شهیده طاهره هاشمی
✅خانم خراسانی (همکلاسی شهید) نقل میکند: لباس طاهره عبارت بود از:
یک روسری سرمهای، یک مانتوی معمولی، یک چادر مشکی ضخیم، یک کیف ساده که با قلاب بافته شده بود و یک کفش کتانی خیلی معمولی.
♻️روز ششم بهمن، روزی که به آسمان پر کشید، برای کمک به رزمندگان تلاش میکرد و تحرک بالایی داشت، با این حال، با یک عدد گیره، چادرش را به روسریاش محکم بست تا از سرش نیفتد، وقتی جنازهاش را به منزل آوردند، هنوز چادرش محکم به روسریاش بسته بود.
#حجاب_وعفاف
#
.
از صحبت با نامحرم بسیار گریزان بود. اگر میخواست با زنی نامحرم، حتی بستگانش صحبت کند، به هیچ وجه سرش را بالا نمیگرفت. به قول دوستانش ابراهیم به زن نامحرم آلرژی داشت.
#حجاب_وعفاف
امروز یادآور روزهایی است که نهال نوپای انقلاب با خون هزاران لاله در عمق زمستانی تاریک و سرد و سخت، به بار نشست.
نهال نوپایی که اینک درختی قوی و تنومند است.
دهه فجر مبارک باد
#ایران_قوی
#انقلاب_مردم
#دهه_فجر
🔸مشورت با مردم و بهرهبرداری از فكر و عمل مردم در اعتلای كشور نیز نماد دیگری از جلوههای مردمسالاری در نظام مقدس جمهوری اسلامی است. به این معنا که مردم در عرصههای ساختن کشور بازیگر اصلی به شمار آمده و علم و توان و استعداد آنهاست که قرار است نظام اسلامی را شکل دهد.
🔹عنصر دیگری که از جایگاه رفیع مردم در نظام مردمسالاری دینی حکایت دارد، اهمیت آگاهسازی دائمی مردم از حوادث و تحولات سیاسی – اجتماعی و تصمیمگیریها و اتفاقات نظام سیاسی است.
🔸اغلب نظامهای سیاسی مدعی دموکراسی امروزه ترجیح میدهند با نوعی غفلتزایی مردم را از روند حوادث و اتفاقات کشورشان بیاطلاع نگه دارند و در سایه این بیخبری منافع فردی، حزبی و طبقاتی خود را پیگیری کنند. این در حالی است که بنیانهای فکری انقلاب اسلامی برخلاف این نگرش بر اطلاعسازی و آگاهیبخشی دائم مردم به منزله رکن اصلی جامعه اسلامی بنا نهاده شده است.
#انتخابات
#قاریان افضل ایران..
الله:
افضل الدین خیرخواه.. قاریان افضل ایران:
7383:
💢انقلاب مردمی و جمهوریت انقلاب
🔹در تاریخ انقلابهای دنیا، رهبران پیروز انقلاب، حکومت مورد نظر خود را در کشور اعمال کردهاند، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(ره) بلافاصله بحث رفراندوم تعیین نوع حکومت را مطرح فرمودند: «سیدصادق طباطبایی» که از مجریان رفراندوم انتخاب نوع حکومت بوده، میگوید: «به امام خمینی(ره) عرض کردم: حالا که دنیا شما، رهبری شما و این انقلاب به این عظمت را پذیرفته و به رسمیت شناخته است، چه نیازی به رفراندوم داریم؟ من مطمئن هستم اگر شما «جمهوری اسلامی» را به عنوان نظام سیاسی کشور اعلام کنید، هم مردم ما و هم دنیا آن را خواهند پذیرفت.
🔸ایشان در جواب گفتند شما الان نمیفهمید. پنجاه سال دیگر خواهند گفت با سوءاستفاده از احساسات مردم، نظام مورد نظر خود را بر مردم تحمیل کردند. نه، حتماً باید رأیگیری شود و دقیقاً تعداد مخالف و موافق معین شود.»
