eitaa logo
روابط عمومی خراسان رضوی
348 دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
50 فایل
خرسندیم با ما همراهید🌹🙏🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️خبر فوری♦️ شهادت جناب سرگرد اسداللهی فرمانده پاسگاه انتظامی چارک در درگیری با قاچاقچیان موادمخدر شهرستان بندر لنگه در سحرگاه امروز به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. خبر درحال تکمیل و بروزرسانی...
♦️خبر فوری♦️ شهادت جناب سرگرد اسداللهی فرمانده پاسگاه انتظامی چارک در درگیری با قاچاقچیان موادمخدر شهرستان بندر لنگه در سحرگاه امروز به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. خبر درحال تکمیل و بروزرسانی...
🔰خداوند در سوره نور می‌فرماید: قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ به مردان مؤمن بگو: چشمان خود را (از نگاه به نامحرم) فروگيرند. 🔰همچنین می فرماید: وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس‌آلود) فروگیرند. 🔻با توجه به ادامه این آیات و همچنین خطاب آن به همه مؤمنین در می یابیم که مسأله نگاه کردن و کنترل آن از لوازم ایمان است. ⭕️ حال این پرسش مطرح می شود که چرا باید در حکومتی که این همه برای تحقق آن تلاش کردیم تا مردم را به سمت خدا و دین او ببریم، وضعیت آن به روزی در بیاید که ایمان و نگاه مردان و زنانش به صورت شبانه روزی و ممتد در معرض بمباران فحشاء و مسائل جنسی قرار بگیرد؟! ⚠️ با این وضعیت که صحنه‌ها و محتوای خلاف اخلاق و عفت عمومی در این فضا، مانند مور و ملخ می‌جوشد و درون چشم‌شان فرو برده می‌شود، چند درصد آن‌ها می‌توانند نجات پیدا کنند⁉️ آیا انتظار داریم که از عوارض این تزلزل و بمباران شدن ایمان، حیا و عفت مردم در امان بمانیم؟! اگر کسی این‌گونه فکر کند، واقعاً شوخی کرده و در فضای توهمی قرار دارد! هر چه بکاریم، همان را درو می‌کنیم! #⃣
💢امنیت اب و خاک از آن توست ای پلیس شهید 🔹هرمزگان کمتر از ۷۲ساعت دو شهید برای امنیت مرز آبی و خاکی تقدیم کشور ایران نمود . 🔹رفاه و آرامش را مدیون مدافعان امنیت هستیم 🔹شهید دریابان فراجا مسعود پرکاس 🔹شهید انتظامی فراجا محمد رضا اسدالهی
تصاویری از حضور شهید گرانقدر " محمدرضا اسداللهی" در بین نمازگزاران «-----------«💠»-----------»
◼️پیام تسلیت استاندار خراسان جنوبی به مناسبت" شهادت فرمانده پاسگاه انتظامی بندر چارک" ▪️بسم الله الرحمن الرحیم ▪️وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ▪️خبر شهادت سرباز سرافراز اسلام "سرهنگ محمدرضا اسداللهی " که در لباس دفاع از کیان میهن و سلامت مردم ایران زمین، جان به جان آفرین تقدیم کرد، موجب تألم و تأثر فراوان شد. ▪️اینجانب ضمن عرض تسلیت و تهنیت این ضایعه به خانواده محترم این شهید گرانقدر و مردم شهید پرور خراسان جنوبی، از درگاه ایزد منان برای آن بزرگوار، همجواری با حضرت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) و برای بازماندگان صبر و شکیبایی مسئلت دارم. ▪️جواد قناعت استاندار خراسان جنوبی
🇮🇷هر کسی در هر پست و مقام که هست، باید حواسش به حفظ بیت المال باشه رزمندگان در زمان جنگ ، با نهایت ایثارشان همه را شرمنده کردند...😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما سینه زدیم بی صدا باریدند از هر چه که دم زدیم، آنها دیدند  ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند..
