مراسم روز پنجم محرم الحرام با قرائت زیارت عاشورا و مدیحه سرایی کربلایی فراهانی و سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین ظاهری در نمازخانه ستاد پلیس آگاهی فاتب برگزار گردید
🔹مرحوم سید علی اکبر کوثری تعریف میکرد: روز عاشورا از خانه خارج شدم به قصد رفتن به مراسمات و روضه خوانی، در راه کودکانی اصرار کردند در موکب کوچکشان برایشان درحد چند بیت روضه بخوانم. اول صرف نظر کردم و پس از اصرارشان رفتم و چند بیت روی منبرِ آجری شان خواندم.
🔹تمام که شد برای پذیرایی چای سردی برایم آوردند که در خانه یا جای دیگری چنین چایی هرگز نمیخوردم، برای اینکه کودکان دلخور نشوند، یواشکی چای را گوشهای ریختم و تشکر کردم و رفتم به مراسمات که داشتم برسم.
🔹شب که آمدم خانه از خستگی به خواب رفتم. در خواب مادرسادات را دیدم. فرمود: سید علی اکبر، تنها روضه ای که از تو قبول شد همان چند بیتی بود که برای آن کودکان خواندی، و اینکه آن چای را که ریختی در کناری، من آن چای را با دستِ خودم برایت ریخته بودم.
کانال روابط عمومی عقیدتی سیاسی پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ👇🏼
https://eitaa.com/ravabetomomi_agahi_fateb1402
5.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منبر کوتاه
💠 گلایه مادر بعد از مرگ، از فرزند
🎤 استاد عالی
#گلایه #مادر #مرگ #فرزند #خدا #سخنرانی #استاد_عالی
کانال روابط عمومی عقیدتی سیاسی پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ👇🏼
https://eitaa.com/ravabetomomi_agahi_fateb1402
رضاشاه که در سال ۱۳۱۳ خورشیدی به اصرار محمدعلی فروغی نخست وزیرش سفری چهل روزه به ترکیه داشت، پس از بازگشت به ایران تصمیم گرفت تا با انجام برخی اقدامات کشور را از آنچه مظاهر تمدن غرب خوانده میشد بهرهمند سازد.
غربی شدن را علاج کشور میدانستند البته این تنها رضاخان نبود که میخواست با زور چماق به اصطلاح مظاهر تمدن جدید و اسباب ترقی و رفاه جامعه ایرانی را مانند ممالک فرنگی در کشور حاکم کند بلکه عدهای روشنفکر از خارج برگشته نیز علاج حل بسیاری از مشکلات کشور را غربی شدن میدانستند.امام خمینی (ره) نیز با تأکید بر سیاست استعمارگران برای سلطه و به یوغ کشیدن کشور فرمودند: «آنان چون میدیدند که زنان در نهضت مشروطه و پس از آن، نقش برجسته ای داشتهاند و آنها هستند که میتوانند حتی مردان را به میدان مبارزه بکشند، نخست به سراغ زنان ما آمدند». جشن شیراز مقدمهای برای قیام مسجد گوهرشاد ۱۳ فروردین ماه ۱۳۱۴ بود که جشن شیراز با حضور علی اصغر حکمت وزیر معارف برگزار شد؛ جشنی که در آن عدهای از دوشیزگان پس از نمایان شدن بر روی صحنه ناگهان نقاب از چهره گرفتند و دختران به پایکوبی پرداختند. اعتراض حسام الدین فال اسیری از علمای شیراز به برگزاری چنین مراسمی موجب دستگیری و زندانی شدن او نیز شد.
همین جشن در کنار جشنهای بی حجابی دیگری که ماههای دی و بهمن ۱۳۱۴ در سراسر کشور برگزار شد مقدمات قیام مسجد گوهرشاد را فراهم کرد. پس از برگزاری این جشنها و دستگیریها بود که موجی از اعتراضات به ویژه در حوزههای علمیه مشهد، قم و تبریز به راه افتاد.
مرحوم آیت الله حائری نیز با اظهار نفرت از مساله کشف حجاب، جلسات درس و بحث و نماز جماعت خود را به عنوان اعتراض تعطیل و اعلام کرد که باید تا پای جان مقاومت نمود، زیرا مسئله حجاب، از ضروریات دین است و بنا به نص قرآن، واجب شمرده میشود.
آیت الله حاج آقا حسین قمی برای مذاکره با رضاخان پیرامون مسائلی که به واسطه کشف حجاب پیش آمده بود، به تهران رفت. قبل از حرکت، از وی درباره نحوه عملکرد و اینکه در ملاقات با شاه چه خواهد کرد، سوال شد و وی در پاسخ گفت: «اول اصرار و التماس میکنم که از برنامههای ضددینی و اسلامی خود دست بردارد و اگر موافقت نکرد، دست او را می بوسم و اگر باز هم موافقت نکرد، خفه اش میکنم».
وی در تصمیم خود قاطع بود؛ به طوری که قبل از عزیمت به تهران گفت: اگر جلوگیری از این عمل خلاف مذهب، منجر به کشته شدن ۱۰ هزار نفر و خودم هم بشود، باز هم ارزش دارد. مقام معظم رهبری نیز هشتم فروردینماه ۱۳۹۶ در حاشیه بازدید نمایشگاه آثار هنری و اسناد تاریخی مرتبط با واقعه مسجد گوهرشاد در حرم مطهر رضوی فرمودند: «مرحوم حاج آقا حسین قمی سر مسئلهی کشف حجاب گفت من میروم با رضا شاه صحبت میکنم و مجبورش میکنم که گوش کند. با همین نیت از مشهد بلند شد رفت تهران، که البته وقتی رسید تهران، ایشان را از طرف دولتیها هدایت کردند به شاه عبدالعظیم و آنجا در یک جایی نگه داشتند و شاه هم ملاقات نداد. البته ایشان گفته بود میروم و به او میگویم؛ اگر گوش کرد که هیچی، اگر گوش نکرد همانجا خودم خفهاش میکنم، میکشمش مثلاً؛ با این نیت رفته بود و نشد که ملاقات کند و بعد هم از همانجا ایشان را تبعید کردند به عراق. وقتی که ایشان در تهران بود، علمای مشهد در مسجد گوهرشاد جمع شدند برای اینکه بگویند که اولاً آقای حاج آقا حسین برگردند به مشهد؛ ثانیاً حرفهایی که ایشان خواستهاند، باید تحقق پیدا کند. اصلاً اجتماع علما در کشیکخانهی مسجد گوهرشاد که بعد منجر به اجتماع مردم شد، برای این بود. یعنی عنصرِ مرحوم حاج آقا حسین قمی فراموش نشود؛ یک ملّای واقعاً مجاهدِ فیسبیلاللهِ نترسِ آمادهای که حاضر بود برود در دهان شیر دیگر، یعنی هیچ اِبایی نداشت. از اینجا هم که بلند شد رفت، تنها رفت؛ با خودش مثلاً حَشم و خَدم و اینها نبرد، فقط دوتا از پسرهایش ظاهراً رفتند. این نکتهی قابل توجهی است.».