🔹واژه «جمهوری اسلامی» از سوی امام راحل برای نخستین بار در ۲۲ مهرماه ۱۳۵۷ زمانی که در فرانسه بودند، در مصاحبه با خبرنگار «فیگارو» مطرح شد. ایشان در پاسخ به این پرسش که «عمل شما دارای چه جهتی است و چه رژیمی را میخواهید جانشین رژیم شاه کنید؟» برای نخستین بار نوع حکومت اسلامی را جمهوری اسلامی معرفی کردند. (صحیفه نور، ج ۲، ص ۳۶).
🔸ایشان در جواب خبرنگار «تایمز لندن» هم گفتند: «ما جمهوری اسلامی را اعلام کردهایم و ملت با راهپیماییهای مکرر به آن رأی دادهاند، حکومتی متکی به آرای ملت و مبتنی بر قواعد و موازین اسلامی.»(همان، ج۴، ص۱۶۹) و در پاسخ به پرسش خبرنگار روزنامه «گاردین» که از نوع حکومت میپرسد، میفرمایند: «ما خواهان استقرار یک جمهوری اسلامی هستیم و آن حکومتی است متکی به آرای عمومی.» (همان، ج۲، ص۲۶)
🔹همچنین ایشان در پاسخ به پرسش خبرنگار «لوموند» که پرسیده بود: «حضرت عالی میفرمایید که بایستی در ایران، جمهوری اسلامی استقرار پیدا کند، نظر شما بر پایه سوسیالیسم است؟ مشروطیت است؟ بر انتخاباتی استوار است؟ دموکراتیک است؟ چگونه است؟» فرمودند: «اما جمهوری به همان معنایی که همه جا جمهوری است، اینکه ما جمهوری اسلامی میگوییم، برای این است که هم شرایط منتخب و هم احکامی که در ایران جاری شده است، اینها بر اسلام متکی است، لکن انتخاب با ملت است. طرز جمهوری هم همان جمهوری است که همه جا هست.» (همان، ج۲، ص۳۵۱)
🔸شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بیانکننده اهداف مردم در مقابله با رژیم ستمشاهی و مقصد آنان از مبارزه بود که با طرح عنوان جمهوری اسلامی از سوی حضرت امام(ره) به شعار مردم تبدیل شد.
🔹امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی از ابتدای پیروزی، به دور از قدرتطلبی و سهمخواهی و با صداقتی بینظیر بر شعارها و خواستههای اصیل انقلاب مؤمن بودهاند و تمامی مسئولان نظام، مستقیم یا غیرمستقیم با رجوع به آرا و مشارکت مردم انتخاب شدهاند.
وووووووو
💢روح جاری مردمسالاری دینی
🔹«انتخابات» عرصه میدانداری مردم در امر سیاستورزی و تلاش برای برگزیدن کارگزارانی است که برای مدتی معین در چارچوب اختیاراتی که قانون مشخص کرده است، بر صندلی قدرت خواهند نشست. این امر را میتوان مهمترین تجلی مردمسالاری دینی دانست که در آن همه مسئولان از صدر تا ذیل، مستقیم یا غیرمستقیم با انتخاب مردم برگزیده میشوند. اما مفهوم مردمسالاری دینی به جایگاه رفیعتری از حضور مردم در حکمرانی اشاره دارد و این مسئله تنها بعدی از آن را بازنمایی میکند. حقیقت آن است که مردم در پیروزی، تداوم و شکوفایی انقلاب اسلامی نقش اساسی را بر عهده داشتهاند و به واقع مهمترین منبع انرژی و حرکت نظام اسلامی «مردم» هستند.
🔸انقلاب اسلامی برخلاف بسیاری از انقلابات مشهور قرون جدید که یا مبتنی بر منافع طبقاتی شکل گرفتهاند یا از طریق بخش خاصی از جامعه هدایت و حمایت شدهاند و اهداف خاص قشری، طبقاتی، فرقهای را هدف قرار دادهاند، نهضتی بود که اهداف خود را منافع همه اقشار و طبقات و تودههای ملت با همه اعتقادها و گرایشهای مذهبی قرار داد. لذا با حضور همه تودهها شکل گرفت و همه چیز در اختیار و اراده مردم بود و اینگونه بود که نظام مردمسالاری دینی شکل گرفت.