💢می‌نویسم برای فراجای مظلوم 🔹می‌نویسم برای آنان که حضورشان در همه جا هست ولی دریغ از یادشان 🔹می‌نویسم برای مظلوم مقتدر، آنان که به وقت مشکلات حضورشان در حکم فرشته نجات هست و در روزهای خوشی یاد می‌شود از آنها با اصطلاح مزاحمان همیشگی، آنان که پیکرشان برای امنیت می‌شود سپر تیر و تیزی اشرار و اراذل، به وقت امنیت دلشان می‌شود سیبل تیر نوع افکار و طرز رفتار 🔹می‌نویسم برای جان برکفان عرصه نظم و امنیت، آنان که ستاره‌های شب را بر دوش می‌کشند تا دلیل روشنی برای تاریکی شب شهر باشند، همان شهری که با روشنایی آفتاب و بعد از خوابی همراه با آرامش و امنیت در سایه همان مردان امنیت ساز عده‌ای هجمه زخم زبانها برایشان مستفیض کنند تا مُسَکِنی باشد برای آلامشان 🔹می‌نویسم برای شهدای گمنام آنان که خبر شهادتشان عادی و در سکوتی تلخ در اندک رسانه‌های مرتبط پخش می‌شود، نه یادبود و یادواره و مستندی برایشان برگزار می‌شود و نه نامی از آنها در محافل و مجالس برده می‌شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش گزارش شهادت سرهنگ دوم "محمدرضا اسداللهی "فرمانده پاسگاه انتظامی چارک بندرلنگه از اخبار استانی صداوسیمای مرکز خلیج فارس 🌷▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩🌷
مراسم بدرقه اولین کاروان دوره تربیت و تعالی خانواده کارکنان در عتبات عالیات سال ۱۴۰۲. #
تشییع شهید عرصه امنیت سرهنگ دوم "محمدرضا اسدالهی " زمان: ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ پس از برگزاری نماز عبادی سیاسی جمعه مکان: استان هرمزگان_ شهرستان بندرلنگه از عموم مردم شهید پرور استان هرمزگان، مسئولین، فرهنگیان، ادارات و سازمانها، اصحاب محترم رسانه و نیروهای مسلح استان جهت حضور در مراسم تشییع این شهید گرانقدر دعوت بعمل می آید. 🌷▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩🌷
شهادت بدین معنا است که یک انسان برترین و محبوبترین سرمایه‌ی دنیوی خویش را نثار آرمانی سازد که معتقد است زنده ماندن و بارور شدن آن، به سود بشریت است. ۱۳۸۱/۰۹/۱۵ انقلاب اسلامی
🌸مقام معظم رهبری (مدظله العالی) 🌸مهمترین عامل پیشرفت کشور علم و فناوری است.
28.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو پای عشق از جونت گذشتی همینه فرق بین عشق و عادت #
✍️ 💠 انگار گناه و رافضی بودن با هیچ آبی از دامنم پاک نمی‌شد که خودش را عقب کشید و خواست در را ببندد که سعد با دستش در را گرفت و گله کرد :«من قبلاً با ولید حرف زدم!» و او با لحنی چندش‌آور پرخاش کرد :«هر وقت این رو طلاق دادی، برگرد!» در را طوری به هم کوبید که حس کردم اگر می‌شد سر این ایرانی را با همین ضرب به زمین می‌کوبید. نگاهم به در بسته ماند و در همین اولین قدم، از پشیمان شده بودم که لبم لرزید و اشکم تا روی زمین چکید. 💠 سعد زیر لب به ولید ناسزا می‌گفت و من نمی‌دانستم چرا در ایام آواره اینجا شده‌ایم که سرم را بالا گرفتم و با گریه اعتراض کردم :«این ولید کیه که تو به امیدش اومدی اینجا؟ چرا منو نمی‌بری خونه خودتون؟ این چرا از من بدش اومد؟» صورت سفید سعد در آفتاب بعد از ظهر گل انداخته و بیشتر از عصبانیت سرخ شده بود و انگار او هم مرا مقصر می‌دانست که به‌جای دلداری با صدایی خفه توبیخم کرد :«چون ولید بهش گفته بود زن من ایرانیه، فهمید هستی! اینام وهابی هستن و شیعه رو می‌دونن!» 💠 از روز نخست می‌دانستم سعد است، او هم از من باخبر بود و برای هیچکدام این تفاوت مطرح نبود که اصلاً پابند نبودیم و تنها برای آزادی و انسانیت مبارزه می‌کردیم. حالا باور نمی‌کردم وقتی برای آزادی به این کشور آمده‌ام به جرم مذهبی که خودم هم قبولش ندارم، تحریم شوم که حیرت‌زده پرسیدم :«تو چرا با همچین آدم‌های احمقی کار می‌کنی؟» و جواب سوالم در آستینش بود که با پوزخندی سادگی‌ام را به تمسخر گرفت :«ما با اینا همکاری نمی‌کنیم! ما فقط از این احمق‌ها استفاده می‌کنیم!» 💠 همهمه جمعیت از خیابان اصلی به گوشم می‌رسید و همین هیاهو شاهد ادعای سعد بود که باز خندید و گفت :«همین احمق‌ها چند روز پیش کاخ دادگستری و کلی ماشین دولتی رو آتیش زدن تا استاندار عوض بشه!» سپس به چشمانم دقیق شد و با همان رنگ نیرنگی که در نگاهش پیدا بود، خبر داد :«فقط سه روز بعد استاندار عوض شد! این یعنی ما با همین احمق‌های وحشی می‌تونیم حکومت رو به زانو دربیاریم!» 