آیه270🌹ازسوره بقره🌹
وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ
وهر مالى را كه انفاق كردهايد، يا نذرى را كه نذر كردهايد، پس قطعاً خداوند آن را مىداند وبراى ستمگران هيچ ياورى نيست
آیه270🌹ازسوره بقره🌹
وَ ما:وآنچه
أَنْفَقْتُمْ:انفاق کردید
مِنْ نَفَقَةٍ:هرنفقه ای را
أَوْ:یا
نَذَرْتُمْ:نذرکردید
مِنْ نَذْرٍ: هرنذری را
فَإِنَّ:پس همانا
اللَّهَ :الله
يَعْلَمُهُ:می داند
وَ ما:ونیست
لِلظَّالِمِينَ:برای ستمکاران
مِنْ أَنْصارٍ:یک یاوری
﷽
📹 ببینید | روح مقاومت
🔺 سید حسن نصرالله: نقطه اتصال حقیقی که در طول بیست سال، خون ،روح، معنویت و تفکر از آن در محور مقاومت جاری بود حاج قاسم سلیمانی بود.
جانفدا
#جانفدا
📥 کیفیت اصلی @ravabetomomi_agahi_fateb1402
#
به پویش #من_یک_قاسم_سلیمانیم بپیوندید👇
🆔
✨﷽✨
🌼عاقبت صبر و تحمل در برابر بداخلاقی والدین(بسیار زیبا و آموزنده)
✍علامه طهراني در كتاب نورملكوت قرآن کریم مي فرمايد:يكروز در طهران، براى خريد كتاب به كتاب فروشى رفتم، مردى در آن أنبار براى خريد كتاب آمده، آماده براى خروج شد كه ناگهان در جا ایستاد و گفت: حبيبم الله. طبيبم الله،یارم....فهميدم از صاحب دلان است که مورد عنایت خاص خداوند قرار گرفته،گفتم: آقاجان! درويش جان! انتظار دعاى شما را دارم.چه جوری به این مقام رسیدی؟ناگهان ساکت شد،گریه بسیاری کرد،سپس شاد و شاداب شد و خندید.گفت: سید! شرح مفصلی دارد.
من مادر پيرى داشتم، مريض و ناتوان، و چندين سال زمين گير بود.
خودم خدمتش را مینمودم؛ و حوائج او را برميآوردم؛غذا برايش ميپختم؛ و آب وضو برايش حاضر ميكردم؛ و خلاصه بهر گونه در تحمّل خواسته هاى او در حضورش بودم. او بسيار تند و بداخلاق بود. ناسزا و فحش ميداد؛ و من تحمّل ميكردم، و بر روى او تبسّم ميكردم. بهمين جهت عيال اختيار نكردم، با آنكه از سنّ من چهل سال ميگذشت. زيرا نگهدارى عيال با اين اخلاقِ مادر مقدور نبود ... بهمین خاطر به نداشتن زوجه تحمّل كرده، و با آن خود را ساخته و وفق داده بودم.گهگاهى در أثر تحمّل ناگواريهائى كه از مادرم به من میرسيد؛ ناگهان گوئى برقى بر دلم ميزد، و جرقّه اى روشن میشد؛ و حال بسیارخوشی دست ميداد، ولى البته دوام نداشت و زود گذر بود.
تا يك شب كه زمستان و هوا سرد بود و من رختخواب خود را پهلوى او و در اطاق او پهن میکردم تا تنها نباشد، و براى حوائج، نياز به صدا زدن نداشته باشد. در آن شب كه من كوزه را آب كرده و هميشه در اطاق پهلوى خودم ميگذاشتم كه اگر آب بخواهد، فوراً به او بدهم، ناگهان او در ميان شب تاريك آب خواست. فوراً برخاستم و آب كوزه را در ظرف ريخته، و به او دادم و گفتم: بگير، مادر جان!او كه خواب آلود بود؛ و از فوريّت عمل من خبر نداشت؛ چنين تصوّر كرد كه: من آب را دير داده ام؛ فحش غريبى به من داد، و كاسه آب را بر سرم زد.فوراً كاسه را دوباره آب نموده و گفتم: بگير مادر جان، مرا ببخش، معذرت ميخواهم!
كه ناگهان نفهميدم چه شد...
إجمالًا آنكه به آرزوى خود رسيدم؛ و آن برق ها و جرقه ها تبديل به يك عالمى نورانى همچون خورشيد درخشان شد؛ و حبيب من، يار من، خداى من، بانظر لطف و عنایت خاصش به من نگاه کرد و چیزهایی از عالم غیب شنیدم و اين حال ديگر قطع نشد؛ و چند سال است كه ادامه دارد...
📚نور ملكوت قرآن(ج1) ، ص: 141 با اندكي تلخیص.
🎥جرعهای از زلال قرآن
📖سوره مبارکه بلد،١ تا ٤
💠 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ* لَا أُقْسِمُ بِهَٰذَا الْبَلَد*وَ أَنتَ حِلٌّ بِهَٰذَا الْبَلَد *وَ وَالِدٍ وَ مَا وَلَدَ*لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ
💠 ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍ ﻛﻪ ﺭﺣﻤﺘﺶ ﺑﻲ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﺍﺵ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ
ﻗﺴﻢ ﻣﻰﺧﻮﺭم ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺷﻬﺮ ،(١)ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎﻱ ﺩﺍﺭﻱ(٢)ﻭ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺯﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ (٣) ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﻧﺞ ﻭ ﺯﺣﻤﺖ ﺁﻓﺮﻳﺪﻳﻢ .(٤)☫
قاریان افضل ایران
👆 شوخی استاد قرائتی با آیتالله صدیقی امام جمعه تهران