🔹از نمادهای مردمسالار بودن نظام اسلامی نگاه خدمتگزار بودن مسئولان در برابر مردم است. نظام اسلامی مسئول را خادم و وکیل ملت دانسته و برای آن نوعی تفوق و برتری قائل نیست؛ از این رو مسئولان باید در برابر مردم پاسخگو باشند. این پاسخگویی در برابر ملت کلید مهار قدرت و خودکامگی است که یکی از مؤلفههای اساسی در آموزههای حضرت امام(ره) نیز به شمار میآید.
🧡جمله هایی که تو دعوا نباید به همسرت بگی :
1️⃣ "باید جدا بشیم"
جدایی یک تصمیم سخت و بسیار منطقی هستش، زمان عصبانیت که ضربان قلبت ۱۲۰ به بالاعه زمان خوبی برای تصمیم گیری نیست!
2️⃣ "کاش مجرد بودم و هیچوقت وارد این زندگی نمیشدم"
گفتن این جمله به معنای نادیده گرفتن کل خاطرات و لحظات خوبتون هست و اثر منفی میزاره روی رابطتتون
3️⃣ "از فلانی یاد بگیر ببین چیکار کرده"
کلا مقایسه کردن، احساس ناکافی بودن به طرف مقابل میده و مشاجره رو شدیدتر میکنه
4️⃣ "بسه دیگه یکبار در این مورد صحبت کردیم دیگه خسته شدم"
تحقیقات نشون داده ۶۹درصد مشکلات زوج های موفق غیرقابل حله اما میشه در موردشون گفتگوی سالم داشت
5️⃣ "سکوت کردن"
بله درسته! سکوت کردن هم خودش یک جوابه و به این معناست که انقدر اهمیت نداره که من گوش کنم یا جواب بدم!
#خانواده
آیه198🌹ازسوره آل عمران 🌹
لكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها نُزُلًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ
لكن براى كسانى كه نسبت به پروردگارشان پروا داشته باشند، باغهايى است كه نهرها از زير درختانش جارى است. آنان براى هميشه در آنجا هستند و اين پذيرايى (اوّليه) از جانب خداوند است و آنچه نزد خداست، براى نيكان بهتر است
آیه198🌹ازسوره آل عمران 🌹
لكِنِ = ولی
الَّذِينَ =آنان که
اتَّقَوْا =پرواکردند
رَبَّهُمْ =ازپروردگارشان
لَهُمْ =برای آنهاست
جَنَّاتٌ=باغستان هایی که
تَجْرِي =روان است
مِنْ=از
تَحْتِهَا=دامن آنها
الْأَنْهارُ=رودها
خالِدِينَ =جاودانند
فِيها=درآن
نُزُلًا =به مهماني
مِنْ= از
عِنْدِ=نزد
اللَّهِ =الله
وَ ما =و آنچه
عِنْدَ =نزد
اللَّهِ=الله است
خَيْرٌ=بهتر است
لِلْأَبْرارِ=برای نیکان
🍃
عصری داشتم میرفتم خیابون، پسرم که روی مبل دراز کشیده بود تا فهمید دارم میرم بیرون گفت: مامان فردا ورزش دارم آقامون گفته حتماً با کفش مناسب بریم. یه جفت کفش ورزشی هم برای من بخر. گفتم پس پاشو حاضر شو خودتم بیا. گفت: حال ندارم مامان خودت بگیر دیگه.
خریدهامو انجام دادم. یه کفش هم برای پسرم خریدم. وقتی از توی کارتن درش آورد بی اختیار پرتش کرد سمتم. ماماااان! این چیه آخه؟؟؟ صد رحمت به کفشهای میرزا نوروز.😠
بعدش هم رفت توی اتاقش.
منم کفش رو از کارتن درآوردم. جفت کردمدگذاشتم جلوی در که صبح بپوشه. فقط یه یادداشت نوشتم گذاشتم داخل کفشش.
کسی که زحمت انتخاب را نمیکشد، باید تسلیم انتخاب دیگران باشد.
