آن روی دستم باقی مانده است. بعد از آن، سربازان یکییکی آمدند و سیگارشان را روی دستم با فشار خاموش کردند و من در میان آن همه درد چارهای جز فریاد زدن نداشتم.
🔹 متن بالا برشیست از کتاب «حقیقت سمیر» ؛ روایتی از خاطرات سمیر قنطار
🔹 سمیر قنطار، مبارز لبنانیالاصل فلسطینی است که سی سال در زندانهای اسرائیل به سر برد و در تبادل اسرا در سال ۲۰۰۸ بین اسرائیل و حزبالله لبنان از زندان آزاد شد.
کانال روابط عمومی عقیدتی سیاسی پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ👇🏼
https://eitaa.com/ravabetomomi_agahi_fateb1402