💠 او می‌گفت و من تازه می‌فهمیدم تمام شب‌هایی که خانه نوعروسانه‌ام را با دنیایی از سلیقه برای عید مهیا می‌کردم و او فقط در شبکه‌های و می‌چرخید، چه خوابی برای نوروزمان می‌دیده که دیگر این بود، نه مبارزه! ترسیده بودم، از نگاه مرد که تشنه به خونم بود، از بوی دود، از فریاد اعتراض مردم و شهری که دیگر شبیه جهنم شده بود و مقابل چشمانش به التماس افتادم :«بیا برگردیم سعد! من می‌ترسم!» در گرمای هوا و در برابر اشک مظلومانه‌ام صورتش از عرق پُر شده و نمی‌خواست به رخم بکشد با پای خودم به این معرکه آمدم که با درماندگی نگاهم کرد و شاید اگر آن تماس برقرار نمی‌شد به هوای هم که شده برمی‌گشت. از پشت تلفن نسخه جدیدی برایش پیچیدند که چمدان را از روی زمین بلند کرد و دیگر گریه‌هایم فراموشش شد که به سمت خیابان به راه افتاد. 💠 قدم‌هایم را دنبالش می‌کشیدم و هنوز سوالم بی‌پاسخ مانده بود که پرسیدم :«چرا نمیریم خونه خودتون؟» به سمتم چرخید و در شلوغی شهر عربده کشید تا دروغش را بهتر بشنوم :«خونواده من زندگی می‌کنن! من بهت دروغ گفتم چون باید می‌اومدیم !» باورم نمی‌شد مردی که بودم فریبم دهد و او نمی‌فهمید چه بلایی سر دلم آورده که برایم خط و نشان کشید :«امشب میریم مسجد می‌مونیم تا صبح!» دیگر در نگاهش ردّی از نمی‌دیدم که قلبم یخ زد و لحنم هم مثل دلم لرزید :«من می‌خوام برگردم!» 💠 چند قدم بین‌مان فاصله نبود و همین فاصله را به سمتم دوید تا با تمام قدرت به صورتم سیلی بزند که تعادلم به هم خورد، با پهلو به زمین افتادم و ظاهراً سیلی زمین محکم‌تر بود که لبم از تیزی دندانم پاره شد. طعم گرم را در دهانم حس می‌کردم و سردی نگاه سعد سخت‌تر بود که از هر دو چشم پشیمانم اشک فواره زد. صدای را می‌شنیدم، در خیابان اصلی آتش از ساختمانی شعله می‌کشید و از پشت شیشه گریه می‌دیدم جمعیت به داخل کوچه می‌دوند و مثل کودکی از ترس به زمین چسبیده بودم. 💠 سعد دستم را کشید تا بلندم کند و هنوز از زمین جدا نشده، شانه‌ام آتش گرفت و با صورت به زمین خوردم. حجم خون از بدنم روی زمین می‌رفت و طوری شانه‌ام را شکافته بود که از شدت درد ضجه می‌زدم...
🌸کوچه هایمان را به نامشان کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را می‌دهیم بدانیم از گذرگاه خون کدام شهید است که با  به خانه می‌رسیم.🌸
💔و چقدر دلمـ برایت تنگ است بابایی فرزند شهید گرانقدر "محمدرضا اسدالهی " 😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حضور مکشفه‌ها در هتل المپیک/سکوت حراست و مدیران هتل همچنان ادامه دارد... 🔹 حضور مکشفه‌ها در محیط عمومی هتل همچنان دارد!! 🔹وقتش رسیده بازرسی کل کشور به مسأله هتل‌ها و مال سازهای تجاری ورود کند. 🔹آقایون اگر قبول دارید حجاب قانون هست برابر قانون با این مجموعه ها که قانون شکنی می کنند برخورد و انها را پلمپ و مدیرانشان را نقره داغ کنید تا عبرتی باشه برای دیگران.
💢 انتشار برای اولین بار 🔹 ️صحبت ها و درخواست های متهمین حادثه خانه اصفهان بعد از آخرین دادگاه: 🔹 ️به ما گفتند امشب رژیم عوض میشه، سریع رفتم اسلحه خریدیم. 🔹 ️جرممان را قبول داریم. 🔹 ️کسانی که در خارج نشسته اند و می گویند بریزید بیرون، ما را بدبخت کردند و حالا خودشان در رفاه هستند. ✍️
💢 ️توئیت تهدید آمیز حساب کاربری خط سپاه 🔹 ‏اگر ترور فرماندهان مقاومت در ‎فلسطین ادامه داشته باشد، ممکن است خانه نتانیاهو به صورت اتفاقی به یک ‎موشک جدید اصابت کند. 🔹 خانه به موشک اصابت کند؟ شاید، بالاخره ما هم خدایی داریم... ✍️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬دل گویه ی دختر شهید مهدی هادی به شهـــدا،قبل از شهادت پــــدر 🌷🌷🌷🌷 👌این کلیپ کوتاه چند ماه قبل در پیام رسان شاد بعنوان بخشی از فعالیت های خانم فاطمه هادی فرزند شهید هادی بارگزاری شده بود... 🌺
📸مراسم تشییع پیکر مطهر شهید والامقام سرهنگ محمدرضا اسدالهی از سربازان مدافع امنیت و فرزند غیور خراسان جنوبی امروز ظهر بعد از نماز جمعه در شهرستان بندرلنگه استان هرمزگان تشییع و پیکر این شهید والامقام برای تشییع و خاکسپاری به زادگاهش بیرجند منتقل می شود.