❓به چه کسانی انفاق کنیم؟
یکی از راههای #تزکیه_نفس👈
💰 دل کندن از مال دنیا برای رضای خداست
✅ بعضی از دل کندنها واجب است مثل:
خمس و زکات
🔅 اما انفاق در راه خدا، یکی از مستحبات بسیار با فضیلت و با اهمیت است
❓به چه کسی انفاق کنیم؟ فامیل، دوست یا غریبه؟
🌱انفاق، گامی برای تزکیه نفس
https://eitaa.com/ravabetomomi_agahi_fateb1402
#تزکیه_نفس
📨 با
شبهه عادیشدن بیحجابی
اگر زنها حجاب نداشته باشند بعد از مدتی بیحجابی عادی میشود، مانند کشورهای غربی. بنابراین، نگاه مردها هم عادی و بدون قصد ریبه میشود.
در جواب باید گفت که آنچه خداوند به آن دستور داده، پوشش در برابر نامحرمان است و آنچه از آن نهی کرده، نگاه به نامحرمان است. رعایتنکردن این امرونهی، نافرمانی و مصداق گناه است و عقوبت را بهدنبال خواهد داشت چه بیحجابی و نگاه به نامحرم، عادی شود چه نشود. همچنین چگونه میتوان تضمین کرد که با رواج بیحجابی قوه شهوانی کنترل میشود؛ زیرا قوه شهوانی از قوایی است که سیرشدنی نیست و اگر چنین بود، میبایست تجاوز و بیعفتی در کشورهای بیحجاب دیده نشود، درحالیکه چنین نیست. منظور از اینکه نگاه عادی میشود، چیست؟ ممکن نیست که مرد از دیدن زنی با بدن نیمهبرهنه لذت نبرد، چون غریزه شهوت همیشه همراه انسان است. دستورات اسلام بیشتر جنبه پیشگیری از گناه دارد. بنابراین، به زنها دستور پوشش و به مردها دستور نگاهنکردن را میدهد. کسی که نگاه نمیکند، دچار مرضهای روحی بعدی نمیشود.
فلسفه عفت و پاکدامنی و فلسفه حجاب و پوشش اسمی چیز مکتوم و پنهانی نیست زیرا برهنگی زنان که طبعا پیامدهایی همچون آرایش و عشوهگری و امثال آن را همراه دارد، مردان مخصوصا جوانان را در یک حال تحریک دائم قرار میدهد؛ تحریکی که سبب کوبیدن اعصاب آنها و ایجاد هیجانهای بیمارگونه عصبی و گاه سرچشمه امراض روانی میشود، مگر اعصاب انسان چقدر میتواند بار هیجان را بر خود حمل کند، مگر همه پزشکان روانی نمیگویند هیجان مستمر عامل بیماری است. مخصوصا توجه به این نکته که غریزه جنسی نیرومندترین و ریشهدارترین غریزه آدمی است و در طول تاریخ سرچشمه حـوادث مرگبار و جنایات هولناکی شده، تا آنجا که گفتهاند هیچ حادثه مهمی را پیدا نمیکنید مگر اینکه پای زنی در آن در میان است. آیا دامنزدن مستمر از طریق برهنگی به این غریزه و شعلهور ساختن آن بازی با آتش نیست؟ آیا این کار عاقلانهای است! اسلام میخواهد مردان و زنان مسلمان روحی آرام و اعصابی سالم و چشم و گوشی پاک داشته باشند، و این یکی از فلسفههای حجاب است. آمارهای قطعی و مستند نشان میدهد که با افزایش آزادیهای افسارگسیخته در جهان آمار طلاق و ازهمگسیختگی زندگی زناشویی در دنیا و در ایران خودمان بهطور مداوم بالا رفته است؛ چراکه «هر چه دیده بیند، دل کند یاد» و هرچه «دل» در اینجا یعنی هوسهای سرکشی بخواهد به هر قیمتی باشد بهدنبال آن میرود، و بهاینترتیب هرروز دل به دلبری میبندد و با دیگری وداع میگوید. در محیطی که حجاب است و عفت و پاکدامنی دو همسر تعلق به یکدیگر دارند و احساسات و عشقشان مخصوص یکدیگر است ولی در «بازار آزاد برهنگی و عریانی» که عملا زنان بهصورت کالای مشترکی (لااقل در مرحله غیرآمیزش جنسی) درآمدهاند، دیگر قداست پیمان زناشویی مفهومی نمیتواند داشته باشد و خانوادهها همچون تار عنکبوت از هم پاشیده میشوند و کودکان بیسرپرست میمانند.
گسترش دامنه فحشا و افزایش فرزندان نامشروع، از دردناکترین پیامدهای بیعفتی و بیحجابی است که فکر میکنیم نیازی به ارقام و آمار ندارد و دلایل آن بخصوص در جوامع غربی کاملا نمایان است آنقدر عیان است که حاجتی به بیان ندارد. نمیگوییم عامل اصلی فحشا و فرزندان نامشروع منحصرا بیحجابی است، نمیگوییم مسائل استعمار و مسائل سیاسی مخرب در آن مؤثر نیست بلکه میگوییم یکی از عوامل مؤثر آن مسئله بدحجابی و بد بیرون آمدن است. هنگامیکه میشنویم در انگلستان، در هر سال طبق آمار پانصد هزار نوزاد نامشروع به دنیا میآید، و هنگامیکه میشنویم جمعی از دانشمندان انگلیس در این رابطه به مقامات آن کشور اعلامخطر کردهاند، نه بهخاطر مسائل اخلاقی و مذهبی بلکه بهخاطر خطراتی که فرزندان نامشروع برای امنیت جامعه بهوجود آوردهاند بهگونهای که در بسیاری از پروندههای جنایی پای آنها در میان است به اهمیت این مسئله کاملا پی میبریم که مسئله گسترش فحشا حتی برای آنها که هیچ اهمیتی برای مذهب و برنامههای اخلاقی قائـل نیستند فاجعهآفرین است و لذا باید بههوش بود و دستهای خائن که به بیعفتی جامعه دامن میزند شناخت و جلوی آن را گرفت.
آنهایی که میگویند ا گـر جمهـوری اسـلامی روابـط زن و مـرد را آزاد بگـذارد، مـردم چشم و دل سـیر میشوند و هیـچ اتفـاق بـدی نمیافتد!برای اینکه با میزان چشم و دل سیری یک جامعه آزاد و پیشرفته به نام آمریکا آشنا شویم کافی است به وضعیت کشور آمریکا دقت کنیم:
بنا بر گزارش بخش مبارزه با جرائـم و موادمخدر سازمان ملل، نرخ تجـاوز در آمریکا و کشـورهای اسـکاندیناوی و غـرب اروپــا، بالاتر از دیگـر نقاط جهان بوده است.
طبـق آمـار منتشرشـده توسـط مرکـز ملـی خشـونت جنسـی در آمریکا 1زن از هـر ۵ زن در آمریکا تجربـه مـورد تجـاوز یا در معرض تجاوز قرار گرفتن را داشته است. همچنین براساس این آمار، از هر 4دختر، یک دختر و از هر 6پسر، یک پسر، پیش از 18سالگی، در معـرض سوءاستفاده جنسـی قـرار میگیرند.
29.9درصد از تجاوزات جنسی بین سنین 11 تا 17سالگی قربانیان ر خ میدهد.
80درصـد از تجاوزهـای صـورت گرفتـه توسـط کسـانی بـوده اسـت کـه قربانیـان آنهـا را میشناختهاند.
از هـر 5دانشـجوی زن، یـک نفـر در طـول دوران تحصیـل خود، در معـرض تعـرض جنسـی قـرار گرفتـه اسـت. آزادی روابـط جنسـی هیچگاه و در هیـچ جـا منجـر بـه کاهـش و یـا کنتـرل غریـزه و روابـط جنسـی نشـده اسـت و وضعیـت کنونـی غـرب گویـای ایـن موضـوع اسـت. رونـد آزادی روابـط جنسـی در غـرب باعـث شـد کـه از روابـط جنسـی قانونـی در خانـواده، بـه همجنس بـازی، تجـاوز و رابطـه بـا محــارم، حیوانـات و... برسـند.
احمدی رهبر شاخه ایرانی پ.ک.ک (پژاک) که شعار زن زندگی آزادی را ترویـج کـرد، بـه دختـرش تجـاوز کـرد و باعـث خودکشـی او شـد. نمونههای تأسفبار روابـط جنسـی رهبـران ایـن گروهـک بـا دختـران عضـو را در کتـاب Future The and Kurds The Turky of اثـر مایـکل گونتـر آمریکایـی بخوانیـد.
منافقین نیـز کـه ایـن روزهـا سـردمدار مطالبـه آزادی زنان بود، کارنامه سیاهی در سوءاستفاده جنسی از دختران این فرقه توسـط مسـعود رجـوی و رهبـران آن دارد. بررسی آمار سقطجنین نیز که ناشی از روابط بیقیدوبند و همچنین افزایش تجاوز به عنف است گویای این ماجرا است.
با وجود ممنوعیـت سقطجنین در آمریکا تـا سـال1973 ایـن رقـم بـه 600هزار سـقط در سـال رسـیده بـود. پــس از آزادی سقطجنین در سـال1973 و با وجود گسـترش قرصهای ضدبارداری و بسـیاری از روشهای مؤثرتـر و پیشرفتهتر پیشـگیری از بـارداری در دهـه 60میلادی، که دسترسی به آن حتی برای دختران کم سن و سال بدون اجازه والدین بسیار ارزان و آسان شد، انتظار میرفت که تعداد سقطجنین در همان سطحی که در سال۱۹۷۳ بود باقی خواهد ماند. اما این رقم طی حـدود ۱۰سال، در سال۱۹۸۵ نزدیک ۶.۱ میلیون سقط در سال رسید.
هدایت شده از قاریان افضل ایران
چگونه به کارهای خود رنگ خدایی بدهیم؟
(برشی از جلسات پرسش و پاسخ دوره #تزکیه_نفس)
💠در قرآن کریم، سوره بقره آمده است که:
صِبْغَةَ اللَّـهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ صِبْغَةً...
رنگ خدایی بگیرید، و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟
✅ اینکه همه کارهای ما برای خدا باشد، به #تزکیه_نفس بسیار کمک میکند
❓اما چگونه این کار را بکنیم؟
https://eitaa.com/alemafzal
📨
سلام اگه خوندید 🍎🍎🍎
❎ عجیب ولی واقعی.
حاج آقای قرائتی فرمود:
پدرم در سال ۱۳۲۴ از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ،
در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست
( در بزم غم حسین، مرا یاد کنید )
بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟
روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!!
وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد :
در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند
از قضا نامزدم سرویس زیبا و بسیار گرانی را انتخاب کرد ،
من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت :
حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد
من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !!
بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد
https://eitaa.com/alemafzal
گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته
آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم
وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت
وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد :
آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ،
من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است
حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است ،
لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !!
تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید
و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!!
وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم
همانگونه که تو عزای امام حسین علیه السلام بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ،
همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ،
و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته هرگز دستش به مال مردم آلوده نبوده
و یک حسینی حسینی راستین بوده است .....
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
هدایت شده از قاریان افضل ایران
سلام اگه خوندید 🍎🍎🍎
❎ عجیب ولی واقعی.
حاج آقای قرائتی فرمود:
پدرم در سال ۱۳۲۴ از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ،
در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست
( در بزم غم حسین، مرا یاد کنید )
بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟
روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!!
وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد :
در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند
از قضا نامزدم سرویس زیبا و بسیار گرانی را انتخاب کرد ،
من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت :
حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد
من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !!
بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد
https://eitaa.com/alemafzal
گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته
آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم
وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت
وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد :
آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ،
من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است
حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است ،
لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !!
تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید
و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!!
وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم
همانگونه که تو عزای امام حسین علیه السلام بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ،
همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ،
و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته هرگز دستش به مال مردم آلوده نبوده
و یک حسینی حسینی راستین بوده است .....
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم